// سه شنبه, ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۱

آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از Chungking Express تا Little Woods

یک درام عاشقانه از وونگ کار وای، اثری از نویسنده فیلم When Harry Met Sally، فیلم Little Woods با بازی لیلی جیمز و آخرین مرد سیاه‌پوست در سان فرانسیسکو.

زومجی آثاری از هنگ کنگ، ایالات متحده آمریکا و استرالیا را در شماره‌ی ۲۴۰ سری مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» معرفی می‌کند؛ فیلم‌هایی که در سطح کیفی یکسانی قرار ندارند و اهداف یکسانی را دنبال نمی‌کنند، اما هرکدام در حد خود به دغدغه‌های برخی از انسان‌های عادی در یک مکان و زمان مشخص می‌پردازد. البته که بین آن‌ها فیلم اول شاید کیلومترها جلوتر از سه اثر دیگر شامل حرف‌هایی شنیدنی به زبان سینما برای مخاطب‌های هدف خود باشد.

یکی از نکات مهم دیگر این است که احتمالا از لحاظ عامه‌پسندی، فیلم You've Got Mail را می‌توان پرمخاطب‌ترین محصول بین این چهار ساخته‌ی سینمایی دانست. دو اثر قرارگرفته در انتهای این مقاله معرفی فیلم سینمایی هم از این نظر که قابل پیشنهاد به چند گروه متفاوت از مخاطب‌ها هستند، کم‌وبیش جایی بین دو اثر نخست قرار می‌گیرند.

پلیس در فیلم Chungking Express، محصول سال ۱۹۹۴ میلادی سینمای هنگ کنگ

Chungking Express (1994)

وونگ کار وای که به‌زودی باید تولد ۶۴سالگی خود را جشن بگیرد، بارها و بارها توانست فیلم‌هایی را تقدیم مخاطب کند که نمی‌توان آن‌ها را محدود به یک موضوع دانست. او آثاری را ارائه می‌دهد که همزمان دغدغه‌های شخصی و چالش‌های مطرح‌شده برای انواع‌واقسام انسان‌ها می‌توانند در فیلم‌نامه‌ی هرکدام از آن‌ها وجود داشته باشند. به همین خاطر از به تصویر کشیدن دقیق شرایط حاکم بر هنگ کنگ تا موضوعاتی جهان‌شمول همچون پیچیدگی‌های روابط عاطفی در دنیای امروز، همزمان تشکیل‌دهنده‌ی موضوعات اساسی قصه‌گویی‌های او هستند.

فیلم Chungking Express یک اثر عاشقانه و جنایی است که تمام جزئیات صداگذاری‌ها و تصویرسازی‌های آن در قصه‌گویی مورد نظر وونگ کار وای نقش دارد

بسیاری از فیلم‌ها وقتی همزمان می‌خواهند این‌گونه دغدغه‌های مهم و متفاوت را به تصویر بکشند، در میان آن‌ها گم می‌شوند. در نتیجه بارها و بارها با آثار سینمایی پرایرادی مواجه می‌شویم که اصلا قدرت به دوش کشیدن بار سنگین برداشته‌شده را ندارند. اما در فیلم Chungking Express خبری از این ضعف‌ها نیست. زیرا فیلم‌ساز به شکل شعاری و مصنوعی قصد ترکیب کردن موضوعات مختلف برای مهم به نظر آمدن را نداشته است. تمام دغدغه‌های مورد بحث همزمان در فکر این نویسنده جریان دارند، تبدیل به بخشی از جهان‌بینی او شده‌اند و درنهایت به درستی در ذهن شخصیت‌های فیلم قرار می‌گیرند.

داستان درباره‌ی دو پلیس است که در خلاصه‌ی بسیار ساده‌شده می‌توان گفت که شکست عشقی خورده‌اند. یکی از آن‌ها با دروغ‌گویی کوچک به خود و زیر پا گذاشتن برخی از کدهای مطرح‌شده توسط جامعه برای او می‌خواهد آرامش از دست رفته را پس بگیرد و دیگری زندگی خود را تحت تاثیر ورود ناگهانی یک ناشناس می‌بیند. چگونه دو انسان باید برای درمان زخم‌های به جا مانده از عشق سراغ پذیرش زندگی‌های تازه‌ی خود بروند؟ زندگی‌های این دو نفر به ترتیب گره‌خورده به یک موادفروش و فردی هستند که بی‌اجازه وارد خانه‌ی شخص می‌شود.

تام هنکس در فیلم You've Got Mail، محصول سال ۱۹۹۸ میلادی

You've Got Mail (1998)

نورا افرون که حدود ۱۰ سال قبل از دنیا رفت و خیلی‌ها او را با نویسندگی فیلم When Harry Met Sally می‌شناسند، آثاری همچون This Is My Life و Sleepless in Seattle را نیز در کارنامه دارد؛ فیلم‌هایی که خود او آن‌ها را کارگردانی کرده است. در این بین فیلم You've Got Mail با بازی تام هنکس و مگ رایان یکی از عاشقانه‌های محبوب بین آثار وی به حساب می‌آید؛ درحالی‌که برخی از مخاطب‌های امروز با بررسی دقیق مفاهیم جریان‌یافته در فیلم‌نامه، پیام‌های آن برای بعضی از تماشاگرها را مناسب نمی‌دانند.

بااین‌حال از هر زاویه‌ای که به فیلم You've Got Mail بنگریم، به سختی می‌توانیم سرگرم‌کنندگی و شیرینی کلی آن برای بسیاری از بینندگان را زیر سؤال ببریم. تازه نباید فراموش کرد که افرون به وجود شکست در دل فیلم‌نامه حداقل برای یکی از شخصیت‌های اصلی توجه کرد و همین باعث می‌شود که اثر نام‌برده سرتاسر بی‌فکر و بیش از حد سرخوش نباشد.

قصه درباره‌ی ظواهر متفاوتی است که انسان‌ها موقع برخورد با یکدیگر در شرایط مختلف از خود به نمایش می‌گذارند. شخصیت‌های اصلی فیلم در دنیای واقعی دل خوشی از یکدیگر ندارند، اما وقتی مشغول ارسال ایمیل‌های آنلاین به‌عنوان افراد ناشناس هستند، از هم‌صحبتی با یکدیگر لذت می‌برند. دو بازیگر اصلی هم انقدر خوب کار خود را انجام می‌دهند که مخاطب با این قصه‌گویی حدودا دو ساعتی همراه شود؛ البته به این شرط که انتظار عجیبی از آن نداشته باشد.

نگاه لیلی جیمز به بالا در فیلم Little Woods (جنگل کوچک)، محصول سال ۲۰۱۸ میلادی

Little Woods (2018)

دب با بازی لیلی جیمز در فیلم Little Woods یک مادر تنها با فرزندی کوچک است و همزمان باید انتظار تولد بچه‌ی بعدی در ماه‌های آتی را بکشد. او درحالی‌که درآمد بسیار پایینی دارد، ناگهان متوجه می‌شود که در صورت پرداخت مبلغی بزرگ شانس زندگی در خانه‌ی مادری خود را خواهد داشت. اما برای اینکه چنین پولی پرداخت شود، اولی با بازی تسا تامپسون به‌عنوان خواهر او باید دوباره سراغ خلافکاری برود. ماجرا وقتی آزاردهنده‌تر به نظر می‌رسد که می‌بینیم تنها چند روز از آزادی مشروط اولی باقی مانده است و اگر بتواند این چند روز را بدون انجام کار غیرقانونی بگذراند، شانس بیشتری برای رسیدن به روزهای بهتر در آینده را دارد.

Little Woods به نویسندگی و کارگردانی نیا داکوستا را باید یک اثر تلخ و بزرگ‌سالانه دانست که طی داستان‌گویی حدودا ۱۰۰ دقیقه‌ای خود موفق به نمایش دردهای واقعی و زیادی می‌شود؛ تا با محوریت انسان‌هایی جلو برود که از شدت فشار مالی به آستانه‌ی خفگی می‌رسند و در عین حال انواع‌واقسام راه‌ها برای رسیدن آن‌ها به پول لازم، بسته شده است.

این فیلم قرار نیست لحظات دلهره‌آور پرشمار و بسیار پرتنشی را مقابل تماشاگر بگذارد. داکوستا به‌دنبال نمایش در تنگنا قرار گرفتن جدی و ناراحت‌کننده‌ی افراد در یک مکان واقعی است. نقش‌آفرینی‌های بسیار خوب هم سبب می‌شوند که دردهای شخصیت‌ها واقعا در تصاویر به چشم بیایند. در نتیجه می‌توان طی چند سکانس کلیدی، تلخی و سختی برخی از تصمیم‌گیری‌ها برای آن‌ها را درک کرد.

دو نفر در خیابان فیلم The Last Black Man in San Francisco (آخرین مرد سیاه‌پوست در سان فرانسیسکو)

The Last Black Man in San Francisco (2019)

داستانی درباره‌ی یک شهر، دو دوست و گذشته‌ای که برخی از افراد دوست ندارند فراموش شود. این ساخته‌ی جو تالبوت که در جشنواره ساندنس مورد ستایش قرار گرفت و دو جایزه را کسب کرد، به تلاش جیمی برای بازپس‌گیری خانه‌ای می‌پردازد که توسط پدربزرگ او ساخته شده است. اما دنیا با گذر زمان تغییر می‌کند و حالا این خانه ساکنین متفاوتی دارد.

دو دوست از تلاش برای شناخت نسخه‌ی جدید شهر و ترمیم خانه‌ی قدیمی دست نمی‌کشند. آن‌ها به‌دنبال فرصتی برای بازپس‌گیری مکانی هستند که شاید بخشی از هویت خود را در آن پیدا کنند. پس برای رساندن خانه به جلوه‌ای که در گذشته داشت، از هیچ زحمتی ابا ندارند. جیمی فیلز، جاناتان میجرز و دونالد گلاور بازیگرهای فیلم The Last Black Man in San Francisco هستند.

یکی از نقاط قوت اصلی اثر را می‌توان کیفیت و عمق ارتباط شخصیت‌های اصلی و فرعی دانست. روابط این کاراکترها با هم کاری می‌کند که نه فقط بستر داستانی کلی فیلم، بلکه خواسته‌های هرکدام از آن‌ها نیز برای بیننده قابل باور به نظر بیاید. چگونه انسان می‌تواند وقتی شدیدا خود را به رخدادها و اشخاص قبل از خود گره خورده است، رو به جلو حرکت کند؟ در عین حال باید پرسید که آیا کسی می‌تواند با انکار کامل هر آن‌چه که در پشت سر او قرار دارد، فقط و فقط سر خود را پایین بیندازد و جلو برود؟ شخصیت‌های اصلی این درام بزرگ‌سالانه و مستقل با دغدغه‌هایی از این جنس زندگی می‌کنند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده