The Mosaic جزو آن دسته از بازیهایی است که با تمام پتانسیل بالای خود، نمیتواند آنطور که باید و شاید به یک بازی مستقل متفاوت و هیجانانگیز تبدیل شود.
در صنعت بازیهای ویدیویی، دسته از بازیها هستند که سعی میکنند حس کنجکاوی مخاطب را تحریک کنند. این دسته از بازیها، ساختار مرموزانه و نامفهومی را در داستان خود پیادهسازی میکنند تا مخاطب مجبور شود برای رسیدن به جواب سؤالهای خود، روند بازی و داستان سرایی آن را ادامه دهد.
بازی The Mosaic، ساخته استودیو کریلبایت (Krillbite Studio)، یکی از این دسته بازیهایی است که داستان و ساختاری کاملا مرموز و مجهول دارد. بااینحال مورد مهم در این دسته از بازیها، گیمپلی است. گیمپلی و مکانیسمهای بازی در نقش یک نیروی محرک برای پیشرفت در داستان بهحساب میآیند و اگر طراحی و جذابیت بالایی نداشته باشند، کاربر میل و علاقهای برای فهمیدن داستان نخواهد داشت.
در بازیهایی با داستان مرموز و مجهول، گیمپلی و جذاب بودن آن نقش مهمتری را ایفا میکند، زیرا داستان در ساعتهای ابتدایی، جذابیت خاصی ندارد و ساختار مجهولی دارد، اما گیمپلی سرگرم کننده کمک میکند تا داستان را پیش ببرید و متوجه راز و رمزهای بازی شوید.
بازی The Mosaic برای اولینبار در سال ۲۰۱۵ معرفی شد و پس از آن وارد سکوت خبری شد تا اینکه در نمایشگاه E3 2019، نمایش جدیدی از این بازی منتشر شد. The Mosaic باتوجهبه اینکه چهار سال در دست ساخت بوده است، متاسفانه آن چیزی نیست که کاربران از سازنده بازی Among the Sleep انتظار داشتند.
بازی The Mosaic سعی دارد زندگی ماشینی را بهتصویر بکشد؛ جاییکه انسانها فاقد هیچگونه عاطفه و احساس هستند و صرفا کارهای روزانه و روتین خود را انجام میدهند. بهعبارتی صبح از خواب بیدار میشوند، به محل کار میروند و پس از تمام شدن ساعت اداری، به خانه برگشته و استراحت میکنند. جز کسب درآمد و تمام کردن کارهای اداری خود، به مورد دیگری اهمیت نمیدهند.
اگر در این راه ناکام بمانند، توقیف و از درآمد آنها کاسته میشود. بازیکن در نقش پسری قرار میگیرد که کارمند یک شرکت بسیار بزرگ است. او هم همانند سایر کارکنان، هر روز صبح از خواب بیدار میشود و به روزمرگی خود ادامه میدهد. بااینحال، روزی از روزها متوجه تغییراتی در زندگی خود شده و همین مورد شروع کننده رشد یک دیدگاه متفاوت در ذهن و زندگی کاراکتر اصلی است.
استودیو کریلبایت سعی دارد داستانی کلیشهای را روایت کند که بارها در مدیوم گیم و سینما شاهد آن بودهایم، بااینحال نوع روایت این دسته از داستانها بسیار مهم است. متاسفانه The Mosaic نمیتواند در داستان سرایی مخاطب را راضی کند. بازی شروعی مرموزانه دارد، اما معمولا در این دسته از بازیها، رفته رفته بازیکن با داستان و اتفاقات آن آشنا میشود.
این در حالی است که کریلبایت صرفا از ایده زندگی ماشینی درکنار روزمرگی آدمها استفاده کرده و آن را در جهانی سورئال قرار داده است. در ادامه هیچ شکل و پیکربندی نهایی برای داستان انجام نشده و همانند یک محصول ناقص در روایت داستانی، در اختیار مخاطب قرار گرفته است. از نظر شخصیت پردازی هم که بازی شخصیت پردازی خاصی ندارد و حتی کاراکتر اصلی بهنحوی خلق نشده که با او ارتباط برقرار کنید.
بااینحال گیمپلی The Mosaic بهگونهای خلق شده که بتواند کاربر را با تمام مشکلاتش سرگرم کند. گیمپلی بازی The Mosaic دو ساختار مجزا دارد. در جریان بخش اول، هدایت کاراکتر اصلی را برعهده میگیرید و در جهان بازی به گشتوگذار و انجام کارهای روزمره میپردازید. دراینمیان تیم سازنده از یک محیط و المانهای سورئال برای بازی خود استفاده کرده است.
با رسیدن بهنقاط مختلف، شما در دل این شهر بیروح مواردی را میبینید که رنگ و لعاب متفاوتی را بهظاهر و اتمسفر بازی میبخشد. همچنین در این بخش دیالوگهای گوناگونی هم برای شما درنظر گرفته شده است که بعضی از آنها، به دوراهیهای مختلفی ختم میشود و میتوانید انتخابهای مجزایی داشته باشید. البته این انتخابها به هیچوجه در نحوه داستانسرایی و اتفاقات آینده دخیل نیستند.
دلیل اصلی جذابیت، اما کوتاه مدت گیمپلی بازی The Mosaic، بخش دوم آن است که ساختاری معمایی دارد. در انتهای هر روز کاری خود، وارد فضایی شبیهبه شبکههای کامپیوتر میشوید. دراینجا باید پایگاههای مختلفی را آزاد کنید تا دادههای بیشتری را استخراج کنند. استخراج داده بیشتر سبب میشود تا بازیکن بتواند در شبکه کامپیوتری پیشرفت داشته باشد و با ساخت موزائیکهای مرتبط با یکدیگر، به بالاترین نقطه از شبکه برسد.
رفته رفته موانعی مثل ویروسها هم وارد قسمت معمایی بازی میشود. ازاینرو در طول ساخت پایگاهها، استخراج داده و رسیدن به بالاترین نقطه از شبکه، مراقب ویروسها هم باشید تا شبکه شما را مختل نکنند. بااینکه حل کردن معماها و پیشرفت در بازی سادگی بالایی دارد، اما مکانیسم انجام آن جذاب و سرگرم کننده طراحی شده است. ازاینرو بهمخاطب اجازه میدهد با تمام نامفهوم بودن داستان بازی، مشغول تجربهی آن شود و بازی را به پایان برساند.
یکی از مشکلات گیمپلی بازی The Mosaic عدم تنوع در آن است. بااینکه کاربران سرویس اپل آرکید، میتوانند به The Mosaic بهصورت رایگان دسترسی داشته باشند، اما با یک بازی پرمیوم با برچسب قیمت ۲۰ دلار روبهرو هستیم که گیمپلی آن مناسب بازیهای رایگان روی پلتفرم موبایل است.
درکنار تمامی موارد ذکر شده، The Mosaic را میتوان یکی از متفاوتترین بازیهای ویدیویی از نظر طراحیهای بصری دانست. طراحی متفاوت کاراکترها، گرافیک بصری بازی درکنار محیطهای سورئال، سبب شده تا The Mosaic تجربهی متفاوت و جالبی را در این قسمت ارائه دهد.
این در حالی است که از نظر فنی، The Mosaic مشکلاتی را بهخود اختصاص داده است. اولین و اصلیترین آن، مربوطبه بخش استخراج داده و شبکه کامپیوتری بازی است. در روزهای ابتدایی، انجام چالشهای این بخش میتواند نظر شما را به خود جلب کند، زیرا هرکدام از آنها به روشهای مختلفی حل میشوند، اما باگذر زمان دیگر مورد ارزشمندی را در اختیار شما قرار نمیدهند.
همچنین نبود سیستم راهنما و مشخص نبودن هدف شما در نقاط مختلف داستان، سبب میشود که بعضی وقتها اصلا متوجه نشوید که چه هدف و مأموریت فعلی شما چیست و در جهان بازی سردرگم شوید. ازطرفی افت فریم در بعضی از صحنهها، روی روند سیستم حرکتی شما تاثیر گذار است و امکان دارد مخاطب را اذیت کند.
بااینتفاسیر، استودیو کریلبایت نتوانسته است یک بازی مستثل سرگرم کننده و هیجانانگیز را ارائه دهد. بااینحال بازی The Mosaic در درون خود دارای ایده و جهانی است که سازنده میتوانست بهواسطهی آن یک بازی سورئال هیجانانگیز و متفاوت را در اختیار مخاطب قرار دهد. این در حالی است که The Mosaic دارای نقاط جذاب و سرگرم کننده، اما گذارا و موقت است.
The Mosaic
بازی The Mosaic جهانی را به تصویر میکشد که انسانها در آن غرق زندگی ماشینی شدهاند و کارهای روتین خود را انجام میدهند. وجود طراحیهای سورئال و جلوههای بصری متفاوت، موردی که The Mosaic را خاص نشان میدهد، اما وجود داستانی مبهم و نامفهوم درکنار گیمپلی که به مرور زمان تکراری میشود و تنوعی ندارد، نمیتواند آنطور که باید و شاید مخاطب را سرگرم کند. ازاینرو The Mosaic با تمام پتانسیل بالای خود، در بهترین حالت یک بازی مستقل متوسط است.
محمد صادق تواضعی
نقاط قوت
- + مکانیسم جالب استخراج دادهها و فتح هر شبکه
- + طراحیهای متفاوت و خوب بصری و سورئال بازی
نقاط ضعف
- - داستانسرایی نامفهوم و بدون جمعبندی مناسب
- - عدم شخصیت پردازی مناسب شخصیت اصلی
- - عدم تنوع در گیمپلی بهعنوان یک بازی پرمیوم
- - افت فریم محسوس در بخشهای مختلف بازی