@ایلای سیسترز
خیلی ممنون از دیدگاه‌تون. خب، اولا اینکه فیلم هیچ‌وقت نیومد بگه که راه‌حل گوجه نخوردنه که شما اون رو به عنوان راهکار برداشت کردین. همون‌طور که توی متن هم اشاره کردم، هدف اون صحنه اصلا یه چیز دیگه‌اس. به نظرم کارگردان از طریق اون تکه دیالوگ می‌خواد پیچیدگی وضعیت این کاراکترها را به تصویر بکشه. می‌خواد بگه قضیه فقط درباره‌ی گوشت خوردن یا گیاه‌خواری نیست، حتی گیاه هم مثل اون گوجه‌‌فرنگی اگه به صورت صنعتی تهیه شده باشه، می‌تونه به محیط زیست آسیب بزنه. کارگردان از طریق این صحنه می‌خواست بگه ما طوری توی سیستم گرفتار شدیم که حتی با گیاه‌خوار شدن هم به راحتی نمی‌تونیم از دستش فرار کنیم.

دوباره همون‌طور که توی متن هم گفتم، بونگ جون-هو سعی کرده هیچ‌کدوم از کاراکترهای بزرگ‌سالش تبدیل به شخصیت‌های سیاه و سفیدی نشن. نه قهرمانان بی‌نقص باشن و نه آنتاگونیست‌ها، شرور مطلق. خب، رهبر گروه حفاظت از حیوانات هم یه آدم کاملا حرفه‌ای و بی‌عیب و نقض توی ماموریت و ایدئولوژی‌ای که داره نیست و ممکنه از کوره در بره و دست به کاری بزنه که خلاف ایده‌آل‌هاش است. این نه تنها غیرمنطقی و روی اعصاب نیست، بلکه به نظرم اتفاقا به شخصیت خاکستری‌ای منجر شده که قابل‌باورترـه. در رابطه با عشق میجا به اوکجا هم من مثل شما فکر نمی‌کنم. اوکجا حکم تمام زندگی میجا رو داره. پس طبیعیه که برای بازگردوندنش هرکاری کنه. شما اگه یکی از اعضای نزدیک خونواد‌ه‌تون رو بخوان به زور ازتون بگیرن، مطمئنا دست روی دست نمی‌زارین. بماند که این کمپانی بود که اوکجا رو به شهر آورد، وگرنه حیوون داشت توی روستا زندگی‌شو می‌کرد.

@siavash6832
خیلی ممنونم. دم شما گرم که همراه ما هستید.

@hektor1990
سلام به شما. من معذرت می‌خوام ازتون که باعث شدم تموم این مدت چشم به راه باشین. والا قضیه نخواستن نیست، بلکه شلوغ‌بودن سرـه. به خاطر همین نمی‌تونم تاریخی برای نقد بگم ولی می‌تونم بگم که حالا‌حالا‌ها فکر نمی‌کنم برسم برم سراغش. باز هم عذرخواهی می‌کنم.

@mahdi nematollahi
همه‌چیزش. از طراحی لوگو بگیرید برید تا داستان بچه‌های توسری‌خور یه شهر کوچیک که با یه هیولای ناشناخته درگیر میشن. البته استرنجر تینگز الهام‌برداری دیگه‌ای هم داشته، اما مهم‌ترین‌شون کتاب‌های استیفن کینگ بوده.