بررسی بازی Octopath Traveler 0 - خاکستر هنوز گرم است
خاطرات نوستالژیک گرافیک از نوع پیکسلآرت حالا با بازیهایی با گیمپلی مدرن برخورد میکنند و این کار به لطف اسکوئرانیکس زیباتر از همیشه رخ میدهد. بازی Octopath Traveler 0 مانند یک پیشدرآمد جسورانه ظاهر میشود و نه فقط یک بازگشت به ریشهها، بلکه یک کاوش عمیقتر در تاریکیهای قاره Orsterra، پیش از آنکه هشت مسافر اصلی پا به عرصه بگذارند را به نمایش در بیاورد. این عنوان مرا همزمان شگفتزده و ناامید کرد. این بازی، که به عنوان «صفر» نامیده شده تا پیشینهای تاریکتر و پررمزورمزتر از سری ارائه دهد، تلاش میکند پلی بین سنت و نوآوری بزند، اما آیا موفق میشود؟ بیایید عمیقتر شیرجه بزنیم، جایی که هر مسیر انتخابی میتواند به یک شاهکار یا یک بنبست تبدیل شود.
از همان لحظهای که بازی را شروع میکنید، Octopath Traveler 0 با گرافیک خیرهکننده HD-2D خود – که حالا با لایههای اضافی نورپردازی پویا و سایههای واقعیتر ارتقا یافته – شما را به جهانی میکشاند که انگار از دل یک نقاشی دیجیتال بیرون جهیده. طراحی انیمیشنهای شخصیتها نیز حالا با جزئیات انیمیشنی بیشتری همراه شده است؛ به طوری که در نبردها، حرکات آنها دیگر خشک نیست و حس وزن و ضربه را بهتر منتقل میکنند. همچنین نباید از رابط کاربری (UI) بازطراحی شده غافل شد؛ منوها اکنون بسیار شفافتر و مدرنتر شدهاند و دسترسی به تجهیزات و مدیریت گروه را که در نسخههای قبلی گاهی عذابآور بود، به یک تجربه روان تبدیل کردهاند، بدون اینکه ذرهای از حس کلاسیک بازی کاسته شود.
این پیشدرآمد، در Octopath Traveler 0 شما در نقش یک قهرمانِ قابلساخت وارد Orsterra میشوید؛ کسی که در همان آغاز، با قتل والدین و سوختن زادگاهش Wishvale روبهرو میشود و همین فاجعه، موتور دوگانه بازی را روشن میکند: انتقام و بازسازی. بازی همزمان که شما را برای تعقیبِ عاملان این ویرانی جلو میراند—سه آنتاگونیستِ بیرحم از سه دنیای مختلف را رونمایی میکند و اما قصه به همین سه مسیر ختم نمیشود: روایت، آهستهآهسته به محور بزرگترِ حلقههای الهی و جاهطلبیِ یک پادشاه مستبد گره میخورد و درست وقتی فکر میکنید نقطه پایان را دیدهاید، بخش دوم با روایت حماسی و مفصلتری پیامدهای این جنگ قدرت را در سراسر قاره پهناور بازی پخش میکند و چند نخ روایی نسخه اول را هوشمندانه زمینهچینی میکند؛ بدون اینکه ادعا کند آمده تا همهچیز را از نو تعریف کند.
در Octopath Traveler 0 برخلاف فرم کلاسیک «هشت قهرمانِ ثابت»، قصه با یک پروتاگونیستِ قابلساخت شروع میشود؛ کسی که در روستای Wishvale و درست وسط یک آیین محلی، با یورشِ سه چهرهی بیرحم (از جمله Tytos و Auguste) همهچیز را در آتش و خون از دست میدهد—خانه، خانواده و امنیت. در دل همین فاجعه، یک پژوهشگر مرموز به نام Nomos حلقهای کلیدی را به شما میسپارد و بازی مسیرش را روی دو ریل میاندازد: انتقام/عدالت از عاملان ویرانی و یک سفرِ بازسازی که در آن، ساختنِ دوباره Wishvale به پایگاه احساسی روایت تبدیل میشود. بعد از پرولوگ، انتخاب شما تعیین میکند اول سراغ کدام سرنخ بروید و هر مسیر، شما را به یکی از «اربابها» و بازی قدرت/طمعی که پشت حلقهها خوابیده نزدیکتر میکند. مهمتر اینکه، شما این داستان را نه مثل قبل با «هشت روایت جدا»، بلکه با جذب دهها همراه قابلاستخدام و چیدن گروه هشتنفره خودتان جلو میبرید.
گیمپلی، قلب تپنده این سری، در Octopath Traveler 0 با نوآوریهای هوشمندانهای تکامل یافته. سیستم مبارزه turn-based همچنان بر پایه «Boost» و «Break» استوار است – جایی که نقاط ضعف دشمنان را هدف میگیرید و با ذخیره امتیازات، حملات ویرانگر میزنید – اما حالا با اضافه شدن مکانیک «Echoes»، که اجازه میدهد اقدامات گذشته را در نبردهای آینده به کار بگیرید یا به قولی بازتاب بدهید، حال و هوای استراتژیک بیشتری پیدا کرده. فراتر از این، سیستم Latent Power که هر شخصیت را منحصربهفرد میکرد، اینجا به اوج بلوغ خود رسیده است؛ پر شدن نوار مخصوص در حین نبرد و آزادسازی قابلیتهای خاص هر کاراکتر (مثل دوبار حمله کردن در یک نوبت یا ساخت معجونهای ترکیبی فوری) دقیقاً همان لحظات هیجانانگیزی را میسازد که میتواند ورق را در سختترین باسفایتها برگرداند. تصور کنید در یک باسفایت، از یک حمله آتشین قبلی برای تقویت ضربه فعلی استفاده کنید و دمار از روزگار آن در بیاورید. همین موضوعات کوچک و جدید نقش انقلابی کوچک در فرمول قدیمی بازی است و باعث میشود هر مبارزه نفسگیرتر احساس شود.
لذت اصلی گیمپلی همچنان در سیستم «شغلهای ثانویه» (Secondary Jobs) نهفته است؛ آزادی عملی که بازی در ترکیب مهارتهای غیرفعال کلاسهای مختلف به شما میدهد، اجازه خلق بیلدهای دیوانهواری را میدهد که میتوانند در اواخر بازی عملاً قوانین مبارزهها را بشکنند و احساس قدرتی بینظیر به بازیکن بدهند. این حرکت هوشمندانه با مهارتهایی مانند تحریک کردن جنگجوی تیمتان که دشمنان را به سمت او میکشاند، به اوج میرسد و نشان میدهد که پیروزی تنها در وارد کردن بیشترین آسیب خلاصه نمیشود و باید کنترل میدان نبرد را در اختیار داشته باشید.
همچنین مکانیک جدیدی به نام License System برای باز کردن شغلهای پیشرفته و خفن اضافه شده است که به جای پیدا کردن صرفِ یک Shrine، شما را ملزم به انجام ماموریتهای خاص برای اتحادیهها یا همان Guildها میکند، که خود انگیزهای مضاعف برای کاوش در دنیای پر زرق و برق و درخشان بازی است. کاوش جهان پهناور بازی هم خوشبختانه بهبود یافته: نقشه وسیعتر Orsterra حالا با مناطق پنهان و رویدادهای تصادفی پر شده که بسته به انتخابهای شما تغییر میکنند. همین آزادی عمل به بازیکنان جسور اجازه میدهد تا با استفاده از قابلیتهایی مانند دزدی کردن! تجهیزات بسیار قدرتمندی را از NPCهای سطح بالا در همان ساعات ابتدایی بازی به دست آورند، که حس شکستن قوانین بازی را به شکلی لذتبخش تداعی میکند!
یکی از تغییرات بزرگ در بخش کاوش که حس آزادی عمل را دگرگون کرده، امکان سفر دریایی با کشتی شخصی است؛ حالا در نسخه جدید دیگر محدود به مسیرهای خاکی نیستید و میتوانید آزادانه در آبهای آزاد بین قارهها حرکت کنید، جزایر گمشده را کشف کنید و حتی با هیولاهای دریایی عظیمالجثه در نبردهای آبی درگیر شوید. در همین راستا، سیستم Path Actions یا تعامل با NPCها نیز با تفکیک هوشمندانهتر چرخه روز و شب، لایههای جدیدی پیدا کرده است؛ اینکه بتوانید در روز با چهرهای موجه اطلاعات کسب کنید و در شب همان فرد را برای به دست آوردن آیتمهایش غارت کنید، تنوع گیمپلی را دوچندان کرده است. البته این سیستم با یک مکانیک ریسک و پاداش همراه است؛ شکست در برخی از این تعاملات میتواند شهرت شما را در آن شهر لکهدار کند، که برای بازگرداندن آن باید هزینه گزافی بپردازید! جالب اینجاست که تغییر زمان بین روز و شب فقط یک افکت بصری نیست و با فشردن یک دکمه در هر لحظه امکانپذیر است، که بلافاصله جایگیری NPCها و حتی نوع موسیقی محیط را تغییر میدهد.
تکراری بودن برخی کوئستهای جانبی واقعا روی مخ میرود و بازی به کرات مأموریتهای این چنینی دارد. عملیاتهایی که بیش از حد به «جمعآوری ایتم» خلاصه میشوند و از پتانسیل داستانی بازی دور میمانند. با این وجود، پاداشهای این کوئستها اغلب ارزشمند است و برای کسانی که قصد دارند بازی را ۱۰۰٪ کنند، تجربه جالبی خواهد بود چرا که به هر حال صد در صد کردن بازی نتایج خوبی از جمله باز کردن مهارتهای نهایی یا EX Skills برای هر شخصیت را به همراه دارد که تمام مهارتهای تاکتیکی شما را به آزمون میکشد و ارزش تکرار بازی را بالا میبرد.
من شخصاً بعد از ۴۰ ساعت بازی، احساس کردم که سیستم لولآپینگ کمی نامتعادل است؛ کاراکترهای مبارز با اسلحههای سرد و گرم اغلب از شخصیتهای جادوگر عقب میمانند، مگر اینکه زمان زیادی برای grinding صرف کنید یا خوششانس باشید!
صدا و موسیقی، جایی است که Octopath Traveler 0 واقعاً میدرخشد و مرا به یاد شاهکارهای Yasunori Mitsuda در Chrono Trigger میاندازد. حتم دارم ساندترک ارکسترال، با ملودیهای پیانو ملایم در لحظات احساسی و تمهای حماسی در نبردها به عنوان بهترین در سری توصیف خواهد شد. صدای کاراکترها، با دوبله انگلیسی و ژاپنی عالی، حال و هوای پویای بیشتری به دیالوگها میدهد – هرچند برخی لحظات، مانند مونولوگهای طولانی، میتوانند خستهکننده باشند. از نظر فنی، بازی روی Nintendo Switch2 که تجربه من بود، بسیار روان اجرا میشود، اما بهنظر میرسد نسخه PS5 با مشکلات گاهبهگاه فریمریت مواجه است که برای بازی با این گرافیک کمی عجیب بهنظر میرسد!
با وجود نقاط قوت، Octopath Traveler 0 بدون نقص نیست. مدت زمان بازی (حدود ۵۰-۷۰ ساعت برای تکمیل اصلی) گاهی اوقات با بخشهای کشدار پر شده که میتوانستند کوتاهتر باشند و داستان بازی آنقدر که باید قوی پیش نمیرود و باید گفت پایانبندی برخی داستانها، هرچند تأثیرگذار، فاقد آن ضربه نهایی است که در Octopath Traveler II تجربه کردیم. هرچند باید اعتراف کرد که تنوع محیطی بازی بینظیر است؛ سفر از شهرهای صنعتی با دودکشهای بخار به جنگلهای انبوه و روستاهای برفی دورافتاده، حس ماجراجویی را زنده نگه میدارد و اجازه نمیدهد چشم بازیکن خسته شود.
در نهایت من فکر میکنم این بازی بیشتر یک آزمایش بینظیر است تا یک شاهکار؛ تلاشی برای گسترش جهان فرنچایزی تازهنفس و آیندهدار (در هر حال احتمالا میدانید این بازی درواقع نسخه کنسولی یک بازی موبایلی رایگان از همین سری است و چندان برای ساختنش همه چیز از صفر آغاز نشده) بدون ریسکهای بزرگ. اگر عاشق RPGهای کلاسیک هستید، این عنوان شما را مجذوب خواهد کرد؛ اما اگر به دنبال نوآوریهای رادیکال میگردید، ممکن است احساس کنید که در مسیرهای آشنا قدم میزنید.
نقد و بررسی بازی Octopath Traveler 0
نقاط مثبت
- گرافیک چشمنواز
- موسیقی گوشنواز
- گیمپلی درگیرکننده
- صداپیشگی جذاب
- مدت زمان طولانی بازی
نقاط منفی
- داستان نهچندان قوی
- ماموریتهای فرعی تکراری
- کشدار بودن بعضی مراحل
- عدمتعادل در رشد و کارآمدی کلاسها