عضو تحریریه
رضا حاج‌محمدی

رضا حاج‌محمدی

،
درباره من:
عضویت: پنجشنبه, ۰۶ آذر ۱۳۹۳
    • پست
      پنجشنبه, ۱۹ مهر ۹۷, ۱۰:۵۹
    • نظر

      @Im_groot
      نه اشتباه تایپی نیست. بودجه‌ی ساخت، ۲۵۵ میلیون دلار بوده. وگرنه بودجه‌ی کل به‌علاوه‌ی تبلیغات و حقوق بازیگران و عوامل پشت دوربین و پخش و اینا ۵۷۰ میلیون دلار میشه.

    • پست
      چهار شنبه, ۱۸ مهر ۹۷, ۲۱:۵۹
    • نظر

      همون‌طور که Elder Scrolls Dude هم گفت، این شکست سخت بیشتر مربوط به انتظاراتِ سازنده میشه. بودجه‌ی اصلی «شگفت‌انگیز ۲»، ۵۷۰ میلیون دلار بود که در مقایسه با فروش ۷۰۰ میلیون دلاریش یعنی فقط حدود ۷۰ میلیون دلار سود. مخصوصا با توجه به اینکه «شگفت‌انگیز ۲» تا اون موقع، کم‌‌درآمد‌ترین فیلم «مرد عنکبوتی» چه در گیشه‌ی خانگی و چه در گیشه‌ی جهانی هم بود. «شگفت‌انگیز ۲» یه دنباله‌ی معمولی هم نبود. سونی با اون فیلم می‌خواست دنیای سینمایی مرد عنکبوتی رو پی‌ریزی کنه. و اصولا استودیوها ریسک نمی‌کنن تا دنیاهای سینمایی‌شون رو با فیلمی که در بهترین حالت ناامیدکننده عمل کرده شروع کنن. وقتی با فیلمی مثل مرد عنکبوتی سروکار داریم که این‌قدر ضعیف ظاهر میشه که استودیو نمی‌تونه ریسک دنباله‌سازی رو بپذیره یعنی شکست سخت تجاری. چون فقط مشکل یه دونه فیلم نیست. مشکل اینه که کمپانی فعلا نمی‌تونه از این برند پول در بیاره. شاید «شگفت‌انگیز ۲» در کوتاه مدت سودی هرچند اندک داشته باشه، ولی در درازمدت به ضررشون تموم شده.

    • پست
      چهار شنبه, ۱۸ مهر ۹۷, ۱۰:۵۹
    • پست
      دوشنبه, ۱۶ مهر ۹۷, ۱۰:۵۹
    • پست
      یکشنبه, ۱۵ مهر ۹۷, ۱۷:۰۵
    • پست
      شنبه, ۱۴ مهر ۹۷, ۱۷:۰۱
    • نظر

      سلام. خوشحالم که با هم درباره‌ی اینه که شارپ آبجکتز یکی از بهترین‌ سریال‌هایی که اخیرا دیدیم هست یکسانه. درباره‌ی انتقادتون هم باید بگم، این مطلب نگاهی به یک سریال ۸ قسمتی هست. اون هم سریالی که ریزه‌کاری‌ها و خلاقیت‌های قابل‌بحثی داشته. از جزییات کارگردانی و تدوینش تا اهمیت اون کلماتی که تو هر اپیزود مخفی هستن. از نحوه‌ی جایگزینی مونولوگ با کات به افکار کاراکترها تا جنسِ داستان کاراگاهیش که با بررسی شخصیت اصلیش به حل معمای قتل می‌رسه و بررسی اینکه چطوری با کلیشه‌شکنی، مادر داستان رو به وحشت اصلیش تبدیل کرده. و البته پایان‌بندی پرجزییاتش که از تمام این عناصر برای نتیجه‌گیری استفاده کرده بود. پس طبیعیه که باید زیاد هم باشه. و طبیعیه که باید قبل از رسیدن به پایان‌بندی، تموم جویبارهایی که در پایان به هم می‌رسن رو بررسی کرد. شاید مشکل از نگارش منه که شما رو خسته کرده، ولی شاید هم نباید حتما مطالب طولانی رو یه‌دفعه بخونیم. بلکه باید بوک‌مارکش کنیم و کم‌کم جلو بریم.

    • نظر

      خیلی ممنونم. درباره‌ی آلن، شوهرِ آدورا طبق گفته‌ی سازنده‌ها هدف این بوده تا اون به نماینده‌ای از تمام کسانی تبدیل بشه که اگرچه از اتفاقات بد اطراف‌شون آگاه هستن، ولی خودشون رو به نفهمی می‌زنن. آلن به وضوح می‌دونه که آدورا و اَما یه مشکلی دارن، ولی همزمان نمی‌خواد بدونه. این آدم‌ها شک و تردیدهاشون رو سرکوب می‌کنن و رفتارهای همسرشون در آزار دادن بچه‌هاشون توجیه می‌کنن. آلن شبیه یه شوهر خسته به نظر می‌رسه که دیگه حوصله‌ی درگیری با آدورا رو نداره. بنابراین با اینکه می‌دونه ممکنه کارش اشتباه باشه، ولی از سر راهش کنار می‌ره. به نظرم علاقه‌ی بسیار زیادش به سیستم صوتی‌اش هم استعاره‌ای از همین رفتارشه. آلن فقط می‌خواد هدفونش رو روی گوشش بزاره، موسیقی‌ موردعلاقه‌اش رو پخش کنه و کاری نداشته باشه چه اتفاقی توی خونه می‌افته.

      درباره‌ی سوال دوم هم باید بگم نه، آدورا هیچ نقشی تو کشتن دخترها نداشته. اَما با کمک دوستاش این کار رو کرده. همون‌طور که تو متن هم گفتم آدورا مبتلا به سندروم مانسچن هست که طی اون پرستارها که مادرها هم شاملشون می‌شن، دچار شکست روانی می‌‌شن و سعی می‌کنن تا با بیمار نگه داشتن عزیزشون، به مراقبت کردن ازش ادامه بدن. برای اطلاعات بیشتر می‌تونی صفحه ویکیپدیاشو ببینی:

      https://en.wikipedia.org/wiki/Factitious_disorder_imposed_on_another