اعتراف غافلگیرانه اسپایدرمن در مجموعه کمیکی Amazing Spider-Man
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشی از داستان Amazing Spider-Man #54.LR را برای شما فاش کند.
.
.
.
درست از زمانیکه کیندرد شکنجه کردن اسپایدرمن را آغاز کرده، تمام تمرکزش تنها روی یک موضوع بوده است. او میخواهد اسپایدرمن را در شرایطی قرار دهد که مجبور شود به چیزی اعتراف کند. اینطور به نظر میرسید که هدف اصلی کیندرد همان معاملهای است که اسپایدرمن با مفیستو انجام داد و خط داستانی One More Day را به وجود آورد؛ چیزی که بخشی از داستان زندگی و تاریخچه این شخصیت را پاک کرد. باتوجهبه اینکه تا چه اندازه این خط داستانی ننگین روی زندگی هری آزبورن تاثیر گذاشته، این کارهای کاملا منطقی به نظر میرسد. بعد از خط داستانی رویداد One More Day به زندگی بازگردانده شد.
او یکی از افرادی بود که تاریخچه و داستان زندگی آنها بهصورت کامل دوباره نوشته شد؛ آن هم به خاطر معامله و قراری که با شیطان گذاشته شده بود. البته، در حال حاضر خط داستانی رویداد One More Day مورد بررسی قرار دارد و دکتر استرنج هم بهصورت ویژه با سطح استرال و اختری اسپایدرمن درگیر است. اما به نظر میرسد که یک موضوع دیگر هم دراینمیان وجود داشته باشد؛ ممکن است هری آزبورن بخواهد اسپایدرمن را تحت فشار بذارد تا او به قتل گوئن استیسی اعتراف کند. این ماجرا به زمان خیلی قبل و اولین حضورهای شخصیت کیندرد بازمیگردد؛ جایی که او درست به اندازه اسپایدرمن، نورمن آزبورن را هم مورد آزار و اذیتهای مختلف قرار میداد.
از آنجایی که کیندرد همان هری آزبورن است، تمام این کارها منطقی به نظر میرسد. پدر هری باعث شد تا او تبدیل به یک شرور شود و از طرف دیگر هم پیتر بیشتر از یک بار به اعتماد او خیانت کرد. این در حالی است که هم پیتر و هم نورمن، هر دو تا حد زیادی مسئول مرگ گوئن استیسی بودند. در نسخه LR از جدیدترین قسمتی که اخیرا در سری کتاب کمیک Amazing Spider-Man منتشر شده، این موضوع بیشازپیش مورد بررسی قرار گرفت. این قسمت از جایی آغاز میشود که مری جین واتسون به سمت قبرستان میرفت تا با کیندرد روبهرو شود و به همین طریق هم پیتر پارکر و هم هری آزبورن را نجات دهد.
اما اتفاق عجیبی که دراینمیان رخ میدهد، این است که او یک صحنه خاصی را از گذشته به یاد میآورد؛ چیزی که اصلا نباید به یاد میآورد. مری جین زمانی را به یاد آورد که هری، آن هم در قالب گرین گابلین، او را به سمت پلی برد که گوئن استیسی از آن پایین افتاده بود و جان خود را از دست داده بود. در همین نقطه زمانی بود که هری گفت که او هیچوقت به ام جی آسیب نمیزند. اما در همین حین هم او مطمئن بود که پدرش مسئول مرگ گوئن نبوده است. او همچنان پیتر پارکر را مسئول اصلی کشته شدن گوئن میدانست. این ماجرا از خط داستانی قسمت ۲۰۰ سری کتاب کمیک Peter Parker, the Spectacular Spider-Man که در سال ۱۹۹۳ منتشر شده بود، بیرون آمد.
جی. ام. دماتیس، سال بوشما، باب شارن و جو روزن وظیفه تنظیم این کتاب کمیک را برعهده داشتند؛ قسمتی که در پایان آن هم هری جان خود را از دست داد. هری آزبورن در حالی از دنیا رفت که کاملا باور داشت اسپایدرمن مسئول اصلی مرگ گوئن استیسی بوده است. براساس تمام چیزهایی که کیندرد در طی این مدت به اسپایدرمن نشان داده، آن هم درحالیکه بارها و بارها او را میکشت، میتوان اینطور نتیجه گرفت که شاید واقعا این یک باور درست باشد. پیتر پارکر در ابتدای فعالیت خود، از متوقف کردن یک جنایتکار امتناع کرد و همان مرد بود که عمو بن را به قتل رساند. بعد از مدتها، اسپایدرمن در میدان نبرد با گرین گابلین درگیر شد.
زمانی هم که نورمن آزبورن به هویت واقعی اسپایدرمن پی برد و متوجه شد که او پیتر پارکر است، گوئن استیسی را بهعنوان یک طعمه ربود تا اسپایدرمن را به سمت خودش بکشاند. نورمن، گوئن را از پل پایین انداخت اما در مقابل اسپایدرمن هم تلاش کرد تا با تارهای خود او را نجات دهد. البته همین تارها بودند که گردن گوئن را شکستند و جان او را گرفتند. با اینکه نورمن مسئول مرگ گوئن استیسی محسوب میشود، اما اقدامات اسپایدرمن بود که او را به کشتن داد؛ هم با قرار دادن او در معرض خطر در وهله اول و بعد هم کشتن او، هنگام نجات دادنش. در حقیقت، آن مهمانی شامی که هری آزبورن برای اسپایدرمن ترتیب داده بود، با حضور جسد عمو بن و گوئن استیسی تشکیل شده بود.
البته جسد شخصیت جورج استیسی هم در این مهمانی حضور داشت؛ کسی که هنگام نجات مردم در حین یک نبرد بین اسپایدرمن و دکتر اختاپوس، جان خود را از دست داد. همه این افراد بهصورت غیرمستقیم به خاطر اسپایدرمن جان خود را از دست دادند. با اینکه خیلی از خوانندگان باور دارند که کیندرد قصد دارد با این کارها پیتر را مجبور به اعتراف به معامله خود با مفیستو کند؛ اما بیشتر اینطور به نظر میرسد که هری هنوز باور دارد که اسپایدرمن مسئول اصلی مرگ گوئن استیسی بوده است. او قصد دارد کاری کند تا پیتر به این نتیجه برسد که تصمیمات او در حقیقت چیزهایی بودند که خیلی سال پیش باعث مرگ دوستشان شده است؛ تصمیماتی که هنوز هم در زمان حال، آنهایی را که پیتر را دوست دارند و کنار او میایستند، آزار میدهد.