// شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۰۰

تحلیل کنفرانس مطبوعاتی سونی در E3 2015

سونی تازگی‌ها رسما کَلک کنفرانس دادن را یاد گرفته و قشنگ می‌داند چگونه یک مراسم مرتبط با «بازی» که در امتدادِ زنجیره‌اش هیجان، غافلگیری، جنون و تکنولوژی است را برگزار کند که تمام این صفات و ویژگی‌ها را در خود داشته باشد. آنها در یکی-دو سال منتهی به نسل هشت و رونمایی از پلی‌استیشن4 این تکنیک جادویی را از جان و دل درک کردند و به نظر نمی‌رسد حالا حالا‌ها حاضر باشند آن را به هر قیمتی تغییر دهند. به خاطر همین است که الان چند سالی می‌شود، کنفرانس‌های سونی بیشتر از اینکه دنبال‌کننده‌ی سیاست‌ها و حرف‌های بالادستی‌های کمپانی باشد، از نقطه‌ی صفر برای ایجاد هیاهو میان گیمرها طراحی می‌شوند. نتیجه‌اش را هم می‌بینید که چگونه به نفع خود سونی تمام شده. آنها تازه این فرمولِ دوست‌داشتنی را درک کرده‌اند و اصلا انتظار نداشته باشید به این زودی‌ها بی‌خیال آن شود. کنفرانس مطبوعاتی امسال آنها در E3 2015 هم از این روند جدا نبود. در مقاله‌ی برداشتم از کنفرانس مایکروسافت گفتم که شاید دو نوع «موفق» داریم. مایکروسافت را نوع متین‌تر و آرام‌تر آن دانستم که با برنامه‌ریزی‌های متمرکز و دقیق، جای پاهایش را سفت کرد و هویت دوباره‌اش را شکل داد. اما راستش را بخواهید، گیمر جماعت کاری به این حرف‌های تحلیل‌وار ندارد. آنها می‌خواهند وقتی از راه دور یا نزدیک وارد سالن سینمای یک شرکت می‌شوند، تماشاگر فیلمی باشند که اپیزود به اپیزودش پرزرق و برق، جنون‌آمیز، آورنده‌ی آینده و ویرانگر باشد. با اینکه دست‌مان به این زودی‌ها به بازی‌هایی که در مراسم سونی نمایش داشتند، نمی‌رسد. اما برای عموم گیمرها چنین چیزی اهمیت ندارد. فقط یک تریلر بی‌نظیر از یک «نقش‌آفرینی پساآخرالزمانیِ انسان درمقابل ماشین» به مخاطبان نشان دهید تا آنها را به جبهه‌ی خودتان بکشید.

The-Last-Guardian-1

قبل از آغاز E3 2015 گفتم سونی باید فلسفه‌اش را تغییر دهد. چون باید به فکر یارگیری از بخش‌های دیگر جامعه هم باشد. اما وقتی دیدم سونی فقط کمتر از سه دقیقه برای پروژه‌ی مورفیس وقت گذاشت و بقیه‌ی مراسم را به بازی، بازی و بازی اختصاص داد، و وقتی حرف‌های شوهی یوشیدا را شنیدم، فهمیدم تا اطلاع بعدی باید حرف‌های تغییر فلسفه را فراموش کنیم. یوشیدا در یکی از مصاحبه‌هایش جواب قشنگی به سوالی داد که ‌می‌پرسید:«چرا فقط دو دقیقه و بیست ثانیه برای مورفیس وقت گذاشتید؟» یوشیدا جواب داد:«چون اگر بیشتر وقت می‌گذاشتیم، شما (گیمرها) از دست‌مان عصبانی می‌شدید و گله و شکایت می‌کردید.» بله، او دقیقا راست می‌گوید. با اینکه به شخصه دوست دارم درباره‌ی مورفیس بیشتر بدانم، اما هیچ‌‌وقت نمی‌خواهم این هدست جای نمایش بازی‌های بزرگ کمپانی را تنگ کند.

پاسخ یوشیدا به روشنی بیان می‌کند که آنها کاملا می‌دانند فقط نمایش‌های نفسگیر از بازی‌های خوش رنگ و لعاب‌شان است که باید در مرکز اصلی قرار بگیرد. حتی اگر لازم باشد، پلتفرم ناشناخته‌شان، پروژ‌ه‌ی مورفیس را به گوشه برانند. آنها دقیقا می‌دانند یک گیمر چه نیازی را در وجودش حس می‌کند. به همین دلیل، یک‌راست دست روی آن خلا می‌گذارند و کاری می‌کنند که یک‌دفعه کل جمع سرشان را از روی ناباوری تکان دهند و زیر لب بگویید:«اوه، ببین چه خبره!». با اینکه کنفرانس سونی درکنار اوج‌هایش، بدون فرود هم نبود، اما در نگاه کلی با مراسم شگفت‌‌آوری از سوی ناشری طرف بودیم که مدام با اعتماد به نفس کامل و به طوری که به مزاق ما هم خوش بیاید، برند خود را به جلو تبلیغ می‌کرد و با آینده‌ی فوق‌العاده‌ای که برایش ترتیب داده، ذهن‌مان را به سرقت می‌برد.

اولین غافلگیری سونی که دیگر از وجودش ناامید شده بودیم، «آخرین نگهبان» (The Last Gueardian) بود. این بازی با آن سابقه‌ی طول و درازش، از آن غافلگیری‌هایی است که معمولا به دقایق پایانی مراسم فرستاده می‌شود تا تماشاگران را با خاطره‌ای خوش به بیرون بدرقه کند. اما سونی «آخرین نگهبان»، بازی‌ای  که کم کم در طول گذر سال‌ها تبدیل به افسانه شده بود، را تبدیل به آغازگر قدرتمندش کرد و ضرب‌آهنگ کنفرانسش را با کوبندگی بی‌نظیری تنظیم کرد. اصولا باید در همان چند دقیقه‌ی اول توجه‌ی مخاطب را به سمت خودتان جلب کنید. و چه بهتر از بازی‌ای که این همه سال در سکوت به سر می‌برد و حالا علاوه‌بر اینکه دوباره چشم‌مان به جمالش روشن می‌شد، با یک تریلر خشک و خالی روبه‌رو نبودیم. بلکه یک تکه گیم‌پلی تکان‌دهنده برای‌مان ترتیب داده شده بود. عده‌ای باور دارند، نباید این حقیقت را فراموش کنیم که «آخرین نگهبان» برای ۸ سال غایب بود و ما را در هزار جور فکر و خیال ناجور و دردناک رها کرده بود. بله، این عصبانیت غیرقابل‌انکار نیست، ولی باز از این حقیقت هم نمی‌توان گذشت که خیلی از بازی‌های گم‌شده، فراموش می‌شوند، یا با تغییراتی اساسی روبه‌رو می‌شوند. اما «آخرین نگهبان» علاوه‌بر اینکه بالاخره بعد از بارها بدقولی بالاخره بازگشت، بلکه همان چیزی بود که قبلا دیده بودیم و از آن انتظار داشتیم. با این تفاوت که حالا قدرت سخت‌افزار پلی‌استیشن4 تابلوی نقاشی زیباتری جلوی روی‌مان گذاشته است. روی هم رفته، سونی با این بازی، همان ابتدا با زبان بی‌زبانی اعلام کرد که چشمان‌تان را باز نگه دارید که کنفرانس بزرگی انتظارتان را می‌کشد. سونی اینقدر اعتماد به نفس داشت که با آوردن «آخرین نگهبان» به شروع مراسم، نوار انتظارت مردم را حسابی بالا برد. این حرکت یعنی ما اینقدر چیزهای خوب داریم که لازم نیست «آخرین نگهبان» را برای غافلگیریتان به پایان مراسم منتقل کنیم.

horizon

خب، هنوز چشمان‌مان از دیدار پسربچه و حیوان خانگی‌اش (!) برق می‌زد و هنوز کفن «آخرین نگهبان» خشک نشده بود که سونی به قولی که چند ثانیه پیش داده بود عمل کرد و بوووم! بازی جدید استودیوی گوریلا گیمز از راه رسید. «افق: طلوع صفر» (Horizon: Zero Dawn)، یک اکشن نقش‌آفرینی جهان‌باز که در آن ماشین‌ها هزاران سال است که دنیا را تسخیر کرده‌اند و شما باید مثل انسان‌های اولیه با نیزه و شمشیر و تیر و کمان به مبارزه با دایناسورهایی مکانیکی بروید. یک پروتاگونیستِ خانمِ بزن‌بهادر داریم که لارا کرافت را از ماجراجویی پشیمان می‌کند و یک دنیای باشکوهِ رنگارنگِ خیره‌کننده به عنوان محل بازی کردن داریم که به‌طرز گوریلاگیمزگونه‌ای زیبا است. مبارزات انعطاف‌پذیر و عمیق به نظر می‌رسد و همه‌چیز برای پشت سر گذاشتن «کیلزون» به سوی افقی جذاب‌تر عالی است. این همان رونمایی میخکوب‌کننده‌ی سونی بود. رونمایی از بازی‌های گوریلا را با ویدیوهای CGشان به یاد داریم. این گیم‌پلیِ زنده‌، تفاوت عظیم و قابل‌ملاحظه‌ای را در جریان کنفرانس ایجاد کرد.

بعد از رونمایی از «محتواهای انحصاری» بازی‌هایی مثل «هیتمن» جدید و خبر از کاراکترهای جدید «استریت‌ فایتر ۵»، باز دوباره نوبت «آسمان هیچکس» (No Man’s Sky) بود که گوشه‌ی دیگری از عجایبش را به‌مان نشان دهد. سونی همیشه با آغوشِ باز از خلاقیت‌های جنون‌آمیز حمایت کرده و «آسمان هیچکس» هم مدت‌ها است که به تحت‌تاثیر قرار دادن ما با لحظاتِ غیرممکنش ادامه می‌دهد. چشم‌انداز این بازی اینقدر بزرگ است که باید چندین کنفرانس دیگر را هم به دیدن تکه‌های مختلفش ادامه دهیم تا واقعا شاید بتوانیم آن را هضم کنیم. با اینکه بعد از این دمو هم هنوز مطمئن نیستم بازی چگونه عمل می‌کند، اما همین کنجکاوی فعلا من را هیجان‌زده نگه داشته است. اما دوست دارم جای نشان دادن تکه‌های بازی، زودتر آن را منتشر کنند تا خودمان در جریان بازی از کشف این شگفتی‌ها شوکه شویم.

جرقه‌های خلاقیت در کنفرانس سونی بعد از کهکشانِ شان موری، به پایان نرسیدند. اثر تازه‌ی استودیوی مدیا مولکول، «رویاها» (Dreams) اسرارآمیز و فوق‌العاده به نظر می‌رسد و با توجه به سابقه‌ی آنها در ساخت بازی‌هایی که با ساخت و سازِ آزادانه سر و کار دارند، می‌توان امیدوار بود که «رویاها» به قولی که می‌دهد، وفا کند. «نگهبان‌آتش» (Firewatch) از استودیوی کمپو سانتو، یکی دیگر از بخش‌های برجسته‌ی مراسم بود. این بازی بدجوری با مزاق من جفت و جور است. اما بعد از دو نمایش ابتدایی مراسم، بمب بعدی زمانی منفجر شد که سونی از ساخت نسخه‌ی بازسازی «فاینال فانتزی ۷» خبر داد. پروژه‌ی افسانه‌ای و دور از انتظاری که برای فاینال فانتزی‌بازها از نان شب هم واجب‌تر است و سونی با رونمایی چنین بازی مهمی در کنفرانسش، شدیدا جلب توجه کرد و با اینکه بازی در انحصار پلی‌استیشن نیست و فقط زودتر بر روی کنسول سونی منتشر می‌شود، اما همین کافی بود تا نام بازسازی «فاینال فانتزی ۷» را با برند سونی گره بزند. در نهایت، یک ساعت میخکوب‌کننده‌ی نخست مراسم با خبر ساخت قسمت سوم «شِنمو» (Shenmue) به اتمام رسید. اینکه سونی کمپین کیک‌استارتر بازی را در کنفرانسش تبلیغ کرد، کمی گیج‌کننده بود، اما هنوز یک روز از این لحظه نگذشته بود که خبر رسید بازی حدود ۲ میلیون دلار جمع کرده است. بله، سونی همینطوری خشک و خالی روی یکی از بازی‌های پرطرفدار پلی‌استیشن4 سرمایه‌گذاری کرد!

بخش صحبت درباره‌ی پروژه‌ی مورفیس خیلی جالب و درگیرکننده از آب درنیامد. البته سونی چاره‌ی دیگری هم ندارد. واقعیت‌مجازی چیزی قابل‌نشان دادن نیست، بلکه برای ایمان آوردن به آن، باید حتما آن هدست را روی سرتان بگذارید. اگر چه از این نمی‌توان گذشت که سونی هم تلاشی برای بروزرسانی کردن هیجان ما برای این دستگاه نکرد. شاید بدترین بخش کنفرانس متعلق به نمایش «ندای وظیفه: عملیات سری ۳» (Call of Duty: Black Ops 3) بود. من همیشه برای دیدن ویدیوهای گیم‌پلی «ندای وظیفه» در کنفرانس‌های مایکروسافت سر و دست می‌شکستم، اما رونمایی از گیم‌پلی «عملیات سری ۳» با اینکه این پتانسیل را داشت تا تبدیل به یکی از فرازهای به‌یادماندنی سونی شود و با اینکه همکاری آنها با اکتیویژن یک پیروزی مالی بزرگ است، اما نمایش بازی اینقدر خواب‌آور، تکراری و غیرندای‌وظیفه‌گونه بود که من را واقعا برای سرنوشت این مجموعه‌ی انقلابی نگران کرد. اما خراب‌کاری «ندای وظیفه» به تنهایی قادر نبود تا مراسم موفق سونی را نابود کند. وقتی کنترلری که بروس استرلی به دست گرفته بود(شاید از ترسِ دیدنِ کنترلر جدید خفنِ ایکس‌باکس وان) قفل کرد، گمان می‌رفت پایانی ظالمانه انتظار این کنفرانس عالی را می‌کشد، اما نیتن یکی-دو دقیقه بعد به حرکت افتاد و آنقدر به حرکت دادن ادامه داد که کل سالن و تماشاگران را نیز با فریادِ هیجان و پیروزیش همراه کرد. نمی‌دانم چه رازی در کار بچه‌های ناتی‌داگ است، اما دموی بازی‌های آنها آنقدر عمیق و پیچیده است که خودشان برای رونمایی یک مراسم جداگانه لازم دارند!

Uncharted-4

دست و بال سونی برای فصل پاییز خالی است. شاید عده‌ای با دیدن موج بازی‌های ایکس‌باکس وان، این کنسول را مقصد بهتری بدانند یا عده‌ای از روی افسردگی و ناراحتی به فکر فروختن پلی‌استیشن‌4‌ شان بیافتند. سونی به اندازه‌ی کافی پلی‌استیشن4 فروخته است و درصدد جذب خریدار در اضطراب به سر نمی‌برد. اما جواب سونی به پلی‌استیشن‌4‌داران و کسانی که بین مایکروسافت و سونی دو دل هستند، کوبنده بود: در آینده‌ی ما تنوع و درخشش موج می‌زند. سونی درمقابل «خیزش مهاجم مقبره» (Rise of the Tomb Raider)، «آنچارتد۴» را رو کرد که نمایش خیلی سرتر و جذاب‌تری داشت. درمقابلِ نسخه‌ی دیگری از مجموعه‌ی آشنای «چرخ‌های جنگ» (Gears of War)، بازی جدیدی به خیره‌کنندگی «افق: طلوع صفر» را به نمایش گذاشت و درنهایت، با تایید کردن «آخرین نگهبان» پرونده‌اش را با قدرت بست. در همایش‌های E3 همیشه یک پیروز و چندین بازنده نداریم. همه می‌توانند پیروز شوند (مثل امسال که بتسدا یکی از برندگان بود) و همه می‌توانند خراب کنند. مایکروسافت در جایگاه و موقعیت خودش، عالی بود، اما در نهایت، این سونی بود که با آتش‌بازی‌هایش، باری دیگر چگونگی اجرای یک مراسم گیمینگ را به بقیه آموزش داد و نفس‌هایمان را برای آینده‌ی پلی‌استیشن در سینه حبس کرد!

تهیه شده در زومجی


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده