عضو تحریریه
رضا حاجمحمدی
،
درباره من:
عضویت: پنجشنبه, ۰۶ آذر ۱۳۹۳
پست
سه شنبه, ۳۱ مرداد ۹۶, ۱۰:۵۹نظر
@امیرحسین جوادیان
بله، به نظر منم اسم فیلم به این نکته اشاره میکنه که این فقط داستان برخی از زنان دنیاست و بیشمار داستان این شکلی دیگه هم وجود داره.
پست
یکشنبه, ۲۹ مرداد ۹۶, ۲۱:۵۹پست
یکشنبه, ۲۹ مرداد ۹۶, ۱۷:۰۱نظر
@FS
تا اینجای همین فصل جیمی چندبار به سرسی گفته که ما شانسی برای پیروزی نداریم و بیا بیخیال بشیم؟ برخلاف سرسی که تمام عمرش توی قلعه بوده، جیمی یه شوالیه بوده و چهرهی ترسناک جنگ رو از نزدیک دیده و هر کاری برای جلوگیری از کشته شدن آدمهای بیشتر میکنه. حداقل بعد از آشناییاش با بریین به چنین آدمی تبدیل شد. ولی سرسی از عشق جیمی بهش سوءاستفاده کرد و اون رو برای جنگ با دنریس به هر ترتیبی که شده راضیش کرد. اگر لردها و مردم قدمگاه پادشاه با حکومت دنریس موافق نیستن، همهاش به خاطر پروپاگاندای سیاسی و ترور شخصیتیای است که سرسی علیه دنریس راه انداخته و مغز همه رو شستشو داده که این یارو، دخترِ شاه دیوانهاس و یه تجاوزگر خارجیه و باید جلوش گرفته بشه و همه هم یا حرفهای سرسی رو باور کردن یا بعد از ماجرای انفجار سپت بیلور اونقدر ازش میترسن که نمیتونن روی حرفش حرف بزنن. یکی از کسایی که تحت تاثیر تبلیغات منفی سرسیه، خود جیمیه که به خاطر تجربهی تلخی که با شاه دیوانه داره اتفاقا نسبت به بقیه برای افتادن توی دام سرسی پتانسیل بیشتری هم داره. وگرنه شخصا فکر میکنم اگه سرسی وجود نداشت، جیمی خیلی راحتتر حاضر به مذاکره با دنریس و شناختن اون میشد.
نظر
@رضا حاجمحمدی
..... منتظر چی هستن؟ همین تکه دیالوگ کافیه تا تماشاگران هم متوجه بشن که این چیزیه که فقط خودشون بهش فکر نمیکنن، بلکه ذهن شخصیتها رو هم مشغول کرده.
نظر
@FS
مشکل فقط راضی کردنِ سرسی نیست. مشکل اینه که به نظرم این نقشه عاقلانه به نظر نمیرسه. چطوری میخواین کسی مثل سرسی رو راضی کنین؟ و اصلا چطوری میخوایین زامبی رو بدون اینکه بگنده، از شمال به جنوب بیارن. یادمون نره توی فصل اول هم دست زامبیای که به جوئر مورمونت حمله کرده بود رو به تیریون میدن تا به جنوب بیاره و به بقیه نشون بده، اما دست توی راه میپوسه و به درد نخور میشه. مشکل اینه که اصلا دلیل موجهی برای قانع کردن سرسی وجود نداره. سرسی الان از نظر نظامی تو وضعیت بدیه. بنابراین وقت حمله کردنه. چه از طریق زمینی و چه از طریق هوایی. اما دنی با بهانهی اینکه نمیخوام شبیه پدرم باشم حمله نمیکنه و منتظر آوردن یه زامبی از شمال میشینه تا سرسی فرصت پیدا کنه ارتش بخره و کمبودش رو جبران کنه.
دربارهی وایتواکرها هم درست که اونا خیلی قبل از فصل هفتم در حال حرکت به سمت دیوار بودن و هنوز نرسیدن، اما ما طرفداران چرا قبلا به این موضوع اشاره نکردیم و الان یادش افتادیم؟ به خاطر اینکه سریال تا قبل از این فصل خیلی طبیعی با اونا برخورد میکرد. مطمئنا حرکت آرام وایتواکرها و عدم حملهشون به دیوار دلیل داره. از اینکه باید راهی برای رد شدن از دیوار پیدا کنن گرفته تا اینکه شاید میخوان اونقدر منتظر بمونن تا زمستان کل کشور رو در بر بگیره و کار اونا رو تو کشتن مردم آسونتر کنه، اما کاش کاراکترها هم یه اشارهای به این موضوع میکردن. مثلا سفر جان از درگناستون به ایستواچ کمکم یه ماه طول میکشیده. اگه من بودم به محض اینکه به شمال میرسیدم و میدیدیم وایتواکرها برخلاف هشدار برن هنوز حمله نکردن...
نظر
@alioxin
طوری میگین جیمی هست و لردهایی که اونا رو حمایت میکنن که انگار حکومت سرسی، مظهر دموکراسیه. خیر، همهچیز به سرسی ختم میشه. اگه دست جیمی بود اصلا کار به جنگ کشیده نمیشد. اگه دست لردهای دیگه بود، خیلی زودتر با شنیدن خبر قدرت دنریس پا پس میکشیدن. این فقط سرسیه که با دیوانگی و جاهطلبیش میخواد به مصاف با دنریس و اژدهایاش بره.
ریتم تند سریال فقط به خاطر نبود کتاب نیست. به خاطر عجلهی سازندهها برای تموم کردن داستانه. وگرنه اگه قرار بود این دو فصل هم مثل گذشته ۱۰ قسمت داشته باشه، میتونستن فضاهای خالی بین اتفاقات بزرگ رو با محتوای خوب پر کنن. یک نمونهی عالیاش رو هم توی قسمت اول و دیدار آریا با سربازان لنیستری دیدیم.
خیلی ممنون از دیدگاهتون.
نظر
@SajjadGh7
درود بر شما... خیلی ممنون. معلومه نه، اما این دوتا ربطی به هم نداره. حداقل کاری که میتونستن کنن این بود که بران رو در حالی که چاقو در دهن داره و زره جیمی از بدنش در آورده شده نشون بدن. یا اینکه اصلا اپیزود قبل رو با ایجاد توهم غرق شدن احتمالی جیمی به پایان نمیرسوندن.
پست
پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۹۶, ۱۱:۰۴