درود به شما دوستِ عزیز
خواهش میکنم، شما لطف دارید. جای خوشحالی داره که این مطلب براتون مفید واقع شده
دربارهی جملهی پایانی؛ باتوجه به حرفهای زده شده در مطلب، اگه دنیای «مدمکس» رو یک آخرزمان در زمانِ حالِ خودمون درنظر بگیریم، به عبارتی دنیایی «پساپستمدرن» و اگه فلسفهی سیاسی-مذهبیاش رو هم تعمیم بدیم به همین حالا، به چرخهای دست پیدا میکنیم که همواره از ابتدای خلقتِ انسان تا ابد برقرار هست و خواهد بود. اون فلسفه، معرفت و شناختِ فطرت، سرشت و خودِ واقعیمون هست. میگه از زمانِ خلقتِ انسان تا ا
درود به شما دوستِ عزیز
بله؛ درواقع «جادهی خشم» ترکیبی از ریتمِ بصریِ بیهمتا و تمپوی از نفس افتاده هست که از لحاظِ دراماتیک، مخاطبش رو درگیر و همراه نمیکنه که متاسفانه مشکلِ خواب و اینحرفها هم ممکنه به وجود بیاره!
سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
درود به شما دوستِ عزیز
خواهش میکنم، نظرِ لطفتونه. بله همونطوری که در مطلب هم عرض کردم، این فیلم به خوبی از پسِ فلسفهی مذهبیاش بر اومده و قصهای تیپیکال-اسطورهای رو روایت میکنه که در زمینهای سیاسی چیده شده و جلو میره
سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
درود به شما دوستِ عزیز
خوشحالم که این مطلب مورد توجهتون قرار گرفته و ازش لذت بردید
نه دوستِ مهربانم، واژهی «آنارشیزم» در معنای سیاسی-مذهبیِ خودش در این مقاله بهکار رفته. بنده تعمدا فلسفهی سیاسی-مذهبیِ این واژه رو باز نکردم چراکه خودش بهنظرم به اندازهی کافی جاافتاده در میانِ مردم و معنای خودش رو میرسونه. اتفاقا توضیحاتی که در بخشِ «فلسفه» و حتا مقدمه مطرح کردم در بابِ همپوشانیِ همین آنارشیزم بوده. تیپهایی مثلِ رهبر، سربازِ فدایی، مردم، قربانی، و مکانهای چون آخرزمان، والهالا و غیره، هم
درود به شما دوستِ عزیزم
این نظرِ لطفِ شماست و جای خوشحالی داره که این مطلب موردِ توجه و پسندتون قرار گرفته
درسته که عربها در این زمینه پیشتاز هستن و نگاهِ منزجرکنندهای به همتای زیبای جنسِ مرد، یعنی زن دارن، اما این فقط شاملِ عربها نمیشه و متاسفانه در اکثرِ سرزمینها با تفکراتِ جاهلانه و مذهبیِ تاریخگذشته به چشم میخوره. چیزی که در «جادهی خشم» هم تلاش بر این شده تا بهش اشاره بشه
سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربانم
خواهش میکنم دوستِ عزیزم
نه «آنارشیزم» در همون معنای خودش بهکار رفته؛ یعنی طغیانی آزادیخواهانه و سرپیچیِ آگاهانه.. به همین شکل و معنای سیاسی-مذهبیِ خودش اگه «آنارشیزم» رو معنا کنیم همه چیز در مطلب، تحتِ کنترل باقی میمونه دوستِ مهربانم
اون اشارهای هم که در بابِ «هرج و مرج» معنا شدنِ «آنارشیزم» کردین از لحاظِ عمومی درست هست. سطحیترین معنای این جنبشِ سیاسی-مذهبی، «هرج و مرج» خونده میشه و بهنوعی صرفا جنبهی نمایشیِ اون رو نمایان میکنه؛ درحالی که همونطور که در مطلب و همچنین پاسخِ شما عرض کر
درود به شما دوستِ عزیز
البته خودِ اون فیلم هم باید لایههای تمثیلی و نمادین و چندوجهی داشته باشه تا زمینهی تحلیل و واکاوی رو فراهم کنه و لذتِ کشفِ لایههای مختلفاش رو به مخاطبش هدیه بده
سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
درود به شما دوستِ عزیز
خوشحالم که مطالبِ بنده موردِ توجهتون قرار گرفته؛ نه دوستِ مهربانم مقایسهای در کار نیست. «جادهی خشم» فردی به نامِ «جوی جاویدان» رو نمادی از رهبرانِ دیکتاتورِ مذهبی معرفی میکنه که جاننثارانی معتقد و مردمی محکوم به اطاعت در زیرِ سلطهی خودشون دارند. این ماجرا در تمامِ مذاهب و جوامعِ دیکتاتوری به چشم میخوره و اشارهای به فرد یا سرزمینِ خاصی نیست.
سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ ارجمندم
درود به شما دوستِ عزیز
خوشحالم که این مطلب موردِ توجهتون قرار گرفته. «دنیس ویلنوو» با شاهکاری به نامِ «دشمن» به یکی از کارگردانهای موردِ علاقهی من تبدیل شد. اگه فرصتی بود به تحلیل و موشکافیِ اون اثر میپردازیم. در «سیکاریو» اما «ویلنوو» تلاش میکنه تا با شخصیتِ بانوی درستکار و پاکی که به عنوانِ کرکترِ محوری برگزیده، پرده از زیرلایههای فاسد، سیاه، بیرحم و تلخِ عدالتجویان و رئسای والامقامِ دولت برداره؛ پارادوکسی که بهشدت کنتراستِ دو لایهی سفید و سیاهاش رو بالا میبره. شخصیتِ محوری، ابتدا
درود به شما دوستِ عزیز این نهایتِ لطفِ شما رو میرسونه و خوشحالم که مطلبِ پیشرو، موردِ توجهتون قرار گرفته سپاسگزارم دوستِ مهربان
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز خواهش میکنم، شما لطف دارید. جای خوشحالی داره که این مطلب براتون مفید واقع شده دربارهی جملهی پایانی؛ باتوجه به حرفهای زده شده در مطلب، اگه دنیای «مدمکس» رو یک آخرزمان در زمانِ حالِ خودمون درنظر بگیریم، به عبارتی دنیایی «پساپستمدرن» و اگه فلسفهی سیاسی-مذهبیاش رو هم تعمیم بدیم به همین حالا، به چرخهای دست پیدا میکنیم که همواره از ابتدای خلقتِ انسان تا ابد برقرار هست و خواهد بود. اون فلسفه، معرفت و شناختِ فطرت، سرشت و خودِ واقعیمون هست. میگه از زمانِ خلقتِ انسان تا ا
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز بله؛ درواقع «جادهی خشم» ترکیبی از ریتمِ بصریِ بیهمتا و تمپوی از نفس افتاده هست که از لحاظِ دراماتیک، مخاطبش رو درگیر و همراه نمیکنه که متاسفانه مشکلِ خواب و اینحرفها هم ممکنه به وجود بیاره! سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز خواهش میکنم، نظرِ لطفتونه. بله همونطوری که در مطلب هم عرض کردم، این فیلم به خوبی از پسِ فلسفهی مذهبیاش بر اومده و قصهای تیپیکال-اسطورهای رو روایت میکنه که در زمینهای سیاسی چیده شده و جلو میره سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز خوشحالم که این مطلب مورد توجهتون قرار گرفته و ازش لذت بردید نه دوستِ مهربانم، واژهی «آنارشیزم» در معنای سیاسی-مذهبیِ خودش در این مقاله بهکار رفته. بنده تعمدا فلسفهی سیاسی-مذهبیِ این واژه رو باز نکردم چراکه خودش بهنظرم به اندازهی کافی جاافتاده در میانِ مردم و معنای خودش رو میرسونه. اتفاقا توضیحاتی که در بخشِ «فلسفه» و حتا مقدمه مطرح کردم در بابِ همپوشانیِ همین آنارشیزم بوده. تیپهایی مثلِ رهبر، سربازِ فدایی، مردم، قربانی، و مکانهای چون آخرزمان، والهالا و غیره، هم
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیزم این نظرِ لطفِ شماست و جای خوشحالی داره که این مطلب موردِ توجه و پسندتون قرار گرفته درسته که عربها در این زمینه پیشتاز هستن و نگاهِ منزجرکنندهای به همتای زیبای جنسِ مرد، یعنی زن دارن، اما این فقط شاملِ عربها نمیشه و متاسفانه در اکثرِ سرزمینها با تفکراتِ جاهلانه و مذهبیِ تاریخگذشته به چشم میخوره. چیزی که در «جادهی خشم» هم تلاش بر این شده تا بهش اشاره بشه سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربانم
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
خواهش میکنم دوستِ عزیزم نه «آنارشیزم» در همون معنای خودش بهکار رفته؛ یعنی طغیانی آزادیخواهانه و سرپیچیِ آگاهانه.. به همین شکل و معنای سیاسی-مذهبیِ خودش اگه «آنارشیزم» رو معنا کنیم همه چیز در مطلب، تحتِ کنترل باقی میمونه دوستِ مهربانم اون اشارهای هم که در بابِ «هرج و مرج» معنا شدنِ «آنارشیزم» کردین از لحاظِ عمومی درست هست. سطحیترین معنای این جنبشِ سیاسی-مذهبی، «هرج و مرج» خونده میشه و بهنوعی صرفا جنبهی نمایشیِ اون رو نمایان میکنه؛ درحالی که همونطور که در مطلب و همچنین پاسخِ شما عرض کر
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز البته خودِ اون فیلم هم باید لایههای تمثیلی و نمادین و چندوجهی داشته باشه تا زمینهی تحلیل و واکاوی رو فراهم کنه و لذتِ کشفِ لایههای مختلفاش رو به مخاطبش هدیه بده سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ مهربان
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز خوشحالم که مطالبِ بنده موردِ توجهتون قرار گرفته؛ نه دوستِ مهربانم مقایسهای در کار نیست. «جادهی خشم» فردی به نامِ «جوی جاویدان» رو نمادی از رهبرانِ دیکتاتورِ مذهبی معرفی میکنه که جاننثارانی معتقد و مردمی محکوم به اطاعت در زیرِ سلطهی خودشون دارند. این ماجرا در تمامِ مذاهب و جوامعِ دیکتاتوری به چشم میخوره و اشارهای به فرد یا سرزمینِ خاصی نیست. سپاسگزارم از دیدگاهتون دوستِ ارجمندم
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road
درود به شما دوستِ عزیز خوشحالم که این مطلب موردِ توجهتون قرار گرفته. «دنیس ویلنوو» با شاهکاری به نامِ «دشمن» به یکی از کارگردانهای موردِ علاقهی من تبدیل شد. اگه فرصتی بود به تحلیل و موشکافیِ اون اثر میپردازیم. در «سیکاریو» اما «ویلنوو» تلاش میکنه تا با شخصیتِ بانوی درستکار و پاکی که به عنوانِ کرکترِ محوری برگزیده، پرده از زیرلایههای فاسد، سیاه، بیرحم و تلخِ عدالتجویان و رئسای والامقامِ دولت برداره؛ پارادوکسی که بهشدت کنتراستِ دو لایهی سفید و سیاهاش رو بالا میبره. شخصیتِ محوری، ابتدا
تحلیلِ «هیجان، فلسفه و فمنیسم» در Mad Max Fury Road