@erfan95 ممنون از دقت نظرت دوست عزیز. مواردی که مطرح کردی در جاهای مختلف متن بهشون اشاره شده. از مسئله خانوادگی گرفته تا رنجی که از ورود به بدنهای مختلف با تاسیا میمونه. ولی احساس گناه همون چیزیه که در فیلم بهش تاکید میشه. تاکید برندون در دو صحنهی قرینهی ابتدایی و انتهایی (و کامنت خودت) به این مسئله صحه میذاره. ترجیح دادم در متن به این مورد آخر باتوجه به پایان داستان اشارهای نکنم که برندون همین «احساس گناه» به عنوان آخرین روزنهی امید رو از میان میبره. ولی خب در اصل حرف تغییری ایجاد نمیشه. در جهانی که فیلم پیش روی ما قرار میده که کنترل بر همه چیز حتی اختیار از میان رفته احساس گناه و عذاب وجدان آخرین روزنهی امیده.
پست
چهار شنبه, ۲۸ آبان ۹۹, ۲۲:۰۵پست
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۹۹, ۱۰:۵۹نظر
@erfan95
ممنون از دقت نظرت دوست عزیز. مواردی که مطرح کردی در جاهای مختلف متن بهشون اشاره شده. از مسئله خانوادگی گرفته تا رنجی که از ورود به بدنهای مختلف با تاسیا میمونه. ولی احساس گناه همون چیزیه که در فیلم بهش تاکید میشه. تاکید برندون در دو صحنهی قرینهی ابتدایی و انتهایی (و کامنت خودت) به این مسئله صحه میذاره. ترجیح دادم در متن به این مورد آخر باتوجه به پایان داستان اشارهای نکنم که برندون همین «احساس گناه» به عنوان آخرین روزنهی امید رو از میان میبره. ولی خب در اصل حرف تغییری ایجاد نمیشه. در جهانی که فیلم پیش روی ما قرار میده که کنترل بر همه چیز حتی اختیار از میان رفته احساس گناه و عذاب وجدان آخرین روزنهی امیده.
پست
سه شنبه, ۲۰ آبان ۹۹, ۲۲:۵۹پست
دوشنبه, ۱۹ آبان ۹۹, ۱۰:۵۹پست
چهار شنبه, ۱۴ آبان ۹۹, ۲۲:۰۴پست
شنبه, ۱۰ آبان ۹۹, ۱۰:۵۹پست
پنجشنبه, ۸ آبان ۹۹, ۱۰:۵۹پست
پنجشنبه, ۱ آبان ۹۹, ۱۷:۵۹نظر
@. polanskiiii
ممنونم دوست عزیز.