// یکشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۹

تئوری The Last of Us Part 2: دلیل مصونیت اِلی در برابر بیماری زامبی‌کننده چیست؟

به مناسبت ۲۶ سپتامبر، روز رسمی بازی‌های The Last of Us، یکی از تئوری‌های طرفداران درباره‌ی این مجموعه را بررسی می‌کنیم: چرا اِلی آن‌طور که فکر می‌کنید دربرابر اپیدمی زامبی‌کننده‌ی این دنیا ایمن نیست؟ همراه زومجی باشید.

این مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان The Last of Us را فاش کند

هیچ زمینه‌چینی بی‌دلیلی لازم نیست؛ بگذارید یکراست برویم سراغ اصل مطلب: برخلاف‌ چیزی که بازی‌های لست آو آس وانمود کرده‌اند، اِلی دربرابر قارچِ جهش‌یافته‌ای که بشر را تا مرز انقراض کامل پیش بُرده است و دنیا را به زانو درآورده‌ است، مقاوم و ایمن نیست. ختم کلام (یا حداقل نه به آن شکلی که فکرش را می‌کنید). و این مقاله به اثباتِ این نظریه که می‌تواند ستون‌های این مجموعه بازی را به لرزه در بیاورید، اختصاص دارد. پس، درست حدس زدید: اینجا کاری به کیفیتِ هنری قسمت دوم لست آو آس، یکی از مدعیان لقبِ جنجال‌برانگیزترین بازی تاریخ که به همان اندازه که از منتقدان امتیازهای ۱۰ از ۱۰ گرفته، به همان اندازه هم با خشمِ عده‌ای از مخاطبانش مواجه شده است، نداریم. اینجا انگیزه‌مان بررسی اینکه آیا آن بازی خوبی است یا نه نیست (قبلا درباره‌ی آن صحبت کرده‌ام).

در عوض، چیزی که اینجا با آن کار داریم، نور تاباندن به سمتِ نکته‌ی بسیار جدی اما بسیار نامحسوسی است که در تمام این مدت از دست‌مان در رفته بود و این نکته نه‌تنها در سطح کلان پایه و اساسی را که این بازی‌ها روی آن بنا شده‌اند در بدترین حالت زیر علامت سؤال می‌بَرد، بلکه به‌طور ویژه‌ای نشان می‌دهد اِلی، خورشیدی که تمام اتفاقاتِ این بازی‌ها در مدار او می‌چرخند، آن‌قدرها که فکر می‌کردیم نقش عنصر کلیدی و شخصیت استثناییِ کُل دنیای مجموعه را ایفا نمی‌کند. یا به عبارت دیگر، او به احتمال زیاد دربرابر تاثیرِ قارچِ زامبی‌کننده‌ی مصیبت‌باری که در سراسر دنیای لست آو آس سرایت کرده است، مصون نیست و بخش دیوانه‌وارِ ماجرا این است که احتمالا خودِ خالقان بازی نیز از این حقیقت خبر دارند و فقط آن را به‌عنوان یک رازِ بسیار بسیار سربسته، در غیرسوءظن‌برانگیزترین گوشه‌های بازی، درست در جلوی چشم بازی‌کننده‌ها مخفی کرده‌اند.

اما بگذارید از خودمان جلو نزنیم؛ برای شروعِ بررسی در ابتدا باید به گذشته دنده عقب بگیریم و اتفاقات قسمت اول را به‌طور مُختصر یادآوری کنیم: بازی نخست در دنیایی جریان دارد که قارچی موسوم به «کوردیسپس» یا «سرچُماقی» مغز قربانیانِ انسانی‌اش را آلوده می‌کند و آن‌ها را به زامبی‌های وحشیِ بی‌مغز تبدیل می‌کند. اگر فکر می‌کنید ایده‌ی قارچی که یک‌جورهایی مغزِ مردم را می‌رُباید، به‌طرز چندش‌آوری درون جمجمه‌‌ی میزبانش رشد می‌کند و کنترلِ آن‌ها را به‌دست می‌گیرد چیزی بیش از ترشحاتِ مریض و هیجان‌انگیز ذهنِ خیال‌پردازِ یک نویسنده نیست، اشتباه می‌کنید. بخش ترسناکِ قضیه این است که عملکرد این قارچ چندان هم از واقعیت دور نیست. شاید تاثیرِ زامبی‌ساز این قارچ‌ها در دنیای واقعی درباره‌ی انسان‌ها صدق نمی‌کند، اما آن بدون‌شک در رابطه با دیگر گونه‌های جانوری سابقه دارد. یک گونه‌‌ی به‌خصوص از قارچ سرچماقی وجود دارد که با آلوده کردن مورچه‌ها، آن‌ها را برخلاف تمایلشان مجبور به پیدا کردن مکانی که برای تولیدمثلشان ایده‌آل است، می‌کند.

قارچ کوردیسپس از سر مورچه رشد می‌کند  بازی لست آو آس

به این ترتیب، مورچه دندانچه‌هایش را درون یک برگ، همان مکانی که قارچ مورچه را به آن سمت هدایت کرده، فرو می‌کند و به مدتِ دَه تا چهارده روز بی‌حرکت در همین وضعیت باقی می‌ماند و در تمام این مدت، بدنِ مورچه می‌پوسد و به چیزی همچون یک گلدان که قارچ از درونِ آن به خارج جوانه می‌زند و برای رشد کردن از جنازه‌ی حشره‌ی بیچاره تغذیه می‌کند تبدیل می‌شود و قارچ در همین حین به پراکنده کردنِ هاگ‌هایش در باد که مورچه‌های بیشتری را آلوده کرده و چرخه‌ی ربودنِ بدن‌ها و تولیدمثل را از نو تکرار می‌کنند، ادامه می‌دهد. جالب است بدانید بخشِ مورمورکننده‌ی ماجرا این است که برخی زیست‌شناسان اعتقاد دارند مورچه‌ی تصاحب‌شده نمی‌میرد، بلکه در تمام طول این پروسه آگاه است، اما قادر به حرکت دادنِ بدنش نیست و درحالی که بدنش توسط یک نیروی خارجی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد و بلعیده می‌شود، به‌مثابه‌ی یک مسافر بی‌نوا درون سلولِ بدنِ خودش، زنده است (این هم سوژه‌ی کابوس‌های امشب‌تان! لازم به تشکر نیست!).

با وجود چیزی که خود بازی‌ها در ظاهر بروز می‌دهند، یک سرنخِ بسیار کوچک در قالب یک فایل صوتی در حاشیه‌های بازی نخست وجود دارد که به اولین مدرک‌مان برای بررسی دقیق‌تر دلیل ایمنی اِلی و درک بهتر وضعیت او تبدیل می‌شود

خلاصه اینکه نسخه‌ی جهش‌یافته‌ی قارچ سرچماقی که از انسان‌ها به‌عنوانِ میزبان استفاده می‌کند، در طبیعتِ دنیای واقعی ریشه دارد. درحالی که سرچماقی بخش وسیعی از جمعیت انسان‌ها را آلوده می‌کند، جول، پروتاگونیست بازی اول، دخترش را طی نخستین روزهای شیوع از دست می‌دهد و به منظور بقا به یک قاچاقچی در برهوتِ پسا-آخرالزمان تبدیل می‌شود. یک روز از او خواسته می‌شود تا محموله‌ای را به خارج از منطقه‌ی قرنطینه‌ی بوستون قاچاق کند؛ آن محموله یک دختر چهارده ساله به اسم اِلی است که گرچه توسط یک زامبی مبتلاشده گاز گرفته شده است، اما به‌طرز معجزه‌آسایی هرگز به یک هیولا متحول نشده است. ناگهان به نظر می‌رسد کُل بشریت، یا هر چیزی که از آن باقی مانده است، همه‌ی اُمیدشان را به این دختر، سفر ایمنش از این سوی کشور به آنسوی کشور و ساختن واکسن توسط عده‌ای دانشمند که در مقصد انتظارش را می‌کشند، بَسته‌اند.

از آنجایی که این بازی یک دنباله دارد، می‌توان حدس زد که اوضاع دقیقا در پایانِ مأموریت جول و اِلی طبق برنامه پیش نمی‌رود: معلوم می‌شود تنها راه تولید واکسن به وسیله‌ی اِلی به کُشته شدن دختر روی تخت جراحی منجر خواهد شد. اما از آنجایی که جول نمی‌تواند فکرِ از دست دادن دوباره دخترش را تحمل کند، عمل جراحی را متوقف می‌کند و درباره‌ی عدم توانایی دانشمندان در تولید واکسن به اِلی دروغ می‌گوید. اما حالا که یادآوری را از سر راه برداشتیم، بگذارید به درونِ جزییات اصل مطلب، مصونیتِ اِلی شیرجه بزنیم: اِلی همچون یک ناجی برگزیده تنها کسی است که دربرابر این بیماری ایمن است و بخش قابل‌توجه‌ای از بار دراماتیکِ هر دو بازی از این حقیقت که او می‌تواند دنیا را از چنگالِ این مرضِ فلج‌کننده آزاد کند سرچشمه می‌گیرد. همان‌طور که اِلی در یکی از فلش‌بک‌های قسمت دوم به جول می‌گوید، او از زمانی‌که از بیمارستانِ فایرفلای‌ها خارج شده‌اند با هیچ شخصِ مصونِ دیگری مثل خودش مواجه نشده است و این تکه دیالوگ بیش‌ازپیش روی ایمنی استثناییِ اِلی تاکید می‌کند.

الی روی تخت جراحی خوابیده است بازی لست آو آس

به بیان دیگر، کل چیزی که بازی برای توضیحِ دلیلِ ایمنی اِلی فراهم می‌کند این است او به‌طرز غیرقابل‌توضیحی و به‌شکلی جادویی که همه را انگشت به دهان گذاشته است، دربرابر تاثیر قارچ ضدضربه است. گویی نویسندگان نمی‌خواهند خودشان و مخاطبانشان را درگیر بررسی چرایی این اتفاق کنند و در عوض، تمام تمرکزشان را به استخراجِ پتانسیل‌های داستانگویی این اتفاق اختصاص داده‌اند. اما مسئله این است: با وجودِ چیزی که خود بازی‌ها در ظاهر درباره‌ی نامعلوم‌بودنِ سر منشاء مصونیت منحصربه‌فردِ اِلی بروز می‌دهند، یک سرنخِ بسیار کوچک در قالب یک فایل صوتی در حاشیه‌های بازی نخست وجود دارد که به اولین مدرک‌مان برای بررسی دقیق‌ترِ دلیل ایمنی اِلی و درک بهتر وضعیت او تبدیل می‌شود. بازی‌کننده در جریان فصلِ آخر بازی که در بیمارستان فایرفلای‌ها اتفاق می‌اُفتد، می‌تواند به‌طور اتفاقی با یک فایل صوتی که توسط یکی از جراحان ضبط شده است مواجه شود.

متنِ این فایل به این صورت است: «عفونتِ دختر شبیه هیچ چیزی که تا حالا دیدم نیست. علتِ ایمنی‌اش نامعلوم است. درست مثل چیزی که در همه‌ی موارد قبلی دیدیم، غلظتِ آنتی‌ژنیکِ کوردیسپسِ بیمار در هر دوی خونابه و مایعِ مغزی-نخاعی بالا است. کشت‌های خونی که از کوردیسپسِ بیمار گرفته شده‌اند، در مدیای قارچیِ آزمایشگاه به سرعت رشد کردند. با وجود این، گلبول‌های سفید، از جمله درصد و تعدادشان کاملا نُرمال است. هیچ افزایشی در سیتوکین‌های التهابی وجود ندارد و در ام‌آرآی مغز هم هیچ مدرکی مبنی بر رشد قارچ در ناحیه‌های لیمبیک که معمولا میزبانِ علائم اولیه‌ی حمله در بیماران مبتلا است، دیده نمی‌شود. ما باید راهی برای تکرار این وضعیت در شرایط آزمایشگاهی پیدا کنیم. ما در شُرف دستیابی به نقطه‌ی عطفی در تاریخ بشر هستیم که با کشف پنی‌سیلین برابری می‌کند».

به عبارت دیگر، از آنجایی که این فایل صوتی با یک مُشت اصطلاحاتِ تخصصی و جملات قلنبه‌سلنبه‌ی ملال‌آورِ پزشکی تشکیل شده است احتمالا اکثرمان به محض اینکه آن را در حین بازی پخش کرده‌ایم، بلافاصله آن را رد کرده‌ایم و با بی‌اعتنایی به محتوایش به بزن‌بزن‌ها و تیراندازی‌ها بازگشته‌ایم. اما واقعیت این است که اطلاعات قابل‌تاملی در این پاراگراف پنهان شده‌اند. اطلاعاتی که نه‌تنها بهمان می‌گویند واکنش بدن اِلی به عفونت قارچی‌اش در مقایسه با دیگر قربانیان این بیماری طبیعی نیست، بلکه به این نکته اشاره می‌کنند که یک‌جای کار آزمایش‌های صورت‌گرفته روی اِلی از لحاظ علمی می‌لنگد. اما در ابتدا بگذارید این فایل صوتی را به زبان ساده توضیح دهیم. نخست اینکه همگی می‌دانیم که منظور از «کوردیسپس» همان قارچی که انسان‌ها را آلوده می‌کند است. منظور از «غلظت آنتی‌ژنیک» آزمایشی است که از آن برای اندازه‌گیری میزان آنتی‌ژنِ داخل بدن استفاده می‌شود؛ آنتی‌ژن به ترکیباتی گفته می‌شود که پس از ورود به بدن موجب برانگیختن واکنش‌های ایمنی می‌گردند.

فایل صوتی جراح فایرفلای‌ها بازی لست آو آس

بنابراین دکتر جراح در قالب این جمله دارد می‌گوید ما بیمار را برای بررسی اینکه آیا به کوردیسپس مبتلا است یا نه آزمایش کردیم و جواب مثبت است و آن در مغز و نخاعش یافت می‌شود. در ادامه او توضیح می‌دهد گرچه خون‌هایی که از بیمار کشت کرده بودیم در فضای شبیه‌سازِ آزمایشگاه رشد کردند، اما آن‌ها به دلایلی در بدنِ خود بیمار رشد نمی‌کنند. اما جمله‌ی بعدی به‌طور ویژه‌ای قابل‌توجه است: دکتر ادامه می‌دهد که درصد و تعدادِ گلبول‌های سفیدِ بیمار طبیعی هستند که عجیب است. آخه، گلبول‌های سفید خون به‌عنوان سلول‌های سیستم ایمنی در نظر گرفته می‌شوند، چرا که آن‌ها همیشه در حال مبارزه با عوامل بیگانه هستند. گلبول‌های سفید ازطریق جریان خون برای مبارزه با ویروس‌ها، باکتری‌ها و سایر مهاجمان خارجی به سراسر بدن می‌روند. هنگامی که بدن دچار عفونت می‌شود و ناحیه خاصی مورد حمله قرار می‌گیرد، گلبول‌های سفید از رگ‌های خونی خارج شده تا با مبارزه و نابودی عوامل عفونت، از بیماری بدن جلوگیری کنند. بنابراین، گرچه گلبول‌های سفید باید با وجود عفونتِ قارچی داخل بدن اِلی از خود بی‌خود شوند، اما رفتار آن‌ها برخلاف دیگر مبتلاشدگان عادی است.

یک کلیکر در جستجوی شکار بازی لست آو آس

ادامه‌ی توضیحاتِ دکتر به این معنی است که هر چیزی که در بدن بیمار باید به نشانه‌ی زامبی‌شدن او مُلتهب، تکثیر، دگرگون، خشمگین و دچار فعال و انفعالاتِ دیگری شده باشد در حالت عادی به سر می‌بَرند. بنابراین با اینکه اِلی از لحاظ فنی یک مبتلاشده حساب می‌شود، اما سیستم ایمنی‌اش اصلا به آن واکنش نشان نمی‌دهد. گرچه جراح در پایانِ گزارشش با هیجان‌زدگی از تولید واکسن به وسیله‌ی اِلی به‌عنوان بزرگ‌ترین دستاورد پزشکی تاریخ بشر یاد می‌کند، اما با استناد به مدرکِ بعدی‌مان (جلوتر به آن می‌رسیم)، در این گزارش مشکلی وجود دارد که نشان می‌دهد این دکتر و همکارانش آن‌قدرها هم کارشان را بلد نیستند؛ اینکه احتمالا آن‌ها با نمره‌ی ممتاز از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده‌اند یا حداقل درس ایمونولوژی‌شان را مردود شده‌اند. ایمونولوژی یا «ایمنی‌شناسی» تقریبا دقیقا همان چیزی است که از اسمش قابل‌حدس است: ایمنی‌شناسی یکی از رشته‌های تخصصی پزشکی است که به مطالعه‌ی انواع واکنش ایمنی جانداران دربرابر آنتی‌ژن‌های بیگانه و روند ایجاد مصونیت دربرابر عوامل بیماری‌زا می‌پردازد.

در شرایط عادی سیستم ایمنی انسان به‌طور اتوماتیک کار خودش را انجام می‌دهد؛ بدن چیزی را که نباید درونش وجود داشته باشد کشف می‌کند و همه‌ در جریان خون با هم متحد می‌شوند تا آن را بیرون کنند. وقتی سرعت تولید گلبول‌های سفید انسان برای بلعیدنِ مهاجمان خارجی افزایش پیدا می‌کند، چیزی به اسم «پاسخ التهابی» رُخ می‌دهد که به اشکال مختلفی مثل تب، وَرم کردن و قرمز شدنِ اطراف عفونت بروز پیدا می‌کند. همه‌ی آن‌ها نشانه‌ای از این هستند که سیستم ایمنی دارد تمام تلاشش را برای بیرون کردنِ چیزی که نباید داخل بدن باشد به کار می‌گیرد. اما تفاوت اِلی چیست؟ خب، درست همان‌طور که فایل صوتی هم توضیح داد، سیستم ایمنی اِلی به مهاجم قارچیِ داخل بدنش واکنش نشان نمی‌دهد. بنابراین، سؤال این است: آیا به همین دلیل است که او از چنین سپرِ ضدضربه‌ی سحرآمیزی دربرابر قارچِ زامبی‌کننده بهره می‌بَرد؟ آیا باید این مقاله را همین‌جا به پایان برسانیم؟ جواب منفی است. باید تحقیقات‌مان را در بازی دوم ادامه بدهیم.

مدارک پزشکی الی در بازی لست آو آس

به بیان دیگر، اگر بازی دوم ساخته نمی‌شد، هیچ‌وقت قادر به حل این معما نمی‌بودیم. بازی دوم هم مثل بازی اول نظر بازی‌کننده را به‌طور تابلویی به سمتِ سازوکار بدن اِلی جلب «نمی‌کند». در عوض، بازی دوم هم مثل بازی اول تنها چیزی که برایمان فراهم می‌کند یک نیم‌نگاهِ بسیار مُختصر به یک سرنخِ بسیار جزیی است که در نگاه نخست بی‌اهمیت به نظر می‌رسد و ممکن است شک هیچکس را به خود جلب نکند. اِلی پس از شک کردن به دروغ‌های جول تصمیم می‌گیرد خودش برای سردرآوردن از اتفاقی که در بیمارستان اُفتاد، به آن‌جا بازگردد و در حین، پرسه زدن در مقرِ متروکه‌ی فایرفلای‌ها، با مدارک پزشکی‌اش مواجه می‌شود (عکس بالا) و بلافاصله چیزی نظرمان را جلب می‌کند که باتوجه‌به اطلاعاتی که از بازی نخست درباره‌ی شرایط اِلی داشتیم با عقل جور درنمی‌آید. در لابه‌لای مدارکِ پزشکی اِلی (که شامل اِم‌آرآی مغزش و عکسی از محل گازگرفتگیِ دستش می‌شوند) چیزی دیده می‌شود (عکس پایین) که گرچه ممکن است در نگاه نخست چیزی بیش از یک مُشت مزخرفات علمی به نظر نرسد، اما این‌طور نیست: این تکه کاغذ که تقریبا با نسخه‌‌ی حقیقی‌اش در دنیای واقعی مو نمی‌زند، حکم یک آزمایش خون را دارد که به‌عنوان آزمایشِ «شمارش کامل خون» با به اختصار «سی‌بی‌سی» شناخته می‌شود.

این آزمایش که به شمارش سلول‌های خونی اختصاص دارد و یک مرور کُلی از وضعیت سلامت عمومی بیمار را فراهم می‌کند، یکی از رایج‌ترین تست‌های انجام‌شده‌ی خون در پزشکی است. بنابراین، حتی اگر یک بار هم در طول زندگی‌تان آزمایشِ خون داده باشید، حتما سابقه‌ی داشتن جدولی مشابه‌ی جدولِ تستِ اِلی را دارید. این آزمایش تعداد تقریبی و نوع سلول‌های خونی در هر واحد حجم (میلی‌لیتر) را گزارش می‌کند و اگر به جواب آزمایش اِلی دقت کنید می‌توانید ببینید که برخی از بخش‌های این جدول با حرف «اِل» (L) علامت‌گذاری شده‌اند؛ این حرف به این معنی است که میزانِ این بخش‌ها نسبت به میزان طبیعی «پایین» است. همان‌طور که در جدول دیده می‌شود، میزان «دابلیو.بی‌.سی» (WBC) که نشان‌دهنده‌ی تعداد گلبول‌های سفید بدنش هستند، میزان «آر.بی‌.سی» (RBC) که نشان‌دهنده‌ی تعداد گلبول‌های قرمزش هستند، میزان «اچ‌.سی.‌تی» (HCT) که نشان‌دهنده‌ی درصد هماتوکریت‌ها هستند (درصد گلبول‌های قرمز در خون) و درنهایت، میزان «اچ‌.جی.‌بی» (HGB) که نشان‌دهنده‌ی مقدار هموگلوبین‌هایش هستند، همه و همه با حرفِ «اِل» علامت‌گذاری شده‌اند و در نتیجه، به معنای پایین‌بودنِ میزان آن‌ها در مقایسه با حالتِ طبیعی هستند.

این اطلاعات به همان اندازه که تعجب‌آور هستند، به همان اندازه هم کنجکاوی‌برانگیز هستند: از یک طرف با دختری مُبتلا به یک بیماری قارچی سروکار داریم که به جُنب‌و‌جوشِ اُفتادنِ سیستم ایمنی‌اش برای بیرون کردنِ مهاجمان خارجی‌ بدنش باید به پاسخ‌های التهابی مثل تب کردن، ورم کردن و سرخ شدن بدنش منجر شود، اما از طرف دیگر، جواب آزمایشِ خونش نشان می‌دهد که نه‌تنها فعالیتِ سیستم ایمنی‌اش افزایش پیدا نکرده، بلکه کاهش هم پیدا کرده است. به بیان دیگر، برخلاف چیزی که فایل صوتی دکترِ جراح از بازی اول ادعا می‌کرد، مسئله این نیست که سیستم ایمنی‌ اِلی «هیچ» واکنشی به قارچِ داخل بدنش نشان نمی‌دهد؛ مسئله این است که واکنش سیستم ایمنی اِلی به قارچ داخل بدنش «عکسِ» آن چیزی است که باید در حالت عادی باشد. به‌جای افزایش تولید گلبول‌های سفید در واکنش به قارچ یا ساکن باقی ماندن میزان تولید گلبول‌های سفید بی‌توجه به قارچ، آزمایشِ خون اِلی کاهش میزانِ آن‌ها را در نتیجه‌ی قارچِ داخل بدنش نشان می‌دهد که در علم پزشکی به‌عنوان «سرکوب سیستم ایمنی» شناخته می‌شود.

آزمایش خون الی در  بازی لست آو آس

البته لازم است اینجا یک پرانتزِ بزرگ باز کنم و یادآور شوم که اعدادِ آزمایش خون اِلی حتی با درنظرگرفتنِ اینکه با یک بازی ویدیویی سروکار داریم نیز بیش از اندازه پایین هستند. اگر این آزمایش خون به یک نفر در دنیای واقعی تعلق داشت، آن شخص تقریبا در حالت بیهوشی به سر می‌بُرد. برای مثال، همان‌طور که در آزمایش اِلی می‌بینیم، درحالی میزان گلبول‌های قرمز در حالت طبیعی باید ۴ میلی‌لیتر باشد که مالِ اِلی ۲/۲۵ میلی‌لیتر یا نصفِ میزان طبیعی است. در نتیجه، اِلی هم‌اکنون باید به کم‌خونی بسیار شدیدی دچار شده باشد که علائم آن احساس سرما، پوست رنگ‌پریده، آبی شدن لب‌هایش و ضعف و خستگیِ از پادرآورنده هستند. همچنین، تعداد گلبول‌های سفیدِ اِلی که با عفونت‌ها مبارزه می‌کنند نیز نصفِ میزان طبیعی است. پس، مرگبارترین چیزی که اِلی در این بازی‌ها با آن‌ها مواجه می‌شود نه بازماندگانِ قاتل، زامبی‌ها یا اَبی، بلکه یک سرماخوردگی ساده است! اما اگر از این نکته چشم‌پوشی کنیم، به سر جای قبلی‌مان بازمی‌گردیم: آزمایش خون اِلی نشان‌دهنده‌ی سرکوب سیستم ایمنی او است و این مسئله ما را به اولین افشای تحقیقات‌مان می‌رساند: همه‌ی اطلاعاتِ مدارک پزشکی اِلی ما را به سمت یک نتیجه‌گیری هدایت می‌کنند و آن هم این است: گرچه اِلی بدون‌شک به قارچ کوردیسپس مُبتلا است، اما او به گونه‌ی متفاوتی از کوردیسپس مُبتلا است!

کوردیسپس، قارچِ زامبی‌کننده‌ی دنیای این بازی‌ها، یک قارچ تک و تنها نیست. اتفاقا برعکس. درواقع، کوردیسپس اسم خانواده‌ی پُرجمعیتی از قارچ‌هایی است که شامل بیش از ۴۰۰ گونه‌ی مختلف می‌شوند

آخه، قضیه از این قرار است: کوردیسپس، قارچِ زامبی‌کننده‌ی دنیای این بازی‌ها، یک قارچِ تک و تنها نیست؛ نه اصلا. اتفاقا برعکس. درواقع، کوردیسپس اسم خانواده‌ی پُرجمعیتی از قارچ‌هایی است که شامل بیش از ۴۰۰ گونه‌ی مختلف می‌شوند. برخی از گونه‌های کوردیسپس بر بدن حیوانات می‌رویند و آن‌ها را به زامبی تبدیل می‌کنند و برخی از آن‌ها (شاید باورتان نشود) نیز ایجادکننده‌ی همان علائمی که آزمایش خونِ اِلی نشان می‌دهد، هستند. سازندگان بازی‌های لست آو آس به احتمال خیلی زیاد قارچِ زامبی‌کننده‌ی اصلیِ دنیای این بازی‌ها را با الهام‌برداری از گونه‌ی «اُفیوکوردیسپس یونیلاترالیز» (Ophiocordyceps Unilateralis) خلق کرده‌اند که اسم تخصصی همان قارچِ واقعی که مورچه‌ها را به زامبی تبدیل می‌کند است؛ تا جایی که نحوه‌ی جوانه زدن قارچ از درونِ سرِ مورچه‌ها تداعی‌گر نحوه‌ی شکفتن و روییدنِ قارچ‌ها از درونِ جمجمه‌ی قربانیانِ انسانی‌شان در بازی‌ها است.

اما تنها عملکرد کوردیسپس‌ها به این محدود نمی‌شود. یک گونه‌ی دیگر از خانواده‌ی کوردیسپس‌ها وجود دارد که با نام علمی «تولیپوکلادیوم اینفلِیتوم» (Tolypocladium Inflatum) شناخته می‌شود (که راستش را بخواهید آدم را یاد یکی از طلسم‌های دنیای هری پاتر می‌اندازد!). از این نوعِ متفاوت از قارچ کوردیسپس برای تولید دارویی به اسم «سیکلوسپورین» استفاده می‌شود و اگر گفتید سیکلوسپورین دقیقا چه چیزی است؟ بله، سیکلوسپورین رایج‌ترین داروی سرکوب‌کننده‌ی سیستمِ ایمنی در دنیا است! یا به بیان ساده‌تر، سیکلوسپورین دارویی است که مصرف کردن آن به همان نتایجی که در آزمایشِ خون اِلی شاهد هستیم منجر می‌شود. این دارو تعداد گلبول‌های سفید مصرف‌کننده را کاهش می‌دهد و جلوی پاسخ التهابی بدن به عوامل بیگانه را می‌گیرد و در نتیجه، سیستم ایمنی شخص را از کار می‌اندازد و نکته این است: همه‌ی تاثیرِ این دارو از قارچ کوردیسپس سرچشمه می‌گیرد.

بیمارستان فایرفلای‌ها در بازی لست آو آس

البته که این‌گونه‌ی متفاوت از قارچ در دنیای واقعی نمی‌تواند با میزبان انسانی ارتباط برقرار کند، اما نباید فراموش کنیم که قوانین سازوکارِ قارچ کوردیسپس در دنیای بازی‌های لست آو آس فرق می‌کند. ما می‌دانیم که این قارچ‌ها در دنیای این بازی‌ها دچار جهش‌یافتگی شده‌اند و می‌توانند انسان‌ها را آلوده کنند. پس، اگر گونه‌ی زامبی‌کننده‌ی کوردیسپس قادر به تعامل با میزبانِ انسانی است، طبیعتا این موضوع باید درباره‌ی دیگر گونه‌های خانواده‌ی کوردیسپس، از جمله آن‌ گونه که قادر به از کار انداختنِ سیستم ایمنی انسان است نیز صدق کند. واقعیت این است که مُبتلا شدن اِلی به گونه‌ی تولیپوکلادیوم فراهم‌کننده‌ی دلیلِ عقلانی‌تر و منطقی‌تری برای توضیح اینکه چرا بدنِ او به قارچ زامبی‌کننده واکنش نشان نمی‌دهد، است. این موضوع توضیح می‌دهد که چرا اِلی با وجود فایل صوتی دکترِ جراح و مدارک پزشکی‌اش که وجود قارچ را در مغز و نخاعِ او تایید می‌کنند، نه‌تنها واکنشی التهابی به مهاجمان خارجی‌اش نشان نمی‌دهد، بلکه سیستم ایمنی‌اش از کار اُفتاده است.

قضیه درباره‌ی این نیست که بدنِ اِلی به‌طرز معجزه‌آسایی دربرابر قارچ زامبی‌کننده ایمن است؛ قضیه درباره‌ی این است که او به‌ گونه‌ی متفاوتی از کوردیسپس (گونه‌ی غیرزامبی‌کننده) که فقط سیستم ایمنی بدن را از کار می‌اندازد مُبتلا شده است. گونه‌‌ی قارچی که در بدنِ اِلی وجود دارد با گونه‌‌ی تمام دیگر قربانیانِ این قارچ فرق می‌کند. فایل صوتی جراح تایید می‌کند که آزمایش‌های آنتی‌ژنِ گرفته‌شده از او مثبت هستند. حق هم دارند. این آزمایش‌ها فقط وجود کوردیسپس را در بدنِ بیمار تشخیص می‌دهند، اما نه نوع آن را. احتمالا آزمایش آنتی‌ژنی که روی اِلی صورت گرفته است، آن‌قدر دقیق نبوده است که بتواند تفاوتِ بین دو عضو مجزا اما خویشاوند از یک خانواده‌ی یکسان را متوجه شود. باور کردنش آن‌قدرها سخت نیست. اما هنوز تمام نشده است. این موضوع نه‌تنها دلیل نتایجِ عجیب آزمایش خون اِلی را توضیح می‌دهد، بلکه دلیل ایمن ماندنِ فعلی اِلی دربرابر آلودگی‌های قارچی دنیای بازی را نیز قابل‌درک می‌کند.

الی دچار گازگرفتگی می‌شود  بازی لست آو آس

احتمالا در این نقطه برایتان سؤال شده است که شاید اِلی برخلاف چیزی که فکر می‌کردیم به قارچِ زامبی‌کننده مُبتلا نشده است، اما این باعث نمی‌شود که او در طول این بازی‌ها به آن قارچ نیز مبتلا نشود؟ بالاخره ما در این بازی‌ها بارها و بارها اِلی را در موقعیت‌هایی دیده‌ایم که هرکس دیگری به‌جای او بود، کارش به زامبی شدن و مرگ کشیده می‌شد. نه‌تنها در اواخر بازی دوم اِلی به‌طرز عامدانه‌ای کاری می‌کند تا یک زامبی دستش را گاز بگیرد (در صحنه‌ای که می‌خواهد از تله‌ی رَتلرها فرار کند)، بلکه ما او را بارها در حال تنفس کردنِ هاگ‌های قارچ دیده‌ایم (برخلاف دیگران که باید از ماسک استفاده کنند). بنابراین، حتی اگر آزمایش‌های اِلی نشان‌دهنده‌ی ابتلای او به گونه‌ی غیرزامبی‌کننده‌ای از کوردیسپس باشند، او باید تاکنون درکنار نسخه‌ی غیرزامبی‌کننده، به نسخه‌ی زامبی‌کننده هم دچار می‌شد، مگه نه؟ خب، جواب منفی است. آخه، قضیه از این قرار است: حتی اگر اِلی به نسخه‌ی زامبی‌کننده‌ی قارچ مبتلا می‌شد (چه بر اثر نخستین گازگرفتگی‌اش و چه بر اثر تنفس کردن هاگ‌های قارچ)، او نمی‌توانست به یک هیولا تبدیل شود.

دلیلش این است که داروی سیکلوسپورین علاوه‌بر اینکه داروی سرکوب‌کننده‌ی سیستم ایمنی است، یک داروی ضدقارچ که از آن برای درمان یا پیشگیری عفونت‌های قارچی استفاده می‌شود نیز حساب می‌شود. درست شنیدید: نسخه‌ی خوب و غیرزامبی‌کننده‌ی قارچِ کوردیسپس (که اِلی طبق نظریه‌پردازی‌مان به آن مُبتلا است) نه‌تنها سیستم ایمنی او را سرکوب می‌کند (همان‌طور که در آزمایش خونش مشخص است)، بلکه دیگر عفونت‌های قارچی را نیز دفع می‌کند. اتفاقا از داروی سیکلوسپورین که مستقیما از گونه‌ی تولیپوکلادیوم اینفلِیتوم (همان گونه‌ای از کوردیسپس که اِلی دارد) تولید می‌شود برای درمانِ عفونت‌های قارچی شدید استفاده می‌شود؛ از جمله عفونت‌های قارچی چشم و ما از بازی‌ها می‌دانیم که چشم اولین ناحیه‌ای است که گونه‌ی زامبی‌کننده‌ی کوردیسپس به آن حمله می‌کند. به عبارت دیگر، مُبتلا شدن اِلی به این نسخه‌‌ی به‌خصوص از کوردیسپس از او دربرابر مبتلا شدن او به دیگر انواع قارچ‌ها محافظت می‌کند.

همچنین، این موضوع توضیح می‌دهد که چرا اِلی کماکان بدون ماسک در فضاهای آلوده به هاگ‌های قارچ قدم می‌زند و هیچ نگرانی‌ای در رابطه با زامبی‌شدن به خودش راه نمی‌دهد. دلیلش این «نیست» که اِلی به‌طرز معجزه‌آسایی نمی‌تواند به قارچ کوردیسپس مُبتلا شود یا دلیلش این «نیست» که او دربرابر این بیماری مصونیت دارد؛ دلیلش این است که او پیش از اولین گازگرفتگی‌اش، به نسخه‌ی دیگری از خانواده‌ی کوردیسپس‌ها که خواهران و برادرانش را نابود می‌کند مُبتلا شده بوده است. در نتیجه، وقتی او بالاخره بعد از اولین گازگرفتگی‌اش به نسخه‌ی مرگبار کوردیسپس مبتلا می‌شود، نسخه‌ی خوبِ کوردیسپس از رشد عفونت زامبی‌کننده جلوگیری می‌کند. خلاصه این‌طور که به نظر می‌رسد در تمام این مدت باید راه‌حلِ متوقف کردنِ آخرالزمانِ زامبی‌زده‌ی دنیای لست آو آس را نه در جای دیگری، بلکه باید در بینِ خود کوردیسپس‌ها جست‌وجو می‌کردیم. راه‌حلش این نبود که باید به وسیله‌ی تولید واکسن دربرابر قارچ کوردیسپس ایمن شویم؛ راه‌حلش آلوده شدن توسط گونه‌ی مصون‌کننده‌ی دیگری از خانواده‌ی کوردیسپس‌ها بود. سوالی که باقی می‌ماند این است که اِلی کجا و چگونه پیش از اولین گازگرفتگی‌اش (که به مُردن دوستش رایلی منجر شد) به این نسخه‌ی خوب از کوردیسپس مُبتلا شده بوده است؟ احتمالا هرگز نخواهیم فهمید. اما حداقل اکنون یک نظریه (با تاکید بر واژه «نظریه») برای توضیح دلیل احتمالی مصونیتِ او داریم.


منبع game theorists
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده