عضو تحریریه
رضا حاجمحمدی
،
درباره من:
عضویت: پنجشنبه, ۰۶ آذر ۱۳۹۳
نظر
@mohammad9494
میو در رابطه با بازنشستگی دوستش کلمنتاین دید که اگه لو بره، سه سوت کارش تمومه. بنابراین من هم جای اون بودم ریسک نمیکردم. ترجیح میدادم زودتر از اونجا دور بشم. به خاطر همین سعی کرد نظم پارک رو به هم بزنه تا حواس کارکنای پارک به اونایی که رفتار غیرمنظمی دارن جلب بشه. ولی کارش طبق برنامه پیش نرفت و خودش هم این وسط خراب کرد.
نظر
@mohammad9494
برخلاف شما فکر میکنم خودشو بهطرز احمقانهای تقدیم گروه حفاظت نکرد. به نظر میرسید هدف میو این بود که با ایجاد هرجومرج، از اون برای فرار استفاده کنه، اما از اول این اپیزود ما دیدیم که میو داره توی خاطراتش غرق میشه و درست مثل دولوریس حتی در حالت بیداری طوری کامل اونا رو به یاد میآورد که یادش میرفت، کجاست. خب، در آخر این اپیزود دوباره خاطراتش و واقعیت با هم قاطی شدن، جایگزین کلمنتاین رو کشت و تمام. احمقانه نبود، طبیعی بود. احتمال میدم شاید همین بالا رفتن هوشش هم باعث شده بود که خاطراتش رو شفافتر و کاملتر از قبل به یاد بیاره. پس، تیزتر شدن هوشش برخلاف چیزی که خودش و ما فکر میکردیم، ممکنه به ضررش تموم شده باشه و وقتی بهش فکر میکنیم، چندان احمقانه هم نیست. چون خود فورد قبل از این بارها به ما هشدار داده بود که اندرویدها به خاطر تجربیاتی که در گذشته داشتن، نباشد خودآگاهی داشته باشن. به ضرر خودشونه.
پست
جمعه, ۵ آذر ۹۵, ۲۲:۰۲نظر
@AB_Hanna
«بهتره بگیم بیشتر مطلب دربارهی کیفیت بالای طراحی مرحله و گیمپلی بود، اما ناگهان در انتهای مطلب به بخش داستان حمله شد». همونطور که توی متن هم گفتم، داستان بازی نه در شخصیتپردازی موفقه و نه روایت یه داستان نو و نه در سنگین کردن انتخابهایی که جلوی بازیکننده قرار میده. ولی فرهنگ و تاریخ دنیای بازی و داستانهایی که خودتون توی هر مرحله با نحوهی بازی کردنتون میسازید، جای خالیشو به اندازهی کافی پر میکنه.
نظر
@generalhd
دوست عزیز با احترام کامل به نظرت، اما اگه قرار بود دربارهی لهجه حرف بزنم، اونو باید میزاشتم جز نکات مثبت. جدا از اینکه میتونم شبانه روز به این لهجه گوش بدم، خود کلی مکدونالد، بازیگر نقش کارین پارک هم اسکاتلندیه، پس خودش اینکارهاس و لهجه رو اشتباه تقلید نمیکنه. بماند که لهجهی اسکاتلندی مکدونالد یه مرحله از بقیه که با این لهجه حرف میزنن، باحالتر و شیرینترـه. پس، اینطوریاس!
نظر
@eh-san
اگه درستیادم باشه مرد سیاهپوش میگه: میشه گفت من یهجورایی اینجا به دنیا اومدم. این یه جملهی استعارهایه. منظورش اینه که آدمی که الان من هستم اینجا متولد شد.
برخی طرفدارا به این دلیل فکر میکنن لوگان همون مرد سیاهپوشه. چون اخلاق و نوع پوشش لوگان خیلی به مرد سیاهپوش شبیه. اما منطقیتر به نظر میرسه اگه این ویلیام باشه که بعد از اتفاقاتی که در پایان سفرش با دولوریس براش میافته، به آدم سیاهپوشی مثل لوگان تبدیل بشه. تازه، لوگان یه آدم کاملا عوضیه. اینو توی هر جملهای که به زبون میاره میشه میفهمید. اما مرد سیاهپوش اگه کار سوالبرانگیزی هم میکنه، نمیشه لذتی توی صورتش دید. به خاطر همینه که ما از همون اپیزود اول تجاوز اون به دولوریس رو باور نکردیم.
پست
جمعه, ۵ آذر ۹۵, ۱۰:۵۹نظر
@ali mahmoudi
دقیقا... عجب اپیزودی بود. ریک و مورتی کجایی؟!
نظر
@mehrdadxxx
دوست عزیز من داستان رو لو نمیدم... پیشبینی میکنم. و این پیشبینی براساس همون چیزهایی است که خود سریال توی فلان اپیزود قرار میده. برای نمونه توی همین اپیزود دیدیم که سازندهها تلاشی برای مخفی نگه داشتن تئوری خطهای زمانی سریال نکردن و خودشون به واضحترین شکل ممکن این موضوع رو فاش کردن. بماند که ساختار این مطالب از همان ابتدا ترکیبی از بررسی و نظریهپردازی بوده و نمیشه با خط قرمز چیزی رو مشخص کرد. چون چیزی از هم جدا نیست. بعضیوقتها اگه یه قسمت رو نخونید، بقیهی مطلب رو متوجه نمیشید. این ساختار کاری من از همون ابتدا برای این سریال بوده و حالا تصمیم با خودتونه که میخواهید بخونید یا نه.
نظر
@ایمان
اگه کاری میکردن که مثلا یه مرحله با کوروو بازی میکردیم و مرحلهی بعدی رو با امیلی شاید بهتر میشد. ولی الانم چندان بد نیست. برای بار دوم بهتون پیشنهاد میکنم حتما درجهی سختی بازی رو بالا ببرید. من دفعهی دوم که با امیلی شروع کردم، درجهی سختی رو بالا بردم و همین سخت شدن بازی کاری میکنه تا مجبور به پیدا کردن راهها یا انجام کارهایی بشین که دفعهی اول مجبور نمیشدین.