صحبتهای هکر God of War، PT و Bloodborne در مورد جذابیتهای کشف راز بازیها
لنس مکدونالد در روزهایی که قصد نفوذ به مخوفترین اسرار بازی یا بهتر است بگوییم دموی PT را داشت، با بعضی از ترسناکترین لحظات عمر گیمری خود مواجه شده بود! لحظاتی عجیب و شوکه کننده که او را در راهروهای تنگ و باریک PT با شخصیت لیسا مواجه میکرد و درنهایت به نتایج جالبی ختم شد که بعد از مدتها یاد و خاطرهی این دموی جذاب را زنده کرد.
PT احتمالاً نیازی به معرفی نداشته باشد ولی بد نیست اشارهی کوتاهی به آن داشته باشیم. این دموی ترسناک یا به اصطلاح «تیزر قابل بازی» (Playable Teaser) درحالی سال ۲۰۱۴ توسط کونامی برای پلی استیشن 4 عرضه شد که قرار بود مقدمهای بر بازی سایلنت هیلز (Silent Hills) باشد؛ جدیدترین اثر هیدئو کوجیما و تیم او کوجیما پروداکشنز (Kojima Productions) که خیلیها منتظر تجربهاش بودند و میخواستند ببینند این بازیساز بزرگ این بار چه دستاوردهایی خواهد داشت، آن هم در ژانر وحشت. ولی متأسفانه بهدلیل مسائل و مشکلاتی که بین کوجیما و کونامی پیش آمد، پروژهی سایلنت هیلز به بنبست رسید.
البته با وجود تعطیلی این پروژه، بعدها افراد دیگری به سراغ الهام گرفتن از PT رفتند و آثاری مثل Layers of Fear را طراحی کردند یا حتی نمونههایی را داشتیم که تلاش کرده بودند دقیقاً همان دموی PT را بازسازی کرده و روی پی سی اجرا کنند؛ اقدامی که وقتی جالبتر میشود که بدانیم از مدتها قبل دیگر خبری از PT واقعی روی شبکه پلی استیشن نیست و این روزها نمیتوان به سراغ نسخهی اصلی آن رفت. و حتی افرادی که از قبل بازی را روی پلی استیشن 4 دانلود کرده بودند هم امکان تجربهی آن را روی پلی استیشن 5 ندارند.
از سالها قبل هکرهایی را در صنعت بازی داشتهایم که با سر و کله زدن در بازیهای ویدیویی و کار با کدها و اسرار آنها، اتفاقات بامزهای را رقم میزنند. ولی اکثر این افراد وقت خود را صرف کار روی بازیهای پی سی میکنند که هک کردن آنها هم به مراتب سادهتر از کنسولهایی است که با ساختار بسته و محدود خود، اجازهی فعالیت خاصی را در این زمینه نمیدهند. ولی لنس مکدونالد همین سختیِ کار با پلی استیشن 4 را دلیل علاقهی خود به هک کردن بازیهای این کنسول میداند و تا امروز به دستاوردهای زیادی هم رسیده است.
معروفترین کار او به افشا کردن راز لیسا در PT مربوط میشود؛ شخصیتی ترسناک با ظاهری فجیع که در بخشهایی از این دمو از راه رسیده و با ایجاد «ترس ناگهانی» (Jump Scare) باعث نابود شدن روح و روان مخاطبان میشد! مکدونالد خیلی دوست داشت راز ظاهر شدن ناگهانی لیسا و نوع زمانبندی آن را بفهمد و برای همین به درون PT نفوذ کرد؛ نفوذی که لحظات عجیبی را برای او به همراه داشت:
«ماهها تلاش کردم تا به راهی برای حرکت دادن آزادانهی دوربین در PT برسم. ترسهای ناگهانی ایجادشده توسط لیسا به قدری هولناک بودند که اکثر اوقات مجبور میشدم صدای اسپیکر را قطع کنم تا حداقل کمی از این میزان ترس کم شود.»
مکدونالد برای کاهش میزان ترس در ملاقات با لیسا، مجبور شده بود صدای اسپیکر را قطع کند
او درنهایت موفق شد راهی را برای کنترل آزادانهی دوربین پیدا کند و دوربین را به جایی ببرد که بتواند تمام نقشهی بازی را از فاصلهی دور تحت نظر داشته باشد. و در همینجا بود که این هکر متوجه راز لیسا شد.
طبق بررسیهای او، لیسا همیشه چند قدم پشت سر شخصیت اصلی حرکت میکند و نسبت به نحوهی راه رفتن بازیکن، تغییر مسیر داده و هرگز از او جدا نمیشود؛ موضوعی که درون خود بازی نمیتوان متوجه آن شد، چرا که PT به شکلی طراحی شده که با چرخاندن دوربین، خبری از لیسا نخواهد بود ولی در واقعیت او حتی برای یک لحظه دست از سر بازیکن بیچاره برنمیدارد.
البته بازیکنها کموبیش حضور لیسا را پشت خود احساس میکردند و گاهی اوقات هم سعی میکردند به اصطلاح مچ او را بگیرند ولی موفق نمیشدند، چون نیاز به هک کردن پلی استیشن 4 داشتند!
بهگفتهی مکدونالد: «بعد از اینکه تا حدودی متوجه ماجرای لیسا شدم، باز هم چند هفته طول کشید تا با جای دادن درست دوربین در نقطهی موردنظر، بهطور کامل نوع حرکات او و نحوهی دنبال کردن بازیکن را بفهمم و در راهِ رسیدن به این نتیجهگیری با لحظات خیلی ترسناکی روبهرو شدم.»
این تنها دستاورد مکدونالد در ارتباط با PT نبود و او حتی به جایی رسید که توانست در نسخهای ناقص از شهر سایلنت هیل در بازی سایلنت هیلز نیز قدم زده و بخشی از مناظر و ساختمانهای این شهر را در تاریکی و زیر نور چراغ قوه به نمایش بگذارد؛ موضوعی که یک بار دیگر داغ دل طرفداران سایلنت هیل را زنده کرد؛ مجموعهای که سالها از عرضهی آخرین نسخهی آن میگذرد و البته در طول یک سال اخیر بارها و بارها شایعاتی در مورد ساخت یک یا حتی دو بازی جدید براساس آن به گوش رسیده است.
PT تنها اثری نبوده که مکدونالد در این سالها به سراغ هک و نمایش اتفاقات جالب آن رفته و او حدود یک سال قبل هم با هک کردن بازی God of War، صحنهی خندهدار را پیدا کرده بود که به جز کوری بارلوگ، کارگردان بازیو بخشی از سازندگان آن، فرد دیگری از آن اطلاع نشده و هیچوقت هم قرار نبوده در حالت عادی و بدونِ هک کردن به نمایش دربیاید.
در این صحنه که اوایل بازی و در مبارزه با اولین غول آن به چشم میخورد، کریتوس پس از شکست دادن حریف خود نفس راحتی میکشد ولی خبر ندارد که او هنگام سقوط از دره، در حال نمایش حرکتی زشت با دستان خود برای کریتوس است! حرکتی که میتوانید آن را در این ویدیوی توئیتری ببینید.
مکدونالد در مورد این ماجرا میگوید: «کار با دوربین بازی God of War به من امکان استفاده از بعضی کدهای مخصوصی را داد که سازندگان آن برای رفع ایرادات به کار میبرند و سپس با دستکاری سنگین این کدها و اضافه کردن یک کد دیگر که در صفحهی توقف (Pause) از آن استفاده میکردم، امکان این را پیدا کردم که دوربین را به نقاط جدیدی ببرم و این صحنه را ببینم.»
این تنها مورد از کارهای بامزهی مکدونالد با بازیهای پلی استیشن 4 نبوده و او مدتی قبل هم به راهی برای ازبینبردن پوشش جین در بازی Ghost of Tsushima دست پیدا کرد و این سامورایی را بدون لباس به سراغ مأموریتهایش فرستاد!
مکدونالد در مورد هک بازیها میگوید: «دستوپنجه نرم کردن با محدودیتهای عجیب در راه هک بازیهای کنسولی، همیشه حس لذتبخشی برای من داشته و این کار برای من خیلی جذابتر از هک کردن بازیها با کمک شبیهساز یا ابزار مخصوص پی سی است. حس و حال سختی که ارتباط برقرار کردن با دنیای کنسولها و هک بازیهای آنها دارد را از قدیم دوست داشتهام و بعد از موفقیت در هک هر بازی، واقعاً احساس خوبی پیدا میکنم. من از همان دوران کودکی عاشق این جور کارها بودم و دوست داشتم از راههای متفاوت و منحربهفردی به درون بازیهای ویدیویی نفوذ کنم و کارهایی را انجام دهم که سایر افراد موفق به انجام آنها نشدهاند.»
این هکر متفاوت، اولینبار زمانی جذب این بخش از دنیای بازی شد که در دوران نوجوانی یک عدد کارتریج تقلب Xplorer برای پلی استیشن 1 تهیه کرد؛ چیزی شبیه گیمشارک (GameShark) که در نسلهای قبلِ کنسولها به کاربران اجازه استفاده از رمزهای مختلف را درون بازیها میداد.
مکدونالد کارتریج موردنظر را از یک طرف به پلی استیشن متصل کرد و از طرف دیگر هم بین آن با یک لپتاپ ۴۸۶ تولید اواخر دههی ۱۹۹۰ ارتباط برقرار کرد و به این ترتیب توانست به تمام رم پلی استیشن دسترسی پیدا کند؛ اتفاقی که به او امکان تغییر کدهای بازیها را بهطور همزمان میداد.
او که در آن دوران به اینترنت دسترسی نداشت، بهتنهایی و بدون کمک از منابع دیگر به گشتوگذار درون کدهای بازیهای مختلف میپرداخت و... «علاقهی زیادی داشتم که بفهمم دوربین در بازیهایی مثل سایلنت هیل به چه شکلی کار میکند و با دستکاری آن بتوانم چیزهایی را در این بازیها ببینم که در حالت عادی امکان تماشای آنها وجود ندارد. این قضیه مخصوصاً در مورد بازیهای ترسناک کاربرد بیشتری دارد و این جور بازیها معمولاً چیزهای زیادی را از شما مخفی میکنند و دور از دسترس قرار میدهند. واقعاً تجربهی لذتبخشی بود که بخشهایی از بازی را ببینی که تا پیش از آن هیچ فرد دیگری ندیده است.»
اولین تلاشهای مکدونالد در زمینهی هک بازیها به دوران پلی استیشن 1 برمیگردد و کارتریجهای مخصوص تقلب این کنسول
سه دهه از آن روزها گذشته و این شور و شوق هنوز مکدونالد را رها نکرده و او به نقطهای رسیده که میتواند خود را یکی از معدود هکرهای تماموقت بازیهای ویدیویی بداند. مکدونالد در مورد مخارج خود نیز نگرانی ندارد و درآمد اصلی او ازطریق استریم کردن در توییچ بهدست میآید؛ جایی که بهطور زنده به سراغ دستکاری کدهای بازیها میرود. خارج از توییچ هم او با اکانت توئیترش به ارائهی دستاوردهای خود در این زمینه میپردازد و توانسته مخاطبان زیادی پیدا کند.
او در این مورد میگوید: «همهچیز به طریقی با هم جور میشود و کارها پیش میرود. گاهی توییچ و گاهی توئیتر. و از طرف دیگر هم یوتیوب که ویدیوهای خود را در آن آپلود میکنم و کشفهای جدیدم را به مردم نشان میدهم، ولی میزان درآمدم از یوتیوب به اندازهی صدها ساعتی که صرف کار روی این بازیها میکنم نمیصرفد.»
صحبت از مکدونالد بدون اشاره به فعالیتهای او در ارتباط با بازی بلادبورن (Bloodborne) ناقص خواهد بود؛ کارهایی که بازهی وسیعی را شامل میشوند و از فعال کردن حالت 60fps در این بازی (چیزی که عاشقان بلادبورن سالها است در آرزوی آن به سر میبرند) تا نمایش محتوای حذفشده از این اثر هیدتاکا میازاکی (مثل حضور پدر گاسکوئین بهعنوان همراه در بخشهایی از بازی) را دربرمیگیرند.
ولی تمام اینها در مقایسه با هدف بزرگی که مکدونالد با بلادبورن دنبال میکند، چیز زیادی محسوب نمیشود و او دوست دارد یک روز از دل کدهای بلادبورن، به Project Beast برسد؛ نسخهی اولیهی بلادبورن که از بعضی جهات تفاوتهای زیادی با بازی نهایی داشته است: «Project Beast یک شاتگان دو لول با انیمیشن ریلود جالب داشته و خیلی چیزهای دیگر که در نسخهی نهایی بلادبورن خبری از آنها نبود.»
رسیدن به این هدف کار خیلی سخت و پیچیدهای به نظر میرسد، ولی «غیرممکن» برای لنس مکدونالد معنا ندارد و او هرگز دست از تلاش برنخواهد داشت.