نویسنده: فریده صالحی
// شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۵۹

قسمت جدید مجموعه Rorschach احتمالا شرور اصلی این کمیک را مشخص کرد

در قسمت جدیدترین قسمت سری کتاب کمیک Rorschach، تحقیقات درباره این پارتیزان جدید ادامه دارد و اینطور به‌نظر می‌رسد که شرور واقعی و اصلی این مجموعه هم مشخص شده است.

اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخش‌هایی از داستان قسمت ۴ سری کتاب کمیک Rorschach را برای شما فاش کند.

.

.

.

درست از زمانی‌که سری کتاب کمیک Rorschach کار خود را آغاز کرده، یک محقق ناشناس در تلاش است تا رمز و رازی را که درباره این رورشاک جدید و دستیار جوان او به‌نام کید وجود دارد، کشف بکند. این دو نفر زمانی‌که در تلاش بودند تا یک نامزد ریاست جمهوری به‌نام ترلی را به قتل برسانند، هر دو جان خود را از دست دادند. در سومین قسمت از این مجموعه که تحت عنوان Black Label منتشر می‌شود، داستان تاریخچه تراژدیک شخصیت کید که لورا کامینگز نام دارد، مشخص شد. با نشان دادن این داستان، مشخص شد که نقش او در این داستان، خیلی بزرگتر از چیزی است که در ابتدا به‌نظر می‌رسید. حالا این محقق قصد دارد که این مدرک و شواهد را ادامه دهد.

همین دنبال کردن باعث شد تا او به ملاقات یک زندانی خاص برود. این زندانی یکی از آشنایان قدیمی لورا محسوب می‌شد که به جرم چندین قتل مختلف به زندان افتاده بود. این محقق به واسطه بازجویی این زندانی، به این نتیجه رسید که شخصیت کید احتمالا شرور واقعی این مجموعه اسرارآمیز محسوب می‌شود. این محقق زمانی‌که در زندان بود، به ملاقات یک هنرمند سیرک که با نام ماسلز، مرد کوهی شناخته می‌شد، رفت. ماسلز مرد قوی و بزرگی محسوب می‌شد که در یک نمایش سیرکی که لورا کامینگز هم بخشی از آن بود، هنرنمایی می‌کرد. لورا در این نمایش، بزرگ‌ترین مهارت و استعداد خود یعنی تیراندازی دقیق را اجرا می‌کرد؛ در همین دوران بود که این دو نفر تبدیل به دوستان نزدیکی شدند.

لورا کامینگز در حال تیراندازی در سیرک

در حقیقت، ماسلز به لورا علاقمند شد اما هیچوقت این احساسات دو طرفه نبودند و لورا هیچ حسی بیشتر از دوستی به همکار خود نداشت. اینطور به نظر می‌رسید که ماسلز کمی ساده‌لوح بود و تمام چیزی که برایش اهمیت داشت، خوشحال کردن لورا بود. البته بعد از گذشت مدتی لورا به ماسلز گفت که قصد دارد مردی را به قتل برساند؛ مردی که به قتل همسر خودش اعتراف کرده بود. همین اتفاق باعث شد تا ارتباط این دو نفر تا حد زیادی تغییر کند. ماسلز برای اینکه بتواند از لورا دفاع کند، خودش این مرد را به قتل رساند. بعد از این اتفاق، لورا برای کاری که این مرد قدرتمند انجام داده بود، با او مقابله کرد. لورا توانست ماسلز را متقاعد کند که او روح رورشاک را درون خودش دارد.

لورا زیر نظر پدری بزرگ شده بود که کاملا اعتقاد داشت کل ماجرای حمله به شهر نیویورک توسط آزیمندیس تنظیم شده است و قرار بوده که یک تهاجم بیگانه‌ای باشد. او اعتقاد داشت که آن موجودات بیگانه روزی دوباره برمی‌گردند و به آن‌ها حمله می‌کنند. این پدر آنقدر روی اعتقاد خود ایستادگی داشت که ذهن دختر خود را شستشو داد. به همین ترتیب هم لورا به این باور رسیده بود که هر فردی که غیرقابل پیشبینی عمل می‌کند یا اعتقاداتی مخالف آن‌ها دارد، توسط این موجودات تحت تاثیر قرار گرفته است و باید کشته شود. قسمت ۴ سری کتاب کمیک Rorschach اینطور نشان داد که لورا باور داشت که دکتر منهتن، رورشاک و دیگر اعضای تیم واچمن را کشته است؛ البته به جز آزیمندیس.

البته او باور نداشت که واقعا آن‌ها را کشته باشد. بلکه اینطور اعتقاد داشت که دکتر منهتن روح این افراد را به بدن افراد دیگر که در این جهان زندگی می‌کنند، منتقل کرده است؛ او به‌طور مخفیانه، آن‌ها را دوباره به زندگی آورده بود تا از آن‌ها دربرابر این موجودات محافظت کند. البته که این موجودات بیگانه واقعی نیستند و منهتن دیگر اعضای واچمن را به قتل نرسانده است. اما تمام این‌ها خیلی برای لورا واقعی هستند؛ درست مانند همان جنگی که او با آن موجودات بیگانه دارد. در قسمت ۴ همین مجموعه، ما در یک نگاه اجمالی متوجه می‌شویم که کید واقعا چقدر ترسناک است. او نه‌تنها توانست ماسلز را متقاعد کند که روح رورشاک را درون خودش دارد، بلکه او را به سراغ افرادی فرستاد که جنایتکار تصور شده بودند.

دکتر منهتن به همراه صحبت‌های لورا کامینگز

ماسلز در قالب شخصیت رورشاک، افراد مختلف زیادی را به قتل رسانده بود، تا اینکه این ماجراها با دستگیر شدنش به پایان رسید. در یک نقطه زمانی، لورا تمام ارتباط‌های خود را با او قطع کرد و حتی به پلیس گفت که از او می‌ترسد. او رسما ماسلز را به‌دست گرگ‌ها سپرد تا خودش تنها با همه چیز مقابله کند. بعد از رها کردن ماسلز، او کار خود را با یک فرد کاملا جدید آغاز کرد. لورا بعد از ماسلز فردی به نام ویل مایرسون رو پیدا کرد که یک هنرمند قدیمی کتاب‌های کمیک بود. اینطور به‌نظر می‌رسید که لورا این هنرمند را هم متقاعد کرده بود که روح رورشاک را درون خودش دارد. به همین ترتیب هم این دو نفر همکاری خود را با یکدیگر آغاز کردند و در نظر داشتند که نامزد ریاست جمهوری را به قتل برسانند.

حالا اینکه او از قصد به‌عنوان یک مغز متفکر عمل می‌کرد یا نه، مشخص نیست. اما اینطور به‌نظر می‌رسد که در تمام این مدت، لورا کامینگز پشت تمام این ماجراها بوده است و همه چیز را ترتیب می‌داد. با اینکه او در ابتدای قسمت ۱ سری کتاب کمیک Rorschach کشته شده بود، اما ماسلز باور دارد که او بالاخره به یک طریقی راهی را برای بازگشت پیدا می‌کند و دوباره ظاهر می‌شود. در حال حاضر این فقط یک پیشبینی ترسناک است اما ما را به فکر می‌اندازد که آیا واقعا لورا مرده است یا در آینده دوباره بازمی‌گردد. موضوعی که واضح به‌نظر می‌آید این است که چیزهای خیلی زیادی درباره این پرونده وجود دارد که باید حل شود؛ مسائلی که تمام آن‌ها حول محور شخصیت کید می‌چرخد.


منبع cbr
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده