معرفی مستند The Seven Five | فاسد‌ترین پلیس نیویورک

در مستند The Seven Five، تماشاچی قرار است با مایکل دائود، شاید بتوان گفت فاسد‌ترین پلیس تاریخ شهر نیویورک آشنا شود. دائود به‌عنوان یک افسر پلیس در حال گشت‌زنی در خیابان‌های پایین‌شهر یکی از مناطق بروکلین با نرخ جرم‌و‌جنایت بسیار بالا، چیزی بیش از یک پلیس معمولی بود؛ او رئیس یک شبکهٔ جنایتکار بی‌رحم بود.

این شبکه درگیر دزدی، خرید‌وفروش مواد مخدر و سایر فعالیت‌های غیرقانونی بود که درنهایت منجر به‌بزرگ‌ترین رسوایی نیروی پلیس در شهر نیویورک شد. این مستند تگ‌لاین جالبی هم دارد: «در بروکلین دهه ۱۹۸۰، خطرناک‌ترین گانگسترها، پلیس‌های شهر نیویورک بودند». مستند The Seven Five درجهٔ سنی R گرفت و محتوای بزرگسالانه دارد. مستند جذاب و گیرای The Seven Five، بر بخش تاریک مجریان قانون نور می‌تاباند و نشان می‌دهد که چگونه فساد می‌تواند حتی در کسانی که سوگند خورده‌اند تحت هر شرایطی از قانون محافظت و به‌مردم خدمت کنند، نفوذ کند. اگر مجذوب داستان‌های جنایی واقعی و پیچیدگی‌های رفتار انسانی هستید، فیلم مستند The Seven Five را در فهرست تماشای خود قرار دهید.

مایکل اف دائود، متولد ۱۰ ژانویه ۱۹۶۱، یک افسر سابق اداره پلیس شهر نیویورک (NYPD) است که در دهه ۱۹۸۰ در شبکه‌ای از فساد درگیر شد. دائود در منطقهٔ بروکلین شهر نیویورک، در یک خانواده کاتولیک ایرلندی متولد شد. او در برنت وودِ لانگ آیلند و می‌توان گفت در محاصره خانواده‌های افسران پلیس و آتش‌نشانان بزرگ شد و در دبیرستان دانش‌آموزی بااستعداد و منظم توصیف شده است. دائود در سال ۱۹۸۲ از آکادمی پلیس شهر نیویورک فارغ‌التحصیل شد و ابتدا در حوزه‌ای در کوئینز مشغول به‌کار شد و سپس به‌حوزه معروف ۷۵ در شرق نیویورک و منطقهٔ بروکلین فرستاده و مشغول به‌کار شد.

مایکل اف دائود در طول زندگی کاری خود مرتکب جرم و جنایات زیادی شد و چند مورد را نام می‌بریم. او با قاچاقچیان مواد مخدر برای توزیع کوکائین همکاری می‌کرد. او به‌فروشندگان مواد مخدر در مورد حملات آتی پلیس هشدار داده و گاهی اوقات اسلحه و نشان پلیس را به‌فروشندگان مواد مخدر می‌داد. گویا دائود حتی قصد ربودن یک زن را در کوئینز داشته است. وی در کارنامهٔ پربار خود، غذای نیازمندان را نیز از یک کلیسا دزدیده است. یکی از جنایات عجیب و تکان‌دهندهٔ وی این بود که مردی را پیدا کرد که از کارتل مواد مخدر معروف شخصی به‌نام دیاز سرقت کرده بود و به‌جای دستگیری این شخص، او را مستقیماً به‌کارتلِ دیاز تحویل داد.

دستگیری و حبس مایکل اف دائود سرانجام اتفاق افتاد و فساد بی‌اندازه‌اش او را گرفتار کرد و در سال ۱۹۹۲ دستگیر شد. پس از تحقیقات پلیس کانتی سافولک، اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده آمریکا و امور داخلی ادارهٔ پلیس نیویورک، دائود با اتهاماتی چون کتک‌کاری و توطئه برای توزیع مواد مخدر محکوم شد. دائود پس از دستگیری با کمیسیون مولن، که فساد اداری در بخش داخلی پلیس نیویورک را در آن زمان بررسی می‌کرد، همکاری کرد، بااین‌حال، وی به ۱۶ سال زندان محکوم شد که درنهایت پس از ۱۲ سال و ۵ ماه از زندان آزاد شد. جالب است بدانید زمانی‌که در زندان بود، به‌عنوان مشاور برای هم‌خدمتی‌ها و دیگر زندانیان کار می‌کرد، ورزش می‌کرد، مطالعه می‌کرد و برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد و خودکشی را برگزار می‌کرد و همین رفتارها سبب کاهش حکم حبس وی شد.

فیلم مستند The Seven Five به‌کارگردانی تیلر راسل و تهیه‌کنندگی الی هولزمن در سال ۲۰۱۴ ساخته شد. داستان مایکل اف دائود باوجود سقوط او از عرش به‌فرش، به‌عنوان یادآوری هشداردهنده از پیچیدگی‌های رفتار انسانی و مرز باریک بین انجام وظیفه و فساد است. بااین‌حال، مایکل دائود پس از آزادی از زندان، مسیر رستگاری و دگرگونی را در پیش گرفت و به‌برخی کارهای وی پس از آزادی از زندان نیز اشاره کنیم.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره داشتیم، دائود ۱۲ سال و ۵ ماه از محکومیت ۱۶ ساله خود را سپری کرد. در دوران حبس، او به‌عنوان مشاور به‌زندانیان کمک می‌کرد. او همچنین در برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد و خودکشی شرکت کرد و گاه خود بانی اجرای این برنامه‌ها بود. به‌شکلی واضح، دائود از این زمان برای تأمل در مورد اعمال خود و تأثیر آن‌ها بر جامعه استفاده کرد. پس از آزادی، دائود با ساخت همین فیلم مستند The Seven Five، دیگر به‌یک چهرهٔ عمومی و معروف تبدیل شده بود و مصاحبه‌های زیادی با رسانه‌های مختلف داشت و داستان و بینش خود را در مورد فساد در سیستم پلیس به‌اشتراک گذاشت. صراحت دائود در مورد گذشته خود و جرئت بیان اعمالش و همچنین افشای مسائل سیستمی نیروی پلیس و قانون، توجه همگان را به‌خود جلب کرد. دائود همچنین کتابی با عنوان Betrayal in Blue: The Shocking Memoir of the Scandal That Rocked the NYPD (خیانت در لباس آبی: خاطرات تکان‌دهنده رسوایی که پلیس نیویورک را به‌لرزه درآورد) نوشت. او در این کتابِ خاطرات، زندگی خود به‌عنوان یک پلیس فاسد و افشای شبکه جنایی‌اش را شرح داده است. او در کتاب خود به‌چالش‌های پیش‌روی افسران گرفتار در شبکه فساد نیز اشاره کرد.

دائود دیگر معروف شده بود و دوران سخنرانی‌های وی فرارسید و در دانشگاه‌ها، آژانس‌های اجرای قانون و رویدادهای اجتماعی، شرکتی فعال داشت. پایهٔ سخنرانی‌های او بر اخلاق‌گرایی، پاسخ‌گویی و نیاز به‌شفافیت در ادارات پلیس و نیروی قانون متمرکز بود. هدف وی از این سخرانی‌ها، جلوگیری از پیروی دیگران از مسیر مشابه‌ای که وی استادانه طی کرده بود و تشویق برای ایجاد اصلاحات اساسی در سیستم قضایی بود. دائود به‌صورت رسمی از اقدامات خود و آسیب‌های ناشی از فساد خود ابراز پشیمانی کرد. دائود خیانت به‌اعتماد عمومی و آسیبی که به‌شهرت پلیس نیویورک وارد کرده بود را قبول کرد و سفر وی به‌سمت رستگاری شامل رویارویی با گذشته و استقبال از تغییرات مثبت بود. به‌طورخلاصه، زندگی مایکل دائود پس از زندان با تلاش‌هایی برای آموزش، افزایش آگاهی و ارتقای مسئولیت‌پذیری در مجریان قانون شکل دیگری گرفت. از داستان او به‌عنوان یک داستان هشدار‌دهنده و البته فراخوانی برای اصلاح در شیوه‌های پلیس در برخورد با مجرمان یاد می‌شود.

تیلر راسل، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده کاربلد و تحسین‌شده‌ای است که با خلق فیلم‌های شخصیت‌محور که ژانرها را به‌چالش می‌کشند و شرایط انسانی را در داستان‌های جذاب، پیچیده و غیرمنتظره بررسی می‌کنند، شهرت دارد. آثار او هم شامل مستند و هم گاهی اوقات نگارش فیلم‌نامه می‌شود. وی در سال ۲۰۲۱ مستند Silk Road را کارگردانی کرد که به‌بررسی ظهور و سقوط بازار دارک‌وب بدنام «جاده ابریشم» می‌پردازد. وی همچنین در سال ۲۰۲۱ در ساخت مینی‌سریال تلویزیونی Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer که به‌تعقیب قاتل سریالی با نام ریچارد رامیرز می‌پردازد، مشارکت داشت. در سال ۲۰۱۸ نیز مستند Operation Odessa را کارگردانی کرد که این مستند یک نقشهٔ جنایی پرمخاطره شامل قاچاق مواد مخدر، پول‌شویی و معاملات تسلیحاتی را آشکار می‌کند.

 تیلر راسل قبل از انتخاب فیلم‌سازی مستند، به‌عنوان گزارشگر جنایی روزنامه کار خود را آغاز کرد. خیلی زود به‌روایت داستان‌های جنایی کشیده می‌شود و خطر ذاتی افشای حقایق پنهان را به‌جان می‌خرد. آثار او اغلب شخصیت‌های پیچیده و معضلات اخلاقی را که با آن روبه‌رو هستند، به‌تصویر می‌کشد. سبک داستان‌سرایی تیلر راسل، دقت تحقیقی را با درک عمیق انگیزه‌های انسانی ترکیب می‌کند. فیلم‌های او تماشاگران را به‌رویارویی با واقعیت‌های تکان‌دهنده و همزمان عدم کتمان وجه خاکستری انسانی، مواجه می‌کند. 

---