عضو تحریریه
محمدحسین جعفریان
،
درباره من:
عضویت: جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳
نظر
درود به شما دوست عزیز و مرسی که «فریم» پنجاهم رو تماشا کردین
اسامی پونزده فیلم معرفیشده به عنوان مورد انتظارترین آثار پاییز 2018، اینها بودن:
Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald
Suspiria
Creed II
Bad Times at the El Royale
Bohemian Rhapsody
Under the Silver Lake
Roma
The Ballad of Buster Scruggs
The Favourite
White Boy Rick
A Star Is Born
The Girl in the Spider's Web
Aquaman
First Man
Halloween
موفق و پاینده باشید
نظر
سلام و ممنون از کامنتتون
پیشرویِ خواستنیِ قصه، یعنی زمانی که داستان داره به شکلی جذاب جلو میره.
رسیدن از داستان به معنی هم یعنی این که فیلم از قصهای که روایت میکنه، به حرف زدن دربارهی ایدههای فلسفیای که مورد نظرش هست برسه. که از این نظر ارزش داره که هم داستانی رو به مخاطب میده که بتونه دنبالش کنه و ازش لذت ببره، هم از اون داستان به سطح بالاتری میره و حرفهای مهمی میزنه.
موفق باشید و پاینده
نظر
سلامت باشین دوست عزیز
پست
چهار شنبه, ۴ مهر ۹۷, ۱۰:۵۹نظر
همهی مواردی که اسم برده شد، فوقالعادهان. ولی اگه الزام به انتخاب یکی باشه، من میگم یعنی دروغ جوئل به الی...
پست
سه شنبه, ۳ مهر ۹۷, ۲۲:۰۱نظر
سلام و سپاس از کامنت محترمتون
بررسی مفاهیم و فلسفهسراییهای جریان پیداکرده درون یک فیلم، در قالب «تحلیل» اون میگنجه و نه «نقد». نقد باید تصویر درستی از همهی فاکتورهای اصلی اثر و کیفیتشون ارائه بده و بیننده رو یا برای دیدن یا ندیدن اثر راهنمایی کنه، یا در صورتی که مخاطب پیشتر اثر رو تماشا کرده، باعث بشه که بیشتر نقاط ضعف و قوت اون رو بشناسه. مشکل «مندی»، سطحی بودنش نیست. فیلم در بخشبخش خودش سعی کرده دربارهی چیزهایی زیادی حرف بزنه و بار معنایی قویای داره. اما متاسفانه فرم ارائهی محتوا، به شکلی نبوده که مخاطب عادی (نه سینماشناس و کسی که درک زیادی از هر جنس روایت سینمایی و مسائل فلسفی داره) بتونه با این مفاهیم درگیر بشه. همین هم از اون چیز خستهکنندهای میسازه که به خاطر ضعف در سرگرم کردن اکثر بینندهها، غالبا حوصلهی مخاطبان عام رو سر میبره. اما وقتی صحبت به چنین آثاری میرسه، عدم تاثیرگذاری این فاکتور یعنی میزان سرگرمکننده بودن اثر و این که آیا میتونه دستهی قابل توجهی از سینماروها رو با خودش همراه کنه، باعث میشه نمرات برای ما گولزننده باشه و باعث بشه دیدن فیلم، حتی بیشتر از حالت عادی، توی ذوقمون بزنه.
موفق و پاینده باشید
نظر
@TLP
درود مجدد
در جواب به کاربر محترم @AB_Hanna، پاسخ نهاییام رو نوشتم خدمتتون. اون اصل صحبت من هست و باز هم تاکید میکنم که هیچ مشکلی از طرف من، با سینمای هنری و عمیق و فلسفی، وجود نداره. حس میکنم بحث به سمت غلطی رفت وگرنه در این که سینمای هنری سینمای سطح بالایی هست و ما قبل از این که سینما رو صنعت بدونیم بهش میگیم هنر هفتم، شکی وجود نداره.
اگر هم لحن بنده تند به نظر رسید، اشتباه از من بوده.
موفق باشید و پاینده
نظر
@mohammadhoseinjj
@TLP
@AB_Hanna
درود به شما و هر شخص دیگری که با متن مخالف هست و کامنت محترمش رو نوشته.
هر فیلمسازی، حق داره به هر شکلی که دلش میخواد و با توجه به هر قوانینی یا قانونشکنیهایی که در ذهنش داره، فیلم بسازه. هر کسی هم میتونه از دیدن هر فیلمی مطابق با دانش و سلیقهی خودش، لذت ببره. اما سرگرمکنندگی، یک مفهوم عامه و از مخاطب عام میاد. این که من از فیلمی لذت ببرم یا نه، هیچ تاثیری رو سرگرمکننده بودن یا نبودنش به معنی کلی نداره. همونقدر که همهی فاکتورهای سینمایی قابل بررسی هستند، سرگرمکنندگی هم قابل بررسیه. این فیلم هم در بسیاری از بخشهاش (حتی توسط اینجانب) ستایش شده و در سرگرمکنندگی، ضعیفه. مشکلی هم نیست. یک نفر میتونه بگه این فاکتور برای بنده کوچکترین اهمیتی نداره و فاکتورهایی مثل کارگردانی، فیلمبرداری و روایت معنادار و فلسفی که این فیلم در اونها قویه، برای من اولویتشون خیلی خیلی بیشتره. همونطور که یک مخاطب محترم دیگه، میتونه بگه ضعف یک فیلم ابرقهرمانی عادی در قسمتهای فنی و هنری، به خاطر قوی بودنش از منظر سرگرمکننده بودن، برای من اهمیتی نداره. اما بالاخره این وسط، سرگرمکنندگی هم چیزی لایق سنجش و مهمه. مثلا، در کارنامهی لینچ میشه آثاری رو دید که از نظر هنری و بسیاری موارد، کاملا درون یک طبقهی مشخص قرار میگیرن. اما یکی بیشتر از دیگری، سرگرمکننده هست برای مخاطب عام و آدمهای بیشتری رو با خودش همراه میکنه. پس همونطور که سرگرمکننده بودن بسیار زیاد یک فیلم بلاکباستر، دلیلی برای نگفتن از ضعفهاش مثلا در شخصیتپردازی و فیلمبرداری نیست، عالی بودن یک فیلم هنری در بسیاری بخشها هم نباید باعث پرهیز از بیان ضعفش در سرگرمکنندگی بشه.
سپاس از نظرتون
نظر
درود دوست عزیز
سپاس از کامنت تندتون
هیچ مخاطبی، با گنجاندن مفاهیم به اصطلاح پیچیده و فلسفی در سینما، مشکلی نداره. اتفاقا، بسیاری از بزرگترین شاهکارهای حقیقی تاریخ سینما، به همین خاطر تبدیل به شاهکار شدن که بار معناییشون به شدت زیاد بوده. ولی نکته اینه که فیلمسازی، اونجایی به اوج ارزش خودش میرسه که سرگرمکننده بودن و مفهومدار بودن رو کنار هم داشته باشه. کسی موقع دیدن «درخشش» کوبریک خوابش نمیبره و احساس خستگی نمیکنه. در عین این که اون فیلم تو انواع و اقسام بخشهای هنری، یه شاهکار کامله و فلسفهسراییهای فوقالعادهاش، باعث خستهکننده ظاهر شدنش نشده.
همچنین گفتین فیلم من رو از لحاظ پیچیدگی راضی نکرده. حالا فارغ از این که قطعا کمتر کسی در تاریخ سینما درک شگفتانگیز شما از یک فیلم رو داره، اتفاقا پیچیدگی این فیلم یکی از معدود ویژگیهاشه که منو راضی کرده. کسی هم نگفت فیلم بدون محتوا است و پیچیدگیهاش معنی ندارن و در نقد گفته شد که این فرم سینمایی پیچیده، از پس همراه کردن مخاطب برنیومده.
منظور از قوانین سینمایی، کهنالگوهایی هست که اصولا برای سرگرم کردن مخاطب به کار میرن. کهنالگوهایی که خیلی از بزرگترین فیلمهای دنیا، موفق به شکستنشون و فراموش کردنشون و جایگزین کردنشون با ابزارهای داستانگویی تازهتر شدن، اما آثاری مثل «مندی» که چنین فیلمهایی نیستن، با پشت سر گذاشتنشون بیشتر از این که قانونشکنانه به نظر بیان، نابلدانه و ضعیف جلوه میکنن. وگرنه در این که فیلمساز میتونه به هر شکلی که دلش میخواد قصه بگه، شکی وجود نداره.
دربارهی پاراگراف کوتاه آخر هم اصلا صحبتی نیست. پیشتر هم عرض کردم که درک سینمایی همگان، به اندازهی جناب عالی بیپایان نیست.
موفق و پاینده باشید