بررسی بازی Lords of the Fallen | زیبا اما رو اعصاب
استودیو فرامسافتور با خلق Demon’s Souls و پس از آن Dark Souls توانست زیرژانر سولزلایک را خلق کرده و پس از آن، به مرور زمان استودیوها و بازیسازهای مختلف سعی کردند با الهام گرفتن از فرامسافتور، بازیهای خود را بسازند. اما، همیشه ایده گرفتن خالی کافی نیست و باید بهخوبی المانهای سولزلایک را درکنار یکدیگر قرار داد. بعضی از بازیهای ساخته در این زیرژانر، داستان خوبی دارند، اما گیمپلی خوبی ندارند و دقیقا برعکس این مورد هم صدق میکند.
در سال ۲۰۱۴، یک بازی سولزلایک با نام Lords of the Fallen روانه بازار شد و نتوانست آنطور که باید و شاید خودی نشان دهد. درواقع Lords of the Fallen فاقد گیمپلی و طراحی مناسب در این زمینه بود تا بتواند کاربران را سرگرم نگه دارد. حال پس از فراز و ن شیبهای مختلف، بالاخره ریبوت این بازی با همان نام قدیمی روانه بازار شده است. Lords of the Fallen یک ریبوت بسیار وفادار است؛ چرا که تمامی مشکلات نسخه پیش را حفظ کرده و با شکل و شمایل جدیدی بهتصویر میکشد!!
برای حمایت از زومجی لطفا ویدیو را از یوتوب تماشا کنید
NPCهای بازی و مأموریتهایشان میتوانست طراحی بهتری داشته باشد
داستان بازی در مورد سرزمینی است که شوالیههای آن ادیر (Adyr) خدای بد ذات سرزمین را شکست داده و او را به مکانی دیگر تبعید میکنند. اما، ادیر تشنه پس گرفتن قدرت خود است و حال بهواسطه قدرت خود، نیروهای تاریکی را بهوجود میآورد تا ازطریق آن بتواند حکمرانی کند. حال شما در نقش یک حمل کننده فانوس به مخاطب معرفی میشوید. شخصی که باید به این جنگ خاتمه دهد. داستان بازی، ظاهری مذهبی دارد و کلیت آن، نبرد خیر علی شر است. داستان و روایت داستانی در بازیهای سولزلایک ساختار خاصی دارد و بازیکن بیشتر با خواندن توضیحات آیتمها، صحبت با کاراکترها و گشتوگذار در محیط متوجه داستان بازی میشود.
درواقع یک سری اتفاق در جهان بازی رخ میدهد و پس از آن، مخاطب در جهان بازی قرار میگیرد تا اتفاقات پس از واقعه مورد نظر را مدیریت کند. ازاینرو اسطوره شناسی و یک لور (Lore) مناسب، چیزی است که میتواند نظر مخاطب را به خود جلب کند. Lords of the Fallen در این مورد تجربهی خوبی را ارائه میدهد. بااینکه کاراکترهای داستانی شخصیتپردازی مناسبی ندارند و میتوانستند داستان و مأموریت داستانی بهتری داشته باشند، اما شروع جذاب بازی و نحوه قرار گیری توضیحات داستانی در دل بازی، بهنحوی است که به خودی خود میتواند شما را راضی نگه دارد. بااینحال جذابیت یک بازی تنها به داستان آن نیست. حتی اگر Lords of the Fallen بهترین داستان در میان بازیهای سولزلایک را هم داشته باشد، اگر گیمپلی و مابقی المانها بهخوبی طراحی نشده باشند، نمیتواند مخاطب را سرگرم نگه دارد و واقعا این اتفاق برای ریبوت Lords of the Fallen رخ داده است.
سیستم مبارزات طراحی مناسبی دارد، اما چیزی که دراینمیان طراحی مناسبی ندارد، سیستم حرکتی قهرمان بازی است
Lords of the Fallen یک بازی سوم شخص است که در پس از میانپرده سینمایی اول بازی، باید کاراکتر خود را بسازید. شخصیسازی و ساخت کاراکتر شامل مواردی مثل تغییر ظاهر و انتخاب کلاس میشود. بخش تغییر ظاهر، آنطور که باید و شاید دست شما را برای خلق یک شخصیت دلخواه باز نمیگذارد، اما کلاسهای ابتدای بازی تنوع خوبی دارند. دراینمیان اشاره کنم که معمولا در بازیهای سولزلایک انتخاب کلاس، صرفا برای ساعات ابتدایی بازی است. زیرا، با رسیدن به سطوح بالاتر، میتوانید کاراکتر خود را بهگونهای ارتقا دهید که خودتان دوست دارید و شیوه مبارزهای منحصربهفردی را کسب کنید. دراینزمینه Lords of the Fallen شما را راضی نگه میدارد و میتوانید بهواسطهی سلاحهای Melee و دوربرد بازی شیوههای مبارزهای متنوعی را امتحان کنید.
همچنین سیستم مبارزاتی Lords of the Fallen به شما اجازه استفاده از جادوهای مختلف را هم میدهد. سیستم مبارزات طراحی مناسبی دارد، اما چیزی که دراینمیان طراحی مناسبی ندارد، سیستم حرکتی قهرمان بازی است. نوع جاخالی دادن، رول خوردن یا دویدن شخصیت اصلی باید به شکلی باشد که تجربهای روان را ارائه دهد. در Lords of the Fallen جدا از اینکه نحوه ضربه زدن و حرکت کردن در محیط کمی خشک است، میزان فاصلهای که جاخالی میدهید یا رول میزنید، عجیب بوده و طراحی مناسبی ندارد. اگر در طبقه دوم یک محیط یا کنار یک پرتگاه باشید، امکان دارد همین رول خوردن در حین مبارزه با دشمنان، بهراحتی باعث کشته شدن شما شود.
صحبت از مردن شد، Lords of the Fallen ایده بسیار جالبی را در خود جای داده است. بازی دارای دو جهان اکسیوم و آمبرال است. اکسیوم جهان پیشفرض بازی است و اگر بمیرید، به جهان مردگان یا همان آمبرال فرستاده میشوید. ازاینرو به شما شانس مجدد برای زندهماندن داده میشود. جهان آمبرال صرفا یک فرصت دوباره نیست و طراحیهای مخصوص به خود را دارد. در بعضی از محیطها، جهان آمبرال طراحی متفاوتی نسبت به اکسیوم دارد و تیم سازنده از این ویژگی برای گشتوگذار بیشتر مخاطب یا حتی پیشروی در یک محیط استفاده کرده است. جدای از این، میتوانید خودتان بدون مردن وارد جهان آمبرال شوید و پیشروی کنید. ایده جهان دوم با طراحی متفاوت، واقعا جذاب است، اما جدا از سیستم حرکتی، دو مورد دیگر سبب شده تا گیمپلی Lords of the Fallen عملا آزار دهنده باشد.
تنوع در میان باسهای فرعی و دشمنان جهان آمبرال، درحداقلترین حالت ممکن است
اولین مورد، نوع طراحی سختی بازی است. درجه سختی میان دشمنان و باسها نسبت به سطح بازیکن، در بازیهای سولزلایک اهمیت بسیار بالایی دارد. در Lords of the Fallen مهم نیست که سطح شما چقدر است، امان دارد بهدست یک دشمن بسیار معمولی و تنها با یک ضربه کشته شوید یا یا یک دشمن انتهای بازی را بهراحتی شکست دهید. به عبارتی تعادلی میان قدرت دشمنان بازی وجود ندارد و ارتقای خودتان، با اینکه روی روند مبارزهای شما تأثیرگذار است، اما از نظر تدافعی حتی با انتخاب بهترین نوع لباس جنگی، بازهم آسیب زیادی به شما وارد میشود؛ همین مورد برای باسهای اصلی و فرعی بازی هم صدق میکند.
طراحی محیطهای بازی چه در حالت آمبرال و چه اکسیوم، زیبا است و از نظر هنری تیم سازنده به بهترین شکل ممکن کار خود را انجام داده است
مورد دوم، هوش مصنوعی بسیار بد بازی است. بعضی از دشمنان از مسافت خیلی طولانیای متوجه حضور شما شده و به سمتتان حملهور میشود. در بعضی دیگر از موارد، حتی در نزدیکی دشمنان هم قرار بگیرید، متوجه شما نخواهند شد. نکته جالبتر، این است که بعضی وقتها هوش مصنوعی باسها یا مینی باسها با باگ مواجه شده و عملا به دشمن فرضی حمله میکنند! تمامی این موارد دست بهدست هم دادهاند تا گیمپلی Lords of the Fallen با تمام موارد خوبی که دارد، نتواند سرگرم کننده باشد. حتی حالت کوآپ بازی هم دوای درد شما نخواهد بود. بااینحال کوآپ Lords of the Fallen دارای کراسپلی است و بازیکنان بهراحتی میتوانند به یکدیگر متصل شده یا جهان یکدیگر را Invade کنید.
از نظر بصری، Lords of the Fallen هم تجربهی خوبی است و هم اینکه شما را اذیت میکند. طراحی محیطهای بازی چه در حالت آمبرال و چه اکسیوم، زیبا است و از نظر هنری تیم سازنده به بهترین شکل ممکن کار خود را انجام داده است. بااینحال از نظر فنی بازی در بدترین شرایط ممکن قرار دارد. بعضی از میانپردهها، بهگونهای طراحی شده که انگار المانهای داخل آن به خوبی رندر نشدهاند و بسیار ظاهر بدی دارند. از دیگر مشکلات طراحی بازی هم میتوان به سیستم قفل کردن روی هدف و تغییر میان دشمنان اشاره کرد. بااینکه میتوانید گزینه تغییر هدف خودکار را خاموش کنید، اما درمبارزات شلوغ همچنان شاهد سوییچ خودکار میان اهداف هستیم و اعصاب خوردکن است. باسهای فرعی در انتها در قالب دشمنان معمولی مقابلتان قرار میگیرند و تنوع در میان باسهای فرعی و دشمنان جهان آمبرال، درحداقلترین حالت ممکن است. همچنین در گوشه و کنار بازی شاهد استاتر و باگهای مختلفی هستیم که بعضی از آنها بهصورت مستقیم روی تجربه شما تأثیرگذار هستند. بهعبارتی امکان دارد در یک محیط شما باید بهواسطه جهان آمبرال آبجکتیو مورد نظر را کامل کنید، ولی آبجکتیو مورد نظر را مشاهده نمیکنید. باید یک دور بازی را ببندید و دوباره باز کنید تا آن را مشاهده کنید و به دفعات مختلفی این باگ سر راه من سبز شد.
از نظر موسیقی و صداگذاری Lords of the Fallen تجربهی تقریبا قابل قبولی را ارائه میدهد. البته که موسیقیهای بازی در نوع خود قابل قبول هستند، اما چیزی که این وسط سبب شده تا بخش صداگذاری و موسیقی ایدهآل نباشد، همین باگهای بازی است. درواقع بعضی وقتها افکتهای صوتی دچار باگ شده و به درستی قابل شنیده شدن نیستند. درانتها، Lords of the Fallen میتوانست تجربهای هیجانانگیز و لذتبخش باشد و آخر سال میلادی بازیکنان را ایدهآل کند و ۲۰۲۳ به سال مورد علاقه کاربران سولزلایک تبدیل شود، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداده است. Lords of the Fallen به هیچوجه نمیتواند تجربهای سرگرم کننده و دلچسب باشد و پیشنهاد میکنم حتی نزدیک این بازی هم نشوید.
تجربه بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده و کد آن توسط ناشر دراختیار زومجی قرار گرفته است
Lords of the Fallen
نقاط قوت
- تاثیرگذاری سیستم ارتقا و آیتمها روی سیستم مبارزهها
- طراحی هنری چشمنواز بازی
- ایده وجود دو جهان مختلف با طراحیهای منحصربهفرد
نقاط ضعف
- استفاده نکردن از شخصیتها و مأموریتهای داستانی قابل قبول
- طراحی افتضاح هوش مصنوعی
- باگهای متعدد که بعضی از آنها جلوی پیشرفت بازیکن را میگیرد
- نبود تعادل میان درجه سختی دشمنان و باسها
- باگهای صوتی
- تنوع پایین دشمنان در جهان آمبرال و باسهای فرعی
- ضعفهای سیستم قفل کردن روی دشمنان
- طراحی نامناسب سیستم حرکتی قهرمان بازی
نظرات