The Longing؛ ماجراجویی ۴۰۰ روزه در اعماق زمین

The Longing یکی از عجیب‌ترین بازی‌هایی است که اخیراً با آن آشنا شده‌ایم. این بازی مستقل هیچ تلاشی برای جلب کردن نظر شما انجام نمی‌دهد. در واقع در The Longing هیچ اهمیتی ندارد که شما بازی را انجام می‌دهید یا نه! می‌توانید گیم‌پلی را رها کنید و حتی بازی را از روی سیستم خود به کلی حذف کنید؛ اما بعد از یک سال که دوباره وارد بازی شوید، می‌توانید پایان آن را ببینید. در شروع ماجراهای The Longing مشاهده می‌کنید که یک موجود کوچک به رنگ سیاه با چشمان درشت زرد، توسط یک پادشاه افسانه‌ای خلق می‌شود و سپس پادشاه بلافاصله به سنگ تبدیل شده و یک شمارنده معکوس به کار می‌افتد. از همین لحظه، متوجه می‌شوید که ۴۰۰ روز طول می‌کشد تا پادشاه دوباره از خواب بیدار شود و به قول خودش «به تمام ترس‌ها و تنهایی‌ها پایان دهد.»

دانلود ویدیو از آپارات

اما نکته جالب اینجاست که این ۴۰۰ روز، روزهای واقعی هستند؛ یعنی همان طور که انسلم پایتا، سازنده این بازی می‌‌گوید: «هر یک ثانیه در این بازی برابر با یک ثانیه در زندگی واقعی است.» با این حساب، تایمر ۴۰۰ روزه در بالای صفحه درست مانند آینه دق همواره جلوی چشمانتان خواهد بود تا یادآوری کند که زمان بسیار زیادی تا پایان بازی باقی مانده و هیچ عجله‌ای در کار نیست. اگر تا به امروز با خود فکر می‌کردید که با انجام بازی‌های ویدیویی زمان را هدر می‌دهید (چرا یک گیمر باید چنین فکری بکند؟) با تجربه The Longing قطعا نظرتان تغییر خواهد کرد.

همانطور که گفتیم در این بازی اصلا لازم نیست عجله کنید. حتی لزومی ندارد که خودتان را درگیر داستان یا گیم‌پلی بازی کنید. سازنده بازی The Longing درباره‌اش می‌گوید:

حتی زمان‌هایی که در حال انجام بازی نیستید، همه چیز ادامه پیدا می‌کند. در واقع روند کار تا حدودی شبیه بازی‌های سبک Idle یا تاماگوچی است.

«طراحی‌های بصری بازی، تلفیقی از داستان‌های مصور تووه یانسون، کارتون سریالی Salad Fingers و هنر آلمانی هستند.»

تعریفی که پایتا از بازی‌ش ارائه داده را در ذهن داشته باشید و آن را با سبک ماجراجویی اشاره و کلیک ترکیب کنید تا متوجه شوید که گیم‌پلی The Longing چگونه خواهد بود. با استفاده از موس می‌توانید موجود کوچک و سایه‌مانندی که هدایتش را بر عهده دارید، درون غارهای زیرزمینی که طراحی هنرمندانه‌ای هم دارند، حرکت دهید. در این غارها می‌توانید به جستجو و اکتشاف بپردازید، آیتم‌های مختلف را پیدا کرده و بعضا پازل‌های ساده‌ای که با آنها مواجه می‌شوید را حل کنید. شخصیت رنگ‌پریده و کوچک شما در این بازی بسیار آهسته حرکت می‌کند و به همین خاطر حل کردن پازل‌ها وقت‌گیر و تا حدی خسته‌کننده خواهد بود. در واقع The Longing هر کاری می‌کند تا شما را به بستن پنجره بازی و دوباره سر زدن به آن در زمانی دیگر تشویق کند. به هر حال این بازی قرار است بیشتر از یک سال طول بکشد و هیچ عجله‌ای برای پیشرفت در آن وجود نخواهد داشت.

«در این صحنه وقتی روی یکی از کریستال‌های فرو رفته داخل دیوار کلیک کنید، شخصیت اصلی بازی به شما یادآوری می‌کند که یک کلنگ چقدر می‌تواند به دردتان بخورد!»

البته قرار نیست که بازیکنان در این بازی آزار ببینند. پایتا خودش یکی از طرفداران بازی‌های Idle مانند Progress Quest و Clicker Heros است اما با آنها یک مشکل بزرگ دارد؛ او می‌گوید:

من همیشه از انجام این بازی‌ها لذت می‌بردم، تا به نقطه‌ای رسیدم که فهمیدم هرگز آنها را به پایان نمی‌رسانم. فکر می‌کنم هیچ راهی نیست که بتوان با احساس خوبی از این بازی‌ها خارج شد. بنابراین باید بدون دریافت هیچ پاداشی بازی را کنار بگذارید.

The Longing تلاش پایتا برای برطرف کردن همین مشکل است. این بازی نه فقط یکی، برای چهار پایان مختلف دارد که بسته به انتخاب‌های خودتان در طول ماجراجویی ۴۰۰ روزه، یکی از آنها را مشاهده خواهید کرد. می‌توانید در این مدت یک خدمتکار وفادار برای پادشاه خود باشید یا سعی کنید از موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیرید فرار کنید. حتی ممکن است همه چیز را نادیده بگیرید و فقط بعد از گذشت یک سال به بازی برگردید و پاداش نهایی خود را ببینید.

«وقتی در غارهای تودرتوی بازی به گشت و گذار می‌پردازید، می‌توانید مکان‌های مهم را برای خودتان نشانه‌گذاری کنید تا بعداً به سرعت و با چند کلیک بتوانید شخصیت اصلی را به این مکان‌ها منتقل کنید.»

در نظر گرفتن چند پایان مختلف برای این بازی تا حد زیادی عجیب به نظر می‌رسد. بازی‌سازها معمولاً سعی می‌کنند تا با استفاده از این روش، گیمرها را به انجام دوباره و چندباره بازی‌های خود تشویق کنند، اما این چیزی نیست که پایتا به دنبالش باشد. او با در نظر گرفتن یک زمان طولانی برای بازی‌اش قصد دارد تا بار احساسی پایان داستان را سنگین‌تر کرده و همچنین تنهایی شخصیت اصلی را به بهترین شکل ممکن به مخاطبش القا کند. اما هدف دیگر پایتا از این کار، این بود که تجربه دوباره بازی و مشاهده سایر پایان‌ها به امری ناخوشایند تبدیل شود. او در این باره می‌گوید:

امیدوارم که بازیکن‌ها این احساس را نداشته باشند که باید همه چیز را از اول تجربه کنند، چون این کار در این بازی پوچ و بی‌معنی به نظر می‌رسد. حتی می‌توانم بگویم که به نوعی خود‌آزاری خواهد بود.

«خانه شخصیت اصلی، بهترین پاداشی است که در ازای جستجو در غارهای بازی نصیب‌تان می‌شود. آیتم‌هایی که در طول ماجراجویی خود پیدا می‌‌کنید، برای تزیین خانه مورد استفاده قرار می‌گیرند.»

از سویی دیگر، طولانی بودن بیش از حد این بازی، اهمیت پایان را بسیار بیشتر می‌کند. حتماً بازیکن‌ها انتظار دارند که پس از گذشت چند ماه با یک پایان‌بندی جالب و تاثیرگذار مواجه شوند. اما آیا پایتا به این موضوع هم فکر کرده است؟ او در جواب به این سوال توضیح می‌دهد:

فکر می‌کنم که پایان‌های مختلف، انواع متفاوتی از پاداش‌ها را نیز ارائه می‌کنند. البته اینکه بعد از ۴۰۰ روز قرار است به پایان بازی برسیم، اهمیت آن را چند برابر می‌کند، اما انتظار یک پیچش داستانی خارق‌العاده را نداشته باشید. در واقع این فقط پایان بازی است و هیچ سوال و ابهامی را باقی نمی‌گذارد.

جالب است بدانید که داستان بازی از یک افسانه آلمانی درباره امپراتور فردریک بارباروسا گرفته شده است. گفته می‌شود این فرمانروا در تونل‌های زیرین دهکده Kyffhäuser خوابیده است. پایتا در سال ۲۰۱۲ از این تونل‌ها بازدید کرد. همان جا بود که ایده ساخت یک بازی Idle بر اساس همین افسانه قدیمی به فکرش رسید. او پروژه ساخت بازی را در سال ۲۰۱۴ و به تنهایی آغاز کرد. سپس در سال ۲۰۱۶ استودیویی به نام Studio Seufz را تاسیس کرد و به طور جدی‌تر توسعه این بازی را در پیش گرفت. ابتدا قرار بود The Longing در سال ۲۰۱۸ منتشر شود، اما چون پایتا از نتیجه کار رضایت نداشت، عرضه بازی را تا سال ۲۰۲۰ به تعویق انداخت.

بازی The Longing قرار است در تاریخ ۵ مارس (۱۵ اسفند ۹۸) برای پی‌سی منتشر شود.

---