واکنش منتقدین به بازی Life is Strange: True Colors
چند روز پیش بازی Life is Strange: True Colors در دسترس قرار گرفت و میانگین امتیازات آن خبر از یک بازی سرگرم کننده و خوب را میدهد.
Life is Strange را میتوان یکی از مجموعههای تعاملی جذاب و سرگرم کننده دانست که نسخه اول آن توانست تجربهی بسیار خوبی را ارائه دهد، اما نسخه دوم نتوانست آنطور که باید و شاید موفقیت گذشته این سری را کسب کند. حال نوبت به True Colors رسیده است تا کاربران را جذب کند.
یکی از اصلیترین تفاوتهای Life is Strange: True Colors با سایر بازیهای سری، این است که بهصورت اپیزودیک عرضه نشده و تمامی محتویات آن را در قالب یک بازی کامل در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. همچنین داستان بازی در مورد دختری به نام الکس چن است که برادر خود را از دست میدهد و حال باید این غم بزرگ را پشت سر بگذارد.
چند روز پیش بازی Life is Strange: True Colors روانه بازار شد و توانست بازخوردهای خوبی را کسب کند. در ادامه میتوانید نظرات بعضی از منتقدان این بازی را در زومجی مطالعه و نظرات خود را هم با ما در میان بگذارید.
Life is Strange: True Colors
- سازنده: دک ناین
- ناشر: اسکوئر انیکس
- پلتفرم: کامپیوتر، پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس | ایکس باکس سری اس
- سبک: ماجراجویی
Life is Strange: Colors شما را وارد یک داستان احساسی درگیرکننده با شخصیتپردازیهای قوی میکند.
Life is Strange: True Colors دارای لحظات احساسی مختلفی است و تمامی مواردی را که باعث بزرگ بودن سری Life is Strange شده، به رخ میکشد.
داستان True Colors به قدری قوی است که نیازی به مهارتهای ماوراء الطبیعی برای قصهگویی ندارد. من خندیدم، گریه کردم و تمام چیزهایی را که تجربه کردم، مواردی هستند که خود الکس در طول داستان خود در این بازی تجربه کرد. دراینجا یک چیز مهم وجود دارد و آن هم نحوه خوب بودن تصمیمگیریها در بازی و به سرانجام رساندن داستان الکس باتوجهبه تصمیمهای شما است. باتوجه به این نوع انتخابها، احتمالا بتوانید مسیر پیشرفت در بازی متفاوتی را تجربه کنید، اما پیام کلی بازی یکسان است؛ ناامید نشوید. شاید این صحبت را زیاد شنیده باشیم، اما معنی خاصی در زندگی دردناک الکس چن دارد.
اینجا نوری وجود دارد که استودیو دک ناین نگذاشته تاریکی در آن رخنه کند و اینکه نقش کوچکی در عملکرد کاراکترها داشته باشیم، سرگرم کننده است. این در حالی است که حس و حال ارائه شده با دلایل و داستانی که الکس را به این شهر وارد میکند، یک تنش و دوگانگی ملموس را بهوجود آورده است. اگر این دو ساختار بهخوبی درکنار هم قرار میگرفتند، بازی دستاورد هوشمندانهای را ارائه میداد. وقت گذراندن در Haven Springs همچنان خوب است، اما یک بازدید ساده است و میتوانست یک تجربه قدرتمند، احساسی و طنین انداز باشد.
تعاملهای داخل بازی سبب شده تا داستان نامناسب با محوریت یک موزیسین روانی داخل یک شهر کوچک، جذاب ظاهر شود.