نویسنده: سوگند مختاری
// دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۹

نقد فیلم Settlers | ساکنان اولیه‌ی مریخ

فیلم Settlers «مهاجران»، آینه‌ای از فردای انسان است. بشری که سرگردان و تنها در انزوای خودش می‌میرد و جایی برای ماندن ندارد. با نقد این فیلم همراه زومجی باشید.

فیلم های آخرالزمانی همیشه تجربه‌ای ابزورد و دردآور از آینده‌ی تاریک بشر برای مخاطب سینما هستند و او را زیر بارش عظیمی از هجمه‌های تاریک قرار می‌دهند. فیلم‌هایی که سراسر پیشگویی‌هایی بدبینانه از فردای این سیاره خورشیدی است. حال مهاجران یکی از همین فیلم‌های این ژانر است که قرار است دوزی از ناامیدی و ترسی عمیق را به طرفداران این نوع از فیلم‌ها بدهد. مهاجران با پایان زمین و زندگی در کره‌ای دیگر خودش را جلو می‌کشاند و ضربه‌ای که به بیننده وارد می‌کند باعث به‌وجود آمدن شرایطی کلاستروفوبیک مانند برای او می‌‌شود. موقعیتی که خاطره‌ای تراژیک برای تماشاگر را رقم خواهد زد. فیلم از لحظه آغازین تا پایانش پر از پلان‌های ضربه زننده برای روح و روان کسی است که در فیلم غرق شده است. Settlers «مهاجران» انسان را در مقابل خودش و نیازهای او می‌گذارد خواسته هایی که ناخودآگاه جمعی بشر نیز آن را دنبال می‌کند.

فیلم مهاجران دنیایی از نیستی و تباهی را به‌تصویر می‌کشد و داستانی از سرگردانی او را در آینده‌ای نابودشده دراماتیزه می‌کند. فیلم روان مخاطب را هدف می‌گیرد و آنقدر به نفوذ خود ادامه می‌دهد تا شما در این روزهای پاندمی به خطر بیخ گوش انسان در جهان آینده واقف شوید. مهاجران داستانی است از ابتدای انسان در نیستی! جایی که آدم دوباره خود را آغاز می‌کند و تصمیم به ریشه دواندن دارد این فیلم به سختی‌های بعد از سختی بزرگ بشر می‌‌پردازد. زمانی‌که دیگر جایی برای ماندن ندارد و وطن‌اش را از دست داده است. داستان مهیب فیلم هر انسانی را به فکر فرو می‌برد و تنگنایی بدون اکسیژن را برای او شبیه‌سازی می‌کند. مهاجران راه تنفس انسان را می‌بندد به‌طوری که مخاطب برای جریحه‌دار نشدن احساساتش باید تلاش کند. داستان به سه فصل تقسیم شده است و هر فصل با وقایع مهم مرتبط با قهرمان داستان پیش می‌رود.

در ادامه بخش‌هایی از داستان فیلم فاش می‌شود

جری در حال صحبت با رمی در فیلم مهاجران

 تعلیق، وزنه و نیروی پیش‌برنده‌ی فیلم است و کارگردان روایتی را پیش می‌برد که بتواند ناخودآگاه تماشاگر را هدف بگیرد

فیلم داستان خانواده‌ای ۳ نفره را روایت می‌کند که در جایی بیرون از زمین ساکن شده‌اند. آن‌ها به‌صورتی ابتدایی زندگی می‌کنند و خودشان گیاهان را پرورش می‌دهند و به دامداری می‌پردازند. بعد از مدتی گروهی ناشناس به آن‌ها حمله می‌کنند که در آخرین درگیری پدر خانواده، رضا (Jonny Lee Miller) کشته می‌شود و همسر (Sofia Boutella) و دختر (Brooklynn Prince) او زنده می‌مانند. بعد از قتل رضا، جری مدعی می‌شود خانه‌ای که اکنون آن‌ها ساکن‌اش هستند متعلق به پدر و مادر او بوده است و بنا می‌شود که هر سه در آن‌جا بمانند و زندگی کنند. آن‌ها با نفرت مدتی را کنار یکدیگر سپری می‌کنند تا یک روز جری و الیسا با یکدیگر درگیر می‌شوند و در این نزاع الیسا میمیرد و رمی نزد جری (Ismael Cruz Cord) بزرگ می‌شود.

فیلم با داستانی بسیار ساده و به دور از پیچ و خمی معمایی پیش می‌رود و این سادگی اصلا به معنای این نیست که قصه‌‌‌‌‌ی مهاجران چیزی کم دارد و نمی‌تواند مخاطب را در هزارتویی داستانی بیاندازد. Settlers از بقای انسان سخن می‌گوید و از میل او به ادامه دادن. مهاجران تصویری از انسان مدرنی است که هیچگاه ذات اولیه خود را فراموش نکرده است و مانند روزگاران زمینی‌اش رفتار می‌کند و طبیعت خود را ادامه می‌دهد. چنانچه جایی از فیلم رضا به رمی می‌گوید که روزی اینجا همان زمین خواهد شد. اگر مخاطب نداند که آن‌جا سیاره‌ای دیگر است او هنگام تماشای این فیلم با خودش می‌پندارد که مشغول تماشای یک فیلم وسترن از تگزاس قدیم با خوی غیرمدرن آنهاست.

بیشترین سرمایه‌گذاری فیلم روی تعلیق و هیجان آن است یک داستان ساده اما با ریتم حساب شده که آمار ذره ذره‌ی آدرنالین مخاطب را دارد. هر پلان از فیلم روی تعلیق پیش می‌رود و همین استراتژیک باعث می‌شود که مخاطب به عمق فاجعه‌ی آینده بشری وارد شود و کاملاً ترس و استرس بازیگران را حس کند. تعلیق وزنه و نیروی پیش‌برنده‌ی فیلم است و کارگردان روایتی را پیش می‌برد که بتواند ناخودآگاه تماشاگر را هدف بگیرد.

الیسا در حال تماشای رمی در فیلم مهاجران

اینجا همان جایی است که بشر تاکنون نتوانسته به درکش برسد و آن را لمس کند اما در کابوس‌های خود آن را همیشه می‌بیند

جایی که فیلم روایت می‌شود برای مخاطب کاملا ناشناخته است و این سکانسها موقعیتی غریب را برای بیننده به‌وجود می‌آورند، اینجا همان جایی است که بشر تاکنون نتوانسته به درکش برسد و آن را لمس کند اما در کابوس‌های خود آن را همیشه می‌بیند. به‌همین دلیل مهاجران عینیت یافته‌ی بدبینی‌ها و ترس‌های بشر است و بر همین اساس مخاطب مستاصل، جهنم، تنهایی و تهدید این سیاره را با تمام وجودش درک می‌کند و با کاراکترها همگام می‌شود.

هر پلان فیلم مهاجران حسی از ناامنی و ترس را به‌طرز ماهرانه‌ای پیش می‌برد و مخاطب را روی درجه‌ای از یک کنجکاوی قرار می‌دهد اما این کنجکاوی اصلاً به‌معنای حل معما نیست بلکه به این مفهوم است که تماشاگر کاراکترها را در جایگاه اشخاصی می بیند که همه چیزشان را از دست داده‌اند و فقط برای یک لحظه زندگی بیشتر می‌جنگند. ریتم در این فیلم با تعلیق پیش می‌رود و اکشن و تمپو سهم کمتری را در پیشبرد آن به‌عهده دارند. ریتم درونی پلان‌ها نیز علاوه‌بر ریتم بیرونی به‌خوبی اجرا می‌شود و اکسسوری‌ها، لوکیشن، رنگ و اتمسفر وظیفه‌ی خود را به‌خوبی انجام می‌دهند.

شخصیت‌پردازی هم دقیقا آنگونه که نیاز است خودش را به‌نمایش می‌گذارد و کارگردان اطلاعات لازم از کارکترها را به درام تزریق می‌کند. او به سراغ چیزهای بیشتری نمی‌رود چون اگر زندگینامه‌ی شخصیت‌ها به‌تصویر کشیده می‌شد فیلم قطعا به‌سمت زیادگویی و هجوی آزار دهنده می‌رفت و مهاجران نمی‌توانست روایت‌اش را پیدا کند. پس مخاطب به گذشته‌ی کارکترها نیاز ندارد و اصلا هم به صلاح او نیست که پیش داستانی از آن‌ها را بداند چون فیلم روی بعد از نابودی زیستگاه‌ها متمرکز شده است و در صدد انتقال درد‌های پیش روی این دنیای جدید است مثلاً این خانواده سه نفره به مثابه افرادی هستند که تازه متولد شده‌اند و قرار است در دنیای جدیدی که به آن وارد شده‌اند زندگی کنند. کارگردان این افراد را، انسان‌هایی می‌بیند که از نیستی آمده‌اند و چیزی از گذشته‌‌ی خود را به‌همراه ندارند.

رمی در حال بازی با استیو در فیلم مهاجران

 شاید چیزی اندازه‌ی سکوت حساب شده در این فیلم نتوانسته باشد که اثر را به جلو بکشاند و محتوای فیلم را ارائه دهد. سکوت مهاجران چیزی شبیه به تسلیم شدن است

دو شخصیت اصلی فیلم یعنی جری و رمی که کارگردان قصه را براساس تفکرات و چالش‌های پیش روی این دو به‌جلو می‌کشاند به‌طرز خوبی پرداخت شده‌اند. جری کسی است که شخصیت پارادوکس گونه‌اش کاملاً به داستان می‌آید و همانند موقعیت پر از ترس و تعلیق فیلم پیش می‌رود. جری و رمی آینده‌ی مهاجران هستند و هرکدام استعاره‌ای از سرنوشت بشری را هنگام آوارگی در کیهان به‌نمایش می گذارند. جری کسی است که می‌خواهد زمینی تازه به‌وجود آورد و ریشه‌های بشر را در این سیاره بدواند او این شهرک را خانه‌ی خود می‌داند و کاری به گذشته و رخدادهای قبل ندارد و فقط آینده‌ی پیش‌رو را می‌بیند.

ولی در عوض رمی (Nell Tiger Free) به زمین علاقه دارد و می‌خواهد اطرافش را کشف کنند و به اتفاقات رخ داده واقف شود و به جستجوی برآید. او مخالف ادامه‌ی نسل در این شهرک است و تنها به رفتن فکر می‌کند. اما در پایان فیلم هیچکدام به خواسته‌ی خود نمی‌رسند و کارگردان به‌طرز ماهرانه‌ای سرنوشت انسان را به او گوشزد می‌کند و به بشر می‌فهماند که از زمینش مراقبت کند چون بعد از نابودی زیستگاه‌ها چیزی منتظر انسان نخواهد بود.

گرافیک تصویر و درجه‌بندی رنگ فیلم هم از طرفی دیگر به‌شدت آخرالزمانی است و با خلق فضایی بیگانه در اختیار محتوا و سبک روایی فیلم قرار می‌گیرد به‌نحوی که هنگام تماشای مهاجران کاملا اتمسفری فراتر از زمین در فیلم احساس می‌‌شود و لحن اثر را با حسی غلیظ متوجه می‌شویم. این لحن از پارادوکس‌های بسیاری سرچشمه می‌گیرد و سردی و تلخی خودش را مانند تیری زهرآگین بر روح و روان مخاطب می‌زند.

سکوت یکی از خصیصه‌های فوق‌العاده‌ی فیلم است که هم روایت را پیش می‌برد و هم خودش جزئی از آن به‌حساب می‌آید. شاید چیزی اندازه‌ی سکوت حساب شده در این فیلم نتوانسته باشد که اثر را به جلو بکشاند و محتوای فیلم را ارائه دهد. سکوت مهاجران چیزی شبیه به تسلیم شدن است. تسلیم شدن و غلاف کردن شخصیت‌هایی که چاره‌ای جز سازش ندارند و فقط بی‌صدا بودن می‌تواند آن‌ها را تسکین بدهد و زمان را برایشان به جلو ببرد. نکته‌ای که در اینجا به چشم می‌آید این است که سکوت در این فیلم به‌هیچ عنوان ریتم را کند نمی‌کند و در عوض تبدیل به بستری می‌شود که در آن تعلیق و کشش بالا می‌رود و مخاطب را منتظر اکتی فوق‌العاده و دراماتیک می‌کند.

جری در حال گیتار زدن در فیم مهاجران

بازی‌های بازیگران به‌شدت هوشمندانه انجام می‌شود و تمام آن‌ها به‌عنوان فردی که در آخرالزمان زندگی می‌کنند موقعیت را درک کرده و چنان خود را در فیلم غرق می‌کنند که تماشاگر با آن‌ها همذات پنداری می‌کند و یک لحظه به جعلی بودن آن‌ها شک ندارد. الیسا (Sofia Boutella) به‌عنوان مادری که قرار است از فرزندش در شرایط بحرانی نگه‌داری کند خودش را بسیارعالی جلوه می‌دهد و کاملا باورپذیر خود را مستاصل و نگران تسلیم شرایط می‌کند.

از طرفی دیگر نیز جری و رمی (Brooklynn Prince و Nell Tiger Free)  با بازی‌های درونی خود به‌عنوان دو شخصیت اصلی فیلم هم ریتم را بالا می‌برند و هم به تعلیق داستان کمکی بسزا می‌کنند. مخصوصا جری که کاملا توانسته از پس شخصیت پارادوکس مانند خود بربیاید و همزمان دو دیدگاه خود را بسیار عالی بازی کند او اصلا تیپ نیست و تنها یک شخصیت قدرتمند با دو خلق مجزا دارد.

چیزی که در محتوای فیلم بسیار خوب به‌نمایش گذاشته می‌شود و عالی پیش می‌رود این است که آدم‌های مهاجران، هیچ تفاوتی با انسان‌های روی زمین ندارند و خلق‌وخو و رویه‌ی زندگی‌شان بعد از صدها سال حتی با پیشرفت تکنولوژی تغییری نکرده است و مانند ساکنین اولیه‌ی زمین با المان‌هایی بدوی زندگی می‌کنند. مثلا هنگام تدفین عزیزانشان مانند قبایل قدمت‌دار در این کره‌ی خاکی صورت خود را سیاه می‌کنند یا همچنان اخلاقیات مردسالارانه را به‌پیش می‌بردند به‌عنوان مثال رضا (Jonny Lee Miller) تنها کسی بود که در خانواده دستور می‌داد و دیگر اعضای خانواده باید به دستورها او عمل می‌کردند.

رمی در حال راه رفتن در فیلم مهاجران

مهاجران تلفیقی از چند ژانر جذاب سینما است. Settlers نئووسترنی آخرالزمانی را با اکشنی کنترل شده به‌طرز دقیقی ترکیب کرده است؛ به‌طوریکه مخاطب حس می‌کند در تگزاس خشن آخرالزمانی کیهانی به‌پا شده است

از طرفی دیگر هم می‌توانیم به رفتار جری اشاره کنیم، او آدمی خوبی است اما به‌مانند انسان‌های روی زمین دیروز و امروز که هنوز صاحب سفینه و لباس فضایی نشده‌اند بعد از فتح یک خانواده و کشتن مرد آن‌ها می‌خواهد که با زنانشان ارتباط برقرار کند و نسلی را ادامه دهد، دقیقا کاری  که انسان‌های بدوی انجام می‌دهند. با این تفاسیر می‌توان گفت که مهاجران این سیاره‌ی ناشناخته را زمینی از نو نشان می‌دهد که انسان‌ها قرار است از ابتدا شروع به ساخت تمدن خود کنند و دوباره کارهای منفی زمینی خود را در آن‌جا تکرار کنند.

نحوه‌ی فیلم‌برداری، مسائل فنی و در کل فرم گرافیکی و بصری فیلم قدرتی از خود نشان می‌دهد که فیلم را در این زمینه لایق ستایش می‌کند. Settlers با مخاطب کاری انجام می‌دهد که او نتواند از این تصویرهای بکر کیهانی و کاروان زندگی فضایی چشم بپوشد و آن‌ها را نادیده بگیرد. لوکیشن محدود همیشه در سینما معظلی برای فیلم‌ها بوده است اما در این نمایش، این معظل و محدودیت تبدیل به فرصتی عالی می‌شود و اتمسفر مهاجران خودش را در یک فضای مینیمالیستی متمرکز بر مکانی واحد پیش می‌برد که همین باعث می‌شود انزوای احساسات بشری و نابودی او به‌زیبایی نشان داده شود و محتوای فیلم به سرانجام برسد.

مهاجران تلفیقی از چند ژانر جذاب سینما است. فیلم مهاجران نئووسترنی آخرالزمانی را با اکشنی کنترل شده به‌طرز دقیقی ترکیب کرده است به‌طوریکه مخاطب حس می‌کند در تگزاس خشن آخرالزمانی کیهانی به‌پا شده است.

بااین‌حال فیلم در جاهایی از کارگردانی کم می‌آورد و کارگردان نمی‌تواند کنترل صحیحی روی خط فرضی داشته و مخاطب به ناچار در این پلان‍ها گیج می‌شود. برای مثال جائیکه الیسا، رمی ( Brooklynn Prince) را به تختش می‌برد و برمی‌گردد که او را نگاه کند یکی از جاهایی است که بیننده خودش را ممکن است در فیلم گم کند.

فیلم مهاجران اثری است که به چند و چون نابودی زمین کاری ندارد و برایش مهم نیست که آدمها چگونه خود را به فضا رسانده‌اند. این فیلم تنها نمایشی از فلسفه، ترس و بقای انسان بعد از از بین رفتن همه چیز است. این فیلم مانند دیگر داستان‌های آخرالزمانی انسان را هنگام سقوط تمدن موجودی بدون وجدان نشان می‌دهد و تنها مدرنیته را پزی برای او می‌داند.

مهاجران فیلمی نیست که به‌راحتی از خاطر مخاطب پاک شود . ببینده بعد از دیدن این فیلم تا مدت‌ها آن را همراه خود خواهد داشت.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده