بررسی بازی Final Fantasy Tactics The Ivalice Chronicles - حتی قهرمانان هم می‌میرند

دوشنبه 5 آبان 1404 - 21:59
مطالعه 9 دقیقه
پوستر اصلی بازی Final Fantasy Tactics
در دنیای بی‌رحم ایوالیس، تاریخ را فاتحان می‌نویسند. اما حقیقت در داستان قهرمانی نهفته است که تاریخ او را یک مرتد خواند. شما این سرنوشت را بازی می‌کنید
تبلیغات

قسمت بزرگی از نسل امروز بازی‌های ویدیویی بازگشت به گذشته و بازآفرینی شکوه عناوین قدیمی این صنعت است؛ درست مثل سینما که زمانی وارد فاز ساخت ریبوت‌ها شد حالا چند سالی است که کمپانی‌های بازیسازی در این وادی فرو رفته‌اند. عرضه مجدد عنوانی که سال‌ها در خاطره‌ها خانه کرده بازمی‌گردد، انتظارات خیلی بالا می‌رود؛ هوادران می‌خواهند هم وفاداری به آنچه بود حفظ شود و هم تجربه‌ی تازه‌ای ارائه گردد. «Final Fantasy Tactics – The Ivalice Chronicles» دقیقاً روی این طناب باریک حرکت می‌کند؛ نسخه‌ای بازسازی‌شده از کلاسیک استراتژی ژانر JRPG که از نظر بسیاری از منتقدین در فهرست برترین بازی‌های تاریخ قرار گرفته و حالا نسخه بازسازی‌اش در دست من و شماست.

شروع تجربه، درست همان‌گونه است که عاشقان نسخه اولیه انتظارش را داشتند: شما در نقش «رمزا» قرار می‌گیرید، در دنیای پرتنش سرزمین Ivalice، میان جنگ قدرت اشراف، خیانت‌های مذهبی و نبرد طبقاتی. ایوالیس سرزمینی خیالی در جهان فاینال فانتزی است که شاید آن را از نسخه دوازدهم فاینال فانتزی هم بشناسید اما واقعیت اینجاست که برای اولین بار در این بازی بود که این سرزمین پر از رمز و راز به جهانیان شناسانده شد. اما وارد شدن به این دنیا در سال ۲۰۲۵ دیگر همان احساسِ نوستالژی قدیمی را ندارد و حالا سیستم‌های کنترل، رابط کاربری، کیفیت صدا و تصویر، همه طوری بازسازی شده‌اند که تازه‌وارد را هم به‌خود جذب کنند. البته که سازندگان یک نسخه کلاسیک اتوکشیده هم برای دگماتیسم‌های عاشق بازی قدیمی در نسخه ۲۰۲۵ گنجانده‌اند که شخصا علاقه‌ای به تجربه آن نداشتم.

داستان Ivalice Chronicles همچنان یکی از معدود بازی‌هایی است که داستانی بسیار قدرتمند و چندلایه را در ژانر نقش‌آفرینی استراتژی ژاپنی ارائه می‌دهد. جدال میان اشراف و مردم عادی، قدرت و فساد کلیسا، اختلاف طبقاتی جامعه، خیانت در میان متحدان، قهرمانان خاکستری و پر از لایه‌های متفاوت روانشناختی و در نهایت بحران هویت فردی در برابر نظام ساختاری حاکم بر جامعه؛ این‌ها تنها بخش‌هایی محورهایی هستند که از نسخهٔ ۱۹۹۷ تاکنون نتوانسته‌اند کهنه شوند و شبیه به یک حماسه عظیم فانتزی با رنگ و بوی سیاست است. داستان بازی در سرزمین ایوالیس و در بحبوحه یک جنگ داخلی ویرانگر بر سر جانشینی، موسوم به «جنگ شیرها» رخ می‌دهد. شما در نقش رامزا بئولوه، یک اشراف‌زاده جوان و آرمان‌گرا قرار می‌گیرید که با مشاهده فساد عمیق در میان طبقه حاکم و کلیسا، از دنیای اشرافی خود طرد می‌شود. سفر او، تلاشی تلخ برای کشف حقیقتی پنهان در پس پرده تاریخ است؛ حقیقتی که او را در مقابل بهترین دوستش، دلیتا، و تمام ساختار قدرت قرار می‌دهد. باید بدانید روایت بازی بی‌نظیر است و به جای آنکه داستان حماسه‌سرایی یک قهرمان درخشنده در نور را نشانمان دهد داستان قهرمانی را به تصویر می‌کشد که در سایه تاریخ گم شده است.

هسته اصلی تراژدی «فاینال فنتسی تاکتیکس» در یک مفهوم عمیق‌تر و ویرانگرتر نهفته است: واکاوی و واسازی کامل مفهوم «قهرمان». این بازی، قصه‌ای درباره پیروزی خیر بر شر نیست و برعکس به موضوعی می‌پردازد که کمتر به آن پرداخته شده و آن هم روایتی تلخ درباره چگونگی نوشته شدن تاریخ توسط فاتحان است. کل داستان از طریق یادداشت‌های یک مورخ در آینده به نام آرازلام دورای روایت می‌شود که در تلاش است تا حقیقت پنهان «جنگ شیرها» و نقش یک «مرتد» به نام رامزا بئولوه را کشف کند. این ساختار روایی، از همان ابتدا به ما یادآوری می‌کند که تاریخی که ما می‌شناسیم، یک نسخه تحریف‌شده و دستکاری‌شده است. در این میان، دو شخصیت رامزا و دلیتا، دو روی یک سکه و نماینده دو ایدئولوژی متضاد برای رسیدن به عدالت هستند.

رامزا، قهرمان حقیقی داستان، کسی است که به آرمان‌های والای خود (عدالت واقعی، برابری، انسانیت) پایبند می‌ماند، اما بهای این پایبندی بسیار گران تمام می‌شود و گیمر باید آن را کشف کند. در نقطه مقابل، دلیتا قرار دارد؛ او نیز به دنبال عدالت است، اما به این نتیجه می‌رسد که برای تغییر سیستم، باید از درون خود سیستم و با استفاده از ابزارهای همان سیستم (خیانت، قتل، دسیسه) به قدرت برسد. دلیتا در نهایت سرنوشتی پیدا می‌کند که بسیار پیچیده است و در پایان‌بندی شگفت‌انگیز بازی می‌توانید نظاره‌گر آن باشید. پرسش بنیادینی که بازی دائما مطرح می‌کند اینست که آیا بهتر است یک قهرمان گمنام و حقیقی بود یا یک ناجی ستایش‌شده اما دروغین؟ «فاینال فنتسی تاکتیکس» در هیچ بخشی، حتی پایان‌بندی جادویی‌اش پاسخی ساده به این سوال نمی‌دهد و همین امر، آن را به یکی از بالغ‌ترین و ماندگارترین آثار هنری در تاریخ بازی‌های ویدیویی تبدیل می‌کند.

دیالوگ‌های تقویت‌شده و صداگذاری کامل نسبت به بازی کلاسیک علاوه بر جذابیت بصری، کمک می‌کنند که داستان بازی بیش از پیش جذاب‌تر شود و توصیه می‌کنم که بازی را با دوبله ژاپنی تجربه کنید و از جان مایه‌گذاشتن صداپیشگان برای روح بخشیدن به شخصیت‌ها را نظاره‌گر باشد.

در این بازسازی، بخش گیم‌پلی شاید مهم‌ترین فاکتور باشد؛ زیرا همان تجربه تاکتیکی معروف باید برای بازیکنان امروز قابل هضم باشد در حالی که برای طرفداران قدیمی نیز دست‌نخورده باقی بماند. کاری که سازندگان در تحقق آن تقریبا موفق بودند.

سیستم کلاس‌ها (Jobs) که برای اولین بار در تاریخ بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی در این عنوان معرفی شد همچنان عالی است. نبردها با همان سبک شبکه‌ای/ایزومتریک که باعث درخشش نسخه اصلی شد، به همراه بهبود در نمایش ترتیب نوبت‌ها (turn order) و رابط بصری بهتر. یکی از تغییرات مهم این نسخه، نمایش واضح‌تر نوبت‌ها و زمان انجام حرکت‌ها در میدان نبرد است؛ نکته‌ای که به تاکتیکی‌تر شدن بازی کمک شایانی کرده است. بازی نسبت به پدربزرگ خود دارای ویژگی‌های جدیدی مثل ذخیره خودکار، منوی بهتر در خارج از میدان نبرد، نمای بالاتر میدان نبرد (برای دید بهتر) و رابط کاربری مدرن‌تر در حین مبارزه است.

جدا از ستایش به‌حق سیستم مشاغل (Job System)، نبوغ واقعی و پنهان گیم‌پلی «تاکتیکس» در معماری نامرئی یا به بیانی بهتر، زیرپوستی نبردهای آن نهفته است؛ چیزی که بر دو ستون اصلی بنا شده: اهمیت مطلق توپوگرافی و مدیریت بی‌رحمانه زمان. برخلاف بسیاری از بازی‌های هم‌سبک که در آن‌ها میدان نبرد صرفاً یک صفحه شطرنج صاف با موانعی تزئینی و دکوری است، در دنیای ایوالیس، هر تپه، هر سقف، هر رودخانه و هر پله، یک متغیر استراتژیک حیاتی است. محور عمودی در این بازی یک عدد برای محاسبه آسیب بیشتر است و اساسا یک فلسفه طراحی جنگی است. یک کماندار بر بالای یک قلعه، نه تنها آسیب بیشتری وارد می‌کند، بلکه خط دید و بُردی پیدا می‌کند که او را به یک تهدید مرگبار تبدیل می‌کند، در حالی که یک شوالیه در پایین همان دیوار، کاملاً بی‌دفاع و ناکارآمد است و تقریبا به درد لای جرز دیوار می‌خورد.

این طراحی، بازیکن را وادار می‌کند که پیش از هر حرکت، نه تنها به قابلیت‌های تیم خود، که به جغرافیای میدان نبرد بیندیشد چرا که گاهی می‌توان بدون نبرد تن به تن و تنها با سنگ‌اندازی یا تیراندازی و… از یک فاصله درست با ارتفاع منطقی، تمام جریان جنگ را به دست گرفت. کنترل کردن نقاط مرتفع، ایجاد گلوگاه در پل‌ها یا استفاده از موانع برای به دام انداختن دشمنان، به اندازه انتخاب شغل و مهارت اهمیت پیدا می‌کند. در اینجاست که میدان نبرد از یک پس‌زمینه منفعل، به یک «شخصیت سوم» فعال در مبارزه بدل می‌شود که می‌تواند بهترین دوست یا بدترین دشمن شما باشد.

 اما همه این تکنیک‌ها و عناصر در بازی با معرفی عنصر پدرسوخته دیگری به نام «زمان» به اوج پیچیدگی و زیبایی خود می‌رسد. هر کنش و واکنش قدرتمندی در جنگ، از جادوهای عجیب و غریب گرفته تا سایر توانایی‌های ویژه، نیازمند زمان برای اجرا است. این مکانیزم ساده، هر تصمیم را به یک قمار استراتژیک و پرخطر تبدیل می‌کند. آیا آن جادوی قدرتمند را اجرا می‌کنید و ریسک می‌کنید که شخصیت شما قبل از اتمام شارژ، توسط دشمن از پا درآید؟ آیا می‌توانید حرکت دشمن را در چند نوبت آینده پیش‌بینی کنید تا طلسم شما دقیقاً در مکان و زمان درست فرود آید؟ این سیستم، بازی را از یک نبرد نوبتی ساده، به یک شطرنج چهاربعدی تبدیل می‌کند که در آن، پیش‌بینی و صبر در زمان به اندازه قدرت تهاجمی ارزشمند است. این ترکیب بی‌نظیر از مدیریت فضا و زمان است که به گیم‌پلی «فاینال فانتزی تاکتیکس» عمقی ژرف می‌بخشد و باعث می‌شود حتی پس از ده‌ها ساعت، هر نبرد همچنان یک معمای تاکتیکی تازه و جذاب باقی بماند. البته باید برای رسیدن به این حد از پیچیدگی کمی به بازی زمان بدهید و انتظار تمام این وقایع را در دو سه ساعت اولیه بازی نداشته باشید.

سه سطح سختی (Squire, Knight, Tactician) اضافه شده است که هم تازه‌کارها را شامل می‌شود و هم چالش کافی برای حرفه‌ای‌ها فراهم می‌کند و این موضوع در نسخه‌های پیشین فاینال فانتزی تاکتیکز (چه نسخه کلاسیک چه نسخه ریمستر شده برای PSP) وجود نداشت.

اگر بازی را در حالتی غیر از آسان بازی کنید احتمالا با چالش‌های متعددی روبرو می‌شوید به‌خصوص که بازی چندان وقت زیادی برای یاددادن چم و خم گیم‌پلی خود برای گیمر نمی‌گذذارد. درواقع اگر در ژانر تاکتیکی سابقه نداشته باشید، ممکن است از ابتدای امر نتوانید خود را با انتخاب‌ها هماهنگ کنید و دائما با شکست مواجه شوید.

در این بازی، گیم‌پلی صرفاً ابزاری برای پیشبرد داستان نیست، بلکه خود به یک راوی بی‌کلام و قدرتمند تبدیل شده است. دنیای ایوالیس، جهانی بی‌رحم، طبقاتی و غرق در مناسبات خشک سیاسی است و این حقیقت تلخ، در تک‌تک مکانیک‌های بازی تنیده شده. سیستم کلاس‌های شغلی (Job System) صرفاً یک ویژگی جذاب نیست؛ بلکه بازتابی از تلاش برای بقا و تحرک اجتماعی در یک ساختار فئودالی است. شما برای آموختن یک مهارت جدید، باید در میدان نبرد خون بریزید و امتیاز کسب کنید؛ این استعاره‌ای است از اینکه در ایوالیس، پیشرفت و دانش تنها از طریق خشونت و تجربه مستقیم جنگ به دست می‌آید. بازی ويژگی بی‌رحمانه‌ای همچون احتمال مرگ دائمی (Permadeath) یاران  را دارد که نشان می‌دهد جنگ، بی‌رحم و غیرقابل بازگشت است و هر اشتباه کوچکی می‌تواند به بهای از دست رفتن یک زندگی تمام شود.

این حس دائمی خطر و شکنندگی اعضای تیم‌تان، بازیکن را از لحاظ احساسی در همان موقعیت شخصیت‌های داستان قرار می‌دهد. برخلاف بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی که در آن قهرمانان به سادگی از مرگ بازمی‌گردند، در «تاکتیکس» هر سربازی که از دست می‌دهید، یک زخم دائمی بر پیکره تیم شماست. بنابراین، بازی از طریق عناصر گیم‌پلی خود به شما می‌آموزد که جنگ، باشکوه و حماسی نیست؛ بلکه یک فرآیند فرسایشی، دردناک و پر از فقدان است. 

از منظر فنی، The Ivalice Chronicles نشان می‌دهد که تیم سازنده به بازسازی دقیق و احترام به نسخهٔ اصلی متعهد بوده، اما هم‌زمان با چالش‌های فنی خود نیز روبه‌رو بوده است. ما با یک گرافیک ارتقاء یافته روبرو هستیم که بازسازی بافت‌ها، نورپردازی بهتر و انیمیشن‌های روان را برای کاراکترها و حرکات رزمی در نظر گرفته است. حس نقاشی آبرنگی به محیط‌ها داده شده است که بسیار چشم‌نواز بوده و انجام مبارزات را لذت‌بخش‌تر می‌کند. در این میان نباید فراموش کنیم پیش از عرضه بازی تیم توسعه اعلام کرده بود که کد منبع نسخه اصلی نایاب بوده و مجبور شده‌اند بخش‌هایی را بازسازی کنند؛ این نشان می‌دهد که چقدر کار تیم سازنده سخت بوده است.

انیمه اپنینگ در Final Fantasy Tactics

Final Fantasy Tactics The Ivalice Chronicles

10/9
امتیاز زومجی
بازی «Final Fantasy Tactics – The Ivalice Chronicles» نسخه‌ای است که می‌توان گفت «بهترین نسخه ممکن» از این بازی تاکتیکی تا امروز است. اگر چه عملکرد کاملاً بی‌نقص نیست و می‌شد جسور‌تر باشد، اما در نقشی که بر عهده گرفت — بازگرداندن یک افسانه به عصر حاضر — موفق عمل کرده است. برای بسیاری از بازیکنان، این نسخه می‌تواند نقطه شروعی باشد برای ورود به دنیایی که تاکنون فقط دوستداران قدیمی می‌شناختند، و برای آن‌ها که قبلاً نسخه اصلی را بازی کرده‌اند، این فرصتی است برای تجربه‌ای به‌روز شده اما وفادار.

نقاط مثبت

  • داستان قوی و محکم
  • گیم پلی درگیرکننده
  • شخصیت‌پردازی عمیق
  • موسیقی جذاب
  • صداگذاری کامل

نقاط منفی

  • کنترل سخت و پیچیده در حین نبرد
  • دوربین ناکارآمد در میدان جنگ
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات