بهترین کارگردان های سینما | از دیوید وارک گریفیث تا اسکورسیزی
هروقت که موضوع «بهترین کارگردان های سینما» به میان میآید، میتوان حدس زد که بحث و گفتگوی پرتبوتابی را در پی خواهد داشت. بهترین کارگردانان تمام دوران چه کسانی هستند؟ پاسخ به این سؤال سختتر از آن چیزی است که فکر میکنید. آیا بهترین کارگردانان، کسانی هستند که اول آمدند و پایه سینمای اولیه را ایجاد کردند؟ آیا کسانی هستند که سینما را به شکلی تماشایی و پیشرفته تبدیل کردند؟ یا شاید هم کسانی هستند که آثار آنها را هر فیلمسازی باید بشناسد؟ سؤال را به هر شکلی که بپرسید، یک سری کارگردان در تاریخ هستند که به هیچ شکلی نمیتوان آثار و دستاوردهای آنها را نادیده گرفت.
این دسته از هنرمندان، آثاری را خلق کردند که بدنهی سینما را تشکیل میدهد و با عنوان نمونههای کامل فیلمسازی برجسته شناخته میشوند؛ از سینمای صامت گرفته تا سینمای قرن بیست و یکم. با اینکه از همان ابتدای آغاز کار سینما، زنان نقش بسیار مهم و جداییناپذیری داشتند، اما متاسفانه در زمینهی کارگردانی، فرصتهای خیلی کمی در اختیار آنها قرار داده میشد؛ به همین دلیل هم است که زنان کمی را در میان بهترین کارگردان های سینما میبینیم. خوشبختانه در طی سالهای اخیر، زنان گامهای بلندی در زمینهی کارگردانی برداشتند و ما شاهد کارهایی استادانه و الهامبخش از آنها بودیم. حالا در این مقاله، به بررسی و معرفی ۷۰ مورد از بهترین کارگردان های سینما میپردازیم.
کارگردانها براساس تاریخ تولد رتبه بندی شدهاند.
بهترین کارگردان های سینما
۷۰- کریستوفر نولان
- سال تولد: ۱۹۷۰ میلادی (۵۳ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۹۸ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Memento (ممنتو)
- آخرین اثر: فیلم Oppenheimer (اوپنهایمر)
کریستوفر ادوارد نولان، یک کارگردان بریتانیایی و آمریکایی که نشان امپراتوری بریتانیا را هم دریافت کرده است. این فیلمساز که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما محسوب میشود، به خاطر آثار هالیوودی و بلاک باستریاش که روایت داستانی پیچیدهای دارد، شناخته شده است. او تا به امروز نامزد دریافت ۵ جایزه اسکار، ۵ جایزه بفتا و ۶ جایزه گلدن گلوب شده است و در سال ۲۰۱۵ هم توسط مجله تایم، در فهرست ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار دنیا قرار گرفته است. این کارگردان بریتانیایی، پیش از اینکه اولین اثر سینمایی خود یعنی فیلم Following (تعقیب) را بسازد، چندین اثر کوتاه ساخته بود و از همان دوران جوانی، به فیلمسازی علاقه داشت. از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Insomnia (بیخوابی)، سهگانهی The Dark Knight (شوالیه تاریکی)، فیلم The Prestige (پرستیژ)، فیلم Inception (تلقین) و فیلم Interstellar (میان ستارهای) اشاره کرد. در سالها و دهههای مختلف، اکثرا آثار نولان در فهرست بهترین فیلمها قرار میگیرد؛ آثاری که با نگرش متافیزیکی و مضامین معرفتشناسی، اگزیستانسیالیسم، اخلاق، ساختار زمان و ماهیت انعطافپذیر حافظه و هویت شخصی تلفیق شده است. فیلمهای نولان دارای تصاویر و مفاهیمی با الهام از ریاضیات، ساختارهای روایی غیرمتعارف، جلوههای ویژه کاربردی، مناظر صوتی تجربی، فیلمبرداری فیلم با فرمت بزرگ و چشماندازهای مادی هستند.
۶۹- پل توماس اندرسون
- سال تولد: ۱۹۷۰ میلادی (۵۳ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۸ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، فیلمبردار و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Boogie Nights (بوگی نایتز)
- آخرین اثر: فیلم Licorice Pizza (لیکریش پیتزا)
نکتهای که پل توماس اندرسون را نسبت به دیگر موارد فهرست بهترین کارگردان های سینما متمایز میکند، موضوعاتی است که او در فیلمهایش به آنها میپردازد. فیلمهای او اغلب درامهای روانشناختی هستند که با نمایش شخصیتهای معیوب و ناامید، کاوش در خانوادههای ناکارآمد، بیگانگی، تنهایی و رستگاری، و سبک بصری جسورانهای که از دوربین متحرک و برداشتهای طولانی استفاده میکند، مشخص میشود. او تا امروز نامزد دریافت ۱۱ جایزه اسکار شده است؛ هرچند هنوز موفق به دریافت هیچکدام نشده است اما جایزههای مهم دیگری مانند ۱ جایزه بفتا، جایزههای بهترین کارگردان جشنوارههای کن، ونیز و برلین را در دست دارد؛ حتی در جشنواره برلین خرس طلایی را هم برنده شده است. از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Phantom Thread (رشته خیال)، فیلم The Master (استاد) و فیلم There Will Be Blood (خون به پا خواهد شد) اشاره کرد. اندرسون تنها ۲ روز در مدرسه فیلم شرکت کرد و بعد از آن ترجیخ داد که با تماشای فیلمهای کارگردانانی که دوست دارد، تجربه کسب کند و یاد بگیرد.
۶۸- دارن آرونوفسکی
- سال تولد: ۱۹۶۹ میلادی (۵۴ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۹۱ (با فیلم کوتاه) تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Pi (پی)
- آخرین اثر: فیلم The Whale (نهنگ)
آرونوفسکی که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما است، بیشتر از هر چیزی به خاطر عناصر سورئال، ملودراماتیک و اغلب آزاردهندهای که در فیلمهای او دیده میشود، شناخته شده است؛ عناصری که اغلب در قالب داستانهای روانشناختی به مخاطب نشان داده میشود. او با اینکه فعالیت خود در جایگاه کارگردان سینمایی را در سال ۱۹۹۸ با فیلم Pi (پی) آغاز کرد، اما در سال ۱۹۹۱ یک فیلم کوتاه به نام Supermarket Sweep ساخت که به موفقیتهای زیادی هم رسید. آرونوفسکی با اولین اثر سینمایی خود توانست جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره ساندنس دریافت کند. بعد از فیلم پی، او یکی از مشهورترین آثار ژانر روانشناختی به نام Requiem for a Dream (مرثیهای بر یک رویا) را ساخت که نظرات مثبت خیلی زیادی دریافت کرد و نامزد یک جایزه اسکار هم شد. این کارگردان آمریکایی با اینکه آثار زیادی در طی این سالها نساخته، اما میتوان گفت که یکی از یکی بهتر هستند و او را به یکی از بهترین فیلمسازان در ژانر روانشناختی تبدیل کردند.
۶۷- کوئنتین تارانتینو
- سال تولد: ۱۹۶۳ میلادی (۶۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۷ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Pulp Fiction (داستان عامهپسند)
- آخرین اثر: فیلم Once Upon a Time in Hollywood (روزی روزگاری در هالیوود)
کوئنتین تارانتینو؛ یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما؛ فیلمسازی که با خشونت زیباییشناسانه، دیالوگهای طولانی، استفادهی زیاد ناسزا و ارجاعات مختلف به فرهنگ عامه در آثارش شناخته میشود. تارانتینو با اینکه فعالیت خود بهعنوان کارگردان را با فیلم Reservoir Dogs (سگهای انباری) آغاز کرد و تا حدی هم شناخته شد؛ اما با اثر دومش یعنی فیلم داستان عامهپسند بود که به موفقیت خیلی زیادی رسید و در میان منتقدان و البته بینندگان مشهور شد. او به واسطهی ساخت این فیلم برندههای جایزههای مختلفی، از جمله نخل طلا در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شد؛ درکنار ۲ جایزه اسکار، ۲ جایزه بفتا و ۴ جایزه گلدن گلوب. کارهای تارانتینو بارها و بارها به خاطر نمایش خشونت و استفاده مکرر از توهینهای نژادی، مورد انتقاد قرار گرفته است. در طی این سالها، او بهعنوان «تاثیرگذارترین کارگردان نسل خود» در نظر گرفته شده است. از جمله آثار برجستهی این فیلمساز آمریکایی میتوان به فیلم Jackie Brown (جکی براون)، فیلم Kill Bill: Volume 1 (بیل را بکش: بخش ۱)، فیلم Kill Bill: Volume 2 (بیل را بکش: بخش ۲)، فیلم Inglourious Basterds (حرامزادههای لعنتی)، فیلم Django Unchained (جنگوی زنجیرگسسته) و فیلم The Hateful Eight (هشت نفرتانگیز) اشاره کرد.
۶۶- الخاندرو گونسالس اینیاریتو
- سال تولد: ۱۹۶۳ میلادی (۶۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۴ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده، آهنگساز و تدوینگر
- فیلم برجسته: فیلم Amores perros (عشق سگی)
- آخرین اثر: فیلم Bardo, False Chronicle of a Handful of Truths (باردو، وقایعنگاری نادرست یک مشت حقیقت)
در این مورد از بهترین کارگردان های سینما، به سراغ یک فیلمساز مکزیکی دیگر میرویم که از جمله کارهای برجستهی او میتوان به فیلم The Revenant (بازگشته)، فیلم Babel (بابل) و فیلم Birdman (بردمن) اشاره کرد. اینیاریتو بارها در گفتگوهای خود توضیح داده که در ساخت فیلمهایش علاوهبر منابع مختلف، از فیلمها و کارگردانان مختلف مانند اینگمار برگمن، آندری تارکوفسکی، مارتین اسکورسیزی و فیلمسازان بزرگ دیگر هم الهام میگیرد. او بیشتر از هر جیزی به خاطر ساخت فیلمهای درام و روانشناختی مدرن درباره شرایط انسانی مشهور شده است. فیلمهایی که این فیلمساز مکزیکی تا امروز ساخته، تحسینها و جوایز مختلف زیادی دریافت کرده است؛ از جمله ۴ جایزه اسکار، ۳ جایزه گلدن گلوب، ۳ جایزه بفتا و ۲ جایزه انجمن کارگردانان آمریکایی. اینیاریتو اولین فیلمساز مکزیکی است که نامزد کارگردانی یا تهیهکننده در تاریخ جوایز اسکار شده است؛ اولین کسی که برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین فیلم شده است.
۶۵- دیوید فینچر
- سال تولد: ۱۹۶۲ میلادی (۶۱ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۰ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم Seven (هفت)
- آخرین اثر: فیلم The Killer (آدمکش)
اکثر آثاری که فینچر کارگردانی کرده، ژانری دلهرهآور و روانشناختی دارند که از جملهی مشهورترین آنها میتوان به فیلم Alien 3 (بیگانه ۳)، فیلم The Game (بازی)، فیلم Fight Club (باشگاه مشتزنی)، فیلم Panic Room (اتاق ترس)، فیلم Zodiac (زودیاک)، فیلم The Girl with the Dragon Tattoo (دختری با خالکوبی اژدها) و غیره اشاره کرد. او در طی این سالها ۱۲ فیلم سینمایی کارگردانی کرده است که روی هم رفته، چیزی بیشتر از ۲.۱ میلیارد دلار درآمد داشتند و ۴۰ بار نامزد جایزه اسکار شدند. خود فینچر هم ۳ باز نامزد جایزه اسکار شد و ۴ جایزه امی، ۲ جایزه گرمی، ۱ بفتا و ۱ گلدن گلوب دریافت کرد. علاوهبر آثار سینمایی، او تجربه کارگردانی آثار تلویزیونی را هم دارد؛ مثل ۲ قسمت از سریال House of Cards (خانه پوشالی)، ۷ قسمت از سریال Mindhunter (شکارچی ذهن) و ۱ قسمت از سریال Love, Death & Robots (عشق، مرگ و رباتها). فینچر هم مثل خیلی از دیگر نامهای بهترین کارگردان های سینما، به مدرسه فیلم نرفت و از کارگردانهای مورد علاقهاش الهام میگرفت؛ جورج روی هیل، آلفرد هیچکاک، استنلی کوبریک، ریدلی اسکات، مارتین اسکورسیزی و غیره.
۶۴- آلفونسو کوارون
- سال تولد: ۱۹۶۱ میلادی (۶۱ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۱ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده، فیلمبردار و تدوینگر
- فیلم برجسته: فیلم Children of Men (فرزندان انسان)
- آخرین اثر: فیلم Roma (رما)
در دست داشتن ۴ اسکار در بخشهای بهترین کارگردان، بهترین فیلمبرداری و بهترین تدوین (و البته جوایز برجسته و بسیار مهم دیگر)، باعث شد تا آلفونسو کوارون هم در شمار بهترین کارگردان های سینما قرار بگیرد. این کارگردان تا به امروز، ۸ فیلم کارگردانی کرده که در ژانرهای متنوعی قرار دارند؛ از رمانتیک و درام گرفته تا جادهای، فانتزی، علمی تخیلی و شبه بیوگرافی. از جمله این آثار مهم میتوان به فیلم Gravity (جاذبه)، فیلم Harry Potter and the Prisoner of Azkaban (هری پاتر و زندانی آزکابان) و فیلم Great Expectations (آرزوهای بزرگ) اشاره کرد. این کارگردان مکزیکی دومین نفر بعد از کنت برانا است که در مراسم آکادمی اسکار، در ۷ بخش مختلف نامزد دریافت جایزه شده است. جالب است بدانید که او پیش از کارگردانی فیلم فرزندان انسان، اصلا رمان اصلی آن را نخوانده بود؛ حتی زمانی هم که پیشنهاد کارگردانی فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان را دریافت کرد، هیچکدام از قسمتهای این سری کتاب را هم نخوانده بود. کوارون در یکی از گفتگوهای خود به این موضوع اشاره کرد که از طرفداران تیم برتون است.
۶۳- وونگ کار وای
- سال تولد: ۱۹۵۸ میلادی (۶۵ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۲ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم As Tears Go By (همانطور که اشک میرود)
- آخرین اثر: فیلم The Grandmaster (استاد بزرگ)
او قبل از انتخاب مسیر کارگردانی، کار خود را بهعنوان فیلمنامهنویس برای آثار تلویزیونی آغاز کرد و بعد هم اولین اثر درام جنایی خود را ساخت. اما در عین موفق بودنِ اولین فیلم، وونگ از روند معاصر فیلمهای جنایی و اکشن فاصله گرفت و سبکهای فیلمسازی شخصیتری را آغاز کرد. فیلم Days of Being Wild (روزهای وحشی بودن)، اولین اقدام او در چنین مسیری، عملکرد خوبی در گیشه نداشت. بااینحال این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را در سال ۱۹۹۱ در جوایز فیلم هنگ کنگ دریافت کرد. ویژگیهای فیلمهای وونگ کار وای روایتهای غیرخطی، موسیقی جوی، و فیلمبرداری جذاب شامل رنگهای پررنگ و اشباع است. از جمله آثار برحستهی این کارگردان میتوان به فیلم Ashes of Time (خاکسترهای زمان)، فیلم Chungking Express (چانگکینگ اکسپرس)، فیلم Fallen Angels (فرشتگان سقوطکرده)، فیلم Happy Together (شاد درکنار هم) و فیلم In the Mood for Love (در حال و هوای عشق) اشاره کرد. وونگ که یکی از چهره های محوری سینمای هنگ کنگ است، یک نویسنده معاصر هم محسوب میشود و در نظرسنجی مجله سایت اند ساوند در سال ۲۰۰۲ از برترین فیلمسازان ۲۵ سال گذشته در رتبه سوم قرار دارد. فیلم های او اغلب در فهرست بهترینهای داخلی و بینالمللی ظاهر میشوند.
۶۲- لارس فون تریه
- سال تولد: ۱۹۵۶ میلادی (۶۷ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۷ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده، بازیگر و ترانهسرا
- فیلم برجسته: فیلم The Element of Crime (عنصر جنایت)
- آخرین اثر: فیلم The House That Jack Built (خانهای که جک ساخت)
لارس فون تریه که امروزه یکی از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، فعالیت هنری خود را از اواخر دهه ۱۹۶۰ بهعنوان یک کودک بازیگر آغاز کرد و حالا بیشتر از ۵ دهه است که در این صنعت فعالیت میکند. فیلمهای او بررسیهای مقابلهای درباره مسائل وجودی، اجتماعی، روانجنسگرایانه، و سیاسی را ارائه میدهند و به موضوعاتی از جمله بخشش، فداکاری و سلامت روان میپردازند. او که یک هنرمند و فیلمساز دانمارکی محسوب میشود، یکی از اشخاص مهم در صنعت فیلمسازی اروپا به شمار میرود. فون تریه در طی این سالها، بارها و بارها مورد انتقاد و موضوع اصلی بحثها بوده است. او و آثارش به گونههای مختلف با عنوان جاهطلبانه و تحریکآمیز و همچنین از نظر فنی نوآورانه توصیف شدهاند. جشنواره فیلم کن، علاوهبر اهدای جوایز به فیلمهایش در موارد متعدد، یک بار او را بهدلیل شوخیهای نازیسم در مصاحبهای، در فهرست افراد غیرقابل قبول قرار داد. آسیب دیدن حیوانات در صحنه فیلمبرداری فیلم Manderlay (مندرلی)،نمایش واضح خشونت و صحنههای جنسی اجرا شده در برخی از فیلمهای او، مورد انتقاد قرار گرفته است.
۶۱- بلا تار
- سال تولد: ۱۹۵۵ میلادی (۶۸ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۷۱ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم Damnation (نفرین)
- آخرین اثر: فیلم The Turin Horse (اسب تورین)
بلا تار که در این مورد از بهترین کارگردان های سینما قرار گرفته، یک فیلمساز مجارستانی است که فعالیت کارگردانی خود را با «سینمای اجتماعی» آغاز کرد؛ او در نظر داشت تا داستانهای روزمره درباره افراد معمولی را تعریف کند که اغلب هم سبک سینمای وریته را داشتند. اما مدت زیادی نگذشت که سبک سینمایی و مضامین اصلی آثار او تغییر کردند. تار به داشتن دیدگاه بدبینانه نسبت به بشریت تعبیر شده است. شخصیتهای آثار او اغلب بدبین هستند و روابط پرآشوبی با یکدیگر دارند؛ بهگونهای که منتقدان آن را کمدی تاریک میدانند. علاوهبر فیلمهای ذکر شده، از جمله آثار برجستهی این فیلمساز میتوان به فیلم The Man from London (مردی از لندن)، فیلم Sátántangó (تانگوی شیطان) که اکثرا در فهرست بزرگترین فیلمهای دنیا قرار دارد و فیلم Werckmeister Harmonies (هارمونیهای ورکمایستر) اشاره کرد که تا حد زیادی مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. او بعد از ساخت آخرین اثر خود یعنی اسب تورین که در فهرست بهترین آثار سالِ خیلی از منتقدان قرار داشت، رسما بازنشستگی خود از دنیای سینما و آثار بلند را اعلام کرد.
۶۰- برادران کوئن
- سال تولد: ۱۹۵۴ میلادی (۶۸ ساله) و ۱۹۵۷ (۶۶ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۸۴ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و تدوینگر
- فیلم برجسته: فیلم Blood Simple (دهشتزده)
- آخرین اثر: فیلم The Ballad of Buster Scruggs (تصنیف باستر اسکراگز)
جوئل دنیل کوئن و ایتن جسی کوئن که در دنیای هنری با نام برادران کوئن شناخته میشوند، یکی دیگر از موارد فهرست بهترین کارگردان های سینما. درست است که این دو برادر یک زوج فیلمساز محسوب میشوند و اکثرا هم پروژههای مختلف را با هم میسازند، اما آثاری هم بوده که کارگردانی آنها را یکی از این دو برادر برعهده داشتند. فیلمهای آنها در ژانرها و سبکهای مختلفی ساخته میشود؛ البته اکثرا خرابکارانه یا پارودی است. از جمله آثار برجستهی آنها میتوان به فیلم Raising Arizona (بزرگ کردن آریزونا)، فیلم Miller's Crossing (تقاطع میلر)، فیلم Barton Fink (بارتون فینک)، فیلم Fargo (فارگو)، فیلم No Country for Old Men (جایی برای پیرمردها نیست) اشاره کرد. نکتهی جالبی که در اکثر آثار این دو برادر دیده میشود، این است که آنها معمولا در داستانهای مدرن و تاریخی خود، به بررسی فرهنگ آمریکای جنوبی و غربی میپردازند. آنها تمام پروژهها را خودشان نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی میکردند؛ اما این موضوع تا فیلم The Tragedy of Macbeth (تراژدی مکبث) ادامه داشت که جوئل بدون دخالت ایتن، اثر خود را ساخت.
۵۹- جیمز کامرون
- سال تولد: ۱۹۵۴ میلادی (۶۹ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۷۸ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و تدوینگر
- فیلم برجسته: فیلم The Terminator (نابودگر/ترمیناتور)
- آخرین اثر: فیلم Avatar: The Way of Water (آواتار: راه آب)
جیمز کامرون که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، از اشخاص مهم در دوران بعد از هالیوود جدید محسوب میشد. کامرون، یکی از خلاقترین فیلمسازان این صنعت به شمار میرود؛ زیرا مدام در آثار خود از فناوریهای جدید استفاده میکند و هر بار مرزها را تغییر میدهد. او بعد از اینکه با فیلم ترمیناتور به شهرت خیلی زیادی رسید، مهر موفقیتهای روز افزون خود را با فیلم Aliens (بیگانهها)، فیلم The Abyss (ورطه)، فیلم Terminator 2: Judgment Day (نابودگر ۲: روز داوری) و بعد از آن هم فیلم True Lies (دروغهای حقیقی) را محکم بکوبد. البته رزومهی این کارگردان کانادایی به همین چند اثر ختم نمیشود؛ بلکه گذشتهی او، آثار برجسته کم ندارد. بلکه میتوان گفت که آثار غیربرجسته و ناموفق، در رزومه او کم دیده میشود. او در مراسم آکادمی اسکار، ۳ بار برندهی جایزه شد که هر سهی آن هم برای فیلم Titanic (تایتانیک) بود؛ در بخش بهترین فیلم، بهترین تدوین و بهترین کارگردان.
۵۸- جیم جارموش
- سال تولد: ۱۹۵۳ میلادی (۷۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۷۹ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر و آهنگساز
- فیلم برجسته: فیلم Stranger Than Paradise (عجیبتر از بهشت)
- آخرین اثر: فیلم The Dead Don't Die (مردهها نمیمیرند)
جیم جارموش که یکی دیگر از موارد فهرست بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، از دهه ۱۹۸۰، از جمله طرفداران مهم و اصلی سینمای مستقل است. به همین منظور هم آثار برجستهای مانند فیلم Down by Law (مغلوب قانون)، Mystery Train (قطار مرموز)، فیلم Dead Man (مرد مرده)، فیلم Ghost Dog: The Way of the Samurai (گوست داگ: سلوک سامورایی)، فیلم Coffee and Cigarettes (قهوه و سیگارها) و غیره در رزومهی او به چشم میخورند. جارموش بهعنوان یک فیلمساز مینیمالیستی شناخته میشود که در فیلمهای او هیچگونه عجلهای به چشم نمیخورد. فیلمهای او اغلب از ساختار روایی سنتی دوری میکنند، فاقد پیشروی طرحهای واضح هستند و بیشتر بر خلقوخو و توسعه شخصیت تمرکز میکنند. جارموش معمولا در آثار خود، سبکها و ژانرهای فیلم را با شوخطبعی تند و طنز تیره ترکیب میکند. قهرمانان فیلمهای او معمولا ماجراجویانی تنها هستند. این کارگردان در صحبتهای خود توضیح داده که در طی فرایند فیلمسازی، غریزه بیشتر از هر فرایند شناختیِ دیگری روی او و کارش تاثیر میگذارند. «احساس میکنم باید فیلم را گوش کنم و اجازه دهم که خودش به من بگوید چه میخواهد. گاهی زمزمه میکند و حرفهایش خیلی واضح نیست.» با اینکه داستانهای جارموش عمدتا در ایالات متحده جریان دارد، اما بارها نشان داده که از زاویه دید یک فرد خارجی به این کشور نگاه میکند. او حتی در یک مصاحبه عنوان کرد که ترجیح میدهد درباره مردی فیلم بسازد که در حال راه رفتن با سگش است؛ تا اینکه داستانی درباره امپراطور چین تعریف کند.
۵۷- دیوید لینچ
- سال تولد: ۱۹۴۶ میلادی (۷۸ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۷ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر، نقاش، هنرمند بصری و آهنگساز
- فیلم برجسته: فیلم Eraserhead (کلهپاککن)
- آخرین اثر: فیلم Inland Empire (امپراتوری درون)
دیوید لینچ، کارگردان سوررئالیست، یکی از چهرههای مهم و تأثیرگذار سینما است که بهگفتهی بسیاری از افراد، یکی از بهترین کارگردان های سینما و فیلمسازان معاصر محسوب میشود. دیوید لینچ از کودکی به نقاشی و طراحی علاقه داشت و درنهایت هم به هنرستان رفت؛ درصورتی که در آن زمان علاقه چندانی به سینما نداشته و تمرکز اصلیاش نقاشی بوده است. لینچ برای فیلمهایش که اغلب با ویژگیهای سوررئالیستی و رویاییشان متمایز میشوند، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. او جوایز متعددی از جمله شیر طلایی در سال ۲۰۰۶ و جایزه اسکار افتخاری در سال ۲۰۱۹ دریافت کرده است. او در طی این سالها نامزد ۸۴ جایزه، برندهی ۶۰ جایزه و نامزد ۴ جایزه اسکار شده بود. در سال ۲۰۰۷، گروهی از منتقدان که توسط مجله گاردین تشکیل شد، اعلام کردند که «پس از همه بحثها، هیچ کس نمیتواند نتیجهی بهدست آمده را اشتباه تلقی کند؛ اینکه دیوید لینچ مهمترین فیلمساز عصر حاضر است.» فیلم Mulholland Drive (جاده مالهالند)، فیلم Blue Velvet (مخمل آبی)، فیلم The Elephant Man (مرد فیلنما) و فیلم Dune (تلماسه) از دیگر فیلمهای برجستهی این کارگردان محسوب میشوند. البته درکنار آثار سینمایی، این کارگردان آثار تلویزیونی مشهوری هم مانند سریال Twin Peaks (توئین پیکس) و تعداد زیادی فیلم کوتاه هم در رزومهی خود دارد.
۵۶- استیون اسپیلبرگ
- سال تولد: ۱۹۴۶ میلادی
- سال فعالیت: از ۱۹۶۹ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Jaws (آروارهها)
- آخرین اثر: فیلم The Fabelmans (خانواده فیبلمن)
زمانیکه به سینما فکر میکنیم، استیون اسپیلبرگ یکی از اولین اسمهایی است که خیلی زود در ذهنمان شکل میگیرد؛ موفقیتهای اسپیلبرگ به همان اندازه شناخته شده است که مایکل جوردن در دنیای بسکتبال. او یکی از اشخاص مهم در دوران هالیوود نوین به شمار میرود و در عصر مدرن آثار بلاک باستری، یک پیشگام محسوب میشود؛ او موفقترین کارگردان تاریخ در زمینهی تجاری است. این کارگردانِ محبوب در طی سالهای کاری خود آثار کلاسیک و ماندگاری مانند فیلم Jaws (آروارهها)، فیلم Indiana Jones (ایندیانا جونز) و فیلم E.T. (ای. تی.) را ساخته است؛ بنابراین اگر از علاقمندان سینما باشید، امکان ندارد که این شماره از بهترین کارگردان های سینما را نشناسید. استیون اسپیلبرگ یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ به شمار میرود. او در طی همین ۵ دهه اخیر، چیزی نزدیک به ۳۴ فیلم فوقالعاده سرگرمکننده و برخی اوقات هم بسیار تأثیرگذار و تکاندهنده را ساخته است؛ آن هم تقریبا در هر ژانری که در آن حرفی برای گفتن داشته است. علاوهبر کارهای عنوان شده، از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Close Encounters of the Third Kind (برخورد نزدیک از نوع سوم)، فیلم Schindler's List (فهرست شیندلر)، فیلم Jurassic Park (پارک ژوراسیک) و غیره اشاره کرد.
۵۵- راینر ورنر فاسبیندر
- سال تولد: ۱۹۴۵ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۲ میلادی (۳۷ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۶۶ تا ۱۹۸۲
- زمینه فعالیت: کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Ali: Fear Eats the Soul (علی: ترس روح را میخورد)
- آخرین اثر: فیلم Querelle (کوئرله)
یکی از اشخاص مهم و محرک در جنبش سینمای نوین آلمان؛ شدیدا بااستعداد، پرکار و همهکاره در انواع ژانرها؛ یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما. راینر ورنر فاسبیندر اغلب عناصر ملودرام هالیوود را با نقد اجتماعی و تکنیکهای آوانگارد ترکیب میکرد. او در سال ۱۹۶۷، گروه بازیگری ضد-تئاتر را هدایت میکرد و با آن گروه، تعدادی از اولین تولیدات خود را روی صحنه برد. بهگفتهی خودش، فیلمهایی که ساخته، «قابلیت بهرهبرداری از احساسات» را دارند. آثار او عمیقا در فرهنگ آلمانِ پس از جنگ ریشه داشت؛ پیامدهای نازیسم، معجزه اقتصادی آلمان و وحشت جناح ارتش سرخ. فیلم Love Is Colder Than Death (عشق از مرگ سردتر است)، فیلم The Merchant of Four Seasons (تاجر چهار فصل)، فیلم Despair (نومیدی)، فیلم Lili Marleen (لیلی مارلین)، فیلم The Marriage of Maria Braun (ازدواج ماریا براون) و غیره، در میان بهترین آثار این فیلمساز قرار دارد. با اینکه مدت زمان فعالیت او به ۲۰ سال هم نرسید، اما حسابی پرکار بود؛ او بیشتر از ۴۰ فیلم بلند ساخت، ۲۴ نمایش کارگردانی کرد، ۲ سریال تلویزیونی خلق کرد، ۳ فیلم کوتاه ساخت و ۵ جایزه خیلی بزرگ و برجسته را برنده شد. فاسبیندر آنقدر در سینمای نوین آلمان موثر بود که مرگ ناگهانی او، اغلب اوقات بهعنوان پایان دورهی زمانی سینمای نوین آلمان به شمار میرود.
۵۴- جورج لوکاس
- سال تولد: ۱۹۴۴ میلادی (۷۹ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۵ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و کارآفرین
- فیلم برجسته: فیلم Star Wars (جنگ ستارگان)
- آخرین اثر: فیلم Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith (جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت)
جنگ ستارگان را میتوان برند سینمایی جورج لوکاس دانست. البته علاوهبر آن، لوکاس با خلق دنیای Indiana Jones (ایندیاینا جونز) هم به شهرت خیلی زیادی رسید که درکنار جنگ ستارگان، اسم او را سر زبانها انداخت. او تا سال ۲۰۱۲ و پیش از اینکه شرکت اصلی خود به اسم لوکاس فیلم را به والت دیزنی بفروشد، رئیس هیئت مدیره این شرکت بود. به واسطهی ساخت همین آثار، جورج لوکاس به یکی از موفقترین و پردرآمدترین فیلمسازان تاریخ تبدیل شد که ۴ بار هم نامزد جایزه اسکار شد. جالب است بدانید که در میان ۱۰۰ فیلم پرفروشی که تحت عنوان لوکاس فیلم و شرکتهای دیگر او ساخته شده بودند، تنها ۱۰ مورد از آنها شخصا توسط خود لوکاس کارگردانی یا تولید شده بود. این کارگردان آمریکایی، یکی از تاثیرگذارترین افراد در جنبش هالیوود جدید در قرن ۲۰ بود و در میان آثار بلاک باستری مدرن هم یک پیشگام به شمار میرفت. با وجود این، او در بیشتر دوران کاری خود، به دور از هالیوود، یک فیلمساز مستقل باقی مانده است.
۵۳- دیوید کراننبرگ
- سال تولد: ۱۹۴۳ میلادی (۸۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۶ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Scanners (اسکنرها)
- آخرین اثر: فیلم Crimes of the Future (جنایات آینده)
به جرئت میتوان گفت که دیوید کراننبرگ مبتکر اصلی ژانر وحشت جسمی به شمار میرود و با فیلمهای خود به بررسی تحولات درونی احشایی، بیماریهای عفونی و درهم تنیدگی روانشناختی، فیزیکی و تکنولوژیکی میپردازد. اگر آثار مختلف کراننبرگ را تماشا کرده باشید، به وضوح این مضامین را در آنها دیدهاید؛ مخصوصا در فیلم Shivers (رعشهها)، فیلم Videodrome (ویدئودروم)، فیلم The Fly (مگس) و غیره. البته که درکنار تمام این آثار، او فیلمهای درام، هیجانانگیز روانشناختی و فیلمهای گانگستری را هم در رزومهی خود دارد. فیلمهای کراننبرگ تا به امروز جایزههای زیادی از جشنوارههای مختلف برنده شده است؛ از جمله جایزه ویژه هیئت داوران در جشنواره فیلم کن برای فیلم Crash (تصادف). این جایزه، با جایزه هیئت داوران متفاوت است و هر سال هم اعطا نمیشود؛ تنها به درخواست اعضای رسمی هیئت این جایزه اعطا میگردد. آثاری که این مورد از بهترین کارگردان های سینما ساخته، دو قطب مختلف در میان منتقدان و تماشاگران به وجود آورده است؛ او از یک طرف تحسین منتقدان را بهدنبال داشت و از طرف دیگر هم به خاطر ترسیم خشونت و نمایش واضح آنها، جنجالهایی را به وجود آورده است. حتی منتقدان این فیلمساز را بهعنوان «جسورترین و چالشبرانگیزترین کارگردان روایی در دنیای انگلیسی زبان» توصیف کردند.
۵۲- ترنس مالیک
- سال تولد: ۱۹۴۳ میلادی (۸۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۹ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Badlands (زمینهای لمیزرع)
- آخرین اثر: فیلم A Hidden Life (یک زندگی پنهان)
مالیک کار خود را بهعنوان عضوی از نسل جدید فیلمسازان هالیوود با فیلم Badlands آغاز کرد. فیلمهای مالیک مضامینی مانند تعالی، طبیعت و تضاد بین عقل و غریزه را مورد بررسی قرار داده است. آنها معمولا با رنگهای گسترده فلسفی و معنوی و همچنین استفاده از صداهای مراقبهای از شخصیتهای فردی مشخص میشوند. عناصر سبکی آثار او باعث دوقطبی شدن محققان و مخاطبان سینما شده است. درحالیکه بسیاری فیلمهای او را به خاطر فیلمبرداری و زیباییشناسی مجللشان تحسین میکنند، برخی دیگر آنها را به خاطر عدم توسعه داستان و شخصیت مقصر میدانند. بااینحال، آثار او در نظرسنجیهای گذشته و پایان دهه گذشته رتبه بالایی کسب کرده است. از جمله آثار برجستهی این مورد از بهترین کارگردان های سینما میتوان به فیلم Days of Heaven (روزهای بهشت)، فیلم The Thin Red Line (خط باریک سرخ)، فیلم The New World (دنیای نو)، فیلم The Tree of Life (درخت زندگی) و غیره اشاره کرد. او برای فیلم خط باریک سرخ نامزد جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه اقتباسی اسکار شد و برای فیلم درخت زندگی هم نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردان و برنده نخل طلای جشنواره کن شد.
۵۱- مارتین اسکورسیزی
- سال تولد: ۱۹۴۲ میلادی (۸۱ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۴ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Mean Streets (خیابانهای پایین شهر)
- آخرین اثر: فیلم Killers of the Flower Moon (قاتلان ماه گل)
شهرت مارتین اسکورسیزی، یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما، بین کسانی که بهصورت جدی سینمای هالیوود و کلا سینما را دنبال میکنند، بر کسی پوشیده نیست. او بهعنوان یکی از چهرههای اصلی عصر هالیوود جدید ظاهر شد. اسکورسیزی جوایز زیادی از جمله یک جایزه اسکار، چهار جایزه بفتا، سه جایزه امی، یک جایزه گرمی، سه جایزه گلدن گلوب و دو جایزه انجمن کارگردانان آمریکا دریافت کرده است. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، فیلمهای اسکورسیزی که بسیار تحتتاثیر پیشینه و تربیت ایتالیایی-آمریکایی او در شهر نیویورک قرار گرفته بودند، بر مردان بازیگوش متمرکز بودند و جنایت، ماچیسمو، نیهیلیسم و مفاهیم کاتولیک گناه و رستگاری را بررسی میکردند. او اغلب فیلمهایش را با بخشهایی از میانه یا انتهای داستان شروع میکند. سبک های علامت تجاری او شامل استفاده گسترده از حرکت آهسته و فریمهای ثابت، تصاویر گرافیکی خشونت شدید و استفاده آزادانه از ناسزا میشود. اسکورسیزی در بسیاری از آثار خود از شاتهای ردیابی استفاده میکند و مسافت زیادی را با دوربین، دنبال بازیگر/کاراکتر خود میرود؛ تا حدی که توسط برخی بهعنوان «پادشاه فیلمبرداری متحرک» لقب گرفته است. این فیلمساز فیلمهای عالی و برجستهی زیادی در رزومه خود دارد اما در میان آنها میتوان به فیلم Taxi Driver (راننده تاکسی)، فیلم Goodfellas (رفقای خوب)، فیلم Casino (کازینو)، فیلم Gangs of New York (دارودستههای نیویورکی) و فیلم Shutter Island (جزیره شاتر) اشاره کرد.
۵۰- میشائل هانکه
- سال تولد: ۱۹۴۲ میلادی (۸۱ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۷۴ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Seventh Continent (قاره هفتم)
- آخرین اثر: فیلم Happy End (پایان خوش)
در این مورد از بهترین کارگردان های سینما، یک فیلمساز اتریشی داریم که اغلب اوقات کارهای او مشکلات اجتماعی و احساس بیگانگی را به تصویر میکشد؛ احساسی که معمولا افراد در جامعهی مدرن امروزی تجربه میکنند. هانکه علاوهبر فیلمسازی، در آکادمی فیلم وین، کارگردانی فیلم هم آموزش میدهد. او در طی این سالها، ۲ بار نامزد و ۱ بار برندهی جایزه اسکار شد؛ ۴ بار نامزد و ۱ بار برنده جایزه بفتا شد؛ ۲ جایزه گلدن گلوب گرفت؛ ۵ بار نامزد و ۱۰ بار برنده جایزههای مختلف جشنواره فیلم کن شد. از جمله آثار مشهور این فیلمساز میتوان به فیلم Benny's Video (ویدیوی بنی)، فیلم 71 Fragments of a Chronology of Chance (۷۱ جزء از روزشمار یک شانس)، فیلم The Piano Teacher (معلم پیانو)، فیلم The White Ribbon (روبان سفید)، فیلم Amour (عشق) و غیره اشاره کرد. هانکه به خاطر کارگردانی فیلمهایی که اغلب غیراحساسی هستند و از تصاویر آزاردهنده برای بررسی نقدهای اجتماعی در مورد موضوعاتی مانند طبقه، نژاد، جنسیت و خشونت استفاده میکند، شهرت دارد. او همچنین بهدلیل استفاده از برداشت طولانی بهجای تکیه بر تدوین و ویرایشهای سریع شهرت دارد. هانکه ترجیح میدهد اجازه دهد صحنههایش به آرامی باز شود و به مخاطب اجازه دهد تا تنش و احساسات هر لحظه را بهطور کامل تجربه کند.
۴۹- ورنر هرتسوک
- سال تولد: ۱۹۴۲ میلادی (۸۱ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۱ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Aguirre, the Wrath of God (آگیره، خشم پروردگار)
- آخرین اثر: فیلم Family Romance, LLC (عاشقانه خانوادگی، ال ال سی)
«مهمترین فیلمساز زندهی دنیا» این توصیفی بود که فرانسوا تروفو دربارهی ورنر هرتسوک، یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما مطرح کرده بود. راجر ایبرت، یکی از منتقدان مطرح آمریکایی هم گفته «هرتسوک هیچ فیلمی نساخته که منجر به آسیب شود، شرمآور باشد، به دلایل عملگرایانه ساخته شده باشد یا رضایتبخش نباشد؛ حتی آثار ضعیف او نیز دیدنی است.» هرتسوک یک فیلمساز آلمانی است که بهعنوان یکی از پیشگامان سینمای نوین آلمان شناخته میشود. فیلمهای او غالباً قهرمانهای جاهطلب با رویاهای غیرممکن، شخصیتهایی با استعدادهای غیرعادی در زمینههای مبهم یا افرادی در تضاد با طبیعت را نشان میدهند. او در روند فیلمسازی خود به استوریبردها توجهی ندارد، روی بداههپردازی تاکید زیادی میکند و بازیگران و عوامل تولید را در موقعیتهای مشابه شخصیتهای فیلمهایش قرار میدهد. او در سن ۱۹ سالگی با فیلم Herakles (هرکول)، پا به این عرصه گذاشت و تا به امروز بیش از ۶۰ فیلم بلند و مستند ساخته است؛ از جملهی مهمترین آنها میتوان به فیلم The Enigma of Kaspar Hauser (معمای کاسپار هاوزر)، فیلم Heart of Glass (قلب شیشهای)، فیلم Stroszek (اشتروشک)، فیلم Nosferatu the Vampyre (نوسفراتو، خونآشام) و فیلم Fitzcarraldo (فیتزکارالدو) اشاره کرد.
۴۸- هایائو میازاکی
- سال تولد: ۱۹۴۱ میلادی (۸۲ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۳ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، انیماتور، نویسنده و هنرمند مانگا
- فیلم برجسته: فیلم Princess Mononoke (شاهزاده مونونوکه)
- آخرین اثر: فیلم The Boy and the Heron (پسر و مرغ ماهیخوار)
نمیتوانستیم درباره بهترین کارگردان های سینما صحبت کنیم و اسمی از هایائو میازاکی، یکی از موسسان استودیوی جیبلی، خالق محبوبترین انیمههای سینمایی و یکی از هنرمندان برجستهی تاریخ انیمیشن نیاوریم. میازاکی مسیر خیلی طولانیای را پشت سر گذاشت تا در سال ۱۹۸۵ استودیوی جیبلی را تأسیس و به واسطهی آن آثار زیادی را خلق کرد. انیمه Princess Mononoke (شاهزاده مونونوکه) اولین اثر میازاکی بود که توانست جایزه آکادمی ژاپن برای بهترین فیلم سال را دریافت کند و مدت خیلی کمی بعد از آن هم به پرفروشترین فیلم ژاپن تلدیل شد؛ موفقیتی که باعث شد این اثر در کشورهای غربی هم به نمایش دربیاید و شهرت این استودیو در خارج از ژاپن هم گسترده شود. این فیلمساز ژاپنی بعد از شاهزاده مونونوکه، انیمه Spirited Away (شهر اشباح) را ساخت و این اثر سینمایی هم به پرفروشترین اثر تاریخ ژاپن تبدیل شد؛ تا حدی که توانست جایزه بهترین فیلم انیمیشنی را در مراسم اسکار دریافت کند و اغلب اوقات هم بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمهای قرن ۲۱ شمرده شود. از دیگر آثار برجستهی این فیلمساز میتوان به انیمه My Neighbor Totoro (همسایه من توتورو)، انیمه Porco Rosso (پورکو روسو)، انیمه Howl's Moving Castle (قلعه متحرک هاول) و انیمه Ponyo (پونیو) اشاره کرد.
۴۷- کریشتوف کیشلوفسکی
- سال تولد: ۱۹۴۱ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۶ میلادی (۵۴ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۴
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- اثر برجسته: سریال The Decalogue (ده فرمان)
- آخرین اثر: فیلم Three Colours: Red (سه رنگ: قرمز)
احتمالا خیلی از شما، کریشتوف کیشلوفسکی را که یک فیلمساز لهستانی دیگر در میان بهترین کارگردان های سینما است، با سهگانه Three Colours (سه رنگ) میشناسید. کیشلوفسکی در طی سالهای فعالیت خود، ۴۸ فیلم کارگردانی کرد که ۱۱ اثر سینمایی بلند، ۱۹ فیلم مستند، ۱۲ فیلم تلویزیونی و ۶ فیلم کوتاه در میان آنها قرار دارد. درکنار آثار ذکر شده، فیلم The Double Life of Veronique (زندگی دوگانه ورونیکا) هم از جمله آثار مشهور این کارگردان به شمار میرود. در سال ۲۰۰۲، مجله سایت اند ساوند از مؤسسه فیلم بریتانیایی، فهرستی از ۱۰ کارگردان سینمایی برتر دوران مدرن تهیه کرده بود که کیشلوفسکی در رتبهی ۲ آن قرار داشت. همچنین مجله توتال فیلم هم در سال ۲۰۰۷ فهرستی از ۱۰۰ کارگردان بزرگ تاریخ تهیه کرد که این فیلمساز در رتبهی ۴۷ قرار داشت. او در طی این سالها، جایزههای مختلف زیادی دریافت کرد که از جملهی آنها میتوان به جایزه هیئت داوران، ۲ جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم، جایزه هیئت داوران جهانی از جشنواره فیلم کن؛ جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم، شیر طلایی و جایزه انجمن جهانی کاتولیک از جشنواره فیلم ونیز و جایزه خرس نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم برلین اشاره کرد. او حتی در سال ۱۹۹۵ هم در بخش بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، نامزد جایزه آکادمی اسکار شد.
۴۶- برناردو برتولوچی
- سال تولد: ۱۹۴۱ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۱۸ میلادی (۷۷ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۸
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Before the Revolution (پیش از انقلاب)
- آخرین اثر: فیلم Me and You (من و تو)
برناردو برتولوچی، اولین فیلمساز ایتالیایی است که جایزه اسکار بهترین کارگردان را برنده شد؛ آن هم برای فیلم The Last Emperor (آخرین امپراتور) که ۱ جایزه بفتا، ۱ جایزه سزار و ۲ جایزه گلدن گلوب هم برنده شده بود. او در سال ۲۰۰۷ جایزه شیر طلایی و ۲۰۱۱ هم جایزه افتخاری نخل طلا برنده شد. او که یکی از بهترین کارگردان های سینما در میان فیلمسازان ایتالیایی محسوب میشود، نشان شایستگی جمهوری ایتالیا را هم دریافت کرده است. او که شاگرد پیر پائولو پازولینی بود، در سن ۲۲ سالگی پا به حرفهی کارگردانی گذاشت. او با همان دومین اثر خود، بهطرز گستردهای در سرتاسر دنیا مشهور شد و نقدهای مثبت خیلی زیادی گرفت؛ حتی با «شاهکار سینمای ایتالیا» هم توصیف شده بود. فیلمهای برتولوچی اغلب به موضوعاتی مانند سیاست، تمایلات جنسی، تاریخ، تضاد طبقاتی و تابوهای اجتماعی میپردازند. تعدادی از فیلمهای او در فهرست برترین فیلمهای تمام دوران ظاهر شدهاند. از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم The Conformist (دنبالهرو)، فیلم Last Tango in Paris (آخرین تانگو در پاریس)، فیلم 1900، فیلم La Luna (لونا)، فیلم Tragedy of a Ridiculous Man (تراژدی آدم مضحک) و غیره اشاره کرد.
۴۵- برایان دی پالما
- سال تولد: ۱۹۴۰ میلادی (۸۳ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۰ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Carrie (کری)
- آخرین اثر: فیلم Domino (دومینو)
در میان نسل کارگردانانی که در دوران هالیوود جدید فعالیت میکردند، برایان دی پالما یکی از اعضای پیشگام و اصلی بود. اغلب اوقات، او در کارگردانی آثار خود از سبکهای سینمایی یا نقل قولهایی از فیلمهای دیگر استفاده میکند و تاثیر فیلمسازانی مانند آلفرد هیچکاک و میکل آنجلو آنتونیونی، در آثار او کاملا دیده میشود. آثار او بهدلیل محتوای خشونتآمیز و جنسی بارها مورد انتقاد قرار گرفته است، اما منتقدان آمریکایی مانند راجر ایبرت و پائولین کیل نیز از او حمایت کردهاند. پالما با بیش از ۵۰ سال فعالیت، بیشتر از هر چیزی به خاطر فعالیت در ژانرهای تعلیقی، جنایی و دلهرهآور روانشناختی شناخته میشود. فیلم Dressed to Kill (در لباسی خیرهکننده)، فیلم Scarface (صورت زخمی)، فیلم The Untouchables (تسخیرناپذیران)، فیلم Mission: Impossible (مأموریت: غیرممکن)، فیلم Casualties of War (ضایعات جنگ) و فیلم Phantom of the Paradise (شبح بهشت)، از جمله آثار برجستهی این کارگردان آمریکایی به شمار میروند. دی پالما بعد از ساخت و اکران آخرین اثر خود به نام دومینو، نسبت به آن نارضایتی کرد. او در مصاحبههای خود اینطور گفت که بهدلیل مشکلات تولید، بخشهای قابل توجهی از فیلمنامه اصلی آنطور که در نظر گرفته شده فیلمبرداری نشده بود.
۴۴- فرانسیس فورد کوپولا
- سال تولد: ۱۹۳۹ میلادی (۸۴ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۲ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم Patton (پاتن)
- آخرین اثر: فیلم Twixt (تویکست)
درست است که اکثر فیلمدوستان این مورد از بهترین کارگردان های سینما را با کارگردانی فیلم The Godfather (پدرخوانده) میشناسند؛ اما این فیلم پاتن بود که او را برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی کرد؛ هرچند که فیلم پدرخوانده، مهر محکمی روی شهرت این فیلمساز زد. پدرخوانده فیلمی بود که فیلمسازی ژانر گانگستری را دچار انقلاب کرد و جایزههای زیادی به خانه برد و تا حد گستردهای مورد استقبال و تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم جایزه بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه اقتباسیِ اسکار را دریافت کرد. فیلم The Godfather Part II (پدرخوانده قسمت دوم)، به اولین دنبالهای تبدیل شد که جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد. این فیلم که بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت، دو جایزه اسکار دیگر برای کوپولا برای بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین کارگردان به ارمغان آورد و او را به دومین کارگردان (پس از بیلی وایلدر) تبدیل کرد که این سه جایزه را برای یک فیلم دریافت کرد. او یکی از چهرههای برجسته جنبش فیلمهای هالیوود جدید دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ محسوب میشود و بهطور گستردهای بهعنوان یکی از بزرگترین کارگردانان تمام دوران شناخته میشود. از دیگر آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم The Conversation (مکالمه)، فیلم Apocalypse Now (اینک آخرالزمان)، فیلم The Outsiders (بیگانگان)، فیلم Rumble Fish (ماهی جنگی) و فیلم The Cotton Club (انجمن پنبه) درکنار آثار دیگر اشاره کرد.
۴۳- ریدلی اسکات
- سال تولد: ۱۹۳۷ میلادی (۸۵ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۶۲ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم Alien (بیگانه)
- آخرین اثر: فیلم House of Gucci (خاندان گوچی)
سِر ریدلی اسکات که بیشتر از هر چیزی با ساخت آثاری در ژانر علمی تخیلی، جنایی و درامهای تاریخی شناخته میشود، یکی از بهترین کارگردان های سینما است. آثار او به خاطر سبک بصری اتمسفریک و بسیار متمرکز خود شناخته شده است. ریدلی اسکات در ابتدا کار خود را بهعنوان طراح و کارگردان تلویزیونی و بعد هم کارگردان تبلیغاتی آغاز کرد. او با فیلم The Duellists (دوئلبازها) کار خود را بهعنوان کارگردان سینمایی آغاز کرد و با اثر بعدیاش یعنی فیلم بیگانه به شهرت خیلی زیادی رسید. او بعد از ساخت فیلم Blade Runner (بلید رانر)، آن را با «کاملترین و شخصیترین اثر خود» توصیف کرد. چیزی که درباره آثار اسکات خیلی جالب است، محدود نبودن داستانهای آنها به برهه زمانی یا مضامین خاص است. هر کدام از آثار او، در یک برهه زمانی و با یک موضوع و فضای خاص روایت میشوند. از جمله افتخارات این فیلمساز میتوان به جایزههای بیشماری که در طی سالها فعالیت خود کسب کرده، اشاره کرد؛ از جمله بفتا فلوشیپ که در سال ۲۰۱۸ با عنوان « دستاورد و موفقیت برجسته در هنر فرم برای فیلم» از طرف آکادمی بفتا دریافت کرده است. همچنین در سال ۲۰۰۳ هم ملکه الیزابت دوم لقب شوالیه را به اسکات داده بود. او با اینکه ۴ بار نامزد جایزه اسکار شده بود، اما هیچکدام را دریافت نکرد.
۴۲- وودی آلن
- سال تولد: ۱۹۳۵ میلادی (۸۸ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۵۶ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده، بازیگر و موسیقیدان
- فیلم برجسته: فیلم Annie Hall (آنی هال)
- آخرین اثر: فیلم Coup de chance (ضربه شانس)
وودی آلن که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، کمدینی آمریکایی است که نزدیک به شش دهه از فعالیتهای سینمایی او میگذرد. آلن جز آن دسته از فیلمسازان هالیوودی بود که تحت تاثیر سینمای هنری اروپا قرار گرفت و فیلمسازی موج نویی در هالیوود بهشمار میآمد. بیشتر آثار آلن ادای احترامی به سینمای کارگردانان بزرگ اروپایی و آمریکایی است که ازشان مشق میگیرد. او تاکنون نامزد بیش از ۱۰ جایزه اسکار شده که در این بین ۴ تای آن را برده است. این سینماگر همچنین در جشنوارههای هنری مثل برلین حضور داشته و جوایزی را هم بهدست آورده است. آثار آلن ترکیبی از کمدی، درام و مسائل مهمی چون روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و فلسفه هستند. نیویورک، طبقه مرفه و هنر، برای آلن مسائل مهمیاند که بیشترین تکرار را در فیلمهایش بهخود اختصاص دادهاند. این فیلمها علاوهبر اینکه مخاطب را میخندانند، دنیایی سنگین با ایدههایی هجوآمیز نیز خلق میکنند. از جمله آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم Manhattan (منهتن)، فیلم Hannah And Her Sisters (هانا و خواهرانش)، فیلم Crimes and Misdemeanors (جرم ها و بزهکاری ها)، فیلم Midnight in Paris (نیمه شب در پاریس) و غیره اشاره کرد.
۴۱- رومن پولانسکی
- سال تولد: ۱۹۳۳ میلادی (۹۰ ساله)
- سال فعالیت: از ۱۹۵۳ تاکنون
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده، بازیگر و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم Knife in the Water (چاقو در آب)
- آخرین اثر: فیلم The Palace (کاخ)
یکی از بهترین کارگردان های سینما که از سال ۱۹۷۷، حواشی خیلی زیادی حول محور او شکل گرفت؛ کسی که به خاطر همین حواشی، سال ۱۹۷۸ از ایالات متحده به اروپا فرار کرد و تا همین حالا هم در آمریکا یک فراری به حساب میآید. او به جرم مواد خوراندن و تعرض به یک دختر ۱۳ ساله دستگیر شده بود. پولانسکی با ساخت همان اولین اثر خود یعنی فیلم چاقو در آب، به شهرت خیلی زیادی رسید و حتی نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجیزبانِ اسکار هم شد. از جمله آثار برجستهی این کارگردانِ لهستانی-فرانسوی میتوان به فیلم Repulsion (انزجار)، فیلم Cul-de-sac (بنبست)، فیلم The Fearless Vampire Killers (قاتلین بیباک خونآشام) و فیلم Rosemary's Baby (بچه رزماری) اشاره کرد. این کارگردان ماجراهای عجیبی را تجربه کرده بود که بهعنوان نمونه میتوان به کشته شدنِ همسر باردارش یعنی شارون تیت در سال ۱۹۶۹ اشاره کرد؛ قتلی که توسط اعضای خانوادهی مانسون رخ داد. پولانسکی به خاطر ساخت فیلم The Pianist (پیانیست) موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانِ اسکار شد. او تا به امروز ۲۳ فیلم سینمایی ساخته است؛ آثاری که ۱۰۰ جایزه از جشنوارههای مختلف در دستان او قرار داد و این کارگردان را نامزد ۹۳ جایزهی دیگر کرد.
۴۰- فرانسوا تروفو
- سال تولد: ۱۹۳۲ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۴ میلادی (۵۲ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۴
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده، بازیگر، تهیهکننده و منتقد
- فیلم برجسته: فیلم The 400 Blows (چهارصد ضربه)
- آخرین اثر: فیلم Confidentially Yours (محرمانه ارادتمند شما)
این فیلمساز فرانسوی، بهصورت گسترده بهعنوان یکی از موسسان موج نوی فرانسه به شمار میرود؛ او که بیشتر از ۲۵ سال در این صنعت فعالیت کرده بود، حالا بهعنوان نمادی از صنعت فیلمسازی فرانسه تبدیل شده است. در حقیقت فیلم چهارصد ضربه از تروفو، یک اثر حیاتی و تعیینکننده برای موج نوی فرانسه بود و چهار دنباله هم بعد از آن ساخته شد. این فیلمساز که مورد دیگری از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، با فیلم Day for Night (روز بهجای شب)، تحسین منتقدان زیادی را بهدست آورد و جایزههای متنوعی هم گرفت؛ از جمله بهترین فیلمِ جشنواره فتا و بهترین فیلم غیرانگلیسیزبانِ آکادمی اسکار. او در فیلم Close Encounters of the Third Kind از استیون اسپیلبرگ هم نقش یکی از شخصیتهای اصلی را ایفا کرد. حتی او براساس مصاحبههایی هم که در دهه ۱۹۶۰ با آلفرد هیچکاک داشت، کتابی را در سال ۱۹۶۶ با نام Hitchcock/Truffaut نوشت و منتشر کرد. از جمله آثار برجستهی این فیلمساز میتوان به فیلم Shoot the Piano Player (به پیانیست شلیک کن)، فیلم Jules and Jim (جولز و جیم)، فیلم The Soft Skin (پوست لطیف)، فیلم The Wild Child (کودک وحشی)، فیلم Two English Girls (دو دختر انگلیسی و مرد اروپایی) و غیره اشاره کرد.
۳۹- آندری تارکوفسکی
- سال تولد: ۱۹۳۲ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۶ میلادی (۵۴ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۸ تا ۱۹۸۶
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده و نظریهپرداز
- فیلم برجسته: فیلم Ivan's Childhood (کودکی ایوان)
- آخرین اثر: فیلم The Sacrifice (ایثار)
آندری تارکوفسکی که فیلمسازی روس محسوب میشود، بهصورت گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین، تاثیرگذارترین و بهترین کارگردان های سینما در تاریخ شناخته میشود. فیلمهای تارکوفسکی مضامین معنوی و متافیزیکی را بررسی میکنند و به خاطر سرعت کند و برداشتهای طولانی، تصاویر بصری رویایی، و اشتغال به طبیعت و حافظه مورد توجه قرار میگیرند. تعدادی از فیلم های او در این دوره در زمره بهترین فیلم های ساخته شده قرار گرفتهاند. پس از سالها درگیری خلاقانه با مقامات دولتی فیلمسازی، تارکوفسکی در سال ۱۹۷۹ کشور را ترک کرد و دو فیلم آخر خود را در خارج از کشور یعنی در ایتالیا و سوئد تولید کرد. تارکوفسکی در طول زندگی حرفهای خود برنده جوایز متعددی از جشنواره فیلم کن از جمله جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم، جایزه هیئت داوران جهانی و جایزه بزرگ ویژه هیئت داوران بود. او همچنین جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را برای اولین فیلمش، کودکی ایوان، دریافت کرد. از دیگر آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم Andrei Rublev (آندری روبلف)، فیلم Solaris (سولاریس)، فیلم Mirror (آینه)، فیلم Stalker (استاکر) و فیلم Nostalghia (نوستالژیا) اشاره کرد. در سال ۱۹۹۰، پس از مرگش جایزه معتبر لنین اتحاد جماهیر شوروی را دریافت کرد. سه فیلم او یعنی آندری روبلف، آینه، و استاکر هم در نظرسنجی مجله Sight & Sound در سال ۲۰۱۲ از 100 فیلم برتر تمام دوران حضور داشتند.
۳۸- ژان-لوک گدار
- سال تولد: ۱۹۳۰ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۲۲ میلادی (۹۱ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۲
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده و منتقد
- فیلم برجسته: فیلم Breathless (از نفس افتاده)
- آخرین اثر: فیلم The Image Book (کتاب تصویر)
ژان-لوک گدار که یک فیلمساز فرانسوی و سوئیسی محسوب میشود، یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما است؛ کسی که بهعنوان پیشگام جنبش فیلم موج نو فرانسه در دهه ۱۹۶۰، درکنار فیلمسازانی مانند فرانسوا تروفو، اگنس واردا، اریک رومر و ژاک دمی به شهرت رسید. او مسلماً تأثیرگذارترین فیلمساز فرانسوی دوران پس از جنگ بود. بهگفته رسانهی آل مووی، کار او ازطریق تجربهاش با روایت، تداوم، صدا و فیلمبرداری، فرم فیلم را انقلابی کرد. گدار در طول کار اولیه خود بهعنوان منتقد فیلم، جریان اصلی سینمای فرانسه «سنت کیفیت» را مورد انتقاد قرار داد که تاکیدی بر نوآوری و آزمایش نداشت. در نتیجه، او و منتقدان همفکر خود شروع به ساختن فیلمهای خود کردند و سنتهای هالیوود سنتی را علاوهبر سینمای فرانسه به چالش کشیدند. او با ساخت اولین اثر خود یعنی فیلم از نفس افتاده، به ایجاد جنبش موج نو کمک کرد. آثار او از ادای احترام و ارجاعات مکرر به تاریخ فیلم استفاده میکند و اغلب نظرات سیاسی خود را به تصویر میکشد. او از خوانندگان مشتاق اگزیستانسیالیسم و فلسفه مارکسیستی بود و با دیگر فیلمسازان رادیکال برای تبلیغ آثار سیاسی تشکیل داد. پس از موج نو، سیاستهای او کمتر رادیکال بود و فیلمهای بعدیاش درباره درگیریهای انسانی و بازنمایی هنری «از دیدگاه اومانیستی و نه مارکسیستی» بودند. از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Vivre sa vie (گذران زندگی)، فیلم Contempt (تحقیر)، فیلم Bande à part (دسته جداافتادهها)، فیلم Alphaville (آلفاویل) و فیلم Pierrot le Fou (پییرو خله) و غیره اشاره کرد.
۳۷- جان کاساوتیس
- سال تولد: ۱۹۲۹ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۹ میلادی (۵۹ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۱ تا ۱۹۸۹
- زمینه فعالیت: کارگردان و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Faces (چهرهها)
- آخرین اثر: فیلم Big Trouble (دردسر بزرگ)
جان کاساوتیس که حالا در میان بهترین کارگردان های سینما آمده، کار هنری خود را بهعنوان یک بازیگر سینمایی و تلویزیونی آغاز کرد و بعدها بهعنوان کارگردان و نویسنده، در سینمای مستقل آمریکایی مدرن به یک پیشگام تبدیل شد. وی در آثار برجستهی زیادی مانند فیلم Edge of the City (لبهی شهر)، فیلم The Dirty Dozen (دوازده مرد خبیث) و فیلم Rosemary's Baby (بچه رزماری) ایفای نقش کرده بود. او در سال ۱۹۵۹ با فیلم Shadows (سایهها) که یک اثر مستقل هم بود، وارد حرفهی کارگردانی شد. بعد از آن، آثار مستقل و تحسینشدهی دیگری مانند فیلم چهرهها، فیلم Husbands (شوهرها)، فیلم Minnie and Moskowitz (مینی و موسکوویتز)، فیلم A Woman Under the Influence (زنی تحت تاثیر)، فیلم Opening Night (شب افتتاحیه)، فیلم Gloria (گلوریا) و فیلم Love Streams (چشمههای عشق) را ساخت. او اغلب اوقات، هزینههای فیلمهایش را از جیب خودش پرداخت میکرد. مجله نیویورکر در سال ۲۰۱۳ کاساوتیس را «تاثیرگذارترین کارگردان آمریکایی نیم قرن اخیر» توصیف کرد. فیلمهای کاساوتیس از رویکرد بازیگر محور استفاده میکردند و روابط خام شخصیتها و «احساسات خرد» را در اولویت قرار میداد؛ در عین حال هم داستانسرایی سنتی هالیوود، متد اکتینگ و سبکسازی را رد میکرد. فیلمهای او با زیباییشناسی بداههپردازانه و سینمای واقعی همراه بود. او در بازیگری نامزد جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگر مکمل مرد شد و بهعنوان فیلمساز هم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای فیلم چهرهها و بهترین کارگردان برای فیلم زنی تحت تاثیر شد.
۳۶- سرجو لئونه
- سال تولد: ۱۹۲۹ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۹ میلادی (۶۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۹
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم A Fistful of Dollars (به خاطر یک مشت دلار)
- آخرین اثر: فیلم Once Upon a Time in America (روزی روزگاری در آمریکا)
«سینما باید تماشایی باشد، این چیزی است که مردم میخواهند. برای من هم زیباترین منظره اسطوره است.» یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما؛ کارگردانی ایتالیایی؛ پیشگام در ژانر وسترن اسپاگتی؛ کسی که بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین کارگردانهای تاریخ سینما به شمار میرود. وسترن اسپاگتی یا وسترن ایتالیایی، یک زیرشاخته از ژانر فیلمهای وسترن محسوب میشود که آثار آن معمولا توسط کارگردان ایتالیایی یا اسپانیایی ساخته میشود؛ غالباً بازیگران ایتالیایی، اسپانیایی، آلمانی و بعضاً آمریکایی دارد. سبک فیلمسازی لئونه شامل کنار هم قرار دادن نماهای نزدیک افراطی با نماهای بلند طولانی است. لئونه یک بار نامزد بهترین کارگردانِ مراسم بفتا و یک بار هم نامزد جایزه بهترین کارگردانِ گلدن گلوب شده بود. این کارگردان برجستهی ایتالیایی، آثار مشهور و تماشایی کم ندارد اما از جملهی آنها میتوان به فیلم For a Few Dollars More (به خاطر چند دلار بیشتر)، فیلم The Good, the Bad and the Ugly (خوب، بد، زشت)، فیلم Once Upon a Time in the West (روزی روزگاری در غرب) و فیلم Duck, You Sucker! (سرت را بدزد، احمق!) و غیره اشاره کرد.
۳۵- استنلی کوبریک
- سال تولد: ۱۹۲۸ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۹ میلادی (۷۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۲ تا ۱۹۹۹
- زمینه فعالیت: کارگردان و عکاس
- فیلم برجسته: فیلم Fear and Desire (هراس و هوس)
- آخرین اثر: فیلم Eyes Wide Shut (چشمان کاملا بسته)
استنلی کوبریک یکی از مشهورترین و بهترین کارگردان های سینما است و اصلا در این شکی نیست. فیلمهای او تقریباً همگی اقتباسهایی از رمانها یا داستانهای کوتاه بودند که تعدادی ژانر را در بر میگرفتند و بهدلیل توجه شدیدشان به جزئیات، فیلمبرداری نوآورانه، طراحی صحنه گسترده و طنز سیاه شهرت پیدا کردند. در سال ۱۹۶۱، کوبریک ایالات متحده را بهدلیل نگرانی در مورد جرم و جنایت در این کشور و همچنین بیزاری فزاینده نسبت به نحوه عملکرد هالیوود و تفاوتهای خلاقانه با داگلاس و استودیوهای فیلم، ترک و به انگلستان نقل مکان کرد. این امر به او امکان کنترل هنری تقریباً کامل بر فیلمهایش را میداد؛ با مزایای نادر حمایت مالی از استودیوهای بزرگ هالیوود. کوبریک یک کمالگرا بود که کنترل مستقیم بیشتر جنبههای فیلمسازی خود را بر عهده داشت؛ در زمینه نویسندگی، تدوین، درجهبندی رنگ، تبلیغات و نمایشگاه مهارت داشت. او بهدلیل دقت بسیار زیاد در تحقیق در مورد فیلمهایش و صحنههای صحنهسازی، که در هماهنگی نزدیک با بازیگران، گروه و سایر همکارانش اجرا میشد، مشهور بود. در میان آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم 2001: A Space Odyssey (۲۰۰۱: ادیسه فضایی)، فیلم A Clockwork Orange (پرتقال کوکی)، فیلم Barry Lyndon (بری لیندون)، فیلم The Shining (درخشش)، فیلم Full Metal Jacket (غلاف تمامفلزی) اشاره کرد.
۳۴- انیس واردا
- سال تولد: ۱۹۲۸ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۱۹ میلادی (۹۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۱ تا ۲۰۱۹
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده، تدوینگر، بازیگر، تهیهکننده و عکاس
- فیلم برجسته: فیلم Cléo from 5 to 7 (کلئو از ۵ تا ۷)
- آخرین اثر: فیلم Varda par Agnès (واردا توسط انیس)
انیس واردا یکی از معدود فیلمسازان زنی محسوب میشود که در میان بهترین کارگردان های سینما قرار دارد. کار پیشگامانهی او در جهت توسعه جنبش گستردهی فیلم موج نوی فرانسه در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نقشی اساسی داشت. فیلمهای او بر دستیابی به رئالیسم مستند، پرداختن به مسائل زنان و سایر تفسیرهای اجتماعی با سبک تجربیِ متمایز، تمرکز داشت. مارتین اسکورسیزی، واردا را بهعنوان «یکی از خدایان سینما» توصیف کرده بود. این فیلمساز درکنار افتخارات و جوایز بزرگی که داشت، در جشنواره کنِ سال ۲۰۱۵، جایزه نخل طلایی افتخاری را دریافت کرد (اولین زنی که این جایزه را برنده شد). او همچنین جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز و یک اسکار افتخاری (اولین کارگردان زنی که تا سال ۲۰۱۷ این جایزه را برنده شد). او همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم بلند مستند شد و مسنترین فردی بود که در یک بخش رقابتی اسکار، نامزد جایزه شد. در دورهای که محدودیتهای فناوری صدا، فیلمبرداری در داخل فضاها را نسبت به فضای باز آسانتر و رایجتر کرده بود، واردا آثار خود را در فضاهای باز هم فیلمبرداری میکرد. علاوهبر این، استفادهی او از بازیگران غیرحرفهای برای سینمای فرانسه در دهه ۱۹۵۰ کاری غیرمتعارف بود. فیلم La Pointe Courte (اشاره کوتاه)، فیلم Vagabond (خانهبهدوش) و فیلم Kung Fu Master (استاد کونگفو) از جمله آثار برجستهی او به شمار میآید.
۳۳- شوهی ایمامورا
- سال تولد: ۱۹۲۶ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۰۶ میلادی (۷۹ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۱ تا ۲۰۰۲
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Pigs and Battleships (خوکها و کشتی جنگی)
- آخرین اثر: فیلم 11'09"01 September 11 (۱۱ سپتامبر)
شوهی ایمامورا یکی دیگر از فیلمسازان مشهور ژاپنی محسوب میشود که در میان بهترین کارگردان های سینما قرار داست. او یکی از اشخاص کلیدیِ موج نوی ژاپن بود که تا قرن ۲۱ فعالیت خود را ادامه داد. ایمامورا تنها فیلمساز ژاپنیای است که توانسته ۲ جایزه نخل طلا کسب کند. هدف اصلی وی از فیلمسازی، نمایش اقشار سطح پایین جامعه ژاپن و البته سختیهای زندگی این افراد بود. او خودش را بهعنوان یک انسانشناس فرهنگی میدید و طبق گفتهی خودش، «دوست داشت فیلمهای شلوغ بسازد» و «علاقهی زیادی به ارتباط بین بدن انسان و ساختار جامعه داشت». او اغلب از خودش میپرسید که چه تفاوتهایی بین انسان و دیگر حیوانات وجود دارد. خود انسان چیست؟ و همانطور که به فیلمسازی ادامه میداد، بهدنبال پاسخ برای سوالات خود هم میگشت. او در گفتههای خود به این موضوع هم اشاره کرد که فیلم Rashomon (راشومون) از آکیرا کوروساوا، منبع الهام اولیهاش بود و آن را نشانهای از آزادی بیان جدید در ژاپنِ پس از جنگ میدانست. علاوهبر آثار ذکر شده، فیلم Vengeance Is Mine (انتقام از آن من است)، فیلم The Ballad of Narayama (تصنیف نارایاما)، فیلم Black Rain (باران سیاه) و فیلم The Eel (مارماهی) از کارهای برجستهی این کارگردان محسوب میشود که برندهی جایزههای متعددی هم شده بودند.
۳۲- آندری وایدا
- سال تولد: ۱۹۲۶ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۱۶ میلادی (۹۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۱ تا ۲۰۱۶
- زمینه فعالیت: کارگردان سینما و تئاتر
- فیلم برجسته: فیلم A Generation (یک نسل)
- آخرین اثر: فیلم Afterimage (پستصویر)
آندری وایدا یکی از بهترین کارگردان های سینما و یکی از مشهورترین فیلمسازان جهان شناخته میشود؛ کسی که با آثار خود، سیر تحول سیاسی و اجتماعی کشور خود را به تصویر کشیده بود. او در داستانهایی که خلق کرد، اسطوره های هویت ملی لهستان را نشان داد. این فیلمساز لهستانی یک جایزه افتخاری اسکار، نخل طلایی، جایزه افتخاری شیر طلایی و همچنین جایزه افتخاری خرس طلایی را دریافت کرده بود؛ البته این تنها چند مورد از جایزهها و افتخاراتی است که این کارگردان سینما و تئاتر در طی این سالها کسب کرده بود. علاوهبر این، او یکی از اعضای برجسته و مهم مدرسه فیلم لهستان به شمار میرفت. وایدا بیشتر از هر چیزی برای سهگانهی جنگیاش شناخته شده بود؛ مجموعهای که از فیلم یک نسل، فیلم Kanał (کانال) و فیلم Ashes and Diamonds (خاکستر و الماس) تشکیل شده بود. درکنار این موارد، ۴ اثر دیگر وایدا یعنی فیلم The Promised Land (سرزمین موعود)، فیلم The Maids of Wilko (دوشیزگان ویلکو)، فیلم Man of Iron (مرد آهنین) و فیلم Katyń (کاتین)، نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم خارجیزبان شده بودند.
۳۱- سام پکینپا
- سال تولد: ۱۹۲۵ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۴ میلادی (۵۹ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۴
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Wild Bunch (دستهی وحشی)
- آخرین اثر: فیلم The Osterman Weekend (آخر هفتهی اوسترمن)
فیلمهای سام پکینا، یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما، با یک جلوهی بصری بدیع و صریح، صحنههای اکشن و خشن را به تصویر میکشید و همچنین یک رویکرد ضدوسترنی یا وسترن مدرن داشت. آثار او به تضاد ارزشها و آرمانها و همچنین فساد و خشونت در جامعه بشری میپردازد. شخصیتهای او اغلب تنها یا بازندهای هستند که میخواهند شرافتمند باشند، اما برای زنده ماندن در دنیایی از نیهیلیسم و بیرحم مجبور به سازش میشوند. از آنجایی که خشونت در فیلمهای او خیلی زیاد است، لقب «سام خونین» به او داده شده است. فیلم دستهی وحشی که در سال ۱۹۶۹ از پکینپا اکران شد، او را به شهرت جهانی رساند و نامزد جایزه اسکار شد. شخصیت بدخلقِ پکینپا، درگیری او با تهیهکنندهها و گروه تولید در پروژههای مختلف و درکنار آنها هم سالها مصرف زیاد الکل و مواد مخدر، میراث حرفهای او را تحت تاثیر قرار داد و آسیب زیادی به شهرت او زد. از جمله آثار برجستهی دیگر او میتوان به فیلم Ride the High Country (بر دشت مرتفع بتاز)، فیلم Major Dundee (سرگرد داندی)، فیلم The Ballad of Cable Hogue (سرود کیبل هوگ) و فیلم Straw Dogs (سگهای پوشالی) و غیره اشاره کرد.
۳۰- رابرت آلتمن
- سال تولد: ۱۹۲۵ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۰۶ میلادی (۸۱ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۷ تا ۲۰۰۶
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم M*A*S*H (مش)
- آخرین اثر: فیلم A Prairie Home Companion (همراهان خانهای در علفزار)
رابرت آلتمن با اینکه فعالیت هنری خود را در سال ۱۹۴۷ آغاز کرد، اما اولین اثر بلند خود را ۱۰ سال بعد از آن ساخت و بعد از ۲۳ سال و ساخت ۵ فیلم بلند به شهرت خیلی زیادی رسید. او پیش از اینکه وارد عرصهی ساخت فیلم بلند سینمایی برود، آثار کوتاه میساخت و در طی سالهای فعالیت خود، در ساخت ۱۸ فیلم کوتاه نقش داشت. آلتمن همچنین نزدیک به ۳۶ فیلم سینمایی بلند را هم کارگردانی کرده است و حتی در پروژههایی هم که کارگردان نبود، نقش نویسنده یا تهیهکنندهی آنها را داشت. سبک فیلمسازی آلتمن ژانرهای زیادی را در بر میگرفت، اما معمولا با پیچ و تاب «براندازانه» یا «ضد هالیوودی» همراه بود که معمولا برای بیان دیدگاههای شخصی خودش، بر طنز و طعنه متکی بود. حتی منتقدان معتقد بودند که آلتمن توانایی این را دارد که در فیلم خود، از هیچ، آتشبازی بسازد. حالا در میان آثار برجستهی این فیلمساز پرکار میتوان به فیلم McCabe & Mrs. Miller (مککیب و خانم میلر)، فیلم The Long Goodbye (خداحافظی طولانی)، فیلم Nashville (نشویل)، فیلم 3 Women (سه زن)، فیلم The Player (بازیگر) و غیره اشاره کرد. او با وجود اینکه ۷ بار نامزد جایزه اسکار شد، اما در بخشهای رقابتی هیچ جایزهای دریافت نکرد؛ هرچند که او، یکی از سه فیلمسازی است که خرس طلاییِ برلین، شیر طلاییِ ونیز و نخل طلاییِ کن را دریافت کرده است.
۲۹- پیر پائولو پازولینی
- سال تولد: ۱۹۲۲ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۵ میلادی (۵۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۵
- زمینه فعالیت: کارگردان، رماننویس، شاعر، روزنامهنگار و متفکر
- فیلم برجسته: فیلم Accattone (آکاتونه)
- آخرین اثر: فیلم Salò, or the 120 Days of Sodom (سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم)
پیر پائولو پازولینی مدتها قبل از ورود به صنعت سینما به شهرت و محبوبیت دست یافت. او که در ۱۹ سالگی شعرهایش را منتشر کرده بود، پیش از اولین فیلمنامهاش در سال ۱۹۵۴، رمانها و مقالات متعددی نوشته بود. اولین اثر سینماییاش یعنی فیلم آکاتونه، براساس رمان خودش ساخته شد و تصویر خشونتآمیز آن از زندگی یک دلال محبت در محلههای فقیرنشین رم باعث ایجاد شور و هیجان شد. او در سال ۱۹۶۲ و در حین ساخت فیلم پرسروصدای Ro.Go.Pa.G. که در سال ۱۹۶۳ هم اکران شد، دستگیر شد؛ زیرا فیلم او توهینآمیز تلقی شد و محکوم به مجازات تعلیقی شد. شاید انتظار میرفت که اثر بعدی او یعنی فیلم The Gospel According to St. Matthew (انجیل به روایت متی) سروصدای مشابهی به پا کند. اما درواقع، بهعنوان یکی از معدود تصویرهای صادقانه مسیح روی پرده، مورد تحسین قرار گرفت. به مرور زمان پروژههای او شخصیتر شد و در آنها دیدگاههای بحثبرانگیز خود را در مورد مارکسیسم، الحاد، فاشیسم و غیره را بیان میکرد. او یکی از روشنفکران عمومی در تاریخ قرن بیستم ایتالیا محسوب میشود که هم بهعنوان یک هنرمند و هم یک شخصیت سیاسی تأثیرگذار بود. او در سال ۱۹۷۵ بهطور مرموزی به قتل رسید که پروندهی او هیچوقت حل نشد.
۲۸- آلن رنه
- سال تولد: ۱۹۲۲ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۱۴ میلادی (۹۱ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۶ تا ۲۰۱۴
- زمینه فعالیت: کارگردان، تدوینگر، فیلمبردار و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Hiroshima mon amour (هیروشیما عشق من)
- آخرین اثر: فیلم Life of Riley (زندگی رایلی)
آلن رنه، کارگردان و نویسندهای فرانسوی، بیشتر از ۶ دهه در زمینه هنر و فیلمسازی فعالیت میکرد. او آموزش خود بهعنوان تدوینگر فیلم را اواسط دهه ۱۹۴۰ آغاز کرد و آثار کوتاهی هم مانند فیلم Night and Fog (شب و مه) ساخت؛ یک مستند تأثیرگذار درباره اردوگاههای کار اجبار نازیها. بعد از آن هم کم کم به سمت ساخت آثار سینمایی و بلند رفت. رنه در طی سالهای فعالیتهای هنری خود جایزههای خیلی زیادی از طرف جشنوارههای بینالمللی فیلم و آکادمیها دریافت کرد؛ از جمله ۱ جایزه اسکار، ۲ جایزه سزار برای بهترین کارگردانی، ۱ شیر طلایی در جشنواره ونیز و غیره. فیلمهای او اغلب به بررسی رابطه بین آگاهی، حافظه و تخیل میپردازند و او بهدلیل ابداع ساختارهای رسمی بدیع برای روایتهایش مورد توجه قرار گرفت. اکثر فیلمهای او همه از تکنیکهای روایی غیرمتعارف برای پرداختن به مضامین حافظهی آشفته و گذشته تصوری استفاده کردند. این فیلمها معاصر و مرتبط با موج نو فرانسه بودند؛ اگرچه رنه خود را بهطور کامل بخشی از آن جنبش نمیدانست. از جمله آثار برجستهی این فیلمساز میتوان به فیلم Last Year at Marienbad (سال گذشته در مارینباد) و فیلم Muriel (موریل) و غیره اشاره کرد.
۲۷- ساتیاجیت رای
- سال تولد: ۱۹۲۱ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۲ میلادی (۷۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۲
- زمینه فعالیت: کارگردان، طراح، آهنگساز، شاعر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Pather Panchali (پاتر پانچالی)
- آخرین اثر: فیلم Agantuk (آگانتوک)
ساتیاجیت رای با اینکه عمدتا بهعنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین کارگردانهای تاریخ سینمای هند شناخته نمیشود، اما اغلب اوقات نام او در میان بزرگترین و بهترین کارگردان های سینمای دنیا دیده میشود. رای که کار خود را بهعنوان یک هنرمند تبلیغاتی آغاز کرد، پس از ملاقات با فیلمساز فرانسوی ژان رنوار و تماشای فیلم نئورئالیستی ایتالیایی ویتوریو دسیکا، یعنی فیلم Bicycle Thieves (دز دوچرخه) در طی بازدیدش از لندن، به فیلمسازی مستقل علاقمند شد. وی در مدت زمان فعالیت خود، ۳۶ فیلم ساخت که در میان آنها فیلمهای بلند، مستند و فیلمهای کوتاه دیده میشود. او در میان آثاری که خلق کرده، بیشتر با سهگانهی The Apu (آپو)، فیلم The Music Room (اتاق موسیقی)، فیلم Mahanagar (شهر بزرگ)، فیلم Charulata (شارولاتا) و سری فیلم Goopy–Bagha شناخته میشود. اولین اثر سینمایی او یعنی فیلم پاتر پانچالی، ۱۱ جایزه بینالمللی برنده شد. البته او در طی این سالها، جایزهای بزرگ زیادی دریافت کرده بود که در میان آنها ۳۶ جایزه فیلم ملی هندوستان، یک شیر طلایی، یک خرس طلایی، ۲ خرس نقرهای و یک اسکار افتخاری هم دیده میشود. رای در طی زندگی حرفهای خود، ناخودآگاه به ژان رنوار ادای احترام میکرد که بیشترین تأثیر را بر او گذاشته بود. ری اظهار داشت که هنر سینما را از کارگردانان قدیمی هالیوود مانند جان فورد، بیلی وایلدر و ارنست لوبیچ آموخته است. البته او برای معاصران خود یعنی آکیرا کوروساوا و اینگمار برگمان که آنها را غول این حرفه میدانست احترام و تحسین عمیقی قائل بود.
۲۶- فدریکو فلینی
- سال تولد: ۱۹۲۰ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۳ میلادی (۷۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۲
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم I Vitelloni (ولگردها)
- آخرین اثر: فیلم The Voice of the Moon (صدای ماه)
فدریکو فلینی به خاطر سبک متمایزش که تصاویر فانتزی و باروک را با خاکی بودن ترکیب میکند، شناخته شده است. او بهعنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان تمام دوران شناخته میشود. توطئههای عجیب و غریب و انتزاعی با طنز خطرناک، بازیگرانی اغلب مارچلو ماسترویانی و جولیتا ماسینا، شامل رویاهایی مانند تصویرسازی و نوستالژی، از نشانهها و علائم مخصوص فیلمسازی فلینی محسوب میشود. فلینی در طول دوران حرفهای خود نامزد ۱۷ جایزه اسکار شد و در مجموع چهار جایزه را در بخش بهترین فیلم خارجی زبان (بیشترین جایزه برای هر کارگردانی در تاریخ این جایزه) از آن خود کرد. او در شصت و پنجمین دوره جوایز اسکار در لس آنجلس جایزه افتخاری برای یک عمر دستاورد دریافت کرد. در فهرست مجله Sight & Sound در سال ۲۰۰۲ از بهترین کارگردانان تمام دوران، فلینی در نظرسنجی کارگردانان رتبه دوم و در نظرسنجی منتقدان رتبه هفتم را کسب کرد. از جملهی برجستهترین آثار فیلینی میتوان به فیلم La Strada (جاده)، فیلم Nights of Cabiria (شبهای کابیریا)، فیلم La Dolce Vita (زندگی شیرین)، فیلم 8½ (هشت و نیم)، فیلم Juliet of the Spirits (جولیتای ارواح) و فیلم Fellini Satyricon (ساتیریکون فلینی) اشاره کرد.
۲۵- اینگمار برگمان
- سال تولد: ۱۹۱۸ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۰۷ میلادی (۸۹ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۴ تا ۲۰۰۵
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Summer Interlude (میانپردههای تابستان)
- آخرین اثر: فیلم Fanny and Alexander (فانی و الکساندر)
برگمان که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما محسوب میشود، بهصورت گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین کارگردانهای تاریخ به شمار میرود. فیلمهای او بهعنوان «مدیتیشنهای عمیقاً شخصی در مبارزات بیشمار پیش روی روان و روح» توصیف شدهاند. برگمان بیش از ۶۰ فیلم و مستند را کارگردانی کرد که بیشتر آنها را هم برای اکرانهای سینمایی و تلویزیونی ساخته بود. بیشتر فیلمهای او در سوئد جریان دارد و بسیاری از فیلمهای او از سال ۱۹۶۱ به بعد در جزیره فارو فیلمبرداری شدهاند. علاوهبر این، او بیشتر از ۱۷۰ نمایشنامه را کارگردانی کرده بود. نمای نزدیک از چهرهها، نمای نزدیک از تیک تاک ساعت، استفاده پویا از سایهها، همکاری مکرر با یک سری بازیگران مشخص، استفاده از مضامین مذهبی، مدت زمان بالای ۹۰ دقیقهای آثار، حضور اغلب شخصیتی به نام «جیکوبی»، دو شخصیت درحالیکه به سختی به یکدیگر نگاه میکنند و گفتگوی شدید و احساسی دارند، از جمله علائم تکراری آثار این کارگردان بودند. در میان برترین آثار برگمان، فیلم The Seventh Seal (مهر هفتم)، فیلم Wild Strawberries (توتفرنگیهای وحشی)، فیلم Persona (پرسونا)، فیلم Face to Face (چهره به چهره)، فیلم Scenes from a Marriage (صحنههایی از یک ازدواج) و غیره قرار دارند.
۲۴- ژان-پیر ملویل
- سال تولد: ۱۹۱۷ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۳ میلادی (۵۵ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۶ تا ۱۹۷۳
- زمینه فعالیت: کارگردان و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Le Doulos (کلاه)
- آخرین اثر: فیلم Un flic (یک پلیس)
ژان-پیر ملویل که یک هنرمند فرانسوی است، منبع خیلی از فیلمسازان محسوب میشود که در همین فهرست بهترین کارگردان های سینما قرار دارند؛ از جمله مارتین اسکورسیزی، کوئنتین تارانتینو، جیم جارموش و غیره. حتی سری فیلم John Wick (جان ویک)، بارها و بارها به فیلم Le Cercle Rouge (دایره سرخ) این فیلمساز فرانسوی ادای دین کرده است. ملویل در طی سالهای فعالیت خود، ۱۴ فیلم بلند سینمایی ساخته است که علاوهبر ۳ اثر ذکر شده، تماشای فیلم Le Samouraï (سامورایی) و فیلم Army of Shadows (ارتش سایهها) پیشنهاد میشود؛ البته درکنار دیگر آثاری که این کارگردان ساخته است. ژان-پیر ملویل، پدر معنوی موج جدید سینمای فرانسه محسوب میشود و یکی از اولین فیلمسازان کاملا مستقل فرانسه است که به موفقیتهای مالی بزرگ و تحسینهای گستردهی منتقدان دست پیدا کرد. مضامین اصلی فیلمهای ملویل و رویکرد او در فیلمسازی، بهشدت تحت تاثیر مدت زمان فعالیت او در نیروی مقاومت فرانسه در دوران جنگ جهانی دوم بود؛ دورهای که در طی آن، نام مستعار «ملویل» را بهعنوان ادای احترام به نویسنده آمریکایی مورد علاقه خود هرمان ملویل انتخاب کرد. او پس از پایان جنگ آن را بهعنوان نام هنری خود حفظ کرد. رویکرد پراکنده، اگزیستانسیالیستی اما شیکِ او به فیلمهای نوآر و بعدا فیلمهای نئونوآر، که بسیاری از آنها در ژانر درامهای جنایی بودند، بر نسلهای آینده فیلمسازان تأثیرگذار بوده است.
۲۳- اورسن ولز
- سال تولد: ۱۹۱۵ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۵ میلادی (۷۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۱ تا ۱۹۸۵
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Citizen Kane (همشهری کین)
- آخرین اثر: فیلم The Other Side of the Wind (سوی دیگر باد)
یکی دیگر از بهترین کارگردان های تاریخ سینما که تاثیر فوقالعاده زیاد و فراموشنشدنیای روی نسلهای بعد از خود داشت؛ کسی که به خاطر کارهای نوآورانه و خلاقانهاش در سینما، رادیو و تئاتر، همیشه در خاطرهها میماند. هنوز هم که هنوز است، فیلم اول او یعنی همشهری کین، بهصورت گسترده و مدام، بهعنوان یکی از بزرگترین آثار سینما انتخاب میشود. او به جز این اثر، ۱۲ کار دیگر هم کارگردانی کرد که از تحسینشدهترینِ آنها میتوان به فیلم The Magnificent Ambersons (آمبرسونهای باشکوه)، فیلم The Stranger (بیگانه)، فیلم The Lady from Shanghai (بانویی از شانگهای)، فیلم Touch of Evil (نشانی از شر) و فیلم The Trial (محاکمه) اشاره کرد. سبک کارگردانی متمایز او شامل فرمهای روایت لایهای و غیرخطی، نورپردازی دراماتیک، زوایای غیرمعمول دوربین، تکنیکهای صوتی وام گرفته شده از رادیو، نماهای فوکوس عمیق و برداشتهای بلند بود. او بهعنوان "مولف نهایی" ستایش شده است. ولز فردی خارج از سیستم استودیویی بود و در اوایل با استودیوهای فیلمسازی بزرگ در هالیوود و بعداً در زندگی با تعدادی از سرمایهگذاران مستقل در سراسر اروپا، که بیشتر دوران حرفهای خود را در آنجا گذراند، برای کنترل خلاقانه پروژههای خود تلاش کرد. بسیاری از فیلمهای او یا بهشدت ویرایش شدند یا اکران نشدند.
۲۲- میکلآنجلو آنتونیونی
- سال تولد: ۱۹۱۲ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۰۷ میلادی (۹۴ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۲ تا ۲۰۰۴
- زمینه فعالیت: کارگردان، تدوینگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم L'Avventura (ماجرا)
- آخرین اثر: فیلم Beyond the Clouds (فراسوی ابرها)
میکلآنجلو آنتونیونی که یکی دیگر از موارد ایتالیایی بهترین کارگردان های سینما است، بیشتر از هر چیزی برای سهگانهی خود درباره مدرنیته و نارضایتیهای آن یعنی فیلم ماجرا، فیلم La Notte (شب) و فیلم L'Eclisse (کسوف) شناخته شده است؛ البته که فیلم انگلیسی زبان Blowup (آگراندیسمان) هم تاثیر خیلی زیادی در این شهرت داشت. فیلمهای او بهعنوان «قطعههای خلقی معمایی و پیچیده» توصیف شدهاند که دارای توطئههای گریزان، ترکیببندی بصری چشمگیر، و مشغولیت با مناظر مدرن هستند. کار او بهطور قابل توجهی بر سینمای هنری نسلهای بعدی تأثیر گذاشت. آنتونیونی در طول دوران حرفهای خود جوایز و نامزدیهای زیادی دریافت کرد و تنها کارگردانی بود که برنده نخل طلا، شیر طلایی، خرس طلایی و پلنگ طلایی شد. داستانهای آنتونیونی تجربی، مبهم و گریزان بود و اغلب شخصیتهای طبقه متوسط را نشان میداد که از حسادت، استیصال یا رابطههای بیلذت مکرر رنج میبردند. کارگردانان بزرگی از سینما مانند آکیرا کوروساوا، استنلی کوبریک، آندری تارکوفسکی، ژان-لوک گدار، ویم وندرس، فرانسیس فورد کاپولا، برایان دی پالما و خیلی موارد دیگر، بارها و بارها به او ادای احترام کردند از تاثیرات او روی آثار خود گفتند. آنتونیونی در ۱۳۵۴ بهعنوان خبرنگار به جشنواره جهانی فیلم تهران آمد و مورد استقبال طرفدارانش در ایران روبهرو شد. فیلم The Passenger (مسافر)، فیلم The Mystery of Oberwald (رمز و راز اوبروالد)، فیلم Identification of a Woman (شناسایی یک زن)، فیلم Zabriskie Point (نقطه زابریسکی) و فیلم Red Desert (صحرای سرخ) و غیره، از جمله آثار برتر او هستند.
۲۱- آکیرا کوروساوا
- سال تولد: ۱۹۱۰ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۸ میلادی (۸۸ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۶ تا ۱۹۹۳
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده تدوینگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Sanshiro Sugata (سانشیرو سوگاتا)
- آخرین اثر: فیلم Madadayo (مادادایو)
آکیرا کوروساوا در طول دوران کاری خود بیشتر از ۵ دهه، ۳۰ فیلم را کارگردانی کرد که در همهشان یا بهطور مستقیم به جنگ، شیوههای فئودالی و دستگاه سانسور و سرکوب اشاره میکند یا در زیرمتنی از آنها پیرنگ را پیش میبرد. او بهصورت گسترده یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمسازهای تاریخ سینما به شمار میرود. کوروساوا سبکی جسورانه و پویا را به نمایش گذاشت که بهشدت تحت تأثیر سینمای غربی بود و در عین حال از آن تمایز داشت؛ او با تمام جنبههای تولید فیلم درگیر بود. سامورایی در فرهنگ ژاپنی حق رسیدن به ردههای بالا را نداشت اما کوروساوا با استفاده از نگاههای غربی به ساموراییها جایگاه ویژهای بخشید. در فیلمهای این کارگردان فرهنگ ژاپن، یک رکن است که همراهبا مضامینی مثل اندیشههای اگزیستانسیالیستی تکرار میشود. روایتهای انسانی برای این کارگردان اهمیت ویژهای داشت و همیشه نگاهاش به داستانهایی بود که از انسان و زیستاش حرف میزدند. کوروساوا فیلم Drunken Angel (فرشته مست)، فیلم Rashomon (راشومون)، فیلم Ikiru (زیستن)، فیلم Seven Samurai (هفت سامورایی) و فیلم Throne of Blood (سریر خون) از برجستهترین آثار سینمایی این کارگردان ژاپنی هستند. این فیلمساز علاوهبر جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز و نخل طلایی، جایزه افتخاری آکادمی اسکار را هم برای یک عمر فعالیت هنری دریافت کرد.
۲۰- دیوید لین
- سال تولد: ۱۹۰۸ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۱ میلادی (۸۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۱
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده تدوینگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Bridge on the River Kwai (پل رودخانه کوای)
- آخرین اثر: فیلم A Passage to India (گذرگاهی به هند)
سِر دیوید لین، یکی دیگر از فیلمسازان بریتانیایی در میان بهترین کارگردان های سینما که موفق به دریافت نشان امپراتوری بریتانیا شده بود. او بهصورت گسترده یکی از مهمترین شخصیتهای سینمای بریتانیا به حساب میآید؛ کارگردانی که ساخت فیلمهایی همچون پل رودخانه کوای، Lawrence of Arabia (لورنس عربستان)، Doctor Zhivago (دکتر ژیواگو)، Ryan's Daughter (دختر رایان)، گذرگاهی به هند و غیره را در رزومهی خود دارد. علاوهبر این، او چندین بار رمانهای چارلز دیکنز را هم اقتباس کرده است؛ از جمله Great Expectations (آرزوهای بزرگ) و Oliver Twist (الیور توئیست). لین در ابتدا با عنوان تدوینگر وارد حرفهی هنری شد و در سال ۱۹۴۲ بود که با فیلم In Which We Serve (جایی که خدمت میکنیم) وارد حرفهی کارگردانی شد؛ اثری که در آن، تنها صحنههای اکشنش را کارگردانی کرده بود. او که داشت خوب پیش میرفت، با فیلم دختر رایان شکست بدی را در میان منتقدان متحمل شد و بعد از آن تصمیم گرفت که ۱۴ سال از فیلمسازی فاصله بگیرد. او در طی این مدت برای چندین پروژهی مختلف برنامهریزی کرد؛ برنامههایی که هیچوقت به ثمره ننشست. لین توسط کارگردانان برجستهی دیگری مانند استیون اسپیلبرگ، استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی و ریدلی اسکات مورد تحسین قرار گرفت و ۷ بار نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردان شد؛ درنهایت ۲ مورد آنها را دریافت کرد.
۱۹- ژاک تاتی
- سال تولد: ۱۹۰۷ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۲ میلادی (۷۵ سالگی)
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Big Day (روز جشن)
- آخرین اثر: فیلم Parade (روز رژه)
ژاک تاتی که یکی از فیلمسازان فرانسوی در میان بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، فعالیت خود بهعنوان کارگردان را در سال ۱۹۴۷ و یک اثر کوتاه آغاز کرد؛ البته که فعالیت هنری او در سال ۱۹۳۲ و با ایفای نقش در آثار کوتاه شروع شده بود و پیش از کارگردانی، بازی میکرد. تاتی به ساخت آثار کوتاه علاقهی زیادی داشت و همچنان در طی این سالها، باز هم فیلم کوتاه میساخت و در آنها بازی میکرد. اما در میان بهترین آثار سینماییای که کارگردانی کرده، میتوان به فیلم Les Vacances de Monsieur Hulot (تعطیلات موسیو اولو)، فیلم Mon Oncle (دایی من)، فیلم Playtime (زنگ تفریح) و فیلم Trafic (ترافیک) اشاره کرد. او نامزد ۸ جایزه شده که از میان آنها میتوان به جایزه اسکار بهترین فیلمنامه، نخل طلا و جایزهی بزرگ جشنواره کن و شیر طلایی جشنواره ونیز اشاره کرد. از طرف دیگر هم ۸ جایزه دریافت کرد که باز از جمله آنها میتوان به جایزه هیئت داوران جشنواره کن، جایزه افتخاری مراسم سزار، جایزه انجمن منتقدان سینمایی فرانسه و جایزه بینالمللی جشنواره ونیز اشاره کرد. در نظرسنجیای که مجله اینترتینمنت ویکلی برگزار کرده بود، او در میان ۵۰ کارگردان بزرگ تاریخ سینما قرار گرفت؛ با وجود اینکه تنها ۶ فیلم بلند ساخته بود.
۱۸- لوکینو ویسکونتی
- سال تولد: ۱۹۰۶ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۶ میلادی (۶۹ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۴۳ تا ۱۹۷۶
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Ossessione (وسوسه)
- آخرین اثر: فیلم L'innocente (بیگناه)
در این مورد از فهرست بهترین کارگردان های سینما، یک فیلمساز ایتالیایی را داریم که در زمینهی کارگردانی تئاتر و اپرا هم فعالیت زیادی داشت. او در طی سالهای فعالیت خود، جایزههای خیلی زیادی دریافت کرد؛ از جمله نخل طلا و شیر طلایی. خیلی از فیلمهای او هم بهعنوان آثار تأثیرگذار بر نسلهای بعدی فیلمسازی شناخته میشود. فیلم وسوسه که اولین اثر ویسکونتی محسوب میشود، توسط رژیم فاشیست، محکوم شد؛ به خاطر نمایش بیپردهی زندگی سخت شخصیتهای طبقه کارگر و توسط آنها به جرم و جنایت. اما امروزه این اثر بهعنوان یک فیلم پیشگام در سینمای ایتالیا شناخته میشود. او در ابتدا کار هنری خود را با عنوانِ دستیار کارگردان ژان نوآر آغاز کرد و از همان سنین کم تمایلات هنریاش را نشان داد. ویسکونتی یک شخصیت بسیار مهم و کلیدی در هنر ایتالیا و فرهنگ این کشور در اواسط قرن بیست به شمار میرفت؛ تا حدی که یکی از پدران نئورئالیسم نامیده شده بود. اما بعدا به سمت حماسههای مجلل و گسترده حرکت کرد که به مضامین زیبایی، انحطاط، مرگ و تاریخ اروپا، بهویژه زوال اشراف و بورژوازی میپرداخت. فیلم Senso (احساس)، فیلم The Leopard (یوزپلنگ)، فیلم Rocco and His Brothers (روکو و برادرانش) و سری German Trilogy (سهگانهی آلمانی)، در میان آثار برجستهی این کارگردان قرار دارد.
۱۷- روبرتو روسلینی
- سال تولد: ۱۹۰۶ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۷ میلادی (۷۱ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۶ تا ۱۹۷۷
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Rome, Open City (رم، شهر بیدفاع)
- آخرین اثر: فیلم Beaubourg, centre d'art et de culture Georges Pompidou (بوبورگ، مرکز فرهنگ و هنر ژرژ پمپیدو)
یکی از مهمترین فیلمسازان جنبش نئورئالیسم ایتالیا در سینما، در میان فهرست بهترین کارگردان های سینما. او با ساخت آثاری مثل رم، شهر بیدفاع، فیلم Paisan (پاییزا) و فیلم Germany, Year Zero (آلمان، سال صفر) خدمت خیلی زیادی به این جنبش کرد. او همچنین برای ساخت آثاری مثل فیلم Stromboli (استرومبولی)، فیلم Europe '51 (اروپا ۵۱)، فیلم Journey to Italy (سفر به ایتالیا)، فیلم Fear (ترس) و فیلم Joan of Arc at the Stake (ژاندارک بر صلیب) به شهرت خیلی زیادی رسید. حالا جالب است بدانید که آثار این کارگردان بعد از اوایل جنبش نئورئالیسم (خصوصا فیلمهایی که با حضور اینگرید برگمن ساخته شده بودند)، از لحاظ تجاری واقعا ناموفق بودند. فرانسوا تروفو، آندره بازن و ژان-لوک گدار شدیدا این فیلمساز را تحسین کردند. حتی تروفو در یادداشت خودش درباره تاثیر بسیار زیاد روسلینی نوشته بود که چقدر کارگردانهایی را که بخشی از موج نوی فرانسه بودند، تحت تاثیر قرار داده بود؛ تا حدی از او بهعنوان «پدر موج نوی فرانسه» یاد میشود. مارتین اسکورسیزی که داماد سابق او، پس از مرگش بود، از تاثیر اساسی او در مستند My Voyage to Italy گفته است. فیلمهای روسلینی حداقل نیمی از آثاری را تشکیل میدهند که اسکورسیزی درباره آنها صحبت میکند؛ اینکه چقدر نقش روسلینی در سینمای ایتالیا و جهان مهم و برجسته بوده است.
۱۶- بیلی وایلدر
- سال تولد: ۱۹۰۶ میلادی
- سال درگذشت: ۲۰۰۲ میلادی (۹۵ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۲۹ تا ۱۹۸۱
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم Double Indemnity (غرامت مضاعف)
- آخرین اثر: فیلم Buddy Buddy (رفیق رفیق)
ساموئل وایلدر که ما او را با نام بیلی وایلدر میشناسیم، یک فیلمساز اتریشی است که به مدت ۵ دهه در هالیوود فعالیت کرد و بهعنوان یکی از برجستهترین فیلمسازانِ همهکارهی سینمای کلاسیک هالیوود شناخته میشود. وایلدر زمانیکه در برلین زندگی میکرد فیلمنامهنویس شد. اما ظهور حزب نازی و یهودستیزی در آلمان باعث شد که او به پاریس نقل مکان کند و درنهایت در سال ۱۹۳۴ هم به هالیوود رفت. بیلی وایلدر با فیلم غرامت مضاعف نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد و با فیلم The Lost Weekend (تعطیلی از دست رفته) جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد؛ علاوهبر نامزدی در بخش بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه. او که امروزه در میان بهترین کارگردان های سینما قرار دارد نامزد ۲۱ جایزه اسکار شد و ۷ مورد از آنها را دریافت کرد و علاوهبر آنها، ۱ جایزه بفتا، نخل طلای جشنواره فیلم کن و ۲ جایزه گلدن گلوب هم گرفته بود. از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Sunset Boulevard (سانست بلوار)، فیلم Ace in the Hole (تکخال در حفره)، فیلم Stalag 17 (بازداشتگاه شماره ۱۷)، فیلم Sabrina (سابرینا) و فیلم The Spirit of St. Louis (روح سنت لوئیس) اشاره کرد.
۱۵- یاسوجیرو اوزو
- سال تولد: ۱۹۰۳ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۶۳ میلادی (۶۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۲۹ تا ۱۹۶۳
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم That Night's Wife (همسر آن شب)
- آخرین اثر: فیلم An Autumn Afternoon (بعدازظهر پاییزی)
یاسوجیرو اوزو متولد توکیو از دوران کودکی علاقهمند به سینما بود و اغلب از مدرسه برای دیدن فیلمهای هالیوودی در تئاتر محلی خود تلاش میکرد. در سال ۱۹۲۳ او بهعنوان دستیار دوربین در استودیو شوچیکو در توکیو مشغول به کار شد. سه سال بعد، او بهعنوان دستیار کارگردان انتخاب شد و اولین فیلم خود را سال بعد، کارگردانی کرد. او کار خود را در دوران فیلمهای صامت آغاز کرد و آخرین فیلمهایش در اوایل دهه ۱۹۶۰ بهصورت رنگی ساخته شد. اوزو ابتدا تعدادی کمدی کوتاه ساخت؛ قبل از اینکه در دهه ۱۹۳۰ به موضوعات جدیتری روی آورد. برجستهترین موضوعات آثار اوزو خانواده و ازدواج و بهویژه روابط بین نسلهاست. اوزو بهطور گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین، تاثیرگذارترین و بهترین کارگردان های سینما جهان شناخته میشود؛ کسی که حتی پس از مرگش همچنان آثارش مورد تحسین قرار گرفته است. در نظرسنجی مجله Sight & Sound در سال ۲۰۱۲، فیلم Tokyo Story (داستان توکیو) اوزو بهعنوان سومین فیلم برتر تمام دوران توسط منتقدان در سراسر جهان انتخاب شد. فیلم Late Spring (اواخر بهار)، فیلم The End of Summer (پایان تابستان)، فیلم A Story of Floating Weeds (داستان علفهای شناور)، فیلم I Was Born, But... (متولد شدم، اما...) در میان برترین آثار این کارگردان ژاپنی قرار دارد.
۱۴- ویتوریو دسیکا
- سال تولد: ۱۹۰۱ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۴ میلادی (۷۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۱۷ تا ۱۹۷۴
- زمینه فعالیت: کارگردان و بازیگر
- فیلم برجسته: فیلم Bicycle Thieves (دزد دوچرخه)
- آخرین اثر: فیلم The Voyage (سفر)
با اینکه فیلم دزد دوچرخه یکی از برجستهترین و مشهورترین آثار ویتوریو دسیکا به شمار میرود، اما این فیلم Shoeshine (واکسی) بود که او را به شهرت جهانی رساند؛ هر دوی این فیلمها، برنده جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم خارجیزبان شدند. جالب است بدانید که همین فیلم واکسی علاوهبر اینکه تحسین منتقدان زیادی را بهدنبال داشت، اولین اثری هم بود که چنین جایزهای را دریافت کرد و درکنار دزد دوچرخه، کاری کردند تا این بخش، در مراسم آکادمی اسکار دائمی شود. این ۲ فیلم، بهنوعی بخشی از چارچوب سینمای کلاسیک محسوب میشوند. درکنار اینها، ۲ اثر دیگر هم به نامهای Yesterday, Today and Tomorrow (دیروز، امروز، فردا) و The Garden of the Finzi-Continis (باغ فینزی کوینتینی) هستند که آنها هم جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را گرفتند. این فیلمسازِ ایتالیایی که مورد دیگری از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، یکی از اشخاص مهم و برجسته در جنبش نئورئالیسم محسوب میشد که بهنوعی این جنبش را هدایت میکرد. مجله سایت اند ساوند در سال ۱۹۵۸ نظرسنجیای بین فیلمسازان و منتقدان برگزار کرد که در نتیجهی آن، فیلم دزد دوچرخه بهعنوان بزرگترین فیلم تاریخ انتخاب شد. البته دسیکا در بازیگری هم حرف زیادی برای گفتن داشت و حتی یک بار هم نامزد جایزه اسکارِ بهترین بازیگر مکمل مرد در فیلم A Farewell to Arms (وداع با اسلحه) شد.
۱۳- ماکس افولس
- سال تولد: ۱۹۰۲ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۵۷ میلادی (۵۴ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۱ تا ۱۹۵۷
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Liebelei (معاشقه)
- آخرین اثر: فیلم Montparnasse 19 (عاشقان مونپارناس)
افولس که یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما محسوب میشود، کار خود را بهعنوان بازیگر و کارگردان صحنه در دهه بیست طلایی آغاز کرد. در اوایل دهه ۱۹۳۰ افولس دنیای سینما را کشف کرد و بهعنوان دستیار کارگردان برای آناتول لیتاک شروع به کار کرد. در حدود سال ۱۹۳۳ او به فرانسه مهاجرت کرد و همچنین به مدت هشت سال در هلند و ایتالیا کار کرد. در سال ۱۹۴۱ او دوباره مهاجرت کرد، این بار به ایالات متحده آمریکا؛ جایی که برای مدت ۱۰ سال کار کرد تا اینکه در سال ۱۹۵۰ به فرانسه بازگشت. او در طی این سالها تقریبا ۳۰ فیلم سینمایی ساخت که از جملهی برجستهترین آنها میتوان به فیلم La Ronde (لا روند)، فیلم Le Plaisir (لذت)، فیلم The Earrings of Madame de… (گوشوارههای مادام دو...)، فیلم Lola Montès (لولا مونتس) و فیلم The Reckless Moment (لحظه بیپروا) اشاره کرد. حرکت دوربین بهخصوص حرکت دایرهای و وسواس در جزئیات از علائم مشهور این فیلمساز به شمار میرود. فیلمهای او اغلب به زنانی میپردازند که با توهمات عاشقانهشان درباره عشق کنار میآیند. حتی محققان سینما، برخی از آثار او را بهعنوان نمونههایی از «ژانر فیلم زن» مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند. تقریباً تمام قهرمانان زن او نام هایی با «ل» داشتند (لئونورا، لیزا، لوسیا، لوئیز، لولا و غیره). تعداد زیادی از آثار او، الهامبخش کارگردانانی مانند پل توماس اندرسون بود.
۱۲- روبر برسون
- سال تولد: ۱۹۰۱ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۹۹ میلادی (۹۸ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۳۳ تا ۱۹۸۳
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Angels of Sin (فرشتگان گناه)
- آخرین اثر: فیلم L'Argent (پول)
روبر برسون یکی دیگر از فیلمسازان فرانسوی است که طبق گفتهی ژان-لوک گدار، یکی دیگر از بهترین کارگردان های سینما، «سینمای فرانسه است؛ همانطور که داستایفسکی ادبیات فرانسه و موتسارت هم موسیقی آلمان محسوب میشوند.» برسون که به خاطر رویکرد زاهدانهاش شناخته میشود، سهم قابل توجهی در هنر سینما داشت. در سال ۲۰۱۲ نظرسنجیای میان منتقدان برگزار شد که از میان آن ۲۵۰ فیلم بزرگ و برتر تاریخ سینما انتخاب شد؛ برسون فیلمسازی بود که بالاترین تعداد آثار (۷ مورد) از این فهرست را به خودش اختصاص داد. از حمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم A Man Escaped (محکوم به مرگی گریخته است)، فیلم Pickpocket (جیببر)، فیلم Au Hasard Balthazar (ناگهان بالتازار) و فیلم The Trial of Joan of Arc (محاکمه ژان دارک) اشاره کرد. بازیگران غیرحرفهای، سبک روایی مخصوص و استفاده کم از موسیقی باعث شد که آثار او بهعنوان نمونههای برجستهای از فیلمهای مینیمالیستی در نظر گرفته شوند. بسیاری از آثار او بهدلیل تراژدیک بودن در داستان و ماهیت شناخته شده است. جالب است بدانید که در طی جنگ جهانی دوم، او دستگیر شد و یک سال را در اردوگاه اسیران جنگی آلمان سپری کرد؛ تجربهای که به ساخت فیلم محکوم به مرگی گریخته است، منجر شد.
۱۱- لوئیس بونوئل
- سال تولد: ۱۹۰۰ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۳ میلادی (۸۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۲۹ تا ۱۹۷۷
- زمینه فعالیت: کارگردان
- فیلم برجسته: فیلم L'Age d'Or (عصر طلایی)
- آخرین اثر: فیلم That Obscure Object of Desire (میل مبهم هوس)
تعدد خیلی زیادی از منتقدان سینمایی، تاریخدانان و همچنین کارگردانان، لوئیس بونوئل را یکی از تاثیرگذارترین، بزرگترین و بهترین کارگردان های سینما در کل تاریخ میدانند. او در دهه ۱۹۲۰، با جنبش سورئالیسم همراه شده بود و تاثیر خیلی زیادی در آن داشت. کارهای بونوئل بیشتر از هر چیزی به خاطر سورئالیسم آوانگاردِ آن شناخته شده است که با انتقادات سیاسی همراه شده بودند. بهصورت گسترده فیلم عصر طلایی و پیش از آن فیلم کوتاه Un Chien Andalou (سگ اندلسی)، بهعنوان تولد سینمای سورئالیسم به شمار میروند. به مرور زمان، بونوئل به سمت ساخت آثار هنری، غیرمعمول، سورئالیست و طنز سیاسی رفت. او با فیلم Viridiana (ویریدیانا) که به دیکتاتوری فرانکو انتقاد کرده بود، موفق به دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن شد. بعد از چند وقت هم در فیلم The Exterminating Angel (ملکالموت) و فیلم The Discreet Charm of the Bourgeoisie (جذابیت پنهان بورژوازی) به به شرایط اجتماعی و سیاسی انتقاد کرد و دومین اثرش برنده جایزه بهترین فیلم خارجیزبانِ اسکار شد. البته او ۵ جایزه کن، ۲ جایزه جشنواره بینالمللی فیلم برلین، ۱ جایزه بفتا و ۲ نامزدی جایزه اسکار را در رزومه دارد. بونوئل حتی در سال ۱۹۶۸ هم نامزد دریافت جایزه نوبل در بخش ادبیات شد.
۱۰- آلفرد هیچکاک
- سال تولد: ۱۸۹۹ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۸۰ میلادی (۸۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۱۹ تا ۱۹۸۰
- زمینه فعالیت: کارگردان، تدوینگر، تهیهکننده، بازیگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Lodger: A Story of the London Fog (مستاجر: داستان لندن مهآلود)
- آخرین اثر: فیلم Aventure Malgache (ماجرای ماداگاسکار)
هیچکاک که نام و کارنامهاش با سینما گره خورده و صاحب بخش مهمی از تایخ آن است از دوران صامت سینما فیلم میساخت تا اینکه با فیلم Blackmail (حقالسکوت) وارد چرخهی فیلمهای ناطق شد. بیش از ۵۰ فیلم را در طول چند دهه کارگردانی کرد. فیلمهایی که در مجموع به دهها نامزدی در اسکار رسیدند. اگرچه او هرگز نتوانست به جایزهی اسکار بهترین کارگردانی دست پیدا کند! او قبل از اینکه به هالیوود بیاید در انگلیس فیلمهایی ساخت که هماکنون بخش مهمی از سینمای کلاسیک بریتانیا را تشکیل میدهند. با ورود هیچکاک به هالیوود و استودیوهای معروف آمریکایی، بیراه نیست بگوییم، مسیر تازهای برای سینما آغاز شد و هیچکاک برای سینمای پس خود گنجینهی بزرگی را به ارث گذاشت. آثار هیچکاک علاوهبر اینکه از لحاظ ساختاری و بکارگیری وسایل فنی قابل تحلیل و نقد هستند از لحاظ محتوایی نیز جهانی جذاب برای خودشان دارند. همهی مخاطبان دنیای سینما، هیچکاک را با عنصری بهنام تعلیق میشناسند اما چیزهایی که بیشازپیش به فیلمهای او جذابیت بخشیدهاند، وجود زیرمتنها و عناصر روانشناسانهای مثل عقدهی ادیپ، عقدهی الکترا، عقدهی مدونا، اختلال بایپولار و اختلال چندشخصیتی است که شخصیتهای قصه را با لایههایی عمیق پوشش میدهند. فیلم Vertigo (سرگیجه)، فیلم Psycho (روانی)، فیلم North By Northwest (شمال به شمال غربی)، فیلم Rear Window (پنجره عقبی)، فیلم Notorious (بدنام) و دیگر آثار، از جمله فیلمهای مهم و تماشایی هستند که در رزومهی این کارگردان قرار دارند.
۹- سرگئی آیزنشتاین
- سال تولد: ۱۸۹۸ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۴۸ میلادی (۵۰ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۲۳ تا ۱۹۴۶
- زمینه فعالیت: کارگردان، تدوینگر و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Strike (اعتصاب)
- آخرین اثر: فیلم Ivan the Terrible (ایوان مخوف)
این مورد از بهترین کارگردان های سینما، یک فیلمساز روسی است که تئوریپرداز سینما هم محسوب میشد. او در تئوری و عمل مونتاژ پیشگام بود. آیزنشتاین در ابتدا کار هنری خود را در تئاتر آغاز کرد؛ او برای یک مؤسسه هنری تجربی شوروی کار میکرد که در آرزوی تغییر اساسی فرمهای هنری موجود و ایجاد زیباییشناسی انقلابی طبقه کارگر بود. بعد از آن، کار خود را بهعنوان تئوریپرداز آغاز کرد و در همان سال هم اولین فیلم خود را ساخت. ۲ سال بعد از آغاز فعالیت هنریاش بود که اولین فیلم سینمایی و بلند خود به نام اعتصاب را ساخت. آیزنشتاین بیشتر از هر چیزی برای آثار صامت خود از جمله فیلم اعتصاب، فیلم Battleship Potemkin (رزمناو پوتمکین) و فیلم October: Ten Days That Shook the World (اکتبر: ده روزی که دنیا را تکان داد) شناخته شده است. البته که آثار حماسی و تاریخی او مانند فیلم Alexander Nevsky (الکساندر نوسکی) و قسمت اول و دوم فیلم ایوان مخوف هم نقش خیلی زیادی در مشهور شدن او داشتند. در سال ۲۰۱۲ مجلهی سایت اند ساوند، فیلم رزمناو پوتمکین را بهعنوان یازدهمین فیلم بزرگ تاریخ عنوان کرد. او در سالهای ۱۰۴۱ و ۱۹۴۶ هم برنده جایزه استالین شده بود.
۸- کنجی میزوگوچی
- سال تولد: ۱۸۹۸ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۵۶ میلادی (۵۸ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۲۳ تا ۱۹۵۶
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Story of the Last Chrysanthemums (داستان آخرین گل داوودی)
- آخرین اثر: فیلم Street of Shame (خیابان شرم)
کنجی میزوگوچی یک فیلمساز ژاپنی است که در طی مدت زمان فعالیت خود، ۱۰۰ اثر خلق کرده بود. فیلمهای میزوگوچی بارها در نظرسنجیهای «بهترین فیلم» ظاهر شدند؛ مثل فهرست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخِ مجله سایت اند ساوند و همچنین دیگر فهرستهای معتبر. در میان آثار برجستهی این هنرمند ژاپنی میتوان به فیلمهای The Life of Oharu (زندگی اوهارو)، Ugetsu (اوگتسو مونوگاتاری) و Sansho the Bailiff (سانشوی مباشر) اشاره کرد که هر سهی آنها هم در جشنواره بینالمللی فیلم ونیز، برندهی جایزه شدند. موضوعی که بارها و بارها در آثار این هنرمند دیده شده، ستم و سرکوب زنان در دوران تاریخی و همچنین معاصر ژاپن بوده است. دیوید تامسون، تاریخدان سینما، اینطور نوشته: «استفاده از دوربین برای انتقال ایدههای عاطفی یا احساسات هوشمندانه، تعریفی از سینما است که از فیلمهای میزوگوچی برگرفته شده است. او در تحقق حالات درونی در دیدگاههای بیرونی برتر است.» او، به همراه آکیرا کوروساوا و یاسوجیرو اوزو، بهعنوان نمایندگان «عصر طلایی» سینمای ژاپن به شمار میروند. کوروساوا، اورسون ولز، آندری تارکوفسکی، مارتین اسکورسیزی، ورنر هرتزوگ و تئو آنجلوپولوس از جمله کارگردانانی هستند که میزوگوچی را مورد تحسین قرار دادند.
۷- هاوارد هاکس
- سال تولد: ۱۸۹۶ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۷ میلادی (۸۱ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۹۱۶ تا ۱۹۷۰
- زمینه فعالیت: کارگردان، تهیهکننده و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم Scarface (صورت زخمی)
- آخرین اثر: فیلم Rio Lobo (ریو لوبو)
هاوارد هاکس که بدون هیچ حرف و حدیثی جزو بهترین کارگردانان تاریخ محسوب میشود، اصطلاح «زنان هاکسی» را در سینما جا انداخت؛ زیرا در اکثر آثار خود زنانی قوی با لحن بیان محکمی را به تصویر کشید و سبک مخصوص به خودش را نمایش داد. یکی از منتقدان، این کارگردان و نویسندهی دوران کلاسیک هالیوود را «بزرگترین کارگردان آمریکایی که یک نام مشهور و شناختهشده ندارد» توصیف کرده است. از سوی دیگر هم راجر ایبرت، هاکس را « یکی از بزرگترین کارگردانان آمریکایی فیلمهای ناب و قهرمان منتقدان مؤلف، زیرا ارزشهای لاکونیک خود را در انواع مختلف متریال ژانر یافت» عنوان کرده است. او در طی مدت زمان زندگی حرفهای خود به ژانرهای مختلفی سرک کشیده است؛ کمدی، درام، گانگستری، علمی تخیلی، نوآر، جنگی و حتی وسترن. او برای کارگردانی فیلم Sergeant York (گروهبان یورک) نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانِ اسکار شد. از جمله آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم Bringing Up Baby (پرورش بیبی)، فیلم Only Angels Have Wings (فقط فرشتگان بال دارند)، فیلم His Girl Friday (منشی همه کاره او)، فیلم To Have and Have Not (داشتن و نداشتن) اشاره کرد. هاکس در سال ۱۹۷۴ جایزه افتخاری آکادمی اسکار را هم دریافت کرد.
۶- جان فورد
سال تولد: ۱۸۹۴ میلادی
سال درگذشت: ۱۹۷۳ میلادی (۷۹ سالگی)
سال فعالیت: از ۱۹۱۳ تا ۱۹۶۶
زمینه فعالیت: کارگردان و تهیهکننده
فیلم برجسته: فیلم The Informer (خبرچین)
آخرین اثر: فیلم Vietnam! Vietnam! (ویتنام! ویتنام!)
جان فورد در دوران طلایی هالیوود، یکی از تاثیرگذارترین، مهمترین و بهترین کارگردان های سینما به شمار میرفت. او یکی از اولین کارگردانان آمریکایی بود که بهعنوان نظریه مولف شناخته شد. او در بیش از ۵۰ سال فعالیت حرفهای، بیش از ۱۴۰ فیلم را بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۶۵ کارگردانی کرد (اگرچه اکثر فیلمهای صامت او اکنون از بین رفتهاند). فورد با ساخت بیشتر از ۱۴۰ فیلم، شش جایزه اسکار دریافت کرد؛ علاوهبر نامزدی ۲۳ جایزه و برنده شدنِ ۲۹ جایزه دیگر. این کارگردان بیشتر از هر چیزی برای آثار وسترنیاش معروف شده است؛ از جملهی آنها میتوان فیلم Stagecoach (دلیجان)، فیلم My Darling Clementine (کلمنتاین عزیزم)، فیلم Fort Apache (دژ آپاچی)، فیلم The Searchers (جویندگان) و فیلم The Man Who Shot Liberty Valance (مردی که لیبرتی والانس را کشت) را نام برد. البته که او به جز وسترن، در ژانرهای مختلف دیگری مانند کمدی، درام تاریخی و مستند. او مکررا از لوکیشنهای فیلمبرداری و زاویه دیدهای عریض استفاده میکرد؛ جایی که در آن شخصیتهایش در قاببندی در زمینی طبیعی وسیع، خشن و ناهموار قرار میگرفتند. خیلی از بازیگران بزرگ هالیوود در دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ از جمله جان وین، هنری فوندا، مورین اوهارا و جیمز استوارت، به واسطهی جان فورد توانستند به چنین شهرتی برسند.
۵- ژان رنوآر
- سال تولد: ۱۸۹۴ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۹ میلادی (۸۴ سالگی)
- سال فعالیت: از ۱۹۲۴ تا ۱۹۷۸
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر، نویسنده و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم La Grande Illusion (توهم بزرگ)
- آخرین اثر: فیلم The Little Theatre of Jean Renoir (تماشاخانه کوچک ژان رنوار)
ژان رنوآر که فیلمسازی فرانسوی است، در میان بهترین کارگردان های سینما قرار دارد. پس از پایان جنگ جهانی اول، زمانیکه او برنده جایزه Croix de Guerre شد، از فیلمنامهنویسی به فیلمسازی رفت. او از دوران فیلمهای صامت تا پایان دهه ۱۹۶۰، بیشتر از ۱۰ فیلم ساخت و افتخارات زیادی در طی این سالها کرد؛ از جمله جایزه افتخاری اسکار برای فعالیتهای طولانیمدتی که در صنعت فیلمسازی داشت. او یکی از اولین کارگردانانی بود که با لقب نظریه مؤلف شناخته میشد. فیلم توهم بزرگ و فیلم The Rules of the Game (قاعده بازی) از این کارگردان، اغلب اوقات در میان برگترین آثار سینمایی تاریخ قرار میگیرند. از دیگر آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم The Southerner (جنوبی)، فیلم The River (رود)، فیلم French Cancan (کنکن فرانسوی) و غیره اشاره کرد. فیلمها رنوآر اغلب به بیگانگی ناشی از سبک زندگی طبقه بالا میپردازند و تقریباً همیشه دیدگاههای سیاسی چپگرای او را به تصویر میکشیدند. اورسن ولز بارها از او بهعنوان بهترین کارگردان سینمای تمام دوران یاد میکرد. این فیلمساز الهامبخش کارگردانان خیلی زیادی شد که از جمله آنها میتوان به فرانسوا تروفو، رابرت آلتمن، مارتین اسکورسیزی و غیره اشاره کرد. او حتی تاثیر خیلی زیادی روی موج نوی فرانسه داشت.
۴- فریتس لانگ
- سال تولد: ۱۸۹۰ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۷۶ میلادی (۸۵ سالگی)
- سال فعالیت: از ۱۹۱۰ تا ۱۹۷۶
- زمینه فعالیت: کارگردان، بازیگر، نویسنده و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم Metropolis (متروپلیس)
- آخرین اثر: فیلم The Thousand Eyes of Dr. Mabuse (هزار چشم دکتر مابوس)
لانگ که یکی از بهترین کارگردان های سینما به شمار میرود، یکی از شناختهشدهترین مهاجران مکتب اکسپرسیونیسم آلمان هم است که توسط مؤسسه فیلم بریتانیا به او لقب «استاد تاریکی» داده شد. از او بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمسازان تمام دوران یاد میشود. لانگ در فیلمهای دوره آلمانیاش، اثری منسجم تولید کرد که ویژگیهایی را که بعدا به فیلم نوآر نسبت داده شد، با مضامین تکرارشونده آن از تضاد روانشناختی، پارانویا، سرنوشت و ابهام اخلاقی، تثبیت کرد. این فیلمساز از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۳ در کشور آلمان فعالیت هنری خود را ادامه داد اما بهخاطر مشکلاتی که در این دوران سر راه او قرار گرفت، برلین را برای همیشه ترک کرد. لانگ به مدت ۳ سال در پاریس ماند و بعد مجدد به هالیوود مهاجرت کرد و در طی ۲۰ سال فعالیت آمریکایی خود، ۲۲ اثر بلند ساخت که در ژانرهای متنوعی دستهبندی میشوند. علاوهبر متروپلیس، از جمله آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم M (ام)، فیلم Woman in the Moon (زن در ماه)، فیلم Dr. Mabuse the Gambler (دکتر مابوزه: قمارباز) ، فیلم Die Nibelungen (نیبهلونگها) و فیلم Fury (خشم) اشاره کرد.
۳- کارل تئودور درایر
- سال تولد: ۱۸۸۹ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۶۸ میلادی (۷۹ سالگی)
- سال فعالیت: از ۱۹۱۹ تا ۱۹۶۸
- زمینه فعالیت: کارگردان و نویسنده
- فیلم برجسته: فیلم The Passion of Joan of Arc (مصائب ژان دارک)
- آخرین اثر: فیلم Gertrud (گرترود)
کارل تئودور درایر که نمونهی دانمارکیِ بهترین کارگردان های سینما است، بهصورت گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ محسوب میشود؛ آثار او به خاطر ریاضت عاطفی و سرعت آهسته و باشکوه، مضامین مکرر عدم تحمل اجتماعی، جداییناپذیری سرنوشت و مرگ، و قدرت شر در زندگی زمینی مورد توجه قرار گرفتهاند. او پس از کار بهعنوان روزنامهنگار، وارد صنعت سینما شد و از خواندن فیلمنامه به کارگردانی خود فیلم پیشرفت کرد. در دوران صامت، او آثار زیادی تولید کرد، اما با ورود به دوران ناطق سینما، به سرعت کاهش یافت. او در طول زندگی بهعنوان یک کمالگرای متعصب در میان تهیهکنندگان شناخته میشد و به همین دلیل هم کار با او دشوار بود. فیلمهای او معمولاً مطالعات آهسته و شدید روانشناسی انسان است، معمولاً هم درباره افرادی که در معرض بحرانهای شدید شخصی یا مذهبی هستند. فیلم مصائب ژان دارک از این کارگردان، بهعنوان یکی از فیلمهای بزرگ تمام ادوار نام برده میشود؛ بیشتر از هر چیزی هم به خاطر فیلمبرداری و نحوه استفاده از کلوز آپها مشهور شد؛ اغلب اوقات هم در فهرستهای مختلف مجله سایت اند ساوند برای فیلمهای بزرگ تاریخ، قرار میگیرد. علاوهبر آثار نامبرده، در میان آثار برجستهی این کارگردان میتوان به فیلم Michael (مایکل)، فیلم Vampyr (خونآشام)، فیلم Day of Wrath (روز خشم) و فیلم Ordet (اردت/کلمه) اشاره کرد.
۲- فریدریش ویلهلم مورنائو
- سال تولد: ۱۸۸۸ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۳۱ میلادی (۴۲ سالگی)
- سال فعالیت: از ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۱
- زمینه فعالیت: کارگردان، نویسنده و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم Nosferatu (سمفونی یک وحشت)
- آخرین اثر: فیلم Tabu: A Story of the South Seas (تابو: داستانی از دریاهای جنوب)
یکی از بهترین کارگردان های سینما و یکی از تاثیرگذارترین فیلمسازان عصر آثار صامت. مورنائو با اینکه در سال ۱۹۱۹ کار هنری خود را آغاز کرد، اما تا سال ۱۹۲۲ و همان فیلم سمفونی یک وحشت، به شهرت نرسید. با اینکه این فیلم موفقیت تجاری نداشت، اما در سینمای اکسپرسیونیسم آلمان یک شاهکار محسوب میشود و یکی از اولین آثار کالت است. از جمله آثار برجستهی این فیلمساز میتوان به فیلم The Last Laugh (تحقیرشدهترین مرد)، فیلم Sunrise: A Song of Two Humans (طلوع: آواز دو انسان)، فیلم 4 Devils (۴ ابلیس) و فیلم City Girl (دختر شهری) اشاره کرد. در میان منتقدان و فیلمسازان دیگر، از فیلم طلوع، بهعنوان بهترین فیلم ساخته شده تاریخ یاد میشود. جالب است بدانید که از بین ۲۱ فیلمی که مورنائو کارگردانی کرده است، ۸ مورد ز آنها بهطور کامل از بین رفتهاند. این فیلمساز آنقدر تأثیرگذار بود که در آثار مختلف به او اشاره و از او یاد میشد. مثلا نویسندهای آمریکایی به نام جیم شپرد رمان خود به نام Nosferatu را براساس زندگی و فیلمهای مورنائو نوشته است. در فیلم Shadow of the Vampire (سایه خونآشام)، پروسهی ساخت فیلم Nosferatu بهصورت داستانی به تصویر کشیده میشود که جان مالکوویچ در آن نقش مورنائو را ایفا میکند.
۱- دیوید وارک گریفیث
- سال تولد: ۱۸۷۵ میلادی
- سال درگذشت: ۱۹۴۸ میلادی (۷۳ سالگی)
- سال فعالیت: ۱۸۹۵ تا ۱۹۳۱
- زمینه فعالیت: کارگردان و تهیهکننده
- فیلم برجسته: فیلم The Birth of a Nation (تولد یک ملت)
- آخرین اثر: فیلم The Struggle (کشمکش)
بخش زیادی از مخاطبان مدرن، او را با فیلم تولد یک ملت میشناسند که یکی از پرفروشترین آثار سینمایی تاریخ بود و سرمایهگذاران خود را حسابی خوشحال کرد؛ اما در عین حال هم حواشی و بحثهای زیادی را به همراه داشت. این فیلم به خاطر نمایشهای تحقیرآمیز آمریکاییهای آفریقاییتبار، تجلیل از کو کلاکس کلان (سازمانهای گذشته و امروزیای که پشتیبان برتری نژاد سفید، یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومیگرایی و نفرت نژادی هستند)، حمایت از ایالات مؤتلفه آمریکا و دیدگاه نژادپرستانهاش، جنجالهای زیادی را برانگیخت. این فیلم شورشهایی را در چندین شهر بزرگ در سرتاسر ایالات متحده بهوجود آورد و حتی انجمن ملی پیشرفت رنگینپوستان تلاش کرد تا نمایش این اثر را ممنوع کند.
گریفیث در پاسخ به منتقدان، فیلم Intolerance (تعصب) را ساخت و احساس میکرد که آنها بهطور ناعادلانهای درباره اثرش بدگویی کردند. با وجود انتقادها، او در طول زندگیاش یک چهره عمومی مشهور و مورد احترام بود و تاریخدانان سینمای مدرن همچنان او را به خاطر مشارکتهایش در صنعت فیلمسازی میشناسند. او که یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تاریخ سینما به حساب میآید؛ کسی که در بسیاری از جنبههای تدوین فیلم پیشگام بود و هنر فیلم روایی را گسترش داد. گریفیث در طی مدت زمان فعالیت خود، چیزی حدود ۵۰۰ فیلم ساخت که تمام آنها به جز ۳ مورد، کاملا صامت بودند؛ از جمله آثار برجستهی او میتوان به فیلم Broken Blossoms (شکوفههای پرپر)، فیلم Way Down East (در دوردست شرق) و فیلم Orphans of the Storm (یتیمان طوفان) اشاره کرد.
سوالات متداول
۱- بهترین کارگردان های تاریخ سینما کدامند؟
از میان بهترین کارگردان های تاریخ سینما میتوان به دیوید گریفیث، چارلی چاپلین، اینگمار برگمان و میکل آنجلوآنتونیونی اشاره کرد.
۲- بهترین فیلمسازهای ۲۰۰۰ به بعد کدامند؟
از بهترین فیلمسازهای ۲۰۰۰ به بعد میتوان به کریستوفر نولان، دارن آرونوفسکی و پل توماس اندرسون اشاره کرد.