پیش نمایش بازی Spider-Man

پیش نمایش بازی Spider-Man

سه شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۱

«اسپایدرمن» یا همان جدیدترین انحصاری استودیوی اینسامنیاک گیمز برای کنسول پلی‌استیشن 4، می‌تواند تبدیل به بازی ویدیویی معرکه و فوق‌العاده‌ای با محوریت این ابرقهرمان پرطرفدار شود، که همیشه آرزویش را داشتیم.

سری بازی‌های خلق‌شده توسط استودیوی راک‌استدی یعنی Batman Arkham، فارغ از تمام جذابیت‌های داستانی، گرافیکی و سرگرم‌کننده‌ای که در طول گیم‌پلی روان خود ارائه می‌کرد، تغییری بزرگ در نگاه مخاطبان به جنسی خاص از آثار داستانی در دنیای بازی‌های ویدیویی نیز به وجود آورد. تغییری که باعث شد دوست‌داران ابرقهرمان‌های محبوب، درک کنند که می‌توان بازی‌هایی با محوریت کاراکترهای مشهور و شناخته‌شده‌ی دنیای کمیک ساخت که هم تصویر صحیح و جذابی از آن شخصیت‌ها را تحویل مخاطبان دهند و هم در مابقی بخش‌ها، مطابق با برترین سطح استانداردهای یک بازی ویدیویی ظاهر شوند. به همین سبب، خبر ساخت یک بازی برای شخصیت محبوب «مرد عنکبوتی» توسط کمپانی سونی نیز باعث شد تا به رخ دادن دوباره‌ی این اتفاق برای یکی دیگر از دوست‌داشتنی‌ترین ابرقهرمان‌ها، امیدوار شویم. ابرقهرمانی که تا به امروز بازی‌های کوچک و بزرگ بسیاری زیادی با محوریت وی ساخته شده‌اند اما هرگز او را به آن اندازه‌ای که باید، درخشان، جذاب و دوست‌داشتنی در مدیوم بازی‌های ویدیویی ندیده‌ایم. بعد از معرفی Marvel's Spider-Man در کنفرانس طوفانی و به یاد ماندنی سونی در E3 2016، همه‌چیز در عین جذاب بودن، با یک خبر جالب و غیرمنتظره هم همراه شد: معرفی اینسامنیاک گیمز، خالق بازی‌‌هایی همچون Rachet and Clank ،Resistance و Sunset Overdrive، به عنوان کمپانی سازنده‌ی محصول. تا پیش از این، شایعه‌ها همگی به آن اشاره داشتند که استودیوی ساکرپانچ وظیفه‌ی ساخت اثری با محوریت اسپایدرمن را برعهده گرفته است و بعد از رونمایی بازی، متوجه شدیم که مدیران مجموعه‌ی پلی‌استیشن، اسپایدی را به دستان کاربلد استودیوی دیگری سپرده‌اند. چرا که ساکرپانچ خودش مدت‌ها است که دارد روی ساخت یکی از باورپذیرترین و خواستنی‌ترین جلوه‌های دیده‌شده از دوران کهن ژاپن و زمان حیات سامورایی‌ها کار می‌کند.

 

Spider-Man

انتخاب شدن اینسامنیاک گیمز به عنوان استودیوی سازنده‌ی بازی جدید «اسپایدرمن»، از بسیاری مناظر کاملا منطقی به نظر می‌رسد. اول این که آن‌ها با آثار مختلف‌شان ثابت کرده‌اند که از پسِ خلق جهان‌های غنی و گیم‌پلی‌های پرهیجان و شکل‌گرفته بر اساس مکانیزم‌های گوناگون، گجت‌های جذاب و فضاهای شلوغ و پرجزئیات، برمی‌آیند. این‌ها هم دقیقا مهم‌ترین چیزهایی هستند که یک بازی با محوریت اسپایدرمن، قطعا به آن‌ها احتیاج پیدا خواهد کرد. به همین سبب، وقتی سازندگان می‌گویند که با خلق یک نیویورکِ بزرگ، شلوغ و جذاب که به انواع و اقسام حالات می‌توانید لا‌به‌لای آسمان‌خراش‌هایش تاب بخورید، قصد دارند شدت عالی بودن و دوست‌داشتنی به نظر رسیدن اسپایدی را نشان‌تان دهند، نباید به حرف‌شان شکی داشته باشید. در دنیای تازه‌ترین انحصاری سونی که دقیقا ده روز تا عرضه‌ی آن فاصله داریم، با پیتر پارکرِ ۲۳ ساله‌ای مواجه خواهید شد که هشت سال از تبدیل شدنش به مرد عنکبوتی می‌گذرد و قرار نیست داستان‌های تکراری تبدیل شدن او به این کاراکتر را ببینید. پیتر به تازگی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است و در زندگی شخصی وی، می‌توانیم مشکلات زیادی مثل عقب افتادن اجاره‌خانه را مشاهده کنیم. این پیتر پارکر، هم نیویورک را می‌شناسد، هم ابرقهرمانی کاربلد و قدرتمند است که نیازی نیست شما به خاطر ناآشنایی‌اش با توانایی‌های خود، حتی ذره‌ای برای لمس هیجان‌انگیزترین مبارزات بازی منتظر بمانید. «اسپایدرمن» اینسامنیاک گیمز، از همان لحظه‌ی آغازین پرهیجان خواهد بود و در مبارزه‌ای بزرگ که منجر به گیر انداخته شدن ویلسون فیسک توسط شما و افتادن وی به پشت میله‌های زندان می‌شود، خیلی سریع جذابیت‌های گیم‌پلی اکشن بازی را لمس خواهید کرد و در همین بین، مانند مواجهه با یک بخش آموزشی، همه‌ی مکانیزم‌های اصلی گیم‌پلی را هم یاد می‌گیرید. البته عدم پرداخت مستقیم به ریشه‌های داستانی مرد عنکبوتی، به معنی عدم اشاره‌ی بازی به گذشته‌ی او نیست و مثلا در دیالوگ‌های شخصیت‌ها، برخی تصاویر، فایل‌های صوتی یا حتی موارد قرارگرفته درون خانه‌تان، می‌توانید به گذشته‌ی زندگی او نگاه‌های کوتاه و کارراه‌اندازی بیاندازید. اما نه! خوش‌بختانه قرار نیست نیش زده شدن پیتر توسط یک عنکبوت یا مرگ دردناک عمو بن را برای صدمین بار متوالی، در Marvel's Spider-Man، اثر اکشن-ماجراجویی انحصاری پلی‌استیشن 4، تماشا کنیم.

Spider-Man

هر کدام از شخصیت‌های منفی داستان، عناصر شخصیتی و تعاریف خاص خودشان را دارند و صرفا باس‌فایت‌هایی نیستند که بخواهید با شکست دادن‌شان زودتر بازی را به پایان برسانید

بعد از آغاز بازی و دستگیری ویلسون فیسک، پیتر پارکر به این باور می‌رسد که حالا می‌تواند بیشتر روی زندگی خود وقت بگذارد و زمان کمتری را به تجربه‌ی حرکت در منهتن با لباس مرد عنکبوتی اختصاص بدهد. چون عدم حضور ویلسون فیسک، منطقا باید به معنای امن‌تر شدن نیویورک باشد. هرچند بعد از گذشت زمانی کوتاه، هم پیتر و هم ما متوجه خواهیم شد که ابدا مشکلات شهر با حذف فیسک کاهش پیدا نکرده‌اند و حتی بارها و بارها بیشتر از قبل به نظر می‌رسند. اینر دیمنز (Inner Demons)، گروهی گنگستری و پرشده از خلافکارهای گوناگون است که اعضای آن ماسک‌های خاصی به صورت می‌زنند و لباس‌های‌شان ترکیبی از رنگ‌های سیاه و سفید را به نمایش می‌گذارد. آن‌ها نخستین دشمنانی هستند که بعد از دستگیری ویلسون فیسک، در برابر عنکبوتی قرار می‌گیرند و از انرژی نگاتیوِ مستر نگاتیو یا همان مارتین لی که خودش یکی از آنتاگونیست‌های اصلی بازی است، برای مبارزه به کمک سلاح‌های گوناگون‌شان بهره می‌برند. مارتین لی یا مستر نگاتیو و به عبارت بهتر یکی از آنتاگونیست‌های اصلی داستان بازی که می‌خواهد کل شهر و مردم حاضر در آن را از بین ببرد، فردی دوشخصیتی است که همگان وی را به عنوان موسس سازمان F.E.A.S.T و مردی کاملا خوب می‌شناسند. ولی او ابرشرور خطرناکی به حساب می‌آید که پیتر پارکر در طول داستان بازی، با هر دو جلوه‌ی آن تعاملات داستانی گوناگونی خواهد داشت و ما مخاطبان بارها به کمک استفاده‌اش از انرژی تاریک، در طول مبارزه با وی به چالش کشیده می‌شویم. مکس دیلون یا الکترو، الکسی سیتسویچ یا راینو، مانیاکال مک‌گارگان یا اسکورپیون، آدرین تومس یا والچر، هرمن شالتز یا شاکر و عضو اعلام‌نشده و رییس این گروه شش‌نفره (با اسم Sinister Six) که احتمالا شخصی جز دکتر اختاپوس نخواهد بود، دیگر ابرشرورهای آشنا و خطرناکی هستند که در طول قصه‌ی بازی، باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کنیم. راستی، یکی از مزیت‌های اصلی داستان‌گویی Spider-Man آن خواهد بود که هر کدام از این کاراکترها، پیشینه، عناصر شخصیتی و تعاریف خاص خودشان را دارند و صرفا باس‌فایت‌هایی نیستند که بخواهید با شکست دادن‌شان زودتر بازی را به پایان برسانید.

Spider-Man

گیم‌پلی بازی، شامل لحظه‌های کاملا اکشن، مراحل مخفی‌کاری و حتی سکانس‌هایی با محوریت رویارویی بازیکن با Quick Time Eventها یا همان دکمه‌زنی در لحظات سینمایی خواهد بود. البته شما همواره در قالب اسپایدرمن بازی را تجربه نمی‌کنید و در بعضی مراحل، کنترل خود پیتر پارکر بدون لباس اسپایدی را برعهده می‌گیرید. همچنین در بازی مراحل هیجان‌انگیز و جذابی با محوریت شخصیت مری جین وجود دارد که در قالبی کارآگاهی-مخفی‌کارانه ارائه می‌شوند و بر اساس گفته‌ی سازندگان، ابدا نباید از آن‌ها انتظارات پایینی داشته باشید و قطعا پس از تجربه کردن‌شان، فراتر از حد انتظارتان هیجان‌زده می‌شوید. مطابق گفته‌های سازندگان و نمایش‌هایی که از بازی دیده‌ایم، «اسپایدرمن» گرافیک چشم‌گیر و گیم‌پلیی خواستنی را ارائه خواهد کرد که باید نبردهای آن را چیزی الهام‌گرفته از مبارزات Beat-Em-Upمانندِ مجموعه‌ی Batman Arkham در ترکیب با عناصر شخصیتی مرد عنکبوتی و قابلیت‌های به خصوص وی بدانیم. اینسامنیاک گیمز، سعی دارد با استفاده از تمامی قابلیت‌های اسپایدی، خلق انواع و اقسام گجت‌های متفاوت برای او، یک نیویورک شلوغ و گسترده‌تر از همه‌ی بازی‌های قبلی ساخته‌شده در دنیای «مرد عنکبوتی»، قرار دادن شخصیت‌هایی مثل مرد عنکبوتیِ دیگرِ دنیای کمیک یعنی مایلز مورالز در بازی و ارائه‌ی اثری داستان‌محورتر از همیشه که به پیتر پارکر هم به عنوان یک انسان توجه جدی و پراهمیتی خواهد داشت، گیمرها را در جهان غنی ساخته‌شده توسط بازی‌سازان‌شان غرق کنند. در این بین، شاید یکی از نکات مهمی که با شنیدن آن‌ها می‌شود احساس بهتری درباره‌ی بازی داشت، آن است که دن اسلات و کریستوس گیج، دو نویسنده‌ی ماهر کمیک‌های مرد عنکبوتی، جزو تیم نویسندگان Marvel's Spider-Man هستند و تمام تلاش‌شان را کرده‌اند که بازی دیالوگ‌نویسی‌ها، شخصیت‌پردازی‌ها و فضاسازی‌های احساسی قابل قبولی پیدا کند.

Spider-Man

اما «اسپایدرمن» فارغ از خط داستانی اصلی‌اش که می‌دانیم در درجه‌ی سختی Normal نزدیک به ۲۰ ساعت بازیکنان را مشغول خود می‌کند، باید برای موفقیت تمام و کمال، ایده‌های مختلفی برای جلوگیری از تکراری شدن گیم‌پلی پس از چند ساعت نیز داشته باشد. ماموریت‌های فرعی هم بخش مهمی از بازی هستند که امیدواریم محدود به فعالیت‌های جانبی قابل انتظار و تاییدشده‌ای مانند جلوگیری از برخی از سرقت‌های کوچک و بزرگ، تسخیر پایگاه‌های کنترل‌شده توسط کینگ‌پین (ویلسون فیسک)، تعقیب و گریز ماشین‌های خلافکاران، پیدا کردن کیف‌هایی در سرتاسر شهر که شامل اطلاعات جالبی از زندگی پیتر پارکر هستند و خنثی کردن بمب‌هایی که جان مردم نیویورک را تهدید می‌کنند و شما با کمک Taskmaster مکان‌شان را می‌یابید، نباشند و جلوه‌های داستانی متفاوتی را نیز به تصویر بکشند. همچنین باید دید که تجربه‌ی داستانی بازی آیا اثرپذیر از انتخاب‌های غیرمستقیم شما یا مثلا شرکت کردن‌تان در مراحل فرعی خواهد بود یا صرفا نتایج به پایان رساندن یک مرحله‌ی فرعی، در به دست آوردن XPها و آپدیت کردن قابلیت‌های‌تان خلاصه خواهد شد. سازندگان «اسپایدرمن» خودشان را گروه بزرگ و پرتعدادی از طرفداران این شخصیت می‌دانند که سعی کردند برای طرفداران دیگر وی، تجربه‌ی ویدیوگیمی فوق‌العاده‌ای را به ارمغان بیاورند و از زمان معرفی بازی در E3 2016 تا اعلام تاریخ انتشار آن در زمانی نزدیک به شش ماه قبل، همواره به هیجان شخصی‌شان برای در دست گرفتن کنترل ابرقهرمان محبوب مارول و ارائه‌ی تصویری عالی و محترم از او به بازیکنان، اشاره داشته‌اند.

اعضای اینسامنیاک گیمز، همواره به هیجان شخصی‌شان برای در دست گرفتن کنترل ابرقهرمان محبوب مارول و ارائه‌ی تصویری عالی و محترم از او به بازیکنان، اشاره داشته‌اند

Marvel's Spider-Man، به عنوان یکی از ویژگی‌های مثبت بزرگش، فاقد خریدهای درون‌برنامه‌ای خواهد بود و حتی جوایز سازندگان برای اشخاصی که به پیش‌خرید آن می‌پردازند نیز کاملا با پیش‌روی در گیم‌پلی، قابل به دست آوردن هستند. همچنین «اسپایدرمن» فارغ از نسخه‌ی استاندارد ۶۰ دلاری، در قالب یک نسخه‌ی دیلاکس دیجیتالی با قیمت ۸۰ دلار هم عرضه می‌شود که محتویات آن دسترسی به تمامی DLCهای داستانی بدون نیاز به خرید جداگانه‌ی آن‌ها در زمان عرضه‌شان است و همچنین به دنبال خریداری‌اش می‌توانید از چند لباس به خصوص در طول گیم‌پلی بهره ببرید. کالکتور ۱۵۰ دلاری بازی هم علاوه بر محتویات نسخه‌ی دیلاکس دیجیتالی، شامل یک مجسمه از مرد عنکبوتی، استیل بوک بازی، کتابچه‌ی طرح‌های هنری آن و تعدادی استیکر می‌شود. اما در کل به جز مجموعه‌ی سه قسمتیِ Marvel’s Spider-Man: The City That Never Sleeps که در حقیقت تشکیل‌شده از سه محتوای داستانی کاملا جدید و دانلودی است که به مرور زمان منتشر می‌شوند و با خرید یکی از دو نسخه‌ی ویژه‌ی بازی یا خرید جداگانه‌شان شانس تجربه‌ی آن را به دست می‌آورید، هیچ‌چیزی وجود نخواهد داشت که فقط با پیش‌خرید یا خرید یکی از نسخه‌های خاص به دست‌تان برسند و همان‌طور که گفتم، مواردی مانند سه لباس خاص Iron Spider (که در فیلم Avengers: Infinity War با آن مواجه شدیم)، Spider-punk و Velocity و حتی گجت ویژه‌ای مانند Spider-Drone، به شکلی جذاب و لایق تحسین، با تلاش‌های خودتان هم قابل دست‌یابی هستند. تا از این بحث خارج نشده‌ایم، بگذارید چیزی درباره‌ی DLCهای داستانی بازی هم بگویم؛ هر کدام از آن‌ها لباس جدید و صد البته شخصیت‌های منفی جدیدی را در برابرتان قرار خواهند داد. مثلا کاراکتر بلک کت، نخستین بار در یکی از همین بسته‌های الحاقی پا به دنیای محصول اینسامنیاک گیمز، می‌گذارد.

Spider-Man

به گفته‌ی سازندگان، برای به وجود آوردن ترکیبی از بهترین عملکرد و ثبات در جلوه‌های بصری، بازی با نرخ فریم ثابت ۳۰ فریم بر ثانیه روی هر دو کنسول پلی‌استیشن 4 و پلی‌استیشن 4 پرو اجرا می‌شود و در عین داشتن جزئیات گرافیکی بیشتر روی کنسول میان‌نسلی سونی، کیفیت بصری ساخته‌ی اینسامنیاک گیمز روی نسخه‌ی عادی پلی‌استیشن 4 نیز عالی و جذب‌کننده خواهد بود. با این حال نباید از آن هم گذشت که اعضای اینسامنیاک گیمز ادعا کرده‌اند که بازی‌شان از «قدرت بالا و حداکثری پلی استیشن 4 پرو» در راستای اجرای بهتر و ارائه‌ی یک تجربه‌ی جذاب‌تر، استفاده می‌کند. دنیای Spider-Man بسیار گسترده‌تر از بازی Sunset Overdrive است و خیلی از بخش‌های مشهور نیویورک و حتی قسمت‌هایی اختصاصی از این شهر که فقط در کمیک‌های مارول دیده شده‌اند، در آن قابل مشاهده هستند. سازندگان سعی داشته‌اند تا بازی در نهایت پویایی جلوه کند و به همین خاطر، حتی NPCهای حاضر در خیابان‌های شهر هم می‌توانند با شما تعاملات مختلفی مثل سلفی گرفتن یا مواردی مشابه داشته باشند.

افزون بر خلق همه‌چیز از جمله لباس‌های گوناگون اسپایدی با نهایت جزئیات ممکن، خالقان Spider-Man گفته‌اند که عناصر داستانی در بخش‌بخش بازی‌شان نقش خواهد داشت. برای نمونه، هر کدام از لباس‌های پیتر پارکر برای تبدیل شدن به اسپایدرمن، پیشینه‌های داستانی خودشان را دارند و حتی در گیم‌پلی بازی، این حقیقت که اسپایدرمن شخصی را نمی‌کشد و فقط دشمنانش را بدون قتل آن‌ها شکست می‌دهد، رعایت شده است. به طوری که اگر در بالای یک ساختمان مشغولِ مبارزه با چند نفر باشید و یکی از آن‌ها را به سمت پایین پرتاب کنید، اسپایدی سریعا با ایجاد تار از سقوط او به پایین برج و طبیعتا مردنش جلوگیری خواهد کرد. داستان بازی، در برهه‌ای چند هفته‌ای روایت خواهد شد که در آغاز آن مری جین و پیتر پارکر رابطه‌ی عاطفی خاصی با یکدیگر ندارند اما پیش‌تر مری به خوبی از هویت پیتر به عنوان اسپایدرمن، اطلاع پیدا کرده است. صداگذاری شخصیت پیتر پارکر/ اسپایدرمن در دنیای بازی نیز توسط یوری لاونتال، به سرانجام رسیده است.

Spider-Man

قصه‌گویی در دنیای پیتر پارکر

بازی داستان منحصر به فرد خودش را دارد و قرار نیست با اقتباس مستقیم از قصه‌ی یک فیلم، کمیک یا هر چیز دیگر مواجه‌مان کند

شاید بهترین خبری که اعضای استودیوی اینسامنیاک تا امروز به طرفداران اسپایدرمن داده‌اند، همین است که بازی داستان منحصر به فرد خودش را دارد و قرار نیست با اقتباس مستقیم از قصه‌ی یک فیلم، کمیک یا هر چیز دیگر مواجه‌مان کند. البته یکی از منابع الهام مهم روایت بازی، سری کمیک‌های Ultimate Spider-Man بوده‌اند ولی حتی اقتباس سازندگان از آن‌ها هم به شکل پراکنده و غیرمستقیم، صورت گرفته است. مری جین در داستانِ روایت‌شده توسط سازندگان، خبرنگار روزنامه‌ای با اسم دیلی باگل است و چگونگی درگیری او با این شغل، همواره در بازی به تصویر کشیده می‌شود. او دیگر دختری نیست که همواره در خطر قرار می‌گیرد و اسپایدرمن باید به نجاتش بپردازد و شخصیتی جسورتر و ریسک‌پذیرتر از همیشه دارد و حتی در بعضی مراحل، تبدیل به قهرمان اصلی داستان می‌شود. از شخصیت‌های منفی و مثبتی که کمتر مورد اشاره قرار گرفته‌اند اما در بازی حضور دارند، باید به نورمن آزبورن (پیش از تبدیل شدنش به گرین گابلین)، سیلور سیبل که خیلی دیرتر از مابقی شخصیت‌ها معرفی شد و یوریکو واتانابه (ریث) اشاره کرد. همچنین حضور مایلز مورالس هم در بازی تایید شده است که البته برخلاف پیتر پارکر و مری جین، بازیکنان هرگز او را کنترل نمی‌کنند. سازندگان درباره‌ی اوریجینال بودن داستان و نحوه‌ی الهام گرفتن آن از آثار مختلف گفته‌اند:

ما برای ساخت این Spider-Man از فیلم‌های قبلی، کامیک‌ها، لایو اکشن‌‌ها و انیمیشن‌ها الهام گرفته‌ایم. با تمام این الهامات، داستان و دنیای این بازی هویت جداگانه‌ی خودش را دارد و وابسته به قصه‌ی خاصی نیست. ما همیشه در حال رویارویی با چالش‌های مختلف هستیم و با طرح‌های مختلف شخصیت Spider-Man را تکمیل می‌کنیم.

بازی سعی می‌کند با درگیر کردن دو زندگی پیتر پارکر در قالب یک انسان و یک ابرقهرمان، او را به چالش بکشد و این موضوع در مواجهه‌ی وی با کاراکترهای منفی نیز تاثیر می‌گذارد. برای نمونه، پیتر در جایی از داستان متوجه هویت دوم مارتین لی به عنوان مستر نگاتیو می‌شود ولی این را به رویش نمی‌آورد و مدام فکر می‌کند که اگر به عنوان پیتر پارکر جلوی لی را بگیرد، عملا جلوی مستر نگاتیو را نیز گرفته است. حالا باید پرسید چه‌قدر طول می‌کشد که مارتین لی متوجه شناخته شدنش توسط عنکبوتی بشود یا اصلا به هویت اصلی او پی ببرد؟

Spider-Man

Spider-Man: Hostile Takeover، نام کتاب به خصوصی است که در تاریخ ۳۰ مرداد منتشر شد و یک پیش‌درآمد داستانی برای بازی‌نامه‌ی ساخته‌ی اینسامنیاک گیمز، محسوب می‌شود و به وقایع قبل از شروع بازی می‌پردازد. اثری که دیوید لیس نویسنده‌ی کتاب Black Panther: The Man Without Fear به نگارش آن پرداخته است، بسیاری از شخصیت‌های مهم و اصلی بازی را در آن می‌بینیم و خواندنش جذابیت‌های به خصوصی به تجربه‌ی بازی اضافه خواهد کرد. در Marvel's Spider-Man احتمالا هرگز شاهد حضور مستقیم ابرقهرمان‌های دیگر مارول و اعضای گروه «انتقام‌جویان» (The Avengers) نخواهیم بود. ولی احتمالا تا دل‌تان بخواهد می‌شود در جز به جز بازی، ایستراگ‌ها و اشارات غیرمستقیمی به آن‌ها را مشاهده کرد.

Spider-Man

یکی از چالش‌های اسپایدرمن که به دنبال او شما نیز با آن مواجه خواهید شد، آن است که تمامی مردم شهر او را به عنوان یک قهرمان نمی‌شناسند. مثلا جان جوناه جیمسون، یکی از مجری‌های معروف در دنیای بازی، همیشه از کارهایی که او انجام می‌دهد ناراضی است و سراغ انتقاد از وی می‌رود. افرادی مانند این شخص، اعتقاد دارند که حضور مرد عنکبوتی باعث حضور آدم‌های خطرناک‌تر و بدتری درون نیویورک هم شده است و اصلا اگر اسپایدی نبود، این حجم از خطرات تازه و دیوانه‌وار هم ساکنان نیویورک را تهدید نمی‌کردند. جالب‌تر آن که از جایی به بعد، پیتر پارکر هم با این تفکرات مخالف دست و پنجه نرم می‌کند و این سوال که آیا او مقصر همه‌ی اتفاقات وحشتناک در حال رخ دادن است، روی تفکرات خودش نیز سایه می‌اندازند.

Spider-Man

حرکت مابین آسمان‌خراش‌ها با اسپایدی

حالا اجازه بدهید بدون معطلی، تعداد زیادی از نکات مرتبط با گیم‌پلی بازی را برای‌تان مرور کنم. اول آن که فارغ از اعضای اصلی استودیوی اینسامنیاک که شکی در توانایی‌های‌شان نیست، آدم‌های حرفه‌ای و مختلفی از استودیوهای دیگر نیز برای ساخت Spider-Man به آن‌ها پیوسته‌اند تا بازی در نهایت کیفیت ممکن به دست طرفداران برسد. به عنوان مثال،  برایان هورتن، کارگردان بازی Rise of the Tomb Raider که کارنامه‌ی بلند و محترمی در دنیای ویدیوگیم دارد، از مدت‌ها قبل به تیم توسعه‌دهنده‌ی بازی در استودیو Insomniac Games پیوست. سازندگان آن‌قدر در جزئیات وسواس نشان داده‌اند که جاسیندا چو، کارگردان هنری اثر می‌گوید که دست‌بندهای تارافکن پیتر پارکر، برای واقع‌گرایانه بودن تا جای ممکن توسط یک طراح صنعتی، طراحی شده‌اند. در دنیای بازی می‌توانید به سمت زمین شیرجه بزنید و لحظه‌ی آخر به بالا کشیدن خودتون با تارها بپردازید و این یکی از موارد متعددی است که کاری می‌کند حتی خودتان بتوانید یک جابه‌جایی ساده مابین دو نقطه از نقشه را تبدیل به یک سرگرمی به خصوص کنید. جدیدترین «مرد عنکبوتی» جهان هنر هشتم، یک بازی جهان‌باز خواهد بود و در آن با هیچ‌گونه محدودیتی برای گشت‌وگذار در نقشه مواجه نمی‌شوید. بازی با استفاده از موتور بازی‌سازی داخلی استودیوی اینسامنیاک گیمز خلق شده است. موتوری که پیش‌تر در ساخت جدیدترین نسخه از سری Ratchet & Clank از آن استفاده شده بود و حالا به کیفیت‌های گرافیکی سطح بالاتری می‌رسد. موقع قدم برداشتن و تار زدن در نقطه به نقطه‌ی نقشه، همه‌چیز از صداگذاری‌ها تا NPCها، در خدمت قابل لمس‌تر کردن تجربه‌ی اثر برای شما هستند و حتی ممکن است به عادت انحصاری‌های دیگر سونی، بعد از یک مدت مشخص قابلیت Photo Mode هم به بازی اضافه شود تا بتوان گرفتن عکس‌های فوق‌العاده در نقاط گوناگون از نقشه را یکی دیگر از سرگرمی‌های ممکن برای بازیکنان خطاب کرد.

Spider-Man

بازی برای هرچیز به اندازه‌ی کافی منطقی جلوه می‌کند و این‌گونه نیست که وقتی برج بلندی وجود ندارد، با تار زدن به سمت آسمان شانس حرکت در خیابان‌ها وجود داشته باشد. بلکه تمام حرکات و جابه‌جایی‌های اسپایدی، در عین هیجان‌انگیز بودن، منطق کاملا صحیحی را نیز یدک می‌کشند و بازیکن موقع کنترل او وزن و چگونگی حرکتش از منظر فیزیکی را می‌فهمد. ولی نیازی به نگرانی از بابت خسته‌کننده شدن گیم‌پلی با این اوصاف هم نیست چرا که به قول رایان اسمیت از اینسامنیاک، برای هر اتفاق و شرایطی که فکرش را بکنید، یک جنبه‌ی فیزیکی وجود دارد که حرکت و به ثمر رسیدن هدف‌تان را محقق کند. برخلاف بازی‌های قبلی منتشرشده از شخصیت مرد عنکبوتی، پرواز کردن شما در بلندترین ارتفاعات هم به معنی ناپدید شدن همه‌ی چیزهای حاضر روی زمین نیست و از هر نقطه‌ای می‌توان همه‌چیز و حتی حرکت ماشین‌ها و آدم‌ها را مشاهده کرد. مبارزات بازی در عین داشتن انیمیشن‌های بسیار متنوع، غالبا با استفاده از دو دکمه صورت می‌پذیرند و تنوع ضربات و فعالیت‌های اسپایدی هم با توجه به محیط‌ها و فضاهای مختلف، تغییر می‌کند. حس عنکبوتی نیز همیشه با ظاهر کردن یک آیکون در بالای سرتان، باعث می‌شود بفهمید که شخصی قصد حمله کردن به شما را دارد؛ حالا از هر نقطه و مکانی که ممکن باشد. مخاطبان می‌توانند به کمک XPها، سطح اسپایدرمن را بالا ببرند و با دریافت Skill Pointها، توانایی‌های وی را مطابق میل خود ارتقا دهند. همچنین از آن‌جایی که پیتر پارکر در نوع خود یک دانشمند محسوب می‌شود، با پیدا کردن متریال‌های لازم شانس بهبود بخشیدن به گجت‌های‌تان یا آفرینش گجت‌ها و لباس‌های جدید را پیدا می‌کنید. متریال‌هایی که بهترین راه برای به دست آوردن‌شان، به پایان رساندن مراحل فرعی است. افزون بر آن‌چه تا این لحظه از جذابیت سیستم حرکتی اسپایدرمن در شهر گفته شد، لازم است بدانید که به سبب بزرگی انکارناپذیر محیط، بعضی اوقات نیاز به استفاده از Fast Travel خواهد بود که با سوار شدن به مترو، به آن دست پیدا می‌کنیم.

ویدیو ۱۸ دقیقه‌ای گیم پلی بازی Spider-Man

نگاهی به ویدیوی گیم‌پلی ۱۸ دقیقه‌ای بازی

«اسپایدرمن» اینسامنیاک، قسمت‌های آرام‌سوزی مثل خزیدن درون کانال‌های هوا را نیز در خودش جای داده است و در طراحی مراحل خود، از قواعد و منطق قابل قبولی بهره می‌برد

در یکی از کامل‌ترین ویدیوهایی که به تازگی از گیم‌پلی ساخته‌ی جدید اینسامنیاک گیمز منتشر شد، کارگردان بازی در صحبت با یکی از اعضای تیم پلی‌استیشن، به نمایش بخش‌های گوناگون آن و صحبت درباره‌ی این قسمت‌ها می‌پرداخت. به همین دلیل، تماشای با دقت این ویدیو و شنیدن صحبت‌های وی، باعث می‌شود که درک بهتری از تمامی بخش‌ها و نقاط قوت و ضعف احتمالی Spider-Man پیدا کنیم و این بخش از مقاله، دقیقا به همین کار اختصاص پیدا کرده است. در آغاز تریلر، متوجه می‌شویم که بازی حتی زمانی که کنترل اسپایدی را برعهده دارید، حالت مخفی‌کاری را نیز ارائه می‌دهد و در همه‌ی مراحل به صورت اختیاری و در بعضی مراحل به شکل اجباری، شما را وادار به تجربه‌ی گیم‌پلی به همین شکل می‌کند. شما می‌توانید با تار پرتاب کردن به یک نقطه که باعث حرکت یکی از دشمنان به آن سمت می‌شود، وی را به خودتان نزدیک‌تر کنید تا از پا درآوردنش حک کار ساده‌تری را پیدا کند. بر اساس آن‌چه در ویدیو می‌بینیم، بازی برای تمامی حرکت‌های‌تان از انیمیشن‌های جذاب و راضی‌کننده‌ای بهره می‌برد ولی باید دید که پس از ده یا بیست ساعت تجربه‌ی گیم‌پلی، آن‌ها خسته‌کننده می‌شوند یا نه. «اسپایدرمن» اینسامنیاک، قسمت‌های آرام‌سوزی مثل خزیدن درون کانال‌های هوا را نیز در خودش جای داده است و در طراحی مراحل خود، از قواعد و منطق قابل قبولی بهره می‌برد. به طوری که مثلا برای از بین بردن دو نفر به شکل مخفیانه، باید به کمک اجزای حاضر در محیط آن‌ها را از هم جدا کنید تا هر دوی‌شان تبدیل به اهداف ساده و قابل دسترس‌تری بشوند.

Spider-Man

با جمع کردن کوله‌پشتی‌های قرارگرفته روی دیوارهای شهر نیویورک، آیتم‌هایی را پیدا می‌کنید که به کمک‌شان می‌توانید از داستان‌های به خصوصی درباره‌ی عنکبوتی، اطلاع پیدا کنید. با پیش‌روی در بازی و دریافت قابلیت‌های جدید، از بعضی از آن‌ها برای جذاب‌تر و دیدنی‌تر کردن حرکت‌تان در طول شهر نیویورک، بهره می‌برید. در همین حین، استفاده‌ی شما از حرکات متنوع‌تر به دست‌آمده برای تاب خوردن و جابه‌جایی در شهر، باعث زیاد شدن تعداد XPهای‌تان نیز می‌شود که به کمک‌شان راحت‌تر می‌توانید به ارتقا قابلیت‌های‌تان بپردازید. موقع حرکت در شهر، دوربین قابلیت چرخش هم دارد و می‌شود جابه‌جایی اسپایدرمن با تار زدن به برج‌های مختلف را مثلا از نمای روبه‌رو نیز تماشا کرد و جالب‌تر آن که به سبب وجود چرخه‌ی پویای شب و روز در بازی که شامل تمامی ساعت‌های یک روز از جمله طلوع و غروب آفتاب می‌شود، به این سادگی‌ها از حرکت در شهر، خسته نمی‌شویم. همچنین عناصری مانند باران نیز در سیستم آب و هوایی بازی وجود دارند که تصاویر را همیشه متفاوت‌تر و خاص‌تر از قبل می‌کنند. استفاده از المان‌های مرتبط با حرکات ورزش پارکور، کاری می‌کنند که حرکت روی زمین یا ساختمان‌ها، هرگز شما را متوقف نکند و برخوردتان با ساختمان به معنی راه رفتن روی دیوارِ آن و برخوردتان با یک ماشین به معنای سر خوردن از روی سقفش باشد. در این نمایش، همچنین متوجه می‌شویم که بازی سکانس‌های تعقیب و گریز معرکه‌ای دارد و اسپایدی به خاطر حرکت در محیط، برخورد با یک چیز یا سقوط روی زمین، هیچ‌گونه آسیبی دریافت نخواهد کرد؛ چرا که او همیشه به درستی و بی‌اشکال روی سطوح مختلف فرود می‌آید. در سکانس‌های تعقیب و گریز بازی، روی سطح یک ماشین سوار می‌شوید و با تکان خوردن روی سمت‌های متفاوت آن و آسیب زدن به تک‌تک دشمنان و بیرون کشیدن‌شان از پنجره‌های اتومبیل، آن‌ها را شکست می‌دهید. بازی نیز در این ثانیه‌ها در عین ارائه‌ی گیم‌پلی، سینمایی به نظر می‌رسد و در کل تعامل‌های مختلف شما با محیط بازی حتی در هنگام مبارزات عادی، بعضی مواقع با حرکت‌های خاص دوربین همراه می‌شود که کاری می‌کند حس مواجهه با سکانس‌هایی سینمایی‌تر، به مخاطب القا شود.

بازی میان‌پرده‌های سینمایی فوق‌العاده‌ای را به تصویر می‌کشد و در هنگام عوض شدن میان پرده سینمایی با گیم‌پلی، حتی یک لحظه هم را هم هدر نمی‌دهد. طوری که به سبب عدم تفاوت جدی سکانس‌های سینمایی با گیم‌پلی از منظر کیفیت گرافیکی، در تست‌های بازی اشخاصی بوده‌اند که متوجه نشده‌اند مرد عنکبوتی در چه زمانی از میان پرده سینمایی وارد گیم‌پلی شده است. صحنه‌های مبارزه‌ایِ بازی می‌توانند به شدت شلوغ و پرهیجان باشند و این عالی است. انیمیشن‌ها اما بعضا منطق تصویری کاملی ندارند و فیزیکِ بازی با آن که اغراق‌شده و مقداری فانتزی به نظر می‌رسد، اشکال خاص و قابل اشاره‌ای هم نشان‌مان نمی‌دهد. افتتاحیه‌ی Spider-Man که در بخشی از همین تریلر هجده دقیقه‌ای با آن مواجه می‌شویم، جذاب و دوست‌داشتنی جلوه می‌کند و شاید تنها اشکال قابل اشاره‌اش، چالش‌برانگیز نبودنِ آن‌چنانی دشمنان عادی باشد. پیوستگی حرکت اسپایدی در انواع و اقسام محیط‌ها معرکه به نظر می‌رسد و عناصر بامزه‌ی برآمده از دنیای او، در گوشه به گوشه‌ی اثر به چشم می‌خورند. مثلا وسط مبارزه با افراد ویلسون فیسک در افتتاحیه‌ی شلوغ بازی، ناگهان عمه می با شما تماس می‌گیرد و در هنگام جنگیدن با تعداد زیادی دشمن، دیالوگ‌های خنده‌آور او با پیتر پارکر نظرتان را به خودشان جلب می‌کنند. در گیم‌پلی بازی، می‌توانید پشت دیوارها را تماشا کنید تا متوجه تهدیداتی که دشمنان حاضر در هر مکان برای‌تان ایجاد خواهند کرد، بشوید. احتمالا «اسپایدرمن» اینسامنیاک، ویژگی‌های این‌گونه‌ی جذاب دیگری هم دارد که به مرور و با تلاش‌های خودتان در طول بازی، می‌توانید با به دست آوردن‌شان کار ساده‌تری در نبردها داشته باشید.

Spider-Man

گیمرها روی اسپایدرمن کنترل کاملی خواهند داشت و نقطه‌ی فرود او یا جایی که اجسام را به سمت‌شان پرتاب می‌کند، عملا توسط بازیکن انتخاب می‌شود و این‌گونه نیست که شما صرفا دکمه‌هایی همیشگی را بی‌هدف فشار دهید و مابقی کار را انیمیشن‌های بازی به سرانجام برسانند. البته این ادعا را فقط وقتی می‌توانیم تایید یا رد کنیم که با تجربه‌ی بازی، ببینیم چه‌قدر حقیقت دارد. یکی از مشکلات حاضر در Spider-Man که ممکن است باعث عدم چالش‌برانگیزی آن به اندازه‌ی کافی بشود چیزی نیست جز این که وقتی دشمنان به شما می‌رسند، انگار تا چند ثانیه ضربه‌ای به بدن‌تان نمی‌زنند و آماده‌ی شکست خوردن هستند. طوری که هنگام مواجهه با دشمنان عادی، گویا وظیفه‌ی شما صرفا انتخاب روش‌های اجرای کمبوهای مختلفی است که در اختیار دارید. البته دشمنانی که با کمک وسایل مختلف مانند راکت‌لانچر به اسپایدرمن حمله می‌کنند، به اندازه‌ی کافی چالش‌برانگیز هستند و مشکل دشمنان عادی را ندارند و همان‌گونه که می‌بینید، یکی از بهترین نکات مثبت بازی در این نمایش نیز همین است که حتی دشمنان ساده‌ی حاضر در یک مرحله‌ی مشخص، چندین و چند حالت مبارزاتی گوناگون دارند. بازی ظاهرا افکت‌های گرافیکی خوبی دارد اما از این نظر ایده‌آل هم نیست. گستره‌ی حرکت‌های پیتر پارکر واقعا چشم‌گیر به نظر می‌رسد و مثلا لحظه‌ای که وی با پرتاب کردن خودش به کمک ضربه زدن به دیوار چندتا از دشمنانش را شکست می‌دهد، چنین چیزی شدیدا مشخص می‌شود. موقع تجربه‌ی نبردهای بازی، در بالای تصویر یک فوکِس‌بار وجود دارد که با جنگ بیشتر با دشمنان و استفاده از روش‌های خلاقانه‌تر برای شکست آن‌ها، می‌توانید بعد از پر شدنش به اصطلاح Takedownهای خاص‌تر و بزرگ‌تری را اجرا کنید که همزمان چند دشمن را نابود می‌کنند.

«اسپایدرمن» حداقل در مراحل اصلی خود، می‌خواهد سیری منطقی از رشد چالش‌ها را نشان‌تان دهد

در اواخر تریلر و با حمله‌ی دشمنانِ سپر به دست و بعد مبارزه با ویلسون فیسک که شدیدا قدرتمند به نظر می‌رسد، متوجه می‌شویم که «اسپایدرمن» حداقل در مراحل اصلی خود، می‌خواهد سیری منطقی از رشد چالش‌ها را نشان‌تان دهد. به طوری که با آغاز مرحله کم‌کم خودتان را گرم کنید تا مدام دشمنان قدرتمندتری در برابرتان قرار بگیرند. گجت‌های مختلف، قدرت‌هایی که کسب کرده‌اید و کمبوهایی که با سرعت‌تان در فشردن دکمه‌ها از آن‌ها بهره می‌برید، همه و همه در نبردهای بازی تاثیرگذار هستند. راستی برای رشد دادن توانایی‌های تان یا ساخت ابزارآلات جدید، امتیازهایی که در هر کدام از بخش‌های بازی مانند مبارزات یا حرکت درون شهر به دست می‌آورید، کاربرد خاص خودشان را دارند. همچنین سکانس مبارزه با ویلسون فیسک هم نشان‌تان می‌دهد که قطعا بازی باس‌فایت‌های هیجان‌انگیزی خواهد داشت که شکست دادن‌شان یقینا کار راحتی به نظر نمی‌رسد. علاوه بر تک‌تک موارد بیان‌شده، در لحظات مبارزه با فیسک مشخص می‌شود که مکانیزم گیم‌پلی بازی فقط بر پایه‌ی حمله به دشمنان نیست و دقت گیمر در جاخالی دادن و حرکت‌های سریع در محیط هم اهمیت بسیار زیادی دارد. صحنه‌های سینمایی آخر این ویدیو ۱۸ دقیقه‌ای هم از این منظر جذب‌کننده ظاهر می‌شوند که کاری می‌کنند فکر کنیم Marvel's Spider-Man مابین کاراکترهای گوناگون خود، شیمی‌های مناسب و جذابی برقرار خواهد کرد و احتمالا رفتار آن‌ها با یکدیگر، تصمیمات کاراکترها در دنیای بازی و حتی اعمالی که از سوی شخصیت‌های منفی صورت می‌گیرند، همه و همه باورپذیر خواهند بود و کسی از مواجهه با آن‌ها، احساس خستگی نمی‌کند.

Spider-Man

مری جین برای اولین بار در این بازی، به اهمیتی که هست نشان داده شده است و حتی بیشتر از روایت‌های داستان مرد عنکبوتی در مدیوم‌های دیگر، به زیبایی در کانون توجه قرار می‌گیرد

این‌ها، همه‌ی اطلاعاتی هستند که تا به امروز درباره‌ی بازی «اسپایدرمن» به دست آورده‌ایم. اثری که وب‌سایت‌های گوناگون پس از تجربه‌ی آن نسبتا از دنیایش راضی بوده‌اند و هر کدام به نوعی امیدوار به موفقیت آن هستند. آی‌جی‌ان باور دارد که بازی از شخصیت‌پردازی خیلی خوبی بهره برده است و اهمیت زیادی برای شخصیت‌های حاضر در قصه قائل می‌شود. گیم‌اسپات تنها اعتراضش را به مکانیزم استفاده از برج‌ها برای گسترش نگاه اسپایدی به مناطق مختلف نیویورک وارد می‌کند و می‌گوید که وقتی هشت سال از اسپایدرمن بودن پیتر پارکر می‌گذرد، ناشناس بودن بعضی از بخش‌های شهر برای او بی‌معنی است. گیم‌اینفورمر می‌نویسد که تجربه‌ی بازی در نقش پیتر پارکر، دقیقا به اندازه‌ی تجربه‌ی آن در نقش اسپایدرمن لذت‌بخش جلوه می‌کند و باید دید که این جذابیت‌ها، تا آخر نیز حفظ می‌شوند یا از جایی به بعد، رنگ می‌بازند. همچنین نویسنده‌ی گیم‌اینفورمر که موفق به چند ساعت تجربه کردن بازی شده، نگرانی‌هایی درباره‌ی احتمال تکراری شدن آن در طولانی‌مدت یا نامتعادل جلوه کردن سیستم باز شدن لباس‌های مختلف موجود درون گیم‌پلی بازی دارد. یوروگیمر و پالی‌گان هم که هر کدام از زوایای کاملا متفاوتی به بازی نگاه کرده‌اند، به ترتیب باور دارند که مدل حرکت اسپایدی در بازی با استفاده از تنیدن تارها بسیار ساده و کارآمد به نظر می‌رسد و در عین حال به شکلی است که گیمر برای حرفه‌ای شدن در آن، باید به شکل جدی تلاش کند و مری جین برای اولین بار در این بازی، به اهمیتی که هست نشان داده شده است و حتی بیشتر از روایت‌های داستان مرد عنکبوتی در مدیوم‌های دیگر، به زیبایی در کانون توجه قرار می‌گیرد. 

حالا، شما نظرتان را به ما بگویید. در نگاه شما، Marvel's Spider-Man تبدیل به یک بازی در کدامین حد و اندازه‌ها می‌شود؟

منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده