گزارش باکس آفیس: پیش بینی فروش Spider-Man: No Way Home
قابلپیشبینیترین خبرِ سینمایی هفتهی گذشته این بود که مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست رکوردِ بهترین پیشفروشِ دوران کرونا را شکسته است. نهتنها راهی به خانه نیست از زمان انتقامجویان: پایان بازی تاکنون، بهترین پیشفروشِ تکروزه را روی سایت بلیتفروشیِ فندنگو ثبت کرده است، بلکه آمار این فیلم در نخستین روز بلیتفروشیاش بهتر از امثال انتقامجویان: جنگ ابدیت، مرد عنکبوتی: دور از خانه، جنگ ستارگان: آخرین جدای و جنگ ستارگان: ظهور اسکایواکر است. البته که مثل همیشه باید تاکید کرد که میزانِ پیشفروشِ یک فیلم همیشه رابطهی مستقیمی با عملکردِ نهاییاش در گیشه نداشته است. بالاخره با اینکه آمار پیشفروشِ سولو: داستانی از جنگ ستارگان در نخستین روز بلیتفروشیاش بهتر از بلکپنتر بود، اما درنهایت، اولی به شکستی مفتضحانه (۲۱۵ میلیون دلار درآمدِ خانگی از ۱۰۳ میلیون دلار افتتاحیهی چهار روزه) و دیگری به موفقیتی بیسابقه (۷۰۰ میلیون دلار از ۲۴۲ میلیون دلار افتتاحیهی چهار روزه) بدل شد.
با وجود این، تقریبا هیچ شکی وجود ندارد که این استثنا شامل حالِ سومین فیلم مرد عنکبوتیِ دنیای سینمایی مارول نخواهد شد و ساختهی جان واتس درحالی کمتر از دو هفتهی دیگر روی پردهی سینماها خواهد رفت که همهی رکوردهای دوران کرونا را لتوپار خواهد کرد و مهمترین هدفی که این فیلم در این زمینه به آن چشم دوخته است، بدل شدن به پُرفروشترین فیلمِ هالیوودی دو سال گذشته است. مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه در سال ۲۰۱۷ به ۳۳۴ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۸۸۱ میلیون دلار فروش جهانی دست یافت و مرد عنکبوتی: دور از خانه نیز در تابستانِ سال ۲۰۱۹، با کسب ۳۹۰ میلیون دلار در گیشهی آمریکای شمالی، یک میلیارد و ۳۱۰ میلیون دلار در دنیا فروخت (بهلطفِ فروش ۱۹۹ میلیونیاش در بازار چین که ۷۱ درصد بهتر از فروشِ قسمت قبلی در این کشور بود). فعلا باتوجهبه شرایط جدیدِ چین (افزایش بلاکباسترهای بومی در این کشور نیاز مردم به فیلمهای وارداتی را کمتر کرده است) دقیقا نمیتوان پیشبینی کرد که آیا عملکردِ راهی به خانه نیست در این بازار، به مرد آزاد (۹۵ میلیون دلار) نزدیکتر خواهد بود یا به سریع و خشن ۹ (۲۰۳ میلیون دلار)، اما حداقل گودزیلا علیه کونگ (۱۸۸ میلیون دلار) امیدوارمان میکند که وقوعِ دومی مُحتملتر خواهد بود.
هرچند حداقل یک رکوردِ باکس آفیسی وجود دارد که تقریبا از همین حالا ناتوانیِ راهی به خانه نیست در شکستش تضمینشده است: رکوردِ بزرگترین درآمدِ تکمنطقهایِ ۲۰۲۱ یا به عبارت دیگر، میزان درآمد یک فیلم در تنها یک بازار. راهی به خانه نیست احتمالا نمیتواند در گیشهی آمریکای شمالی درآمدی به اندازهی کاراگاه محلهچینیها ۳ (۶۹۰ میلیون دلار)، سلام، مامان (۸۳۵ میلیون دلار) و نبردِ دریاچهی چانگجین (۸۹۰ میلیون دلار) داشته باشد. با وجود این، وقوعِ یک چیز تقریبا قطعی است و آن هم این است که ماجراجویی دارودستهی پیتر پارکر و دکتر استرنج در دنیاهای موازی درآمدِ ۲۲۵ میلیون دلاری شانگچی و افسانهی دَه حلقه در گیشهی خانگی را پشت سر خواهد گذاشت. به بیان دیگر، اگر امثال ماتریکس ۴، انیمیشن آواز بخوان ۲ و موزیکال داستان وستساید غافلگیرکننده ظاهر نشوند، در آن صورتِ باکس آفیس سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ درحالی به پایان خواهد رسید که سهتا از چهار فیلم برترِ گیشهی خانگی (پسران بد تا ابد، ونوم: بگذار کشتار برپا شود و مرد عنکبوتی: دور از خانه) نه به دیزنی، بلکه به سونی تعلق خواهند داشت.
قابلذکر است که پُرفروشترین فیلمِ دیزنی در گیشهی خارجی همچنان جاودانگان (Eternals) با فقط ۲۱۷ میلیون دلار درآمد باقی مانده است؛ رقمی که آن را پشتسرِ زمانی برای مُردن نیست (۵۹۸ میلیون دلار)، سریع و خشن ۹ (۵۵۳ میلیون دلار که هر دو محصول یونیورسال هستند)، گودزیلا علیه کونگ (۳۶۷ میلیون دلار)، تلماسه (۲۷۲ میلیون دلار که هر دو محصول برادران وارنر هستند) و ونوم: بگذار کشتار برپا شود (۲۶۰ میلیون دلار که محصول سونی است) جای میدهد. اما آخرین فیلمِ جیمز باندِ دنیل کریگ نباید به جایگاهش در صدر پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۱ در گیشهی خارجی عادت کند. چرا که راهی به خانه نیست که به احتمال بسیار زیاد به سلطنتش پایان خواهد داد، تهدیدی جدی برای آن خواهد بود. احتمال بسیار زیاد را اما با «تضمینشده» اشتباه نگیرید. مرد عنکبوتی شگفتانگیز و مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ حوالی ۵۰۰ میلیون دلار در خارج از آمریکای شمالی فروختند و سهگانهی سم ریمی هم به ترتیب ۴۱۸ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲، ۴۱۶ میلیون دلار در سال ۲۰۰۴ و ۵۵۸ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷ کسب کردند.
برگ برندهی راهی به خانه نیست این است که عملکرد این فیلم در همهی بازارهای ممکن بهشکلی یکدست «خوب تا عالی» خواهد بود
مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه ۵۴۵ میلیون دلار در گیشهی خارجی فروخت و مرد عنکبوتی: دور از خانه هم بهلطفِ درآمد ۱۹۹ میلیون دلاری معجزهآسایش در بازار چین، به ۷۴۱ میلیون دلار فروشِ خارجی دست پیدا کرد. بنابراین، گرچه درآمد خارجی ۵۹۸ میلیون دلاری زمانی برای مُردن نیست دور از دسترسِ سومین فیلم اسپایدرمنِ تام هالند نیست، اما همزمان دستیابی به آن در دوران کرونا هم از پیش قطعی به نظر نمیرسد. بالاخره نباید فراموش کنیم که تا پیش از اکرانِ دور از خانه در سال ۲۰۱۹، لقب پُرفروشترین فیلم اسپایدرمنیِ تاریخ باکس آفیس همچنان به مرد عنکبوتی ۳ (۸۹۰ میلیون دلار) تعلق داشت. گرچه کاربرانِ آنلاین برای بازگشتِ کاراکترهای فرنچایزهای سابقِ مرد عنکبوتی در این فیلم هیجانزده هستند، اما سؤال این است که آیا عموم سینماروها هم همینقدر به دیدنِ مجدد الکتروی جیمی فاکس اهمیت میدهند؟ اگر پاسخِ این سؤال منفی باشد، در آن صورت راهی به خانه نیست به قول معروف باید بهجای تصاحب «همهی پولهای ممکن» به تصاحب «اکثرِ پولهای ممکن» رضایت بدهد.
با این وجود، حتی اگر راهی به خانه نیست در بازار چین با اُفت فروشی مشابه سریع و خشن ۹ مواجه شود (۵۱ درصد کمتر از درآمدِ سریع و خشن ۸)، تحلیلگران فکر میکنند این فیلم همچنان آنقدر در آمریکای شمالی، چین و دیگر نقاط دنیا خواهد فروخت که برای بدل شدنش به پُرفروشترین فیلمِ هالیوودی/غیرچینیِ باکس آفیس ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ کافی باشد. قابلذکر است، برخلافِ عملکرد سریع و خشن ۹ و گودزیلا علیه کونگ که در بازار چین نسبت به دیگر بازارها بهتر از انتظارات بود یا زمانی برای مُردن نیست که در خارج از آمریکای شمالی (۱۶۰ میلیون) و چین (۶۰ میلیون)، فوقالعاده ظاهر شد، برگ برندهی منحصربهفردِ راهی به خانه نیست این است که عملکرد این فیلم در همهی بازارهای ممکن بهشکلی یکدست «خوب تا عالی» خواهد بود. حتی اگر راهی به خانه نیست در بدترین سناریوی ممکن ۱۰۵ میلیون دلار در چین، ۴۲۵ میلیون دلار در دیگر نقاط دنیا و ۲۳۵ میلیون دلار هم در آمریکای شمالی بفروشد، کماکان به ۷۶۵ میلیون دلار دست خواهد یافت. تازه این برای وقتی است که آن را دستکم بگیریم. هر عملکردی بهتر از این میتواند این فیلم را به فراتر از ۸۰۰ میلیون دلار برساند.
فاکتورهای مختلفی در اینکه راهی به خانه نیست چگونه خواهد فروخت موئثر خواهند بود؛ آیا این فیلم نقدهای مثبتی دریافت خواهد کرد یا به سرنوشتِ ناگوار دنبالهی نوستالژیزدهی شلختهای مثل ظهور اسکایواکر دچار خواهد شد؟ آیا این فیلم حتی برای بچهها و عموم سینماروهایی که الزاما قرار نیست در لحظهی پیدا شدن سروکلهی اندرو گارفیلد زیر گریه بزنند رضایتبخش خواهد بود یا نه؟ شرایط کرونا و چگونگی عملکرد دیگر بلاکباسترهای کریسمس که همزمان با راهی به خانه نیست اکران میشوند نیز تأثیرگذار هستند. با همهی اینها، یک چیز تقریبا بهطرز بیقید و شرطی از همین حالا مشخص است و آن هم این است که مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست نهتنها رکورد پُردرآمدترین فیلم سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ را در گیشهی آمریکای شمالی خواهد شکست، بلکه پتانسیلِ خیلی خوبی هم برای پشت سر گذاشتنِ درآمد خارجی و جهانی زمانی برای مُردن نیست (به ترتیب، ۵۹۸ میلیون و ۷۵۶ میلیون) دارد.
اما چیزی که فعلا یک علامت سؤال باقی مانده این است که آیا این فیلم میتواند با بلند شدن روی دستِ ظهور اسکایواکر و جوکر (یک میلیارد و ۷۳ میلیون دلار) به پُرفروشترین فیلمِ باکس آفیس دنیا از زمان انیمیشن فروزن ۲ (یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار) بدل شود یا نه؟ دستیابی به این هدف در صورتی امکانپذیر است که فروش این فیلم در آمریکای شمالی در دورانِ کرونا برابر با همان مقداری که در شرایط غیرکرونایی میفروخت باشد و حداقل امثال ونوم ۲ (۲۰۹ میلیون دلار در مقایسه با درآمد ۲۱۳ میلیونی قسمت اول) و هالووین میکُشد (بادوامترین دنبالهی تاریخ این مجموعه که کمی پایینتر دربارهاش نوشتهام) ثابت کردهاند که این کار غیرممکن نیست.
اما از مرد عنکبوتی که بگذریم، در صدر جدول پُرفروشترین فیلمهای آخرهفتهی اخیر افسون (Encanto)، شصتمین انیمیشنِ دیزنی را پیدا میکنیم که ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش فروخت و به مجموعِ ۱۲ روزهی ناچیزِ ۵۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در گیشهی آمریکای شمالی دست یافت. این رقم فقط کمی بهتر از افتتاحیهی چهارشنبه تا یکشنبهی افتضاحِ دایناسور خوب (۵۵ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۵ است. در این وضعیت، حتی تصورِ دستیابی افسون به درآمد خانگی ۱۲۷ میلیون دلاری دایناسور خوب هم همچون یک رویای غیرممکن به نظر میرسد. در عوض، در صورتی که این فیلم دوامی شبیه به گیسوکمند، موآنا یا کوکو داشته باشد، به چیزی بینِ ۹۵ تا ۱۲۰ میلیون دلار فروشِ نهایی رضایت خواهد داد. شرایط افسون در کشورهای خارجی اما کمی بهتر است.
این فیلم ۲۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر در کشورهای خارجی فروخت و مجموعِ درآمدِ جهانیاش را به ۱۱۶ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رساند؛ این یعنی افسون حداقل اکرانش را با پشت سر گذاشتنِ رایا و آخرین اژدها، تام و جری و سگهای نگهبان به پایان خواهد رساند. در مقایسه، کوکو تا پایانِ ۱۲ روز نخستِ اکرانش ۲۸۰ میلیون دلار و موآنا (که اکرانش در بازارهای خارجی کُندتر بود) ۱۷۷ میلیون دلار در دنیا فروخته بودند. گرچه افسون با استقبالِ پُرشور منتقدان مواجه شده است، اما عملکردش چه در گیشهی خانگی و چه در گیشهی خارجی بسیار ناامیدکننده است. از یک طرف، نباید فاکتور کرونا را نادیده گرفت، اما از طرف دیگر، تبلیغاتِ پُرسروصدای دیزنی دربارهی اینکه این فیلم تا عیدِ کریسمس روی دیزنیپلاس منتشر خواهد شد هم بدون تاثیر نبوده است. خلاصه اینکه، حتی عبور افسون از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش جهانی هم معجزهآسا خواهد بود.
در ردهی دوم جدول اما به شکارچیان ارواح: افترلایف (Ghostbusters: Afterlife)، محصول سونی تعلق دارد که ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلارِ تازه در سومین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموعِ ۱۷ روزهی ۱۰۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رسید. گرچه این فیلم احتمالا در گیشهی آمریکای شمالی به درآمدی بهتر از ریبوتِ سال ۲۰۱۶ (۱۲۶ میلیون دلار) دست پیدا نکند، اما باتوجهبه ۱۴۵ میلیون دلاری که تاکنون در دنیا فروخته است، میتواند تا پایان نمایشش سه برابرِ بودجهی ناچیزِ ۷۵ میلیون دلاریاش بفروشد. چراغ سبز گرفتنِ دنبالهی ۹۰ تا ۱۱۰ میلیون دلاری این فیلم برای عرضه در دو-سه سالِ آینده پیشبینی میشود. در ردهی سوم جدول به خاندان گوچی (House of Gucci) برمیخوریم که حداقل در یک زمینه حکم یک نمونهی نادر را در بینِ مدعیان فصل اُسکار امسال دارد: دیده شدن. ساختهی ریدلی اسکات تقریبا تنها درام بزرگسالانهی مدعی اسکار است که در سینماهای خالی از تماشاگر به نمایش درنمیآید. این فیلم ۷۵ میلیون دلاری که لیدی گاگا و آدام درایور را در گروه بازیگرانش دارد، ۶ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش کسب کرد تا به مجموعِ ۱۲ روزهی ۳۳ میلیون و ۶۲۸ میلیون دلار برسد. این فیلم با ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری که تاکنون در کشورهای خارجی کسب کرده، در مجموع ۶۷ میلیون و ۲۳۲ هزار دلار در دنیا فروخته است. خاندان گوچی نمایشش را با کسب چیزی حوالی ۱۱۰ میلیون دلار به پایان خواهد رساند و این منهای درآمدش از بازارهای استرالیا، کرهجنوبی و ژاپن که از ماه آینده در آنها روی پرده خواهد رفت است.
در ردهی چهارم جدول در اختیارِ جاودانگان (Eternals) است که ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر در پنجمین آخرهفتهاش کسب کرد و در مقایسه با دیگر فیلمهای مارول به مجموعِ ۳۱ روزهی اسفناکِ ۱۵۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار دست یافت. البته که این فیلم با ۳۸۴ میلیون دلاری که در دنیا فروخته، بلکویدو را در گیشهی جهانی پشت سر گذاشته است و حتی این شانس را هم دارد تا به هر زور و زحمتی هم که شده از مرز ۴۰۰ میلیون دلار هم عبور کند. اما درآمد ساختهی کلویی ژائو در آمریکای شمالی با احتساب نرخ تورم بدتر از تکتکِ فیلمهای قبلی دنیای سینمایی مارول از جمله هالک باورنکردنی (۱۳۲ میلیون در سال ۲۰۰۸ / ۱۷۱ میلیون به نرخ امروز) بوده است. ردهی پنجم به رزیدنت ایول: به راکونسیتی خوش آمدید (Resident Evil: Welcome to Raccoon City) تعلق دارد که ۲ میلیون و ۵۹۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش کسب کرد. گرچه اُفت فروشِ ۵۱ درصدی راکون سیتی برای چنین فیلمی خیلی بد نیست، اما کماکان داریم دربارهی فیلمی با ۱۳ میلیون دلار درآمدِ ۱۲ روزه صحبت میکنیم که با افتتاحیهی ناامیدکنندهی رزیدنت ایول: آخرین فصل (۱۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) در ژانویهی سال ۲۰۱۷ برابر است. این فیلم که با ۲۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۲۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است.
اما شاید بزرگترین شگفتیِ باکس آفیسِ دو ماه اخیر هالووین میکُشد (Halloween Kills) باشد و آن به خاطر اینکه این دنباله یکی از انگشتشمار نمونههایی است که فروشش در دوران کرونا هیچ تفاوتی با چیزی که در شرایط عادی میفروخت، ندارد. محصولِ بلومهوس و یونیورسال که با ۲۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، به ۹۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروشِ خانگی از ۴۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافته است. در مقایسه، قسمت قبلی در اُکتبر سال ۲۰۱۸ به ۱۵۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خانگی از ۷۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست پیدا کرده بود. آمارِ هالووین میکُشد دقیقا نشاندهندهی همان اُفت فروش نرمالی که از دنبالهای مثل آن انتظار میرود است. هیچکس نمیتوانست از این فیلم انتظار داشته باشد که افتتاحیهی قسمتِ بسیار هایپشدهی قبلی را تکرار کند، درست همانطور که هیچکس انتظار مشابهای را از دنیای ژوراسیک: قلمروی سقوطکرده در مقایسه با دنیای ژوراسیک نداشت.
هالووین میکُشد در مقایسه با دیگر دنبالههای این مجموعه درصدِ بیشتری از درآمد خانگی قسمت قبلی را تکرار کرده است
اما بخشِ جالب عملکرد هالووین میکُشد، دوام قویتر آن در مقایسه با همتاهایش در این مجموعه است. به بیان دیگر، این فیلم در مقایسه با دیگر دنبالههای این مجموعه درصدِ بیشتری از درآمدِ خانگی قسمت قبلی را تکرار کرده است. هالووین میکُشد ۵۷/۷ درصد از فروشِ خانگی قسمتِ پیشین را بهدست آورده است. گرچه میتوان دنبالههای بزرگی مثل آخرین جدای (۶۶ درصد از درآمد نیرو برمیخیزد)، آن: فصل دوم (۶۵ درصد از درآمد قسمت اول) یا انتقامجویان: دوران اولتران (۷۴ درصد از درآمد قسمت اول انتقامجویان) را نام بُرد که دوامشان نسبت به قسمت قبلی بهتر از هالووین میکُشد (۵۷ درصد) بوده است، اما وقتی این فیلم را با دنبالههای قبلیِ سری هالووین مقایسه میکنیم، میکُشد در این زمینه بر همهی آنها چیره میشود. برای مثال، هالووین ۲ که اکثر داستانش پیرامونِ تلاش مایکل برای کُشتنِ لوری استرود در یک بیمارستان متروکه اتفاق میاُفتد، در سال ۱۹۸۱ اکران شد و ۲۵ و نیم میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت.
گرچه این رقم باتوجهبه بودجهی ناچیزِ ۲ و نیم میلیون دلاری این فیلم موفقیتآمیز بود، اما فقط ۵۴ درصد از درآمدِ ۴۷ میلیون دلاری فیلم اورجینالِ جان کارپنتر (محصول سال ۱۹۷۸) را شامل میشد. هالووین: ۲۰ سال بعد که تکتک دنبالههای بعد از فیلم دوم را نادیده میگرفت، جیمی لی کرتس را مجددا در نقشِ لوری استرود بازگرداند. این فیلم در تابستان سال ۱۹۹۸ اکران شد و ۵۵ میلیون دلار فروخت. اما دنبالهی منفورش هالووین: رستاخیز که لوری را در سکانس افتتاحیه میکُشد، فقط ۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ فروخت که ۵۵ درصد از درآمدِ قسمت قبلی حساب میشود. هفت سال بعد، راب زامبی مجموعه هالووین را ریبوت کرد. فیلم اول به ۵۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروشِ نهایی دست پیدا کرد. اما فیلم دوم که در سال ۲۰۰۹ اکران شد، فقط ۳۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار کسب کرد که ۵۷/۳ درصد از درآمدِ قسمت قبلی را شامل میشد. به بیان دیگر، هالووین میکُشد دوام بهتری را در مقایسه با دیگر قسمتهای دومِ پیشینِ این مجموعه تجربه کرده است.
گرچه هالووین ۴ از لحاظ فنی یک ریبوتِ واقعی حساب نمیشود، اما اگر این فیلم را نیز وارد رقابت کنیم، آن وقت هالووین میکُشد جایگاهش را از دست خواهد داد. هالووین ۴: بازگشت مایکل مایرز در سال ۱۹۸۸ اکران شد و ۱۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروخت و قسمت بعدی یعنی هالووین ۵: انتقام مایکل مایرز یک سال بعد با کسب ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار، ۶۵ درصد از درآمدِ قسمت قبل را تکرار کرد که آمار بهتری در مقایسه با هالووین میکُشد (۵۷ درصد) است. اما خب، اگر تصور کنیم که هالووین میکُشد ۱۵ درصد از درآمد واقعیاش را به خاطر کرونا از دست داده است، آن وقت درآمدِ فعلیاش به اضافهی آن ۱۵ درصد ۱۰۵ میلیون دلار میبود که برابر با ۶۶ درصد از درآمدِ قسمت قبلی است.
خلاصه اینکه، هالووین میکُشد بدونشک دوام قویتری را در مقایسه با دنبالههای قبلی مجموعه که با محوریتِ بازگشت دوبارهی شخصیت لوری استرود (دنبالهی سال ۱۹۸۱، دنبالهی سال ۲۰۰۲ و دنبالهی سال ۲۰۰۹) اتفاق میاُفتند، داشته است و این نتیجه، بهویژه باتوجهبه شرایط کرونا، نقدهای افتضاحِ این قسمت، پخش همزمانش روی پلتفرم استریمینگ و کاهش میزان کنجکاوی عموم سینماروها در مقایسه با قسمت اول، دستاوردِ تجاری قابلتوجهای حساب میشود و مدرک تازهای بر این ادعا است که صنعت سینما حداقل آنقدر بهبود پیدا کرده است که فرنچایزهای پیشِ از دوران کرونا همچنان میتوانند در حد و اندازهی استانداردهای پیش از کرونا ظاهر شوند.
اما از هالووین که بگذریم، در ردهی هفتم جدول تلماسه (Dune)، محصول برادران وارنر و لجندری را پیدا میکنیم که با تجربهی ۱۳ درصد اُفت فروش، یک میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در هفتمین آخرهفتهاش فروخت و به مجموعِ خانگی ۱۰۴ میلیون و ۵۷۳ هزار دلار رسید. این اُفت فروشِ اندک به خاطر این است که تلماسه به مدتِ یک هفته مجددا به سینماهای آیمکس بازگشته است. همچنین، ساختهی علمیتخیلیِ دنی ویلنوو این هفته در استرالیا نیز روی پرده رفت، ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار بهعنوان افتتاحیه کسب کرد و مجموعِ جهانیاش را به ۳۸۲ میلیون دلار رساند. تنها وقوع یک معجزه میتواند این فیلم را از مرز ۴۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور بدهد. فیلم خانوادگی کلیفورد (Clifford) یک میلیون و ۷۶۰ میلیون دلار دیگر کسب کرد و به ۴۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار درآمدِ ۲۴ روزه رسید. درام زندگینامهای شاه ریچارد که بهتازگی جایزهی بهترین بازیگر مرد نقش اول را از هیئت ملی نقدِ آمریکا برنده شد، یک میلیون و ۲۰۶ هزار دلار فروخت و به مجموعِ ۱۷ روزهی ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رسید.
ونوم: بگذار کشتار برپا شود ۹۰۰ هزار دلار از گیشهی خانگی و ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار از بازارهای خارجی بهدست آورد و به مجموع ۲۱۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۴۸۳ میلیون دلار فروش جهانی رسید. زمانی برای مُردن نیست با ۸۰۰ هزار دلار تازهای که بهدست آورد، به مجموعِ خانگی ۱۵۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رسید. بیستوپنجمینِ فیلم مامور ۰۰۷ بهلطفِ درآمد شگفتانگیز ۶۰۵ میلیون دلاریاش در گیشهی خارجی (بهتر از تمام فیلمهای قبلی باند منهای اسکایفال و اسپکتر)، به ۷۶۴ میلیون دلار فروش جهانی دست یافت و هابز و شاو (۷۵۹ میلیون دلار) را در گرد و خاک خودش جا گذاشت. درام تاریخی بلفست (Belfast)، ساختهی مدعیِ اُسکارِ کنت برانا ۵ میلیون و ۸۳۳ هزار دلار در خانه فروخته است و گزارش فرانسویِ وس اندرسون هم از مرز ۱۵ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد.
لیکریش پیتزا (Licorice Pizza)، تازهترین فیلم پُل توماس اندرسون ۲۲۳ هزار دلار از اکران در چهار سینما بهدست آورد که بهمعنی میانگینِ ۵۵ هزار و ۸۳۲ دلار از هر سینما است؛ میانگینی که بهتر از درآمد افتتاحیهی هر دوی گزارش فرانسوی و بجنب بجنب است. این شروعِ درخشان الزاما به این معنی نیست که پُتانسیل جریان اصلیاش زیاد است؛ بالاخره با یک داستانِ دوران بلوغِ تاریخیِ غیرفرنچایزی و بدون سوپراستار صحبت میکنیم. اما بدونشک به نفعِ افزایش شانسش در فصل جوایز خواهد بود. این کمدی/درامِ ۴۰ میلیون دلاری پس از ۱۰ روزی که از نمایشش گذشته، ۷۴۳ هزار دلار فروخته است. از دیگر مدعیان فصل جوایز میتوان از بجنب بجنب (C'mon C'mon) با بازی واکین فینیکس، اسپنسر (Spenser) با بازی کریستن استوارت و آخرین دوئل (The Last Duel) اشاره کرد که هرکدام به ترتیب، یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار، ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروختهاند. باید اُمیدوار بود که داستان وستسایدِ استیون اسپیلبرگ هم با پیوستن به جمعِ خاندان گوچی به یکی دیگر از تنها مدعیان اسکار که واقعا توسط عموم مخاطبان در سینما دیده شدهاند بدل شود.
پُرفروشترین تازهاکران این هفته اما فیلم دینی کریسمس با برگزیدگان (Christmas with the Chosen) که افتتاحیهی چهارشنبه تا یکشنبهی موفقی را تجربه کرد. این فیلم ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در جریانِ آخرهفتهی جمعه تا یکشنبهاش و ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار طی روزهای چهارشنبه تا یکشنبه کسب کرد که دومی بزرگتر از اکثر مدعیان اُسکارِ امسال یا درامهای بزرگسالپسندانهای مثل خیل قدیسان نیوآرک است. درواقع، هر دوی اسپنسر و بلفست در طول ماه گذشته حوالی ۶ میلیون دلار فروختهاند. این فیلم که روایتگرِ تولد عیسی مسیح از نقطه نظرِ یوسف نجار و مریم مقدس است، نقش نسخهی سینمایی یک برنامهی تلویزیونیِ پُرطرفدار به همین نام را ایفا میکند. از سوی دیگر، استودیوی فوکسفیچرز هم فیلم گرگ (Wolf) با بازی جُرج مککی (که احتمالا او را به خاطر ایفای نقش اصلی ۱۹۱۷ سم مندز میشناسید) و لیلی رُز دپ را در ۳۰۸ سینما اکران کرد.
این درام بزرگسالانه که نخستینِ تجربهی کارگردانی خانم ناتالی بیانچری حساب میشود، پیرامون پسرِ جوانی میچرخد که از اختلالی روانی رنج میبَرد که باعث میشود فکر کند یک گرگ است. او پس از در یک بیمارستان روانی بستری میشود، با بیمارانِ دیگری آشنا میشود که آنها هم فکر میکنند حیوان هستند. این فیلم که میانگین امتیازِ ۴۴ را از منتقدانِ راتنتومیتوز دریافت کرده، به افتتاحیهی ناامیدکنندهی ۸۰ هزار دلار دست یافت که با استناد به آغاز اکرانش بدون هرگونه سروصدای رسانهای قابلدرک است. شرکت آیاِفسی فیلمز بندتا (Benedetta)، جدیدترین ساختهی پُل ورهوفن را در ۲۰۲ سینما روی پرده فرستاد. این درام تاریخی که پیرامونِ فانتزیهای اِروتیک و کابوسوارِ چند راهبه در ایتالیای قرن هفدهم اتفاق میاُفتد، ۱۴۵ هزار دلار کسب کرد که در این دوره و زمانه دقیقا یکی از همان فیلمهایی است که بیشتر از اینکه دیده شود (حداقل در آمریکای شمالی)، دربارهاش نوشته خواهد شد. درنهایت، مستندِ انیمیشنِ فرار (Flee) بهوسیلهی استودیوی نئون در چهار سینما اکران شد. این فیلم تحسینشده که روایتگرِ داستان واقعی مرد جوانی ساکنِ دانمارک که داستان فرارش از افغانستان در کودکی را تعریف میکند، ۲۵ هزار دلار کسب کرد.
نظرات