// سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۳۰

آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | فیلم‌های بهاری

در نخستین آخر هفته‌ی سال ۱۴۰۳، به سراغ سه فیلمی می‌رویم که رنگی از فصل بهار دارند.

بهار، نماینده‌ی نو شدن، تازگی و تولد دوباره است. آثار سینمایی، با رویکردهای متفاوتی می‌توانند با ویژگی‌های این فصل، پیوند پیدا کنند. در ساده‌ترین شکل قابل‌تصور، می‌توانیم تصاویری از طبیعت سرسبز یا شکوفه‌های انبوه درختان را در فیلم شاهد باشیم. انواع عمیق‌تر «بهاری» بودن یک فیلم اما، می‌توانند مربوط به تم‌های داستان یا حال‌و‌هوای سینمایی باشند. آثاری که با «تجدید»، «شروع دوباره»، «طراوت» و «تغییر» سر و کار دارند، فارغ از ظاهر و سر و شکل‌شان، می‌توانند با بهار، تناسب معناداری بسازند.

در این آخر هفته، سه فیلمی را انتخاب کرده‌ام که ترکیبی از همه‌ی این موارد هستند. در این آثار، می‌توان تصاویری از طراوت طبیعی، تم‌های داستانی مرتبط با بهار و حال‌وهوایی متناسب با خنکای نخستین فصل سال را، پیدا کرد. درباره‌ی این سه فیلم صحبت می‌کنم: یک قصه‌ی بهاری (A Tale of Springtime) به کارگردانی اریک رومر، باغ مخفی (The Secret Garden) به کارگردانی آگنیشکا هولاند و بعد از ینگ (After Yang) به کارگردانی کوگونادا.


ان تیسیدرا ایستاده مقابل فلورنس درل در حالی که یک درخت و شکوفه‌های بهاری آن پشت سرشان دیده می‌شود در نمایی از فیلم یک قصه‌ی بهاری

فیلم A Tale of Springtime

فیلم یک قصه‌ی بهاری

کارگردان: اریک رومر

بازیگران: ان تیسیدرا، فلورنس دارل، اوگه کوئستر

سال اکران: ۱۹۹۰

خلاصه‌ی داستان: ناتاشا که یک پیانیست است، ژَن را که یک معلم فلسفه است، به خانه‌اش دعوت می‌کند. بعدتر، ژن پدر ناتاشا را می‌بیند و ارتباطی میان این دو شکل می‌گیرد.

اریک رومر، برای هر فصل اقلا یک فیلم دارد! در نخستین اثر از مجموعه‌ی داستان‌های چهار فصل (Tales of the Four Seasons) رومر، مثل بسیاری دیگر از فیلم‌های مولف فرانسوی، لوکیشن‌های زیبا، پیوند پیدا می‌کنند با روابط شخصیت‌ها. در این مورد به‌خصوص، «تجدید» و «نو شدن»، از سویی، نماینده‌ی تازگیِ وقایع و موقعیت‌های داستانی برای شخصیت اصلی است. از سوی دیگر و در پایان روایت، با بازگشت پروتاگونیست به وضعیتی مشابه وضع ابتدایی، متن رومر، با چرخه‌ی فصل‌ها در طبیعت، گره می‌خورد.

یک قصه‌ی بهاری، روایت‌گر شکل‌گیری ارتباطی موقت و ناپایدار میان زنی جوان به نام ژَن، دختری نوجوان به نام ناتاشا و پدر او یعنی ایگور است. ژَن به خانه‌ی ییلاقی دوستان جدیدش می‌رود و اوقاتی ظاهرا خوش را می‌گذراند. در این میان، ناتاشا سعی می‌کند که میان پدرش و ژَن، رابطه‌ای را ایجاد کند. همراهی ژَن با ناتاشا و رابطه‌ی او با ایگور، برای زندگیِ معمولی زنِ معلم تازگی دارد؛ اما این روابط نوپا، درست مثل شکوفه‌های بهاری، قرار نیست عمر زیادی داشته باشند.


منظره‌ای از طبیعت انگلستان و دشت‌های وسیع و تپه‌های بزرگ از مجرای یک پرچین در حالی که یک مرد و دو کودک هم در دشت دیده می‌شوند در نمایی از فیلم باغ مخفی به کارگردانی آگنیشکا هولاند

فیلم The Secret Garden

فیلم باغ مخفی

کارگردان: آگنیشکا هولاند

بازیگران: کیت میبرلی، هیدن پروز، مگی اسمیت، جان لینچ

سال اکران: ۱۹۹۳

خلاصه‌ی داستان: یک دختر کوچک انگلیسی، پس از وقوع زلزله‌ای در هند، یتیم می‌شود و به انگلستان برمی‌گردانندش، تا در قصر دایی‌اش زندگی کند. کمی بعد، او یک باغ زیبا را در عمارت پیدا می‌کند و رازهای آن را می‌کاود.

در فیلم باغ مخفی که نام فرانسیس فورد کاپولا را به عنوان تهیه‌کننده همراه خود دارد، تا پیش از پرده‌ی سوم، هیچ اثری از بهار نمی‌توان پیدا کرد! البته که در بخش پایانی فیلم، می‌توانیم از هنر راجر دیکنز در به تصویر کشیدن نو شدن طبیعت و مناظر سرسبز شمال انگلستان لذت ببریم؛ اما ساخته‌ی آگنیشکا هولاند لهستانی، حتی فارغ از تصاویر، ارتباط‌ مستقیم و واضحی با فصل بهار پیدا می‌کند. چرا که باغ مخفی، درباره‌ی پشت سر گذاشتن غم و فقدان، بیرون زدن از محافظه‌کاری و گوشه‌نشینی و در آغوش کشیدن زیبایی‌هایی است که ازشان غفلت کرده‌ایم. زیبایی‌هایی که خیلی هم از ما دور نیستند.

باغ مخفی، روایت‌گر ماجرای دخترک اشراف‌زاده‌ای به نام مری است که پس از تراژدی مرگ پدر و مادرش، از کاخ بزرگ، تاریک و بی‌روح دایی‌ِ آشفته‌اش سر در می‌آورد. مری می‌فهمد که برای کنار آمدن با غم خودش، باید شور زندگی را در عمارت مرده، زنده کند و پسردایی نگون‌بخت‌اش را از انزوایی که بر او تحمیل کرده‌اند،‌ بیرون بکشد.

فیلم وزین هولاند، از آن دست پروژه‌هایی است که در سینمای جریان اصلی امروز، با این سر و شکل ساخته نمی‌شوند! اثری که تمام مختصات یک فیلم فانتزی مختص کودکان را دارد؛ اما این را بهانه‌ای نمی‌کند برای سهل‌انگاری در اجرا. در عوض، به کمک ظرافت در زبان بصری، ریتمی حساب‌شده و لحنی کنترل‌شده، به موقعیت‌هایی داستانی‌اش، احترام می‌گذارد.


هیلی لو ریچاردسون در میان طبیعت سبز در نمایی از فیلم بعد از یانگ به کارگردانی کوگونادا

فیلم After Yang

فیلم بعد از ینگ

کارگردان: کوگونادا

بازیگران: کالین فرل، جودی ترنر اسمیت، جاستین مین، هیلی لو ریچاردسون

سال اکران: ۲۰۲۱

خلاصه‌ی داستان: در آینده‌ای نزدیک، یک خانواده پس از این که دستیار هوشمند مصنوعی‌شان به شکلی غیرمنتظره خراب می‌شود، با پرسش‌هایی درباره‌ی عشق، ارتباط و فقدان دست و پنجه نرم می‌کنند.

این فیلم علمی-تخیلی کوچک کوگونادا، لطیف و ظریف و آرام است. از آن جنس آثاری که دست تماشاگر را می‌گیرند و به سفری غیرمنتظره می‌برند. فیلمی سرشار از اتمسفر و حال و هوای گیرا که آدم دوست دارد فضای خواستنی‌اش را فراتر از تصاویر دو بعدی تجربه کند و در لوکیشن‌های داستان، نفس بکشد، یا لحظاتی از آن را، جایی از ذهن و دل‌اش، برای خود نگه دارد!

بعد از ینگ، همان‌طور که از نام آن هم می‌توان فهمید، با فقدان شخصیتی به نام ینگ آغاز می‌شود. شخصیتی که در اصل، یک ربات دستیار است! خانواده‌ی محوری فیلم و به خصوص دخترک کوچک‌شان، باید با این فقدان دست و پنجه نرم کنند و در این مسیر، درباره‌ی عزیز از دست رفته‌شان و معنای زندگی، بیشتر بفهمند. این «شروع دوباره» پس از فقدان و مرگ، وقتی کنار بافت تصاویر فیلم از معماری داخل خانه‌ها و طبیعت خارج‌شان قرار بگیرد، بعد از ینگ را به اثری تبدیل می‌کند که حال و هوای ملانکولیک و محزون بهاری، در آن جاری است.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده