شاهین رستم‌خانی

شاهین رستم‌خانی

،
درباره من:
عضویت: دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴
    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز پیش از هرچیز دوست دارم مفهومِ واژه‌ی فرم رو بیشتر باز کنیم. واژه‌ای که برخی دوستان در تلوزیون (!) بدونِ این‌که تعریفِ درستی ازش داشته باشن و بدونِ این‌که درست‌تر اعمالش کنند، مدام به نافِ مخاطب می‌بندند که فرم ندارد و این‌ها. اما فرم چیست؟ ببینید فرم به ساختارِ بیان، هویت و حتا زبانِ یک مدیومِ (در این‌جا سینمایی) می‌گند. اگر فرم رو از اثر بگیریم، دیگه مهم نیست با چه مدیومی طرف هستیم؛ سینما؟ تئاتر؟ ادبیات؟ بنابراین فرمالیسم در سینما از این جهت حائزِ اهمیت هست که اصالتِ وج

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز البته موضوعِ تکراری حتا می‌تونه با روایتی نوین و جذاب، به اثری زیبا تبدیل بشه؛ اما خب همون‌طوری که فرمودید این فیلم نتونسته به این مهم دست پیدا کنه و ارزشِ یک‌بار دیدن هم با ارفاق به‌دست میاره سپاس‌گزارم از دیدگاه‌تون دوستِ عزیزم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز کاملا موافقم و کاملا فیلمِ عقب‌تری هست از آثاری که فرمودید. «جاذبه» با این‌که از مشکلاتِ ریز و درشت در فیلمنامه رنج می‌برد اما حداقل تلاش کرده بود تا نقاطِ دراماتیکِ پررنگی خلق کنه؛ چه در فیلم‌نامه، چه در پلان‌های معلقِ طولانی و چه در نماهای نمادینِ بنیادی. اما مریخی یک فیلمِ تمام‌قد خنثا و بیگانه با فرمِ سینمایی هست متاسفانه سپاس‌گزارم از دیدگاه‌تون دوستِ عزیزم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز شما اختیار دارید دوستِ مهربان. البته به نظرِ شما بهتر نیست اگر قراره بیش از حد به نمایشِ واقع‌گرایی بپردازیم، به سراغِ مستند بریم؟ البته نوشتنِ یک درام و قصه‌ی قوی الزاما با واقع‌گرایی منافاتی نداره. میشه هر قصه‌ای رو با لحنِ سینما، دراماتیکش کرد و بهش ارزشِ هنری بخشید. اصلا اکثرِ فیلم‌های ساخته شده، اقتباس از ماجرایی واقعی هستند سپاس‌گزارم که در بحث شرکت می‌کنید دوستِ عزیزم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز "وقتی سیب زمینیآی من رو اجاق بر اثر حواس پرتیم سوخت خیلی قیافم درمونده تر و نا امیدتر از مت دیمون در لحظه ی نابودی محصولش بود". جمله‌ی زیبایی بود. کاملا موافقم با شما؛ تقریبا تمامِ موقعیت‌های بحرانی در نطفه خفه شدند و بلافاصله، گرهِ دراماتیکشون رو از دست دادند. اون شخصیتی هم که راهِ‌حل به این مهمی رو ارائه می‌ده همون‌طور که به‌درستی اشاره کردید، مثلِ باقیِ راهِ‌حل‌ها به صورتِ امدادِ غیبی و کاملا بدونِ منطق و اصولِ درام‌نویسی به یک‌باره در قصه ظاهر میشه و حلِ بحران می‌کنه

    • نظر

      درود به شما و عکسِ پروفایلتون دوستِ عزیز صمیمانه تشکر می‌کنم از لطف‌تون درباره‌ی این مطلب. بله واقعا این روزها اساسا ایده‌های خوب و درون‌مایه‌های قوی، به جای تبدیل شدن به فرمِ درستِ سینمایی، بیشتر به حاشیه و تبلیغات کشیده می‌شن و گیشه‌بازی می‌کنن! سپاس‌گزارم دوستِ عزیزم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز بله کاملا موافقم؛ از اون‌جایی که فیلم نگاهِ مشخصی نداشته به پرداختِ قابلِ قبولی هم نرسیده و حضورِ بیش از حد پررنگِ ناسا هم درام رو از بین برده و همون‌طور که فرمودید مسیرِ فیلم رو منحرف کرده به سمتِ تبلیغاتِ ناسایی و علمی سپاس‌گزارم از دیدگاهتون دوستِ عزیزم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز ممنونم که مطلب رو مطالعه فرمودید و دیدگاهِ خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. نه دوستِ مهربان، چرا باید با آمریکا مشکل داشته باشم؟ مباحثی که مطرح کردم صرفا به خودِ فیلم مربوط میشه و جنبه‌ی بیرونی از اثر نداره. فیلم وقتی موفقه که مباحثِ علمی‌ش رو در راستای مدیومِ سینمایی ارائه بده در غیرِ این صورت هرکسی می‌تونه با‌توجه به تخصص و شغلی که داره یک فیلمِ سینماییِ تخصصی بسازه؛ این‌طور نیست؟ پس وقتی مدیومِ سینما رو انتخاب می‌کنیم، باید با زبونِ سینما و درام حرفمون رو بزنیم و نشو

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز کاملا موافقم حضورِ نجات‌بخشِ ناسا همواره قدرتِ درام رو از فیلم سلب کرده تا در نهایت، پایانِ خوشِ خنثایی شاهد باشیم البته پیش‌تر عرض کرده بودم دوستِ عزیزم که برای بیانِ مفاهیمِ علمی میشه مستند ساخت یا مقاله نوشت؛ وقتی از مدیومِ سینما برای بیانِ حرفمون استفاده می‌کنیم، پس باید ساختارش رو هم برای ارائه‌ی اثر بشناسیم و در همون چهارچوب قدم برداریم وگرنه صرفا جنبه‌های علمی، موفقیتی برای فیلمِ سینمایی به همراه نخواهد داشت سپاس‌گزارم از دیدگاه‌تون دوستِ مهربانم

    • نظر

      درود به شما دوستِ عزیز خیلی خوشحالم که مطالبِ سینماییِ سایت رو دنبال می‌کنید و این مطلب هم موردِ توجه‌تون قرار گرفته. امیدوارم در آینده هم از مطالبِ این بخش لذت ببرید سپاس‌گزارم دوستِ مهربانم

صفحه ۴ از ۷