آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از انیمه زمانی که گل موعود شکوفه می دهد تا اطلس ابر
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا بهسراغ یک انیمهی جادویی خواهیم رفت. نمایشی که از ایدهی جذاب نامیرایی سرچشمه میگیرد و ما را به یاد الفهای دنیای تالکین میاندازد. بعد از آن فیلمی مهم و نوار از اورسن ولز یکی از بهترین و آوانگاردترین کارگردانان تاریخ سینمای جهان خواهیم دید. اثری که باعث شد ولز بیانیهای چند ده صفحهای برای یونیورسال بنویسد و ناراحتیاش را راجعبه نوع تدوین فیلم اعلام کند. بعد از آن اطلس ابر را میبینیم. ساختهی واچوفسکیها. فیلمی علمیتخیلی و البته فلسفی از فیلمسازانی متفاوت و با دیدگاهی عمیق.
انیمه ماکیا: زمانیکه گل موعود شکوفه میدهد
انیمه Maquia: When the Promised Flower Blooms
- کارگردان: ماری اوکادا
- سال انتشار: ۲۰۱۸
وقتی که سربازان سلطنتی به یک قبیلهی نامیرا حمله میکنند، ماکیا از دست آنها میگریزد و نوزاد پسری را به فرزندی قبول میکند.
ماکیا انیمهای فانتزی است که از عناصر رئالیسم جادو استفاده میکند. ایدهی نامیرایی و زندگی جاودان یکی از ایدههای جذاب در جهان سینما و ادبیات است که دستمایهی فیلمسازان و کارگردانان متعددی در آثار فانتزی بوده است. داستان این انیمه زمانی اتفاق میافتد که هنوز موجودات باستانی در حال زندگی هستند و نژاد خاصی از آنها میتواند تا قرنها زنده بماند و هیچگاه طعم مرگ را نچشد. همه چیز خوب و آرام پیش میرود تا اینکه پادشاهی تصمیم میگیرد برای محکم کردن پایهها سلطنت اجدادیاش از این موجودات استفاده کند. وقتی که سربازان به نامیراها حمله میکنند، ماکیا نجات پیدا میکند. او در این بین نوزاد انسانی را میبیند که همانند خودش به کمک نیاز دارد. ماکیا او را به فرزندی قبول میکند و تغییر چهره میدهد.
ماکیا انیمهای در ستایش مرگ و عشق است. نامیراها نباید عاشق آدمی از بیرون شوند، در غیر اینصورت باید درد بکشند و آزار ببینند. با اینحال ماکیا عاشق نوزادی میشود و سعی میکند تا مادر شدن را بیاموزد. او تلاش میکند و عشق میورزد تا اریل را بزرگ کند. انیمه ماکیا در هستهی مرکزی خود به ایدهی عشق مادری وفادار است و درنهایت به ستایش مرگ میرسد. این انیمه مرگ را راهی برای رهایی از دردها میداند و عمر طولانی را مانعی برای آن. همانطور وقتی که ماکیا بهخاطر نامیراییاش نمیتواند اریل را فراموش کند اما لیان چند صباحی دیگر از عمرش باقی نمانده است. Maquia: When the Promised Flower Blooms از ایدههای جذاب و قابل اعتنایی بهره گرفته است تا بتواند قصهای ظریف از یکی از جهانشمولترین روایتهای انسانی را تعریف کند. این انیمه که یکی از انیمههای مستقل ژاپنی بهحساب میآید، بعد از اکران توانست جایزه بهترین فیلم مستقل را ببرد و صاحب چند جایزه بینالمللی شود.
فیلم نشانی از شر
فیلم Touch of Evil
- کارگردان:اورسن ولز
- بازیگران:چارلتون هستون، جنت لی و اورسن ولز
- سال انتشار:۱۹۵۸
مایک وارگاس بههمراه همسرش سوزان وارد شهری مرزی میشوند. اتوموبیلی در آنجا منفجر میشود و وارگاس بهدنبال حل این پرونده میرود.
نشانی از شر یکی از آثار مهم و مطرح در میان فیلمهای کلاسیک و نوآر است که هر علاقهمندی به این دنیای خاص از تاریخ سینما باید آن را ببیند. این فیلم که براساس کتاب نشان شر ویت مسترسون ساخته شده است در ابتدا نتوانست توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند (اتفاقی که معمولا برای ساختههای اورسن ولز پیش میآمد) اما فیلم رفتهرفته تبدیل به یکی از مطرحترین فیلمهای کارنامه این کارگردان شد. ولز برای ساخت این فیلم و اعمال دیدگاههای هنریاش با استودیوی سازنده درگیریهای زیادی را از سر رد کرد که درنهایت تهیهکنندگان نسخهی نهایی خودشان را روانهی سینماها کردند.
فیلم در طول دههی هفتاد نیز دوباره بر سر زبانها افتاد و به فهرست ملی فیلم ایالات متحده اضافه شد تا اینکه در سال ۱۹۹۸ نسخهی اصلی و مورد تایید ولز منتشر شد (فیلم با استفاده از بیانیه این کارگردان در سال ۱۹۵۸ تدوین شد). نشانی از شر یکی از آخرین فیلمهای کلاسیک عصر نوآرهاست. بعد از پایان این دهه، فیلمهای نوآر وارد مرحلهی تازهای شدند و سبک و شیوهشان تغییر کرد و تبدیل به فیلمهایی شدند که امروزه بهعنوان نوآرهای جدید میبینیم. نشانی از شر داستانی پر از تعلیق، هیجان، دسیسه، خیانت و فساد در پلیس است. فیلمی که بهطرز خیرهکنندهای توسط اورسن ولز کارگردانی شده است.
ولز در این فیلم یکی از جذابترین نقشهای ضدقهرمانان سینما را اجرا کرده است. او نقش یک پلیس فاسد را در مقابل پلیسی مکزیکی که بهتازگی ازدواج کرده است، بازی میکند. نشانی از شر در شهری مرزی در مکزیک اتفاق میافتد. یک افسر پلیس بههمراه همسرش سوزان برای ماه عسل به این منطقه میرود. جائی که اتفاقاتی خارج برنامه برایشان رخ میدهد و خلافکاران مکزیکی برای پیشبرد نقشه خود به سوزان نزدیک میشوند. دنیای سیاهوسفید نشانی از شر کاملا نمایانگر جهان فیلمسازی ولز است. میزانسنها، نماهای بلند و کوتاه و نوع فیلمبرداری آن برای تماشاگر میتواند بسیار مسحورکننده باشد.
فیلم اطلس ابر
فیلم Cloud Atlas
- کارگردان: تام تیکور، اندی و لانا واچوفسکی
- بازیگران: تام هنکس
- سال انتشار: ۲۰۱۲
اطلس ابر فیلمی علمی تخیلی است که براساس رمان پرفروش اطلس ابر به نوشتهی دیوید میچل ساخته شده است. کتابی بسیار معروف که صاحب چند جایزه بزرگ ادبی نیز شده است. این فیلم شامل داستانهای متفاوتی است که همگی در زمانهای مختلف تاریخ (گذشته و آینده بسیار دور) اتفاق میافتند. داستانهایی که در یکدیگر آمیخته شدهاند و بدون ترتیب روایت میشوند. مخاطب در این شرایط باید این داستانها و روایتها را به یکدیگر ربط دهد و معنایی بزرگ را از درون آنها کشف کند. در نگاه اول شاید روایت غیرخطی فیلم شما را آزار دهد اما کافی است تا دوام بیاورید و به ادامهی دیدن این داستانهای مرتبط به یکدیگر بنشینید.
بازیگران در اطلس ابر نقشهای متفاوتی را بازی میکنند و در داستانهای مختلفی حضور مییابند. این اثر فیلمی جاهطلبانه و خلاقانه است، سبک بصری آن برای مخاطب بسیار خیرهکننده و جذاب خواهد بود و داستانهایش نیز حس کنجکاوی تماشاگر را زنده خواهند کرد. اطلس ابر فیلمی دربارهی اخلاقیات، دین، آخرالزمان، انسان بودن، آزادی، رهایی، عشق و تجربههای متعدد زندگی در جهانهای مختلف است، فیلمی که ایدههایش بسیار جهانشمول و قابل لمس خواهد بود. مسائلی که انسانها در سرتاسر تاریخ چه در گذشته و چه در آینده با آن روبهرو بودهاند و روبهرو خواهند شد. در ابتدا وایچوفسکیها برای ساخت اطلس ابر با مشکل مواجه شدند و نمیتوانستند منابع مالی لازم برای ساخت آن را تأمین کنند. این فیلم درنهایت با بودجهی زیادی تولید شد بهطوری که عنوان یکی از گرانترین فیلمهای مستقل سینما را از آن خود کرد. اطلس ابر اولین نمایش خود را در جشنواره فیلم تورنتو تجربه کرد و فضایی دوقطبی را بین منتقدان بهوجود آورد. اثر در فهرست بدترین فیلم و بهترین فیلم آنها قرار گرفته بود.