بررسی بازی Wild Hearts

یکی از مواردی که بازی‌های آنلاین را زنده نگه می‌دارد، شالوده و استخوان‌بندی مناسب گیم‌پلی بازی است. اگر یک بازی آنلاین نتواند در روز عرضه محتوای مناسبی را ارائه دهد، سازنده می‌تواند به مرور زمان محصول خود را از یک تجربه مرده به تجربه‌ای سرگرم کننده و تازه تبدیل کند. برای مثال، بازی Sea of Thieves در زمان عرضه از نظر محتوایی اصلا مناسب نبود، اما گیم‌پلی آن از پایه و اساس مشکل خاصی نداشت. تیم سازنده به مرور زمان و تقریبا پس از گذشت یک سال توانست آن را به یکی از بهترین بازی‌های چندنفره حال حاضر تبدیل کند. اما، اگر گیم‌پلی بازی هم مناسب نباشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

Wild Hearts در زمان معرفی خود در قالب یک رقیب برای سری مانسترهانتر و مخصوصا Monster Hunter World و Monster Hunter Rise به‌نمایش درآمد. محصولی که توسط استودیو اُمگا فورس توسعه یافته و شرکت الکترونیک آرتز هم وظیفه نشر آن را تحت لیبل EA Originals برعهده داشته است. مدتی است که وایلد هارتس روانه بازار شده و باید گفت که ایده‌های جالبی دارد، اما پیاده‌سازی آن‌ها آنطور که باید و شاید خوش‌آیند نیست.

در بازی‌های مشابه، داستان و شخصیت‌پردازی نقش خاصی ندارد و بیشتر گیم‌پلی نقش حیاتی را برای سرگرم کردن مخاطب استفاده می‌کند. بااین‌حال، داستان Wild Hearts در جهانی به نام آزوما روایت می‌شود. آزوما دارای محیط‌ها و مناطق مختلفی است که در هرکدام تعدادی هیولا قرار گرفته که آن‌ها را با نام کِمونو (در زبان ژاپنی به معنی جانور) می‌شناسیم. حال قهرمان داستان که یک کاراکتر شخصی‌سازی شده است، با اهالی دهکده میناتو آشنا شده و باید به آن‌ها در انجام مأموریت‌های‌شان کمک کند. ازاین‌رو در جریان هر مأموریت بازیکن با هیولاهای جدیدتر و مکانیسم‌ها و ویژگی‌های گیم‌پلی آشنا می‌شود.

درواقع داستان در Wild Hearts به‌طور کامل در اختیار گیم‌پلی است و ویژگی‌های آن را معرفی می‌کند و به‌نمایش می‌گذارد تا بازیکنان پس از اتمام داستان، به‌صورت آزادانه بتوانند در جهان بازی مشغول انجام مأموریت‌های مختلف شوند یا با دوستان خود به شکار کِمونوها بپردازند. اینجا دقیقا جایی است که Wild Hearts ایده‌های جالبی را در خود جای داده است. با شروع بازی، باید کاراکتر خود را به‌صورت کامل بسازید. شخصی‌سازی خوب Wild Hearts به شما اجازه می‌دهد تا کاراکتر مدنظرتان را تقریبا همان‌طور که دوست دارید، بسازید و در طول بازی هم قادر به تغییر او خواهید بود.

در ادامه با مکانیسم کاراکوری آشنا می‌شوید. درواقع کاراکوری شامل موارد قابل ساخت مختلفی می‌شود. برای مثال، با ساختن جعبه‌های فنری می‌توانید به‌راحتی از محیط‌ها بالا بروید یا در زمان نبرد با هیولاها، ازاین‌طریق یک ضربه سنگین را از بالا به پایین به کِمونوها وارد خواهید کرد. همچنین اگر ۶ عدد جعبه را درکنار یکدیگر بسازید، می‌توانید آ‌ن‌ها را به یک دیوار قوی تبدیل کنید تا هیولاها پس از اعمال ضربه شارژی‌های خود و برخورد به دیوار، Stun شوند. کاراکوری شاید در ظاهر یک مکانیسم ساده باشد، اما با پیشروی در بازی و آزاد شدن ویژگی‌های بیشترش، می‌بینیم که چندان هم مکانیسم ساده‌ای نیست.

ساختار پیچیده این مکانیسم هم به‌گونه‌ای نیست که شما را سردرگم کند و به شما توضیح داده می‌شود که در چه زمانی می‌توانید از کدام ویژگی بهترین خروجی را کسب کنید. جدا از این، کاربران ازطریق کاراکوری می‌توانند موارد مثل چادر برای استراحت، کمپ‌فایر، میز ساخت و ساز و موارد مشابه را در هر محیط بسازند. موارد ساخته شده شما به‌صورت دائم در هر محیط قرار می‌گیرد، اما اگر توسط هیولاها خراب شوند، باید دوباره آن‌ها را بسازید. مکانیسم کاراکوری به‌تنهایی طراحی خیلی خوب و جالبی دارد، اما به‌خوبی در دل بازی قرار نگرفته است. هرکدام از ویژگی‌های آن می‌تواند نقش کلیدی را در بازی و حین مبارزات با کِمونوها ایفا کند. این در حالی است که حتی اگر به درستی هم از آن‌ها استفاده کنید، امکان دارد نتیجه مد نظر را نداشته باشند یا به درستی کار نکنند. از طرفی طراحی خشک انیمیشن‌های حرکتی بازیکن و نحوه استفاده از کاراکوری‌ها سبب شده تا در نبردهای حساس، خیلی به‌سراغ آن‌ها نروید و بلا استفاده بمانند.

از نظر سیستم مبارزات هم Wild Hearts سلاح‌های متنوعی را ارائه می‌دهد. اگر به‌سلاح‌های سریع علاقه دارید، کاتانا می‌تواند گزینه بسیار مناسبی برای شما باشد یا ازطریق Cannon و تیر و کمان می‌توانید هیولاها را از فواصل دورتری از بین ببرید. هر سلاح طراحی بسیار خوبی دارد و شیوه‌های مبارزه‌ای مخصوص‌به خود را ارائه می‌دهد. موردی که دراین‌میان روی مبارزات شما بیشترین تاثیر را می‌گذارد، سیستم ساخت‌وساز بازی است. درجریان سیستم ساخت و ساز، با کشتن کِمونوها لباس‌ جنگی (Armor) و ارتقای جدید سلاح خود را در دسترس قرار می‌دهید. درخت ارتقای سلاح رابطه مستقی با ساخت‌وساز دارد و باید با کشتن هیولاها و فارم کردن آن‌ها، سلاح خود را در مسیری که دوست دارید، ارتقا دهید و لباس‌های جدیدی را بسازید. این مورد به‌خوبی می‌تواند در زنده ماندن و عملکرد شما در مبارزات، مخصوصا با کِمونوهای قوی‌تر تأثیرگذار باشد.

بازی‌هایی که به‌صورت کامل گیم‌پلی محور هستند و تنها یک هدف در بازی قرار گرفته، باید آن‌قدر محتوای متنوعی داشته باشند که مخاطب بتواند از فارم کردن و ارتقای کاراکتر خود لذت ببرد. این در حالی است که Wild Hearts حداقل در زمان عرضه اصلا محصولی نیست که محتویات اندگیم آن بتواند شما را سرگرم کند. هیولاهای بازی با وجود مکانیسم‌های مبارزه‌ای منحصربه‌فرد خود، می‌توانستند تنوع بیش‌تری داشته باشند یا حتی ساختار متفاوتی از تمامی هیولاها با آیتم‌هایی جدید را مشاهده کنیم تا شکار مجددشان بتواند آیتم‌های جدیدتری را ارائه دهد (به خاطر اتفاقات داستانی اندک کِمونوها طراحی متفاوتی پیدا می‌کنند). همچنین شانس کسب آیتم‌ها در Wild Hearts بالا است که خب این مورد خوبی است. اما، در زمانی‌که محتوای کافی برای تجربه بازی وجود نداشته باشد، باعث می‌شود به‌سرعت کاراکتر خود را به یک کاراکتر اندگیم تبدیل کرده و دیگر میل و رغبتی برای ادامه دادن نداشته باشید.

مأموریت‌های اصلی طراحی خوبی دارند و هرکدام از آن‌ها به‌نحوی شما را به‌چالش می‌کشند و مأموریت‌های فرعی هم تقریبا همان مأموریت‌های اصلی هستند. Wild Hearts کلا برپایه شکار هیولاها است و طبیعی است که مأموریت‌های اصلی و فرعی آن ساختار مشابهی داشته باشند. اگر بخواهید تنهایی مشغول تجربه بازی شوید، شاید آنطور که باید و شاید نتوانید لحظات سرگرم کننده‌ای را برای خود خلق کنید، اما کوآپ Wild Hearts می‌تواند تاحدی مشکلات بازی را برای شما حل کند. زیرا، تجربه این نوع بازی‌‌ها درکنار دوستان‌تان، تجربه‌ای متفاوت را ارائه می‌دهد.

Wild Hearts از نظر بصری تجربه‌ای معمولی را ارائه می‌دهد. به‌جای مشاهده محصولی نسل نهمی که از طراحی‌های رنگارنگ و فانتزی استفاده می‌کند، بیشتر محصولی را می‌بینیم که دراین‌بخش برای یک الی دو دهه گذشته است. همچنین رنگ‌بندی‌های محیطی در بعضی از مواقع و به هنگام تابش نور خورشید، چشم مخاطب را اذیت کرده و تجربه‌ی جالبی را به‌تصویر نمی‌کشند. جدا از موارد ذکر شده در بخش طراحی، هر یک از محیط‌های وایلد هارتس طراحی مخصوص‌به خود را دارند تا بازیکن بتواند با ورود به هر محیط، حس و حال جدیدی را کسب کند.

جدا از طراحی کِمونوها یا همان هیولاهای اصلی بازی، سایر موجودات قرار گرفته در جهان بازی طراحی خوبی دارند و کشتن آن‌ها می‌تواند متریل‌های ساخت‌وساز یا آیتم‌های قابل استفاده مثل گوشت استیک شده را دراختیارتان قرار دهند. ازاین‌رو فارم کردن‌شان می‌تواند شما را در ساخت لباس‌های جدیدتر کمک کند یا باعث افزایش نوار سلامت و قدرت‌تان برای زمان محدودی شود. طراحی ویژگی Target Lock، مورد دیگری است که شاید دربعضی از مواقع شما را اذیت کند و نتوانید درست به مبارزه کردن بپردازید. البته به‌خاطر طراحی نامناسب انیمیشن‌های حرکتی و ضربه‌زدن، عدم استفاده از Target Lock هم مشکلات خود را دارد. از نظر فنی، Wild Hearts مشکل خاصی ندارد و کاربران کامپیوتر می‌توانند باتوجه به مشخصات سیستم پیشنهادی و مورد نیاز Wild Hearts، تجربه‌ای روان و بدون افت فریم را کسب کنند. البته که اندک باگ‌هایی هم در بازی وجود دارد، اما تاثیر خاصی روی تجربه شما نمی‌گذارد.

موسیقی‌های Wild Hearts در سطح خوبی قرار دارند و اگر به موسیقی‌های شرقی علاقه‌مند باشید، قطعا شما را راضی خواهند کرد. همچنین صداگذاری‌های بازی و افکت‌های صوتی استفاده شده هم کیفیت لازم را دارند. دراین‌میان اشاره کنم که دوبله انگلیسی بازی آنطور که باید و شاید کیفیت لازم را نداشته و می‌توانست تجربه‌ی بهتری را ارائه دهد. درآخر، Wild Hearts در هر زمینه‌ای سعی دارد شبیه به مانستر هانتر باشد. بااینکه مکانیسم‌های مبارزه‌ای ساده‌تری را ارائه می‌دهد، اما به‌خاطر مشکلاتی که دارد، نمی‌تواند خودی نشان داده و به‌طور کامل زیر سایه این مجموعه قرار گرفته است. اگر تابه‌امروز تجربه‌ای از این سبک بازی‌ها نداشته‌اید، وایلد هارتس به هیچ‌وجه نمی‌تواند نقطه شروع شما باشد.

بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر نوشته شده است