// چهار شنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۰۱

آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از اندرو لینکلن تا ربکا فرگوسن

بازگشت زامبی‌ها، اندرو لینکلن در نقش خلبان سفینه‌ی فرماندهی مأموریت آپولو ۱۱، فیلم موزیکال The Greatest Showman و یکی از آثار مایک فلنگن.

هم اولین و هم آخرین اثر انتخاب‌شده برای معرفی در شماره ۲۹۶ سری مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟»، دنباله‌هایی هستند که توسط خیلی‌ها بیش از حد با قسمت اول مجموعه‌شان مقایسه شدند. این فیلم‌ها از همان لحظه‌ای که به‌عنوان دنباله‌های آن آثار موفق معرفی شدند، زیر برخی از بدبینانه‌ترین ذره‌بین‌های ممکن قرار گرفتند. ولی اگر مخاطب بدون انتظارات غیرمنصفانه به استقبال‌شان برود، با آثار سینمایی قابل احترامی روبه‌رو می‌شود که نه به فیلم قبلی بی‌احترامی کرده‌اند و نه می‌توان ارزش خود آن‌ها را انکار کرد.

در میان دنباله‌های مورد اشاره، یک فیلم کمتر شناخته‌شده درباره‌ی آپولو ۱۱ و یکی از بهترین موزیکال‌های هالیوودی چند سال اخیر را نیز می‌بینید. همراه زومجی و این مقاله معرفی فیلم باشید.

فیلم ترسناک ۲۸ هفته بعد، محصول سال ۲۰۰۷ میلادی

28Weeks Later (2007)

یکی از قدرتمندترین اِلِمان‌های داستان‌های زامبی‌محور، گرفتار شدن آدم‌ها در جهنمی است که هیچ راهی برای فرار از آن وجود ندارد. زامبی در بسیاری از فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی به‌گونه‌ای دنیا را وارد دوران پسا-آخرالزمان می‌کند که آدم‌ها دیگر فقط باید یاد بگیرند که در این جهنم‌دره زندگی کنند و با آن کنار بیایند. پس این قصه‌ها می‌توانند انسان را طوری زمین بزنند که گویا به دوران قبل از تمدن بازگشته است. شخصیت‌های داستان‌های زامبی‌محور در بسیاری از مواقع با «بقا» تعریف می‌شوند و سپس به احساسات انسانی دیگر می‌رسند.

در فیلم ۲۸ هفته بعد، آدم‌ها برای مدتی فکر می‌کنند که زامبی‌ها را شکست داده‌اند. مردم باور کرده‌اند که رقابت بین آن‌ها این موجودات نابودکننده به پایان رسیده است. اما زامبی‌ها بازمی‌گردند و دوباره خون به پا می‌شود. نقطه‌ی قوت اصلی این اثر از آن‌جایی سرچشمه می‌گیرد که هم به رفتارهای انسانی در چنین دنیایی می‌پردازد و هم ست‌پیس‌های جالب و خشن با محوریت زامبی‌ها دارد.

یک پدر که به فرزندان خود دروغ می‌گوید تا ضعیف یا پست به نظر نرسد. یک هلیکوپتر که انقدر به سطح زمین نزدیک می‌شود که ملخ آن بدن‌ها زیادی را تکه‌تکه می‌کند و خون را به اطراف می‌پاشد. فیلم ۲۸ هفته بعد می‌دانست که باید روی نمایش هر دو این‌ها وقت بگذارد.

فضانوردها با لباس فضانوردی در فیلم Moonshot که به ماموریت آپولو ۱۱ می‌پردازد

Moonshot (2009)

احتمالا بسیاری از افرادی که اهل مطالعه‌ی مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» هستند، تاکنون آثار گوناگونی با محوریت مأموریت‌های آپولو را تماشا کرده‌اند. بالاخره سفر انسان به کره ماه انقدر اتفاق قابل توجهی در تاریخ معاصر است که تعجبی ندارد این تعداد از فیلم‌سازها بخواهند آن را از جوانب گوناگون به تصویر بکشند.

این وسط می‌توان Moonshot را یکی از ناشناخته‌ترین فیلم‌ها با محوریت داستان تاریخی سفر به ماه دانست؛ یک اثر تلویزیونی که اندرو لینکن، بازیگر سریال The Walking Dead یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه‌ی خود را در آن ارائه می‌دهد. لینکلن در این فیلم تقریبا ۸۰ دقیقه‌ای نقش مایکل کالینز را ایفا کرد. جیمز مارسترز در نقش باز آلدرین و دنیل لپین در نقش نیل آرمسترانگ از جمله بازیگرهای دیگر فیلم تلویزیونی Moonshot هستند.

هیو جکمن با کلاه بزرگ در فیلم موزیکال The Greatest Showman، محصول سال ۲۰۱۷ میلادی

The Greatest Showman (2017)

یک فیلم برای آن‌هایی که از استانداردهای مشخص‌شده توسط اکثر مردم برای عالی بودن، خسته شده‌اند. یک فیلم برای آن‌هایی که به آدم‌های مختلف احترام می‌گذارد و به ارزش زندگی فکر می‌کنند. یک درام رمانتیک موزیکال که تماشاگرها به مراتب بیشتر از منتقدها آن را ستودند.

مایکل گریسی با فیلم پرستاره‌ی The Greatest Showman که هنرمندانی همچون میشل ویلیامز، هیو جکمن و ربکا فرگوسن را در آن می‌بینیم، اثری را ارائه داد که فروش ۴۳۴.۹ میلیون دلاری آن خیلی‌ها را متعجب کرد. ولی وقتی دقت می‌کنیم که این فیلم چه‌قدر حال‌خوب‌کن و درباره‌ی اهمیت دادن آدم‌ها به یکدیگر است، دیگر فروش عالی آن عجیب به نظر نمی‌رسد.

قصه درباره‌ی مردی است که چندین و چند فرد عجیب را دور هم جمع می‌کند و یک نمایش معرکه را می‌سازد؛ تا آدم‌ها دیگر جرئت خندیدن تمسخرآمیز به این افراد خاص را نداشته باشند، بلکه مات‌ومبهوت ویژگی‌های خاص آن‌ها شوند.

ربکا فرگوسن با کلاه و موهای بلند در فیلم دکتر اسلیپ به کارگردانی مایک فلنگن

Doctor Sleep (2019)

مایک فلنگن صدای مخصوص به خود را در میان وحشت‌سازهای آمریکایی دهه‌ی اخیر پیدا کرده است. او با سریال The Haunting of Hill House و سریال Midnight Mass نشان داد که چه الگویی را در داستان‌گویی ترسناک دنبال می‌کند و چرا بیشتر از عناصر آشنا مثل جامپ‌اسکرها، به‌دنبال پرداختن به تفکراتی است که این قصه‌ها را شکل می‌دهند. ترکیب وحشت‌های واقعی دنیا با آن‌چه ریشه در ادبیات گمانه‌زن دارد، داستان‌های او را به وجود می‌آورند.

فلنگن قطعا نمی‌تواند از لحاظ جایگاه هنری به استنلی کوبریک، یکی از اساتید بزرگ سینما حتی نزدیک شود. اما در جهان واقعی قرار نیست فقط تاثیرگذارترین و مهم‌ترین کارگردان‌های جهان فیلم بسازند و قرار نیست فقط آثاری به درخشانی شاینینگ روی پرده‌های سینما اکران شوند. فلنگن بدون ادعای بیش از اندازه بزرگ و با پذیرش سنگینی مسئولیت به سراغ اقتباس کتاب Doctor Sleep، دنباله‌ی کتاب «درخشش» استیون کینگ رفت و فیلمی را ارائه داد که نکات مثبت کمی ندارد.

دکتر اسلیپ به غیرممکن بودن فرار از گذشته می‌پردازد؛ با تاکید روی دلیل ارزشمندی که مواجهه با ترس‌های قدیمی را منطقی می‌کند. دنی با نقش‌آفرینی ایوان مک‌گرگور به این دلیل دست از فرار از گذشته‌ی خود برمی‌دارد که باید به یک شخص دیگر کمک کند؛ شخصی که مثل او «می‌درخشد» و در نتیجه مثل او در خطر است.

چنین دنباله‌هایی هم باید به میراث اثر قبلی توجه کنند و هم نباید تبدیل به کپی خسته‌کننده‌ای از آن شوند. یکی از اصلی‌ترین عناصر فیلم Doctor Sleep که جلوی گم شدن ساخته‌ی فلنگن در میان ارجاعات به فیلم The Shining را می‌گیرد، کاراکتر هولناک رز با هنرنمایی ربکا فرگوسن است. فرگوسن از همان اولین دقایق ورود به فیلم، همزمان فریبنده و رعب‌آور ظاهر می‌شود. مخاطب را در مشت خود می‌گیرد، توجه او را جلب می‌کند و سپس وی را به وحشت می‌اندازد. همین سبب می‌شود که وقتی در ادامه پروتاگونیست‌های قصه انتظار حمله‌ی رز را می‌کشند، بیننده با احساس تعلیق سکانس‌ها را دنبال کند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده