بررسی بازی Microtopia؛ امپراطوری مورچه ها

دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۶
مطالعه 6 دقیقه
کلونی مورچه‌ها در پوستر بازی Microtopia
Microtopia اثری در سبک مدیریت منابع با محوریت مورچه‌های رباتیک است. در این مطلب قصد داریم این بازی را بررسی کنیم.
تبلیغات

بازی‌های سبک استراتژی همواره بازیکنان خاص خود را دارند و هر ساله آثار ارزشمند زیادی در این سبک عرضه می‌شوند. این سبک خود زیرمجموعه‌های مختلفی دارد که هرکدام برای طیف متفاوتی از بازیکنان انتشار می‌یابند.

یکی از این زیرمجموعه‌ها سری آثار اتوماسیون، ساخت‌وساز و مدیریت منابع هستند. هدف در این سبک آثار استخراج منابع و ساخت خط تولید موارد موردنیاز برای پیشروی در بازی است. یکی از بهترین و جدیدترین نمونه‌های این سبک آثار بازی Satisfactory بود که سال گذشته عرضه شد.

اکنون بازی Microtopia روش تقریبا مشابهی را با تفاوت‌های زیادی دنبال می‌کند. شما باید مغز متفکری باشید که نقش یک کُلُنی از مورچه‌های رباتیک را مدیریت می‌کند. این بازی مستقل توسط استودیوی هلندی Cordyceps Collective توسعه یافته است. در ادامه به بررسی میکروتوپیا خواهیم پرداخت.

در شروع کار، شما باید ملکه کلنی خود را به سرزمینی پر از زباله‌های الکترونیکی بفرستید. هدف نهایی شما تولید مثل و افزایش تعداد سربازان خود است تا در نهایت به سرزمین بعدی بروید و همه چیز را از اول شروع کنید.

مانند دیگر آثار این سبک، شما باید یک اتوماسیون بسازید و بگذارید سربازان وظیفه خود را انجام دهند و تنها در موارد ضروری در کار آن‌ها دخالت کنید! طبیعی است که انجام چنین کاری نیاز به صبر بالایی دارد و برای ساخت اتوماسیون مناسب، باید زمان زیادی صرف تجربه بازی کنید و چندین بار آزمون و خطا انجام دهید.

بازی در همان ابتدا یک بخش آموزشی هم دارد که برای افراد تازه‌کار راهنمای مناسبی است. البته اگر تجربه بالایی در این سبک نداشته باشید، همچنان ممکن است با پیچیدگی‌هایی روبرو شوید و مدتی زمان صرف کنید تا قلق بازی را به دست آورید. اما در مجموع، بخش ابتدایی بازی از ریتم کندی برخوردار است و چند ساعت اول تجربه بازی خسته‌کننده هستند.

در همان ابتدای کار چند سرباز به شما داده می‌شوند و بعد شما وظیفه دارید قدم به قدم قلمرو خود را گسترش دهید و سازه‌های مختلفی بسازید. هر سازه کاربرد مختلفی دارد، نقش مختلفی را در روند بازی ایجاد می‌کند و خود نیازمند روند دیگری است.

مثلا، برای تولید مثل به مرکز رشد نیاز دارید و برای این کار باید به ملکه خود مواد خوراکی برسانید. این مواد خوراکی توسط سربازان شما به او منتقل می‌شوند و سپس سرباز دیگری باید نطفه را به مرکز رشد برساند و بعد سرباز جدیدی خواهید داشت. همچنین هر کلنی نوعی سطح دارد که در واقع محدودیتی برای سازه‌ها و تعداد سربازان است. این سطح با افزایش سرعت انتقال مواد خوراکی به ملکه افزایش می‌یابد. همانطور که مشخص است، برای انجام هر کاری به چند قدم دیگر نیاز دارید و باید اتوماسیون بسازید.

انواع مختلفی از مورچه‌ها وجود دارند که از این بین می‌توان به مورچه‌های پرنده، مورچه‌های حفار و مورچه‌های مخترع اشاره کرد که هرکدام کاربرد مختلفی دارند. همچنین سربازان مختلف طول عمر متفاوتی دارند. ممکن است برخی تنها برای پنج دقیقه زنده باشند، برخی برای ده دقیقه و برخی به شکل بی‌نهایت. همین امر باعث می‌شود روند تولید مثل و تعیین وظایف سربازان اهمیت خود را از دست ندهد.

سرعت مورچه‌ها هم مختلف است و هرکدام با شدت مختلفی جابجا می‌شوند و این قضیه در هنگام سپردن وظایف به آن‌ها مهم است. فرض کنید می‌خواهید با شدت بیشتری به ملکه خود غذا برسانید. در این صورت استفاده از مورچه‌های کندتر باعث مختل شدن افزایش سطح شما می‌شود و باید مراقب این موضوع باشید.

برای مرتب کردن روند کار خود، مکانیزمی به اسم Trails (مسیرها) وجود دارند. با کمک این مسیرها، شکل کار هر سرباز مشخص می‌شود و آن‌ها مسیر مشخص شده را دنبال خواهند کرد تا وظایف خود را انجام دهند. برای کارهای مختلف هم مسیرهای مختلفی در نظر گرفته شده است. مثلا مسیر سبز رنگ برای تغذیه ملکه است. می‌توان مسیرها را از بین برد یا جایگاه سازه‌ها را تغییر داد تا روند اتوماسیون شما مرتب باشد.

یک درخت فناوری در بازی حاضر است که با جمع‌آوری پوینت‌های موردنیاز توسط مورچه‌های مخترع می‌توانید قابلیت‌های جدیدی را آزاد کنید. ممکن است این قابلیت‌ها گونه جدیدی از سربازان باشند، یا گونه جدیدی از مسیرها را به دست آورید یا حتی به سازه جدیدی دسترسی پیدا کنید.

بازی داستان خاصی را دنبال نمی‌کند و در نتیجه نمی‌توان خیلی روی این قضیه تمرکز کرد. همانطور که گفته شد، تنها هدف شما تولید مثل و افزایش سطح کلنی خود است تا بتوانید سازه‌های جدیدی پیدا کنید و به محیط‌های جدید بروید.

به بخش گرافیک برسیم. با اینکه بازی از نظر فنی بهینه است، اما از نظر بصری می‌شد با اثر بهتری روبرو شد. محیط‌های بازی میکروتوپیا مُرده به نظر می‌رسند و ترکیب رنگ‌های انتخاب شده در بازی مناسب نیستند. با کمی دقت در تصاویر این پست می‌توانید ببینید که رنگ کلی محیط و نیز رنگ موارد حاضر در آن به شکل واضحی غیرطبیعی به نظر می‌رسند. این موضوع درباره تمامی محیط‌های بازی به چشم می‌خورد و بازی از نظر گرافیک بصری جای بهبود داشت.

این مشکلات گرافیکی درباره دیگر موارد حاضر در محیط هم به چشم می‌خورند و جهت نمونه، مورچه‌ها و ضایعات فلزی لبه‌های تیزی دارند؛ هرچند این مورد قابل اغماض است، زیرا با اثری مستقل با قیمت بیست دلاری روبرو هستیم. اما قطعا بحث رنگ‌بندی محیطی جای کار بیشتری داشت.

درباره موسیقی‌های میکروتوپیا هم باید گفت شنیدن آن‌ها حس خوبی را به بازیکن منتقل نمی‌کند و حتی ممکن است باعث آزار و اذیت گوش شما شوند! با توجه به نبود دیالوگ‌ها و دیگر صداهای محیطی، بهتر بود بازی تمرکز بیشتری روی موسیقی‌های خود می‌گذاشت تا از این حیث با تجربه آزاردهنده‌ای روبرو نبودیم.

در مجموع باید گفت میکروتوپیا بازی خوبی است که ایده‌های جالبی در بخش گیم‌پلی دارد، اما مشکلات گرافیکی و موسیقی بازی می‌توانند تجربه بازیکنان را خدشه‌دار کنند. اگر از طرفداران سبک اتوماسیون هستید، می‌توانید به این بازی فرصتی بدهید؛ اما به هر شکل، گزینه‌های بهتری در این سبک در بازار وجود دارند.

کلونی مورچه‌ها در پوستر بازی Microtopia

Microtpia

10/7
امتیاز زومجی
بازی Microtopia جدیدترین نمونه از آثار استراتژی اتوماسیون است که ایده‌های خوبی را در بخش گیم‌پلی دنبال می‌کند و روندی پیچیده اما منطقی دارد. با این حال، دو بخش موسیقی‌ها و گرافیک بازی عملکرد مناسبی ندارند و احتمالا نمی‌توانند بازیکنان را راضی کنند. به هر شکل، اگر حوصله این دست آثار را دارید و بتوانید از روند خسته‌کننده چند ساعت اول بازی جان سالم به در ببرید، میکروتوپیا می‌تواند لحظات خوبی را برای شما رقم بزند.

نقاط قوت

  • آزادی عمل بالا
  • راهنماهای مناسب برای افراد تازه‌کار

نقاط ضعف

  • محیط‌های مُرده
  • موسیقی‌های بی‌روح
  • بخش مقدمه طولانی و خسته‌کننده
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات