عضو تحریریه
رضا حاج‌محمدی

رضا حاج‌محمدی

،
درباره من:
عضویت: پنجشنبه, ۰۶ آذر ۱۳۹۳
    • نظر

      @Farhad Sa
      "اینکه یا عاشق یه سریالیم یا از یه جاییش کلا میکوبیمش به دلایل مختلفی که اصلا اون دلیل باور نکردنیه!! مثل کاربری که میگفت لرد بیلیش (کثیف ترین پلید ترین موجود انسان نما) رو انقدر بزرگش کردن (لرد بیلیش از نظرش شخص بزرگی بود!!!!!!!!😐) بعد انقدر مسخره کشتنش اصلا ناامید شدم از سریال"

      احتمالا اون کسی که از مرگ لیتل‌فینگر راضی نبوده مثل من انتظار داشته تا لیتل‌فینگر بعد از اجرای یه نقشه‌ی پیچیده و حرفه‌ای شکست بخوره و بعد بمیره. تا از این طریق هم گوشه‌ای از آخرین قدرت سیاسی لیتل‌فینگر رو ببینیم و هم موفقیت بچه‌های استارکی خیلی حس قهرمانانه‌ی بهتری داشته باشه.


      "یا زنجیر..."

      حالا گیریم که قضیه زنجیر رو هم ما ببخشیم و بگیم اشتباه کردیم. آیا زنجیر تنها مشکل این فصل بود؟

      "تا وقتی هم که شما ایراد من دراوردی بگیرید پیروانتون هم شروع میکنن ایراد گرفتن (تا قبلش نمیدونستن ایراد از بازیه تاجو تخت چی هست اصلا!)"

      خب، خوشبختانه از این به بعد متوجه می‌شن که هیچ چیزی از اشتباه کردن مصون نیست و هیچ اشکالی نداره افت سریال موردعلاقه‌مون رو متوجه بشیم و بهش اشاره کنم.

    • نظر

      @رضا زاهدی
      "به جز مرگ لیتل فینگر و اتحاد کالیسی و جان اسنو این فصل سریال واقعا چیزی نداشت که ما این همه داشتیم خودمون رو میکشتیم"

      آره یکی از اتفاقات عجیب این فصل این بود که اگرچه ریتم خیلی پرسرعتی داشت، اما اندازه‌ی نصف فصل‌های قبلی هم از لحاظ داستانی پیشرفت نداشت.

    • نظر

      @SeTTlor
      خیر، درون‌مایه‌ی مقاله این نیست که چرا خط‌های داستانی کتاب‌ها تو سریال رعایت نمیشه. این بخش از مقاله دقیقا به همین نکته اشاره می‌کنه:

      "حقیقت این است که مشکل این روزهای سریال غیرقابل‌پیش‌بینی‌بودن یا عدم پیچیدگی خط‌های داستانی‌اش نیست، بلکه عدم توانایی‌اش در روایت یک داستان سرراست و مطابق با منطق این سریال با همان متریالی که در اختیار دارد است. سریال به کاراکترهای جدید و بیشتری برای موفق بودن نیاز نداشته است. دنی، جان اسنو، جیمی، سانسا، آریا، سرسی، تیریون، لیتل‌فینگر، وریس، بریین و غیره همه کاراکترهای پخته و باپتانسیلی هستند که فقط به یک نویسنده‌ی ماهر نیاز دارند تا ازشان به خوبی استفاده کند. اما از آنجایی که تمرکز داستان در فصل هفتم به جای داستانگویی اصولی شخصیت‌محور، پیدا کردن بهانه‌های مختلف برای به رخ کشیدن اکشن‌های سرگرم‌کننده‌ی خوشگلش بوده است، پس نتیجه به چیزی که امروز می‌بینیم تبدیل شده است"

      درون مایه مقاله درباره‌ی اینه که چرا سریال از همون متریالی که داره درست استفاده نمی‌کنه. مثل فصل‌های قبل.

    • نظر

      @peymanm

      اول اینکه کسی نگفت که سریال چرا مو به مو از روی کتاب‌ها اقتباس نشده. حرف من این بود که مارتین توی کتاب‌ها اون‌قدر قضیه رو پیچیده کرده که احتمالا پایان‌بندی داستانش دچار مشکل سریال نمیشه و همچنین به این نکته هم اشاره کردم که مشکل اصلی سریال نه عدم اقتباس مو به مو، بلکه عدم نهایت استفاده از دارایی‌های ارزشمند فعلی‌شه.

      دوم اینکه مشکل خط داستانی ماموریت جان اسنو و بقیه به آنسوی دیوار نشون ندادن گذشت زمان نیست. شما یه جا توی متن‌های منو پیدا کنید که گفته باشم مشکل اون اپیزود با نشون دادن دیالوگ‌های بین کاراکترها در حال صبر کردن برای رسیدنِ دنی حل میشه. مشکل اینه که اون خط داستانی از بیخ خرابه و با نشون دادن سفر دنی از درگن‌استون به شمال دیوار یا نشون دادن انتظار جان و بقیه برای دنی تغییری توش ایجاد نمیشه. مشکل این فصل درباره‌ی محدودیت نیست. بلکه داستانگویی بدـه.

      خب توجیه‌تون درباره‌ی قابل‌پیش‌بینی شدن سریال هم توجیه خیلی جدیدیه. ولی باید بگم نه این‌طور نیست. یه داستان نباید با نزدیک شدن به پایانش قابل‌پیش‌بینی بشه. بالاخره باید فرقی بین «سوپرانوها» که تا ۳۰ ثانیه‌ی پایانی‌اش غیرمنتظره است با سریالی مثل گیم آو ترونز که دو فصل قبل از تموم شدن، همه‌چیزش قابل‌پیش‌بینی شده باشه. بماند که گیم آو ترونز با قول غیرقابل‌پیش‌بینی بودن شروع به کار کرد و ادامه پیدا کرد و عدم انجام این کار در پرده‌ی آخرش، زدن زیر همون قولیه که خودش داده بود. با این حال همون‌طور که توی این متن هم گفتم مشکل سریال روایت قابل‌پیش‌بینیش نیست، بلکه عدم توانایی‌اش توی روایت «درست» همون داستان قابل‌پیش‌بینیشه.

    • نظر

      @peymanm
      دوست عزیز تعداد لوکیشن و تعداد بازیگر و خوشگل بودن جلوه‌های ویژه هیچ‌وقت معیارهای کیفیت بالای یه سریال نبودن. پیچیده بودن داستان یکی از اون معیارهاس که البته اونم گیم آو ترونز یه یکی-دو فصلی میشه که دیگه نداره.

    • نظر

      @farshadbt
      دیوانه‌کننده بود این اپیزود. این همه محتوا تو ۲۰ دقیقه باورنکردنیه.

    • پست
      سه شنبه, ۲۱ شهریور ۹۶, ۱۱:۰۱
    • پست
      دوشنبه, ۲۰ شهریور ۹۶, ۱۷:۰۱
    • نظر

      @Arash Bashghareh
      سلام به شما. منتظر باشین. این فیلم در روزهای آینده نقد میشه.

    • نظر

      @ارمان .
      فکر کنم جمله‌ی قبلی‌اش رو جا انداختین: «بازاریابی فیلم‌های تاریخی خارج از فصل جوایز کار سختی است». دانکرک نه مثل سه‌گانه بتمن یه فیلم ابرقهرمانی با محوریت محبوب‌ترین کاراکتر کامیک‌بوکی بود و نه مثل اینسپشن و بین‌ستاره‌ای یه علمی‌-تخیلی پرزرق و برق که ایده‌های اورجینالی داشتن. دانکرک یه فیلم جنگ جهانی دوم بود. به خودتون نگاه نکنید. عقل عموم مردم به چشمشونه و تریلرهای «جنگ برای سیاره‌ی میمون‌ها»، «مومیایی» و «کاراییب» خیلی جذاب‌تر بودن. بنابراین سوال اصلی این بود که آیا نولان می‌تونه یه فیلم جنگ جهانی دومی رو به یه سرمایه‌گذاری موفق تبدیل کنه؟ که معلوم شد آره.