نویسنده: سوگند مختاری
// سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۰۱

آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از انیمه بازیگر هزاره تا تقدیر

تقدیر، وندی و لوسی و بازیگر هزاره آثاری هستند که قرار است روزهای پایانی این هفته را به تماشایشان بنشینیم. با این مقاله همراه زومجی باشید.

در شماره ۳۰۷ام از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» به سراغ سه اثر تماشایی از گوشه‌وکنار سینما رفته‌ایم تا روزهای پایانی این هفته را با یکدیگر به تماشای‌شان بنشینیم. مطابق مقاله‌های پیشین دوباره سعی‌مان بر این بوده که سلائق متعدد را در نظر بگیریم و فیلم‌هایی را از سبک‌ها و ژانرهای مختلف برای معرفی انتخاب کنیم. در ابتدا به‌سراغ فیلم تقدیر یا  Predestination، می‌رویم، فیلمی از سینمای تجاری که سرشار  از هیجان و معماست و بخاطر پایان‌بندی جذاب‌اش می‌تواند شما را به چالش بکشد. بعد از آن وندی و لوسی را از سینمای مستقل آمریکا داریم که برای طرفداران جریان هنری می‌تواند گزینه‌ی خوبی باشد و در آخر لیستمان را با یک انیمه‌ی جذاب و تکان‌دهنده از ژاپن می‌بندیم. بازیگر هزاره که جز برترین انیمه‌های دنیا از خالق انیمه‌ی پاپریکا است برای طرفداران انیمه بسار دیدنی خواهد بود. با بررسی و تماشای این سه اثر همراه زومجی باشید.


ایتن در حال نگاه کردن در فیلم تقدیر

فیلم تقدیر

فیلم Predestination

  • کارگردان: برادران اسپریک
  • بازیگران: ایتین هاک
  • سال انتشار: ۲۰۱۴

خلاصه داستان: وقتی که مامور سفر در زمان در آتش می‌سوزد توسط شخصی ناشناس به بیماستانی در آینده فرستاده می‌شود تا پس از بهبودی آخرین ماموریت خود را انجام دهد.

Predestination، یک علمی تخیلی اقتباسی است که براساس داستان «همه شما زامبی‌ها» نوشته رابرت آنسون هاین لاین ساخته شده است. تقدیر فیلمی بسیار هیجان‌انگیز با کشمکش‌هایی فوق‌العاده است که چندین زیرژانر را در یکدیگر می‌آمیزد و نهایتا تریلری معمایی، در بستر سفر در زمان را تحویلمان می‌دهد. Predestination، اثری کاملا خلاقانه است که از جنبه‌های متداول گونه‌ی علمی تخیلی استفاده می‌کند و پیچ‌وتاب تیره‌تر و تلخ‌تری را به آن می‌بخشد. داستان از این قرار است که مامور یکی از آژانس‌های سفر در زمان وقتی که به دنبال پیدا کردن مرد بمب‌گذار شکست‌خورده است، به‌عنوان متصدی یک بار به نیویورک دهه 70 سفر می‌کند.

او در آنجا شخصی به‌نام جان را می‌بیند که گذشته‌ای بسیار عجیب دارد. موتور درام بعد از ملاقات مامور سفر در زمان و جان روشن می‌شود و روایت در مسیر جالب و تکان‌دهنده‌ای قرار می‌گیرد. «من پدربزرگ خودمم!» همین یک جمله در ابتدای شروع درام کافی است تا تماشاگر خبردار شود که اوضاع از چه قرار است اما به‌همین سادگی‌ها هم نیست حتی اگر این کد را در ابتدای فیلم درک کرده باشید محال است بفهمید که در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد.

پیچش‌های داستانی بسیاری در Predestination، وجود دارد که تماشاگر با فهمیدن هر کدام از این رویدادها به جای دیگری از داستان پرتاب خواهد شد. لوپ زمانی خلق شده در این فیلم ما را متوجه ایده‌ی هویت می‌کند، اینکه ما چه کسی هستیم؟ و نقش‌مان در این دنیا چیست؟ فیلم مفهومی متفاوت از زمان را نشانه می‌گیرد و از آن به‌عنوان سلاح و استعاره‌ی مهمی در رابطه با زندگی بشر و سواستفاده‌هایی که قدرتمندان می‌توانند از ماهیت آدمی انجام دهند، سخن می‌گوید. فیلم‌های زیادی در رابطه با سفر در زمان ساخته شده‌اند اما فیلم Predestination، می‌تواند یکی از جذاب‌ترین آن‌ها باشد. فیلم مسیر مشابهی را همانند سریال دارک و دوازده میمون طی می‌کند، بنابراین اگر به این نمایش‌ها علاقه‌مند باشید، این فیلم می‌تواند گزینه‌ی خوبی برای شما باشد.


وندی در حال گریه کردن در فیلم وندی و لوسی

فیلم وندی و لوسی

فیلم  Wendy and Lucy

  • کارگردان: کلی رایکارد
  • بازیگران: میشل ویلیامز
  • سال انتشار: ۲۰۰۸

خلاصه داستان: وندی به‌همراه سگ‌اش لوسی آواره و بی‌سرپناه در ماشین می‌خوابند. وقتی که وندی بخاطر یک دزدی ستگیر می‌شود سگ‌اش لوسی را گم می‌کند.

Wendy and Lucy، فیلمی در سبک مینیمال است که برای اولین بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد. این فیلم جز آثار ابتدایی کارنامه‌ی کلی رایکارد کارگردان مستقل آمریکایی است. فیلمسازی که سبک و سیاق خودش را دارد و در مسیری قابل‌اعتنا قدم برداشته است. وندی و لوسی داستانی درباره‌ی سرگشتی است. روایتی درباره‌ی تنهایی و بی‌کسی. وندی به‌همراه سگ‌اش، سفری جاده‌ای را به امید پیدا کردن یک زندگی در پیش گرفته است. آن‌ها در ماشین زندگی می‌کنند و وندی در توالت عمومی حمام می‌کند و مسواک می‌زند او حتی یک تلفن همراه نیز ندارد. همه چیز آرام پیش می‌رود تا اینکه لوسی تنها دوست وندی گم می‌شود. او همه جا را به‌دنبال سگ‌اش می‌گردد و از طرفی هم پول لازم  برای تعمیر ماشین‌اش را نمی‌تواند پیدا کند.

نظام سرمایه‌داری حاکم بخاطر یک دزدی وندی را به زندان می‌اندازد و کار از آنی که هست بدتر می‌شود. فیلم با ریتم کند خود اجازه می‌دهد که مخاطب به درون اتفاقات و رویدادهای زندگی قهرمان قصه غوطه‌ور شود و آن ناراحتی  که وندی در پی تجربه‌اش است را درک کند. شخصیت‌های رایکارد بیشترشان سرگشته هستند. چه آن‌هایی که در میانبر میک در بیابان آوراه شده بودند و چه آن دو آشپزی که در اولین گاو به‌دنبال جائی برای زندگی بودند.

وندی و لوسی فیلمی آرام با داستانی سرراست است. ضدقهرمان رایکارد در این فیلم دنیای ظالمانه‌ی آدم‌هایی است که جائی برای یک زن تنها ندارد. ما چیزی از گذشته و زندگی وندی نمی‌دانیم و تنها چیزی که از او دستگیرمان خواهد شد، بیچارگی و آوارگی این روزهایش است. عنصری که رایکارد را در به سرانجام رساندن این فیلم کمک کرده بازی جذاب میشل ویلیامز است. فیلمساز به‌خوبی از پتانسیل‌های ظاهری این بازیگر بهره می‌گیرد و آن‌ها را به‌نفع داستان تراژیک‌اش هدایت می‌کند. شاید متاثرکننده‌ترین قسمت فیلم پایان آن باشد، جائی که وندی به ناکجا می‌رود و داستان فیلم در جائی بیرون از روایت رایکارد ادامه می‌یابد.


چیوکو در آسمان در انیمه بازیگر هزاره

انیمه بازیگر هزاره

انیمه Millennium Actress

  • کارگردان: ساتوشی کن
  • سال انتشار:  ۲۰۰۱

خلاصه داستان: یک مستندساز به‌همراه دستیارش به دیدن بازیگری می‌روند که سال‌های زیادی است گوشه‌گیر شده و دیگر فعالیت زیادی ندارد. آن‌ها به پای صحبت‌ها و خاطرات بازیگر می‌نشینند.

روایت از جائی شروع می‌شود که یک مستندساز به دیدن زنی می‌رود که حالا تنها با کتاب‌ها و حیاط خانه‌اش زندگی می‌کند. این زن زندگی پرفرازونشیبی داشته و حالا قرار است که زندگی خود را برای ما تعریف کند. او توضیح می‌دهد که چگونه تمام مدت عمر خود را به‌دنبال مردی می‌گشته که در دوران جوانی‌اش دیده است. چیوکو در آن سال‌ها مرد نقاش مبارزی را می‌بیند که ماموران دولتی به‌دنبالش بوده‌اند. او زخم‌های مرد را می‌بندد و به او جای می‌دهد. بعد از اینکه مرد مبارز به شمال می‌رود، چیوکو برای دیدن دوباره‌اش همه جا را زیر پا می‌گذارد. وقتی که چیوکو از یافتن مردی که عاشق‌اش شده ناامید می‌شود تصمیم می‌گیرد به دنیای بازیگری برود که شاید اینگونه بتواند از او نشانی پیدا کند. 

وقتی که بازیگر زن شروع به بازگویی خاطراتش می‌کند، فضائی سورئال بوجود می‌آید و واقعیت و خیال درهم آمیخته می‌شود و مستندساز در نزدیکی خاطرات چیکو قرار می‌گیرد. بازیگر هزاره انیمه‌ای عاشقانه با زیرمتنی سیاسی است اینکه چگونه جنگ و ایده‌های دیکتاتوری دنیای عاشقانه‌ای را به کام مرگ می‌فرستد. داستان عشق از دست‌رفته‌ی چیوکو غم‌انگیز است و ساتوشی کن به زیبایی هرچه تمام تلاش‌های یک زن برای رسیدن به عشق‌اش را به‌تصویر می‌کشد.

قصه هم عمیق است و هم بسیار پراضطراب، تماشای تلاش‌های آدمی که برای پیدا کردن عشق‌اش به هر دری می‌زند و شکست می‌خورد شاید آسان نباشد. و در انتها Millennium Actress روایتی درباره‌ی سفر عشق خواهد بود اینکه عشق هیچگاه پایانی ندارد. این انیمه هم از نظر بصری شگفت‌انگیز است و هم از نظر طراحی کارکترها. سبک بصری و سبک روایی کاملا در یکدیگر همپوشانی دارند و مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهند.  بازیگر هزاره که یکی از برترین انیمه‌های ژاپنی است، توجه مخاطبان را بسیار به خود جلب کرد و توانست جوایز متعددی را بدست آورد.



منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده