تحلیل بخش داستانی Call of Duty: Modern Warfare 3 | من کال آو دیوتی نیستم!

تحلیل بخش داستانی Call of Duty: Modern Warfare 3 | من کال آو دیوتی نیستم!

چهار شنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۰۰

اسلج‌همر در بخش داستانی Call of Duty: Modern Warfare 3، با نهایت توان سعی کرده تا هیچ ردی از هرآنچه که راجع به کال آو دیوتی دوست داریم، به جا نگذارد! با نگاهی به این بخش همراه زومجی باشید.

در بین بازی‌های شوتر اول‌شخص، مجموعه کال آو دیوتی با‌وجود اینکه همیشه در زمینه ارائه تجربه چندنفره جذاب یا بخش زامبی هم حرف‌هایی برای گفتن داشته است، ولی مخصوصا در برخی از نسخه‌هایش توانسته تعریف درست و دقیقی از ارائه یک بخش کمپین حقیقتا دوست‌داشتنی ارائه دهد و چه بسا اغراق نیست اگر بگوییم که خیلی وقت‌ها همین تجربه‌های داستانی معرکه مجموعه بوده‌اند که برگ برنده نسخه‌های مختلف آن شده‌اند. اما اجازه بدهید بدون هیچ توضیح زایدی، از همین الان تکلیف خودم و شما را مشخص کنم؛ کمپین داستانی Call of Duty: Modern Warfare 3 نه تنها هیچ جایی در بین این تجربه‌های معرکه ندارد که تلاش عجیبی هم می‌کند تا شبیه به هر چیزی باشد به جز کال آو دیوتی! لطفا ابتدا ویدیویی را که برای تحلیل کمپین بازی آماده کرده‌ایم تماشا کنید تا بعد هم دقیق‌تر بگویم که چرا چنین ادعایی دارم:

برای حمایت از زومجی لطفا ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید

اول از همه بیایید ببینیم که چرا برخی از نسخه‌های کال آو دیوتی را برای بخش داستانی آن‌ها دوست داریم؛ برای پیدا کردن جواب این سوال، لازم نیست خیلی هم فکر کنیم و کافی است برگردیم به سال ۲۰۰۳ و اولین نسخه مجموعه. از همان نسخه اول، کال آو دیوتی با استفاده از نهایت پتانسیل سخت‌افزاری زمان خودش، ماموریت‌هایی کاملا حماسی از جنگ جهانی دوم ارائه می‌کرد که در مقایسه با رقبایش، کارگردانی سینمایی و به موازات آن جذابیت و هیجان عجیبی داشتند. این ویژگی در کال آو دیوتی ۲ به اوج خودش رسید و هنوز که هنوز است، آن بازی یکی از بهترین آثار ساخته‌شده با محوریت جنگ جهانی دوم به‌حساب می‌آید و هنوز هم اگر به‌سراغش بروید، حتی در پسِ گرافیک رنگ و رو رفته بازی هم می‌توان آن ترشح آدرنالین از انجام دادن ماموریت‌های فراموش‌نشدنی بازی را حس کرد. 

کال آو دیوتی در طول ۲۰ سال گذشته، بارها هم جسارت خودش را در انجام کارهای نسبتا ریسکی نشان داده است؛ درست مثل وقتی که پس از چند بازی در نسخه اول مدرن وارفر اصلی، سراغ نبرد‌های مدرن رفت. از درگیر شدن در یک کودتای نظامی در کشوری از خاورمیانه گرفته که در نهایت باعث حمله آمریکا به آن کشور می‌شود تا مرحله فراموش‌نشدنی بازی در Pripyat که آن تجربه اسنایپر بودن را با نهایت ظرافت ارائه می‌کند. این ویژگی‌های مثبت و طراحی مراحل عالی در دو نسخه بعدی سه گانه اصلی یا تجربه تاریک و تلخ Black Ops هم ادامه پیدا کردند و حتی در نسخه‌های اخیر بازی هم می‌توان نمونه‌های خوبی از آن‌ها پیدا کرد. علاوه بر این شخصیت‌های کال آو دیوتی هم همیشه پتانسیل این را داشته‌اند که دنبال کردن داستان را چندین برابر جذاب‌تر کنند و قطعا بارها حس نفرت تمام‌عیار نسبت به آنتاگونیست‌ها را تجربه کرده‌ایم یا به دلیل ارتباط نزدیکی که بازی موفق به ایجاد آن با شخصیت‌های اصلی می‌شد، با هر بلایی که سر آن‌ها می‌آمد حس ناامیدی عجیبی داشته‌ایم. 

اسنایپر در بازی Call of Duty: Modern Warfare 3

اما خب برگردیم به Modern Warfare 3 جدید؛ اثری که حتی وقتی هم با فاصله یک سال از مدرن وارفر ۲ معرفی شد، معلوم بود که یک جای کار ایراد دارد. معمولا اکتیویژن هر سال سراغ یکی از زیرمجموعه‌های کال آو دیوتی می‌رود و همین فرصت مناسبی فراهم می‌کند تا دنباله بازی‌ها با حوصله بیش‌تری ساخته شود. با این حال این فاصله یک ساله انگار باعث شده تا سازنده‌ها با این ذهنیت سراغ بخش داستانی مدرن وارفر ۳ بروند که خب چه چیزهایی از قبل آماده داریم که می‌توانیم با کنار هم گذاشتن آن‌ها، در نهایت عجله و سطحی‌نگری یک کمپین هم در بازی داشته باشیم و کار را جمع کنیم! 

مدرن وارفر ۳ با یک سری ایده نسبتا جدید سراغ کمپین داستانی رفته است؛ اگر نسخه قبلی را بازی کرده باشید، به‌یاد دارید که در یکی از مرحله‌های آن تجربه بازی حالتی سندباکس و جهان‌باز پیدا می‌کرد و گیمر به‌جای درگیر شدن در یک مرحله سرراست و خطی، خودش می‌توانست مرحله را به شکلی که دوست دارد پیش ببرد و برای این کار باید دنبال تجهیزات در محیط می‌گشت یا تاکتیک درستی برای مقابله با دشمنان داشت. خب همین ایده پایه و اساس اصلی طراحی مراحل مدرن وارفر ۳ است و در این نسخه تعداد زیادی از مرحله‌ها حالتی جهان‌باز دارند. خود این موضوع لزوما چیز بدی نیست ولی مشکل از جایی شروع می‌شود که انگار از دید سازنده‌ها، زمانی که قرار است مراحل بازی جهان‌باز باشند، عملا نیازی به طراحی یا دقیق‌تر لول دیزاین ندارند و فقط کافی است یک نقشه، آن هم مبتنی بر محیط‌هایی کاملا آشنا، داشته باشیم، چندتا جعبه برای سلاح و تجهیزات در آن قرار دهیم و تعدادی هم دشمن راهی محیط کنیم؛ بقیه ماجرا را هم خود گیمر مدیریت می‌کند و یک جوری کار را درمی‌آورد. 

مرحله جهان باز بازی Call of Duty: Modern Warfare 3

نتیجه این رویکرد، شده اینکه مراحل جهان‌باز مدرن وارفر ۳ عملا هیچ حس تنش یا هیجانی از جنس کال آو دیوتی یا کلا یک بازی شوتر ندارند؛ بلکه بیش‌تر شبیه به یک دور بازی کردن وارزون هستند و آن هم با این تفاوت که حتی آن حس در خطر بودن از دست دشمنان واقعی هم در آن نیست. ممکن است در ابتدای این مراحل سعی کنید تا حداقل با استفاده از مخفی‌کاری خودتان برای خودتان هیجان ایجاد کنید ولی چون مرحله‌ها مشکل ساختاری طراحی دارند، دیر یا زود این تلاش هم منتهی به شکست می‌شود و ترجیح می‌دهید تا سریع‌تر همه دشمنان را از بین ببرید، ماموریت‌های ساده آن را که معمولا به زدن چند کلید در چند نقطه از نقشه خلاصه می‌شوند انجام دهید و مرحله را به پایان برسانید. 

در کنار مراحل این مدلی، مدرن وارفر ۳ گاهی هم سعی می‌کند تا تجربه کلاسیک این مجموعه را ارائه دهد ولی حتی در این راه هم مشکلات زیادی دارد. اول از همه، بازی از نظر شخصیت‌پردازی حقیقتا ضعیف است. وقتی در اولین مرحله سراغ آزاد کردن ماکاروف می‌رویم، انتظار دیدن یک آنتاگونیست کاریزماتیک را داریم که گاهی حتی فلسفه فکری او، درست مثل مدرن وارفرهای اصلی، بتواند ما را در انتخاب بین خوب و بد دچار تردید کند. ولی ماکاروف در این نسخه چیزی جز یک شخصیت بد بسیار سطحی مثل کاراکترهای منفی فیلم‌های درجه دو و سه هالیوودی و بالیوودی نیست؛ شخصیتی که بازی چندتا میان‌پرده سینمایی هم از سطح بی‌رحمی او تدارک دیده تا نشان دهد که چقدر آدم بدی است!

ماکاروف در بازی Call of Duty: Modern Warfare 3

در طرف مقابل، شخصیت‌های اصلی بازی هم وضعیت بهتری ندارند؛ از کاپیتان پرایس تا مک‌تاویش، گوست و حتی فرح و الکس همگی شخصیت‌هایی بودند که در همین دو نسخه قبلی مدرن وارفر سازنده‌ها ارزش خوبی برای معرفی درست آن‌ها و تبدیل کردن‌شان به شخصیت‌هایی که بتوان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد، قائل بودند و انتظار می‌رفت که در این نسخه بتوانیم نتیجه این مسیر شخصیت‌پردازی رو ببینیم. ولی خب در مدرن وارفر ۳ بازی صرفا سعی می‌کند تا به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن آن‌ها را به‌عنوان چند سرباز وطن‌پرست نشان دهد که همیشه هم بهترین تصمیم‌ها را می‌گیرند و در نتیجه همه این‌ها، اتفاق‌های مهم بازی هم نمی‌توانند آن تاثیر لازم را روی مخاطب داشته باشند. بهترین مثال برای این موضوع بزرگ‌ترین صحنه مثلا غافلگیری مدرن وارفر ۳ است که چون بازی موفق نشده که ارتباط درستی میان مخاطب و کاراکتر‌ها برقرار کند، تمام آن تاثیری را که باید از دست می‌دهد و شبیه به یک اتفاق کاملا معمولی به‌نظر می‌رسد. 

ضعف دومی که در مراحل غیر جهان‌باز مدرن وارفر ۳ دیده می‌شود، مشکلات ساختاری آن‌ها است. مثلا در یکی از مراحل، بازی سعی می‌کند تا تجربه‌ای شبیه به مرحله معروف No Russian ارائه دهد اما این کجا و آن کجا. یکی از دلایل تاثیرگذاری خاص آن مرحله، قرار گرفتن گیمر در نقش یکی از تروریست‌ها بود که باعث می‌شد تا شدت کثیف بودن رفتار آن‌ها را با تمام وجود لمس کنیم ولی در مدرن وارفر ۳ جدید، گیمر در نقش یک قهرمان ظاهر می‌شود که صرفا باید سعی کند تیرهایش به جای مردم عادی، به دشمنان برخورد کنند. یا در مثالی دیگر، یکی از مرحله‌های بازی سعی در ارائه تجربه‌ای جاسوسی دارد و کل مکانیک آن در این خلاصه شده که اول مرحله اسلحه را مخفی کنید و بعد با فاصله از دشمنان قدم بردارید تا آن‌ها متوجه شما نشوند. کل ساختار این قسمت از بازی دقیقا در همین یک کار خلاصه شده است و بعد هم با بالا رفتن از چند پله و نردبان مرحله تمام می‌شود. بقیه ماموریت‌های بازی هم تعریف چندانی ندارند و شاید فقط مرحله برفی آن کمی واقعا حس شبیه به کال آو دیوتی داشته باشد. 

مخفی کاری در بازی Call of Duty: Modern Warfare 3

اما در میان همه این ضعف‌ها و مشکلات، اگر بخواهیم یک مورد را به‌عنوان اصلی‌ترین مشکل بخش داستانی مدرن وارفر ۳ ذکر کنیم، قطعا آن مورد پایان‌بندی بازی است. بدون هیچ اغراقی، مدرن وارفر ۳ اصلا انگار پایان‌بندی ندارد. پس از تجربه‌ای تقریبا ۴-۵ ساعته، به شخصه منتظر بودم تا پس از آن غافلگیری که بالاتر اشاره شد و قصد اسپویل آن را ندارم، حداقل یکی دو مرحله دیگر هم داشته باشیم تا سرنوشت شخصیت‌ها و مثلا ماکاروف به سرانجام مشخصی برسد ولی دقیقا در همین لحظه اسم سازنده‌های بازی ظاهر می‌شود و همه‌چیز به پایان می‌رسد! یعنی نه مشخص می‌شود که تمام این کارهایی که تا اینجا انجام دادیم چه اهمیتی داشتند و نه کوچک‌ترین اشاره‌ای به سرانجام شخصیت‌های بازی می‌شود. پایان‌بندی بازی بیش‌تر شبیه به پایان یک بازی اپیزودی به‌نظر می‌رسد که قرار است خیلی زود اپیزود بعدی آن را داشته باشیم و احتمالا با این وضعیت، در آینده مدرن وارفر ۴ هم در راه خواهد بود. 

فکر می‌کنم تا اینجا کامل به این نتیجه رسیده‌ایم که چرا بخش داستانی مدرن وارفر ۳ تجربه‌ای ناامید‌کننده و پایین‌تر از حد انتظار است. با این حال بازی یک سری ویژگی‌های مثبت هم دارد که بیش‌تر میراث نسخه‌های قبلی آن هستند. کال آو دیوتی طی سال‌های اخیر به بلوغ خیلی خوبی از حیث گان‌پلی رسیده است و این ویژگی مثبت را در این نسخه هم حفظ کرده است. تمام سلاح‌های بازی به معنی واقعی کلمه وزن دارند و کاملا می‌توان حس متفاوت شلیک با هریک از آن‌ها را متوجه شد و آن صدای لعنتی برخورد تیر به دشمنان و از بین رفتن آن‌ها همیشه لذت خاصی منتقل می‌کند. در بحث صوتی، صداگذاری اسلحه‌ها هم بسیار خوب کار شده و خود این موضوع هم نقش مهمی در بهتر شدن حس شلیک با آن‌ها دارد. همچنین بازی از نظر بصری هم تجربه موفقی است و در کنار زیبایی و انیمیشن‌های نرم، به شکلی بهینه و روان هم اجرا می‌شود که برای یک تجربه شوتر ویژگی مهمی است. 

مرحله هواپیما در بازی Call of Duty: Modern Warfare 3

در حال حاضر سایر بخش‌های مدرن وارفر ۳ از جمله بخش زامبی و چندنفره آن هنوز قفل هستند و امکان دسترسی به آن‌ها در نسخه‌ای که برای زومجی از طرف اکتیویژن ارسال شده، فراهم نیست. به همین دلیل در این مطلب و ویدیو صرفا نگاهی به بخش داستانی بازی داشتیم که خب حالش خیلی خوب نیست! با فعال شدن سایر بخش‌های بازی، هفته آینده می‌توانید بررسی نهایی بازی را هم در زومجی بخوانید که در آن نمره نهایی مدرن وارفر ۳ را هم مشخص خواهیم کرد. لطفا نظرات خود را در مورد بخش داستانی بازی با ما و کاربران به‌اشتراک بگذارید. 

منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده