// چهار شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۰۲

نینتندو با سوییچ دقیقا چه بازاری را هدف گرفته است؟

آیا نینتندو با سوییچ بازار بزرگ اما خاصی از ژاپن را هدف قرار داده است که از چشم بقیه پنهان است؟

نینتندو سوییچ (Nintendo Switch)

قبلا به‌طور مفصل درباره‌ی امیدها و نگرانی‌هایی که بعد از رونمایی رسمی نینتندو از کنسول جدیدش، سوییچ داریم صحبت کردیم. از این گفتیم که چرا نینتندو چاره‌ای جز طراحی کنسولی نه چندان قوی از لحاظ سخت‌افزاری اما نوآورانه برای رقابت با سونی و مایکروسافت نداشته است. چرا این کنسول می‌تواند (و نمی‌تواند) بازار بزرگ موبایل و تبلت را تسخیر کند و چرا باید نینتندو را به خاطر خلاقیت به خرج دادن در صنعتی محافظه‌کار تحسین کنیم. اما هنوز یک سوال بزرگ باقی مانده است. بزرگ‌ترین سوالی که بعد از رونمایی از سوییچ ذهن بسیاری از تحلیلگران را به خودش معطوف کرد این بود که سوییچ دقیقا برای چه کسانی است؟ خب، مطمئنا این کنسول برای سرمایه‌دارانِ این شرکت نیست. چون سهام نینتندو درست بعد از رونمایی از کنسول سقوط کرد. پس می‌توانیم با جرات بگوییم که سرمایه‌داران میان‌سالِ این کمپانی که هرگز در عمرشان بازی نکرده‌اند، علاقه‌ای به این کنسول ندارند.

از طرف دیگر سوییچ کنسولی برای بچه‌ها هم به نظر نمی‌رسد. چون همان‌طور که از ویدیوی تبلیغاتی سوییچ هم مشخص بود، برخلاف محصولات گذشته‌ی این شرکت، خبری از بچه‌های کم سن و سال در این ویدیو نبود. این در حالی است که اگرچه دختر و پسرهای جوان جای بچه‌ها را در ویدیوی تبلیغاتی سوییچ گرفته بودند، اما قدرت پردازشی و گرافیکی پایین کنسول یک معنا دارد: آن هم این است که برخلاف تصورات قبلی ما، نینتندو علاقه‌ای به مبارزه با سونی و مایکروسافت و دزدیدن مخاطبانِ آنها هم ندارد. آیا با این وضعیت نباید انتظار استقبال پرشور از سوییچ را داشته باشیم؟ نه، کماکان بازارهایی وجود دارند که می‌توانند برای رشد سوییچ مناسب باشند. ما درباره‌ی کنسولی میان‌نسلی با یک سری نرم‌افزارهای انحصاری خاص حرف می‌زنیم که می‌تواند نقش «کنسول دوم» را برای دارندگان پلی‌استیشن4 و ایکس‌باکس وان بازی کند. همان‌طور که در مقاله‌ی قبلی هم گفتم، این نقشی نیست که نینتندو از آن متنفر باشد، بلکه اتفاقا خیلی وقت است که در آن احساس راحتی می‌کند. سوییچ همچنین ترفند جذاب‌تری نسبت به Wii U دارد و اگرچه همین ترفندمحور بودن Wii U‌ باعث شکست آن شد و ممکن است چنین اتفاقی برای سوییچ هم بیافتد، اما از طرف دیگر همین ترفندمحور بودن Wii بود که آن را به دستگاهی منحصربه‌فرد در شلوغی بازار تبدیل کرد و به موفقیتی عظیم رساند. پس، نوآوری سوییچ لزوما در حال حاضر به معنای شکست یا پیروزی مطلق آن نیست.

Nintendo Switch

ما قبلا درباره‌ی همه‌ی اینها صحبت کردیم، در این مقاله اما می‌خواهم روی بازار احتمالی دیگری تمرکز کنم. بازاری که احتمالا تنها انگیزه‌ی سازندگان در فلسفه‌ی طراحی سوییچ بوده است و بازاری که تاکنون اشاره‌ای به آن نشده است و می‌تواند نگاه ما به آینده‌ی این سیستم را کاملا عوض کند. برای شروع باید دید نینتندو چگونه برای طراحی سوییچ از Wii U الهام گرفته است و چه چیزهایی را در این مسیر برای چشم‌انداز جدیدش تکامل بخشیده است. هر دوی این دستگاه‌ها ایده‌ی مشابه‌ای دارند؛ گیم‌پد Wii U کنترلری با یک صفحه‌ی نمایشگر است و سوییچ هم با توجه به چنین کانسپتی طراحی شده است. اما در اجرا با دو کنسول کاملا متفاوت سروکار داریم. گیم‌پد Wii U به عنوان نمایشگر دوم طراحی شده بود که به عنوان مکمل تلویزیون عمل می‌کرد. توانایی بازی کردن بعضی از بازی‌ها بدون نیاز به تلویزیون بر روی گیم‌پد، فکر خوبی بود، اما نه چیزی که این سیستم را به دستگاه وسوسه‌برانگیزی تبدیل کند.

چرا برای نینتندو این‌قدر اهمیت دارد که ما حتما باید یک نمایشگر در دستان‌مان داشته باشیم؟

سوییچ اما اجازه نمی‌دهد از گیم‌پدش به عنوان نمایشگر دوم استفاده کنید. وقتی قرار است با تلویزیون بازی کنید، گیم‌پد را باید در داخل درگاه تعبیه شده بر روی کنسول جایگذاری کنید. اگر Wii U سیستمی با دو نمایشگر بود، سوییچ سیستمی با یک نمایشگر است که فقط بهتان اجازه می‌دهد بین تلویزیون و نمایشگر همراه سوییچ کنید. به عبارت دیگر تنها چیزی که از فلسفه‌ی طراحی Wii U به نسل بعد منتقل شده است، گیم‌پد نمایشگردارش است، اما در عوض نحوه‌ی اجرای آن به کلی تغییر کرده است. سوالی که در اینجا ایجاد می‌شود در رابطه با این گیم‌پد همراه است: چرا برای نینتندو این‌قدر اهمیت دارد که ما حتما باید یک نمایشگر در دستان‌مان داشته باشیم؟ چرا آنها با سوییچ از فلسفه‌ی «نمایشگری اضافی که تلویزیون را کامل می‌کند» به «نمایشگری اضافی که می‌توان از آن به جای تلویزیون استفاده کرد» متحول شده‌اند؟

جواب این سوالات به بازاری که نینتندو آن را با سوییچ هدف قرار داده است برمی‌گردد. بازار بزرگی که تاکنون از چشم بسیاری از بازی‌کنندگان و افراد فعال در این حوزه پنهان بوده است. این همان بازاری است که از ژاپن شروع شده است و امکان دارد در سرتاسر دنیا هم گسترش پیدا کند: منظورم افزایش بسیار زیاد تعداد جوانان ژاپنی‌ای است که در خانه‌هایشان تلویزیون ندارند. احتمالا اولین واکنش‌تان به این خبر تعجب است. این خبر درباره‌ی کشور دیگری می‌توانست قابل‌هضم باشد، اما ما داریم درباره‌ی بخش عظیمی از جمعیت ژاپن حرف می‌زنیم که فاقد تلویزیون هستند. ژاپنی که خیلی پیشرفته‌تر از پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا است. اما حقیقت دارد.

Nintendo Switch

موضوع این است که در آپارتمان‌های درصد بزرگی از دانشجویان و کارمندان زیر ۳۰ سال ژاپنی نمی‌توانید تلویزیون پیدا کنید. این به این معنی نیست که آنها تلویزیون نگاه نمی‌کنند، بلکه فقط سریال‌ها و فیلم‌ها و برنامه‌ها و کلا خوراک تلویزیونی‌شان را از طریقِ اسمارت‌فون‌ها و تا حدودی لپ‌تاپ‌ها مصرف می‌کنند. دلیل این موضوع به مسائل اقتصادی برمی‌گردد. آپارتمان‌های ژاپنی به کوچک بودن معروف هستند و مقدار حقوق جوانان هم چندین سال است که با سقوط روبه‌رو شده است. بنابراین تصمیم به خرید تلویزیون اول باید از سد فضای خالی و پول اضافی عبور کند که معمولا هیچکدامشان تامین نمی‌شود. مخصوصا اگر همین الانش یک اسمارت‌فون با نمایشگر بزرگ یا لپ‌تاپ هم داشته باشید. در این صورت خرید تلویزیون رسما توجیه‌پذیر نیست. یکی دیگر از دلایل این موضوع به مسئله‌ی فرهنگ هم مربوط می‌شود. رسانه‌های ویدیویی و استریمینگ مثل یوتیوب خوراک روز و شب جوانان ژاپنی هستند و آنها هم که بیشتر از طریق اسمارت‌فو‌ن‌ها استفاده می‌شوند. در نتیجه محبوبیت آنها مدتی است که بیشتر از برنامه‌های تلویزیونی شده است.

قبول دارم، برای بسیاری از کسانی که اتاق پذیرایی‌شان به دور یک تلویزیون بزرگ چیده شده ( که برای بسیاری از خوانندگان این سایت هم صدق می‌کند)، این کانسپتِ باورنکردنی و بیگانه‌ای است. این در حالی است که ما داریم درباره‌ی کشوری حرف می‌زنیم که موفقیت اقتصادی‌اش در قرن بیستم تا حدودی به خاطر کارخانه‌های تلویزیون‌سازی‌اش بوده است، اما حالا این کشور با تحولی رادیکال به جایی تبدیل شده که خودش استفاده‌ای برای تلویزیون‌هایی که تولید می‌کند ندارد. اما اگر هنوز این خبر یا گستر‌ه‌ی تاثیر آن را باور نکرده‌اید، می‌توان به چندتا مدرک اشاره کرد. یکی از آنها شبکه‌ی NHK است. این شبکه که مثل شبکه‌های بی‌بی‌سی بریتانیا از سیستم پولی بهره می‌برد، به خاطر گسترش اسمارت‌فو‌ن‌ها مجبور شده است که از دارندگان موبایلی که برنامه‌هایش را به صورت آنلاین تماشا می‌کنند کرایه بگیرد. این موضوع نشان می‌دهد که جمعیتی که برنامه‌های این شبکه را از طریق تلویزیون نگاه می‌کردند آن‌قدر پایین آمده که آنها برای تامین خرجشان به راحتی از تماشاگران آنلاینشان نمی‌گذرند.

یا در موردی دیگر فروشگاه‌های کرایه‌ی دی‌وی‌دی که نمونه‌های مشابه آنها در کشورهای دیگر خیلی وقت است که از دور خارج شده‌اند، بالاخره در ژاپن در شرایط بدی قرار گرفته‌اند. به‌طوری که آنها برای جذب مشتری شروع به ارائه‌ی پیشنهادهایی مثل کرایه‌ی بی‌نهایت فیلم‌ها روی آورده‌اند که یادآور فروشگاه‌های امریکایی مثل «بلاک‌باستر» بود که برای سقوط اجتناب‌ناپذیرشان دست به چنین کارهایی می‌زدند. آنها هم در جذب مصرف‌کنندگان جوان‌تر که شاید هرگز تلویزیون یا پخش‌کننده‌ی دی‌و‌ی‌دی ندارند به مشکل جدی برخورده‌اند.

Nintendo Switch

یا چه مدرکی بهتر از پلی‌استیشن 4. به وضعیت این کنسول در بازار ژاپن نگاه کنید. روی کاغذ سونی باید در خانه‌ی خودش مثل هلو دستگاه‌هایش را بفروشد. مخصوصا وقتی به فهرست بازی‌های محلی قوی این کنسول نگاه می‌کنیم. ما الان در دورانی به سر می‌بریم که چیزهای زیادی از پلی‌استیشن وی‌آر گرفته تا Persona 5 و Yakuza 6 برای این کنسول عرضه شده‌اند، اما وضعیت فروش پلی‌استیشن 4 در ژاپن پشت سر بقیه‌ی نقاط دنیا قرار دارد. اگر از پیروزی‌های اخیر ایکس‌باکس وان فاکتور بگیریم، پلی‌استیشن 4 مدت‌هاست که بازارهای امریکا و اروپا را فتح می‌کند، اما در مقابل موفق نشده تا در ژاپن به توفیق قابل‌توجه‌ای دست یابد. در عوض مصرف‌کنندگان ژاپنی به‌طرز گسترده‌ای به سمت کنسول‌های دستی و بازی‌های اسمارت‌فون‌ها روی آورده‌اند. به خاطر همین است که ژاپن کماکان تنها بازاری است که پلی‌استیشن ویتا فروش قابل‌توجه‌ای در آن دارد. بسیاری از تحلیلگران این موضوع را به خاطر تغییر ذائقه‌ی مصرف‌کنندگان یا تفاوت فرهنگ توضیح می‌دهند، اما برای چنین تغییر بزرگی حتما باید یک دلیل قانع‌کننده‌تر هم وجود داشته باشد. آن دلیل همانی است که بالاتر گفتم: شما نمی‌توانید به کسانی که تلویزیون ندارند، کنسول خانگی بفروشید.

در آپارتمان‌های درصد بزرگی از دانشجویان و کارمندان زیر ۳۰ سال ژاپنی نمی‌توانید تلویزیون پیدا کنید

حقیقتش را بخواهید حتی در میان کسانی که تلویزیون هم دارند، به نظر می‌رسد اکثرشان ال‌سی‌دی‌های کهنه‌ی ۲۰ و ۲۴ اینچی دارند که سایز پرطرفداری در ژاپن هستند. چنین تلویزیونی به درد کنسولی مثل پلی‌استیشن 4 که تمام کیفش به اجرای بازی‌های اچ‌دی یا حتی 4K است نمی‌خورد. تمام این حرف‌ها به این معنی نیست که تلویزیون‌های بزرگ و نمایشگرهای 4K روی دست مغازه‌دارهای ژاپنی باد کرده است، بلکه به این معناست که آنها به مصرف‌کنندگان مسن‌تری فروخته می‌شوند که هنوز پول کافی برای تعویض وسائل الکترونیکی خانه‌شان را دارند. اما طبیعتا از آنجایی که آنها مخاطب بازی‌های ویدیویی نیستند، خریدشان تغییری در آمار این رسانه در ژاپن ایجاد نمی‌کند. مثلا اگرچه عرضه‌ی تلویزیون‌های 4K در ژاپن مقدار درآمد کشور از طریق فروش تلویزیون را بالا برد، اما تعداد واحدهای فروخته شده با سقوط مواجه شد. این یعنی فقط بخش کوچکی از جمعیت ثروتمند کشور که اکثرا مسن هم هستند دست به خرید تلویزیون‌های 4K‌ زده‌اند.

Nintendo Switch

در بازگشت به سوییچ، نمی‌توان نحوه‌ی طراحی این کنسول و تاحدودی Wii U را به عنوان واکنشی به این تحول ندید. کنسول Wii U با توجه به خانواده طراحی شده بود. کنسولی که به بچه‌ها و نوجوانان اجازه می‌داد در صورتی که تلویزیون توسط والدین اشغال شده، به بازی کردن ادامه بدهند. این ایده برای دورانی که بچه‌ها در اتاق خوابشان تلویزیون مخصوص به خودشان را نداشتند جواب می‌داد، اما Wii U زمانی عرضه شد که آن دوران کم و بیش به پایان رسیده بود. سوییچ اما بیشتر تلاش می‌کند تا بازی‌کننده را از تلویزیون جدا کند. کنسولی که هم برای دارندگان تلویزیون‌های بزرگ تجربه‌ی خوبی به همراه دارد و هم برای کسانی که تلویزیون ندارند و هم برای کسانی که تلویزیونشان یک ۲۰ اینچی کهنه است.

بله، در تئوری ناگهان به نظر می‌رسد کاری که نینتندو با سوییچ انجام داده فراتر از چیزی که فکر می‌کردیم نوآورانه، کاربردی و استراتژیک است. اما هنوز یک سری نکته‌ی ناشناخته برای نتیجه‌گیری وجود دارد. مثلا ما نمی‌دانیم آیا سوییچ بدون اتصال به تلویزیون کار خواهد کرد یا نه. اگر واقعا معلوم شود که بازی‌کنندگان می‌توانند بدون نیاز به تلویزیون، بازی‌های بزرگ کنسولی را بر روی تبلت بازی کنند، نینتندو خودش را در مقابل بازاری خواهد دید که تاکنون بر روی کنسو‌ل‌های خانگی بسته بوده است. این موضوع بزرگی نمایشگر سوییچ در مقایسه با تبلت‌ها و اسمارت‌فون‌های کنونی را هم توجیه می‌کند. به عنوان یک تبلت تمام‌عیار گیمینگ که می‌تواند چیزی بسیار بیشتر از بازی‌های iOS و اندروید ارائه کند، ناگهان سوییچ به دستگاه دلپذیرتری برای همه تبدیل می‌شود. مسئله‌ی نامشخص دیگر این است که آیا محل قرارگیری تبلت بر روی سوییچ فقط از تبلت خودش پشتیبانی می‌کند یا شما می‌توانید تبلت‌های دیگری را در آن قرار بدهید. اگر جواب بله باشد، سوییچ به دستگاه جالب‌تری برای کسانی تبدیل می‌شود که در خانه‌های دانشجویی یا دسته‌جمعی از یک تلویزیون مشترک استفاده می‌کنند.

البته که نینتندو فقط با نشانه رفتن بازار بی‌تلویزیون‌های ژاپن نمی‌تواند سوییچ را به موفقیت برساند. این موضوع فقط به ژاپن محدود می‌شود و نینتندو برای موفقیت هنوز باید گیمرهایی که اتاق پذیرایی‌شان به دور یک تلویزیون بزرگ قرار دارد را هم راضی کند و ارزش ترفند مرکزی کنسولش را ثابت کند و تا زمانی که کنسول عرضه نشود، نمی‌توانیم در این باره به نتیجه برسیم و هم‌اکنون تمام پیش‌بینی‌های منفی و مثبت تحلیلگران چیزی بیشتر از یک سری برداشت‌های شخصی نیستند. اما برای یک لحظه فکر کنید ژاپن تنها منطقه‌‌ای نیست که جوانانش تلویزیون را از نیازهایشان خط زده‌اند. برای یک لحظه فکر کنید مثل بسیاری از ترندهای تکنولوژیکی که ابتدا از ژاپن شروع می‌شوند و به دیگر نقاط دنیا گسترش پیدا می‌کنند، در این زمینه هم ژاپن نفر اول است. نفر اولی که دیگران هم دیر یا زود از آن الگو می‌گیرند. یک لحظه تصور کند ماجرای کم شدن از خریداران تلویزیون و افزایش استفاده از اسمارت‌فون‌ها برای پر کردن جای خالی آن به کشورهای پیشرفته‌ی دیگری هم نفوذ کند. در این صورت با نسل جدیدی از مصرف‌کنندگان روبه‌رو خواهیم شد. این یعنی فرصت تازه‌ای برای کمپانی‌ها برای پول درآوردن.

ناگهان به نظر می‌رسد کاری که نینتندو با سوییچ انجام داده فراتر از چیزی که فکر می‌کردیم نوآورانه، کاربردی و استراتژیک است

به‌شخصه هنوز متقاعد نشده‌ام که چنین ترندی می‌تواند در بیرون از ژاپن هم اتفاق بیافتد. مثلا به سرعت افزایش سرمایه‌گذاری شبکه‌های تلویزیونی امریکایی و اروپایی روی تولید سریال‌های حرفه‌ای و باکیفیت و آمار بالای بینندگان آنها نگاه کنید. این نشان می‌دهد که در امریکا و اروپا هنوز افراد بسیار بسیار زیادی از تلویزیون استفاده می‌کنند. اما اگر کشورهای غربی در این زمینه از ژاپن پیروی کنند، نینتندو ممکن است با سوییچ آینده‌ی صنعت را پیش‌بینی کرده باشد و به عنوان پیشگام بهره‌برداری از این ترند وارد عمل شده باشد و این‌طوری سوییچ می‌تواند تبدیل به الگویی برای سخت‌افزارهای گیمینگ آینده‌ی صنعت تبدیل شود. البته که این حرف‌ها به‌هیچ‌وجه حتمی نیست و یک‌عالمه دلیل برای تردید داشتن وجود دارد، اما همزمان احتمال این هم وجود دارد که ما داریم به سمت آینده‌ای حرکت می‌کنیم که کنسول‌ها نه توسط اسمارت‌فون‌هایی که جای کنسول‌های خانگی را گرفته‌اند، بلکه توسط اسمارت‌فون‌هایی کشته می‌شوند که جای تلویزیون‌هایی که کنسول‌ها باید به آنها متصل شوند را گرفته‌اند. حداقل در ژاپن به نظر می‌رسد چنین اتفاقی افتاده است. در حال حاضر معلوم نیست آیا نینتندو می‌تواند این بازار رهاشده و پتانسیل‌دار را تصاحب کند یا نه، اما هم‌اکنون یک چیز مشخص است: سوییچ تلاش بسیار متقاعدکننده‌‌تر و بافکرتری نسبت به Wii U برای تصاحب این بازار است.


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده