بهترین قسمت های سریال انیمیشنی Family Guy
سریال فمیلی گای در نگاه اول شاید تنها یک انمیشین سریالی کمدی بهشمار رود ولی تکتک قسمتهای آن را میتوان از جنبههای مختلفی زیر ذرهبین برد. سریالی که مانند سریالهایی مانند The Simpsons و South Park به المانی جدانشدنی از فرهنگ عامه بسیاری از مردم تبدیل شده و شخصیتهای آن در سراسر جهان طرفداران بسیار زیادی دارند.
سریال فمیلی گای از سال ۱۹۹۹ تابهامروز از شبکه فاکس پخش میشود و همچنان پخش آن ادامه دارد. تا این لحظه ۴۱۵ قسمت از این سریال در قالب ۲۲ فصل در دسترس قرار گرفته که انتخاب کردن از میان آنها برای رتبهبندی بهترین قسمتهای این سریال بههیچوجه کار آسانی نیست. بااینحال در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به بهترین قسمتهای این سریال محبوب. این نکته را هم درنظر داشته باشید که تماشای این قسمتها بدون اطلاع از پیشزمینه شخصیتی کاراکترهای این سریال شاید تصمیم درستی تلقی نشود ولی بااینوجود تماشا کردن آنها قطعا لذتبخش خواهد بود و باعث خندیدن شما خواهند شد. پس این شما و این ۱۰ قسمت برتر سریال Family Guy.
۱۰. در مسیر دنیاهای موازی
- Road to Multiverse
- فصل هشتم | قسمت سیزدهم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۱ از ۱۰
مقاله بهترین قسمت های سریال فمیلی گای را با قسمتی آغاز میکنیم که شاید بهترین دید را به موضوع مهمی مانند جهانهای موازی دارد. جهانهای موازی که در ۱۰ یا ۱۵ سال اخیر به سوژه مهمی در مدیومهای مختلف سرگرمی تبدیل شدهاند، مهمترین درونمایه این قسمت از فمیلی گای بهشمار میروند که ست مکفارلن با زیرکی مثالزدنی خودش نهتنها جذابیت دنیاهای موازی را بهتصویر میکشد که طعنههای بسیار جالبی هم به آثار محبوب دیگری میزند که تماشای آنها بدون شک خالی از لطف نیست.
باید این موضوع را هم بدانیم که در طول سریال قسمتهایی که عنوان آنها با کلمات Road to شروع میشود قسمتهایی هستند که در آنها ماجراجوییهای هیجانانگیز برایان و استووی را تماشا میکنیم. موضوعی که در این قسمت هم صادق است و قضیه از جایی آغاز میشود که در یک برنامه فرهنگی اجتماعی استووی به برایان میگوید که از یک دنیای موازی توانسته یک خوک بسیار قدرتمند را با خودش به این جهان برگرداند. برایان این موضوع را باور نمیکند ولی استووی دستگاه سفر به دنیاهای موازی ساخته شده توسط خودش را نشان برایان میدهد.
از جایی که استووی تجربه ساخت ماشینهایی عجیب و غریب را دارد این دستگاه او هم بهخوبی قابل توجیه است و برایان آن را باور میکند. این دو نفر با کمک دستگاه استووی به دنیاهایی موازی سفر میکنند که در تمام آنها همان شهر کوهاگ را با شرایطی مختلف تماشا میکنیم. در هرکدام از این جهانهای موازی تصاویری از خانواده گریفین را میبینیم که تحت هرکدام از آن شرایط به زندگی خودشان ادامه میدهند. برای مثال در یکی از این جهانها همهچیز مانند انیمیشنهای دیزنی زیبا و رنگارنگ است و در یکی از آنها جای سگها و انسانها عوض شده و انسانها حیوانات خانگی سگها هستند و برایان عاشق این جهان میشود.
پس از اینکه این دو نفر دعوای مختصری میکنند، برایان دستگاه را خراب میکند تا آنها نتوانند به دنیای اصلی برگردند و سپس نزد خانواده گریفین میروند که همه آنها سگ هستند و برایان انسان آن خانواده بهشمار میرود و نسخه استووی که در آن خانواده یک بچه سگ کوچولو است خیلی سریع متوجه مشکل آنها میشود و برایان و استووی اصلی را در راه مشکلشان کمک میکند. فمیلی گای با تغییر در روتین زندگی مردم و شوخی با موضوعاتی که همیشه ثابت هستند نشان میدهد که میشود با سادهترین المانهای زندگی هم شوخی کرد و طوری شوخی کرد که به قسمتی بسیار جذاب و سرگرمکننده تبدیل شود.
۹. پی تیوی
- PTV
- فصل چهارم | قسمت چهاردهم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۵ از ۱۰
قسمت PTV که مختصر Peter TV بهشمار میرود را میتوانیم یکی از انتقادیترین قسمتهای فمیلی گای بدانیم که بهطور کاملا مستقیم تمام مدیوم تلویزیون را نهتنها زیر سؤال میبرد که بهطرز هوشمندانهای با آنها شوخی میکند. این قسمت از همان تیتراژ آغازینش شگفتانگیز است؛ جایی که استووی سوار بر دوچرخه خودش از میان تصاویر مربوطبه فیلم و بازیهای بسیار محبوبی عبور میکند و درنهایت شخصیت هومر سیمپسون را هم با دوچرخه زیر میگیرد تا اپیزود با همان تیتراژ خودش شروعی طوفانی را تجربه کرده باشد.
درونمایه اصلی این قسمت از زمانی آغاز میشود که سازمانی بهنام FCC تصمیم میگیرد تمام محتوای نامناسب تلویزیون را سانسور کند؛ هر محتوایی که امکان دارد کوچکترین ناراحتی را برای فردی بهوجود آورد در تلویزیون سانسور شد و این سانسور حتی به زندگی واقعی مردم هم سرایت کرد و زندگی پیتر و تمام مردم با سانسور شدید روبهرو شده بود. پیتر از این وضعیت بسیار عصبانی شد و تصمیم گرفت شبکه تلویزیونی خودش را راهاندازی کند و عنوانش را PTV قرار دهد.
پیتر در این مسیر مصمم بود تا با تمام توانش با سانسور مبارزه کند و هر محتوایی که در زندگی واقعی سانسور میشد را در شبکه خودش روی آنتن میبرد. بااینکه PTV به یک شبکه موفق تبدیل شد و استقبال بسیار خوبی از آن صورت گرفت ولی لوئیس با آن مخالف بود؛ چراکه نهتنها با محتوای آن مشکل داشت که برخی از شخصیتهای زننده این شبکه ظاهری شبیهبه لوئیس داشتند. فمیلی گای با این اپیزود علاوهبر انتقاد از سانسورهای گاهی بیربط تلویزیون به ناراحت شدن الکی بسیاری از مردم و شخصیتهای مهم کشور طعنه میزند و مثل همیشه این کار را در بهترین شکل ممکن انجام میدهد.
۸. بازگشت به قسمت نخست
- Back to the Pilot
- فصل دهم | قسمت پنجم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۸ از ۱۰
پس از گذشت ۱۰ فصل و نزدیکبه ۱۲ سال از پخش قسمت نخست فمیلی گای در سال ۱۹۹۹، قسمت Back to the Pilot در فصل دهم این سریال نگاهی میکند به اتفاقات مهمی که در قسمت نخست سریال رخ دادند. داستان از جایی شروع میشود که برایان محلی که توپش را دفن کرده بود، فراموش میکند و از استووی میخواهد که به وی کمک کند. استووی تاریخ دقیق این اتفاق را از او میپرسد و تاریخ این اتفاق همان تاریخ شروع قسمت نخست سریال بهشمار میرود. این دو نفر با کمک ماشین زمان استووی به گذشته میروند و از پنجره خانه افراد خانواده گریفین را تماشا میکنند.
خیلی سریع میتوان متوجه شد که طراحی شخصیتها در گذشته زمین تا آسمان با طراحی جدید آنها تفاوت دارد. استووی و برایان این شخصیتها را دقیقا مانند همان قسمت پخش شده میبینند و بههمیندلیل صدا و تصویر آنها دقیقا همان چیزی است که در سال ۱۹۹۹ پخش شده بود ولی آنها چون از آینده آمده بودند طراحی مدرنتری داشتند. نکته بسیار جالب به صداپیشه شخصیت مگ مربوط میشود که پس از چند قسمت نخست سریال استعفا داد چراکه فکر میکرد این سریال موفق نخواهد شد. استووی از پشت پنجره خطاب به برایان میگوید: «صدای مگ شبیهبه شخصیتیه که میخواد یک موقعیت بسیار فوقالعاده رو از دست بده».
همین یک دیالوگ از استووی را میتوانیم بهترین دیالوگ تمام این قسمت بدانیم که بهخاطر نبوغ نویسندگانش طعنه بسیار جالبی را به صداپیشه نخست شخصیت مگ زد. البته صداپیشه نخست شخصیت مگ یعنی لیسی کابرت در چند قسمت بهعنوان صداپیشه مهمان در این سریال حضوری دوباره داشته است. سفر برایان و استووی به گذشته باعث ایجاد تفاوتی کوچک در گذشته میشود و این تفاوت کوچک آینده انسانها را بهکلی تغییر میدهد. همین موضوع باعث میشود تا برایان و استووی به چند لحظه قبل از سفر آنها به گذشته سفر کنند و به خودشان هشدار دهند که همین اتفاق هم مشکلات خودش را ایجاد میکند و این لوپ بهقدری تکرار میشود تا تعداد زیادی از برایانها و استوویها در آن مکان دور هم جمع میشوند تا به یکدیگر هشدار دهند.
۷. استووی لوئیس را میکشد
- Stewie Kills Lois
- فصل ششم | قسمت چهارم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
در این قسمت از مقاله به قسمتی رسیدیم که داستانش در دو قسمت تعریف میشود؛ قسمت چهارم فصل ششم با عنوان «استووی لوئیس را میکشد» و قسمت بعدی یعنی قسمت پنجم با عنوان «لوئیس استووی را میکشد» روی آنتن رفت تا یکی از جذابترین داستانهای کل فمیلی گای را تماشا کرده باشیم. حتما در جریان هستید که از همان ابتدای شروع سریال یکی از اهداف مهم استووی کشتن مادرش لوئیس بود که درنهایت در فصل ششم به این هدف خودش رسید.
زمانیکه لوئیس همراهبا پیتر به یک سفر دریایی میروند، استووی با یک قایق کوچک خودش را به کشتی آنها میرساند و با یک سلاح اتوماتیک با چندین شلیک مستقیم لوئیس را میکشد و لوئیس بهخاطر این شلیکها از کشتی به دریا سقوط میکند. پس از یک سال از مرگ لوئیس همه فکر میکنند که پیتر قاتل اصلی است و همسر خودش را از میان برداشته ولی در زمان دادگاه پیتر بهطور ناگهانی لوئیس از راه میرسد و داستان یک سال گذشته خودش را بهطور کامل تعریف میکند و به همه میگوید که استووی قاتل اصلی است و در این زمان استووی از دادگاه فرار میکند.
نبرد و درگیری هیجانانگیز میان استووی و لوئیس به محتوای اصلی این قسمت تبدیل میشود چراکه لوئیس قصد دارد انتقام خودش را از استووی بگیرد. استووی در زمان فرار تصمیم میگیرد به هدف مهم دیگرش یعنی رهبری تمام جهان دست پیدا کند و همین اتفاق هم میافتد تا اینکه درنهایت لوئیس مقابل او میایستد و درنهایت مشخص میشود تمام این اتفاقات نتیجه دستگاه شبیهسازی استووی بوده و هیچکدام از آنها واقعی نبودهاند. برایان با طعنه به استووی میگوید که تمام اتفاقات این دو قسمت هدر دادن وقت مخاطبان بوده که تا حدودی درست میگوید ولی جزییات این اتفاق بدون شک این قسمتها را به یکی از استادانهترین فیلمنامههای جهان فمیلی گای تبدیل میکند.
۶. سیمپسون گای
- The Simpsons Guy
- فصل سیزدهم | قسمت اول
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۴ از ۱۰
هرچه کراسآور در سینما تلویزیون تابهحال تماشا کردهاید را یک سمت قرار دهید و این کراسآور را در سمت دیگر. همانطور که از عنوان این قسمت میتوان حدس زد فصل سیزدهم این سریال با یک قسمت بسیار ویژه آغاز میشود که در آن شاهد یک کراسآور میان دو غول سریالهای انیمیشنی یعنی فمیلی و سیمپسونها هستیم.
داستان از این قرار است که خانواده گریفین برای سفر از شهر خارج میشوند ولی در اواسط مسیر ماشین آنها مشکلی برایش پیش میآید و آنها مجبور میشوند پیاده به نزدیکترین شهر آن مناطق بروند؛ شهری که از قضا همان اسپرینگفیلد یعنی شهر محل زندگی سیمپسونها بهشمار میرود و پیتر همراهبا خانواده خود خیلی سریع هومر سیمپسون را ملاقات میکنند و هومر برای مهماننوازی خانواده گریفین را به خانه خودش دعوت میکند.
پس از اینکه گریفینها متوجه میشوند ماشین آنها به سرقت رفته، پیتر و هومر همراهبا کلانتر شهر تصمیم میگیرند با روشهایی عجیب و غریب دنبال سارق ماشین گریفینها بگردند. این قسمت ۴۵ دقیقهای را میتوانیم یکی از بهترین قسمتهای تمام این دو سریال بدانیم. قسمتی که پر شده از استعارههای مختلف که این دو سریال را درمقابل یکدیگر قرار میدهد؛ از شخصیتهای یکسان دو سریال گرفته تا مقایسه دو نوشیدنی از دو شهر این دو سریال که بهخوبی این دو سریال را با یکدیگر مقایسه میکنند.
۵. ناگهان تعداد کمتری حضور داشتند
- And Then There Were Fewer
- فصل نهم | قسمت اول
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۶ از ۱۰
فصل نهم سریال فمیلی گای هم با یک قسمت ویژه ۴۵ دقیقهای آغاز میشود که در آن شاهد یک قسمت جنایی و رازآلود هستیم. این قسمت با اقتباس از رمانی با نام And Then There Were None اثر آگاتا کریستی ساخته شده و یک پارودی بسیار جذاب و دیدنی از فیلم Clue به کارگردانی جاناتان لین بهشمار میرود.
جیمز وودز که در این سریال نقش پررنگی دارد و تقریبا با تمام شخصیتها مشکلات ریز و درشتی داشته است در این قسمت همه شخصیتهای سریال را به خانه مجلل خودش دعوت میکند تا از آنها عذرخواهی کند. دراینمیان ناگهان قتلهایی عجیب و غریب رخ میدهد و برخی از شخصیتهای سریال یکی پس از دیگری بهطرز بسیار رازآلودی به قتل میرسند و اتفاقات سریال برای پیدا کردن قاتل بهطرز بسیار بامزهای پیش میروند.
حضور تمام شخصیتهای این سریال در این قسمت باعث میشود تا کمدیهای بسیار متنوعی را شاهد باشیم و علاوهبر این موضوع ارجاعات اجتماعی سریال هم بهخوبی خودشان را نشان میدهند. این قسمت در زمان پخش حدود ۱۰ میلیون بیننده داشت که درکنار نقدهای بسیار مثبت، این قسمت را به یکی از موفقترین قسمتهای فمیلی گای تبدیل کرده است.
۴. یاگ یلیمف
- Yug Ylimaf
- فصل یازدهم | قسمت چهارم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۴ از ۱۰
نه اشتباه نکردید، اشتباه تایپی هم در کار نیست! عنوان این قسمت را اگر از انتها به ابتدا بخوانید با کلمه فمیلی گای (Family Guy) روبهرو خواهید شد که بیدلیل نیست. در این قسمت برایان از ماشین زمان استووی وقتی که استووی در خواب است، سواستفاده میکند تا به اهداف شخصی خودش برسد. بههمیندلیل بهخاطر فشار زیادی که به این ماشین وارد میشود و ناشی بودن برایان در کار با این ماشین، ماشین زمان استووی دچار یک نقص فنی میشود و بهغیر از خود برایان که در ماشین حضور داشته زمان برای همه بهصورت برعکس پیش میرود.
برایان و استووی در سطح شهر حضور پیدا میکنند و میبینند که همهچیز بهطور عکس پیش میرود و اتفاقات بامزهای که در سریال دیده بودیم مانند دعوای میان پیتر و آن خروس معروف، همه و همه به شکل برعکس نمایش داده میشوند. این موضوع برای خود برایان و استووی هم مشکلات زیادی را بهوجود میآورد؛ برایان از این پدیده مصون است ولی استووی چون سن کمی دارد به لحظه تولد خودش نزدیک و نزدیکتر میشود تا جایی که راه رفتن را فراموش میکند و نمیتواند روی پاهای خودش بایستد.
زمانیکه استووی را به بیمارستان میبرند تا لحظه تولدش به شکل عکس اتفاق بیفتد برایان وظیفه دارد تا ماشین زمان استووی را تعمیر کند تا به این شکل از نابود شدن استووی جلوگیری کند. در این قسمت اتفاقات و شوخیهای طعنهآمیز بسیار هوشمندانهای را بهطور برعکس میتوانیم تماشا کنیم که بازهم باید این موضوع را به نویسندگی هوشمندانه سریال ربط دهیم؛ چراکه اتفاقات بامزه و طعنهآمیزی که در گذشته تماشا کردهایم این بار بهشکل برعکس بازهم همان بامزه بودن و طعنهآمیز بودن خودشان را به شکل جالب دیگری نشان میدهند.
۳. پیتاردِد
- Petarded
- فصل چهارم | قسمت ششم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۲ از ۱۰
اول اجازه دهید ببینیم عنوان این قسمت چه معنایی دارد. عنوان این قسمت تلفیقی از کلمات پیتر (Peter) و کندذهن (Retarded) بهشمار میرود. این قسمت را میتوانیم آینه تمام نمایی بدانیم از شخصیت پیتر در تمام سریال. در این قسمت پیتر متوجه میشود که آیکیو ذهنی او از حد متوسط پایینتر است (طبیعتا). بههمیندلیل بهخودش تلقین میکند که یک عقبافتاده یا کندذهن است و بههمینخاطر دست به کارهایی میزند که در حالت عادی یک فرد عادی بههیچوجه انجام نمیدهد.
او پس از انجام هرکار غیرمتعارفی در این قسمت Retarded بودن خودش را بهانه میکند و اینگونه از تمام مسئولیتهای مربوطبه کارهایش فرار میکند. پیتر در این قسمت یکی از بامزهترین پیترهای تمام سریال فمیلی گای است. قسمت پیتاردد در بسیاری از سایتهای خارجی و به اعتقاد بسیاری از منتقدین تلویزیون بهترین قسمت تمام سریال بهشمار میرود و راستش را بخواهید همینطور است.
فمیلی گای در این قسمت دست روی مسائلی در جامعه میگذارد که شوخی با آنها بسیار خطرناک است و یک سری کارهایی را ازطریق پیتر انجام میدهد که ممکن است خیلیها را ناراحت کند ولی دقیقا مانند سریال که پیتر وضعیت ذهنی خودش را بهانه میکند، سریال هم دقیقا همین کار را انجام میدهد و ازطریق وضعیت ذهنی پیتر با مسائل بسیار حساسی شوخی میکند. ریسک بزرگی که جواب میدهد و تحسین بسیاری از منتقدین را دریافت کرده است.
قسمتهایی که میتوانستند در فهرست حضور داشته باشند
در این قسمت از مقاله و قبل از رسیدن به رتبههای اول و دوم میتوانیم به قسمتهای حاضر در بخش Honorable Hention اشاره کنیم که بهراحتی میتوانستند در این فهرست حضور داشته باشند. قسمتهایی مانند Three King، قسمت پانزدهم فصل هفتم که سه بخش جدا دارد و در هر بخش داستانهای محبوبی مانند رستگاری در شاوشنک را با شخصیتهای فمیلی گای بازسازی میکند.
همچنین قسمتهای مربوطبه بازسازی جهان جنگ ستارگان که سه قسمت در سریال هستند و بهترینِ آنها را میتوان قسمت Blue Harvest در ابتدای فصل ششم دانست که بهطور کامل جهان جنگ ستارگان را با شخصیتها و کمدی مخصوصِ سریالِ فمیلی گای بازسازی میکند که قطعا برای طرفداران بیشمار جنگ ستارگان بسیار سرگرمکننده خواهند بود.
البته باید به قسمت دوم فصل هفتم هم اشاره کنیم؛ قسمتی که پیتر بعد از مدتها موزیک مورد علاقه خودش را در یک رستوران میشنود و بهقدری آن را پشتسرهم گوش میکند که همه از دست او عصبانی میشوند و درنهایت برایان و استووی در سکانسی بسیار جالب آن دیسک را نابود میکنند. قسمتی که هربار آن را تماشا کنید بامزهبودن خودش را از دست نخواهد داد. یادتان نرود که Bird is THE Word.
۲. برایان و استووی
- Brian & Stewie
- فصل هشتم | قسمت هفدهم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۷.۷ از ۱۰
اگر بهترین قسمتهای سریال فمیلی گای را در سایتهای خارجی جستوجو کنید در هیچکدام از آن فهرستها حتی در رتبههای پایین هم خبری از رتبههای اول و دوم این فهرست نیست؛ چراکه نهتنها از لحاظ امتیازی کمی از سایر قسمتهای برتر سریال پایینتر هستند که بهطور کل محتوای آنها با تمام قسمتهای سریال متفاوت است و این موضوع برای رتبه نخست فهرست ما بهطرز بسیار مشخصی صادق است.
رتبههای اول و دوم این فهرست از نظر کمدی بسیار کمدی دارکی دارند و شاید مثل سایر قسمتهای این فهرست خیلی خندهدار نباشند. این دو قسمت ویژه قصد دارند تا نشان دهند قسمتهای جدی هم میتوانند در سریالهای کمدی موفق باشند و در این مسیر شگفتانگیز عمل میکنند. قسمت برایان و استووی حاصل یک شرطبندی میان ست مکفارلن، خالق این سریال و دوست صمیمی او است که به مکفارلن گفته بود نمیتواند قسمت موفقی بدون حضور ۵ یا ۶ شخصیت اصلی سریال تولید کند و اگر قسمتی با کمدی جدی تولید کند، موفق نخواهد شد.
با تمام این تفاصیر قسمت برایان و استووی ساخته شد و بهاینخاطر که روند متفاوتتری نسبتبه سایر قسمتهای سریال دارد شاید محبوب دل بعضیها نباشد. در این قسمت برایان و استووی در یک گاوصندوق بزرگ بانکی گرفتار میشوند و باید دو روز در آن مکان بمانند تا روز کاری بعدی آغاز شود چراکه موبایل آنها هم در آن زمان قادر به کار کردن نیست.
در این ۲۰ دقیقه اتفاقاتی را میبینیم که نهتنها احساسات بیننده را قلقلک میدهد که نشان میدهد نبوغ در نوشتن فیلمنامه میتواند یک کانسپت ساده را به چه شاهکاری تبدیل کند. تمام این ۲۰ دقیقه تنها دو شخصیت در یک مکان کوچک قرار دارند و ۹۰ درصد قسمت روی دیالوگهای بسیار هوشمندانه آنها میچرخد که از لحاظ ساخت بسیار کار سختی بهشمار میرود. این قسمت و قسمت بعدی حاضر در این فهرست قسمتهایی هستند که اگر مثل من عاشق فمیلی گای باشید بیش از ۱۰ بار میتوانید تماشایشان کنید و ذرهای خسته نشود.
۱. لطفا استووی رو بفرستید داخل
- Send in Stewie, Please
- فصل شانزدهم | قسمت دوازدهم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۶.۲ از ۱۰
بهترین قسمت سریال فمیلی گای در این فهرست درمیان تمام قسمتهای حاضر در مقاله کمترین امتیاز را در IMDB دارد ولی اصلا و ابدا مهم نیست. امتیاز این سایت را مخاطبان میدهند و خیلیها این قسمت را دوست نداشتند چراکه مانند رتبه دوم مقاله با تمام قسمتهای سریال تفاوتهای زیادی دارد. خیلیها اعتقاد دارند کمبود کمدی در این قسمت آن را حوصلهسربر میکند ولی باور کنید بههیچوجه چنین چیزی واقعیت ندارد.
در این قسمت استووی بهخاطر درگیری با یکی از همکلاسیهای خود نزد یک مشاور کودکان میرود و تمام ۲۰ دقیقه این قسمت شامل دیالوگهای میان استووی و دکتر پریچفیلد میگذرد. درواقع باید بگوییم ۲۰ دقیقه دیالوگهای میان ست مکفارلن، خالق سریال و صداپیشه استووی و سِر ایان مککلن، صداپیشه دکتر پریچفیلد و بازیگر نقش گندالف در ارباب حلقهها را تماشا میکنیم.
این قسمت بهطور کامل شخصیتپردازی استووی را پیش میبرد. در این قسمت میتوانیم وجههای از استووی را تماشا کنیم که هیچوقت تماشا نکرده بودیم. شخصیتی که معمولا نقطه ضعفی از خودش نشان نمیدهد در این قسمت سفره دلش را باز میکند و طی ۲۰ دقیقه دیالوگ جدی با مشاور خود چنان قوس شخصیتی را پشتسر میگذارد که در کمتر سریالی میتوانیم شاهد این شخصیتپردازی قوی باشیم.
تمام قسمتهای فمیلی گای که سرشار از لحظات کمدی هستند اگر یک روز فراموش شوند، قسمتهای اول و دوم این مقاله فراموش نخواهند شد. قسمتهایی که میتوانیم نبوغ نویسندگی و شخصیتپردازی را در آنها با تمام وجودمان لمس کنیم. قسمتهایی که بهعنوان یک اثر هنری شگفتانگیز در تاریخ تلویزیون از آنها یاد خواهد شد.
نظر شما همراهان عزیز زومجی درباره سریال Family Guy چیست؟ بهنظر شما جای کدام قسمتهای این سریال در این مقاله خالی است؟ نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.