بررسی بازی Double Dragon Revive؛ نفس گرم اژدهایان
برخی از فرنچایزهای دنیای سرگرمی، به ويژه در جهان بازیهای ویدیویی، بیشتر از یک اسم و رسم خالی هستند. آنها بخشی از حافظه جمعی مخاطبان جامعه گیمرها شدند؛ مثل وقتی که نام Double Dragon به گوش میرسد و گیمرهای قدیمیتر و یا آشنا با تاریخ این صنعت به سرعت تصویر دو برادر در خیابانی خیس از باران و نورهای نئونی در ذهنشان نقش میبندد که با مشت و لگد از عشق، رفاقت و عدالت دفاع میکنند. حالا پس از نزدیک به چهار دهه از نخستین فریاد این دو اژدهای دوقلو در سالنهای آرکید، جایی که بازی دو نفره اکشن توسط همین فرنچایز خلق شد! بازی Double Dragon Revive بازگشته است تا این خاطره را به زبان امروزی برای نسل دیروز و اکنون بازگو کند؛ نه صرفاً با نوستالژی، بلکه با جاهطلبی برای زندهکردن یک ژانرِ تقریبا فراموششده.
پس از تماشای Opening با طعم انیمه ، بازی Double Dragon Revive بهمحض آغاز، با درک عمیقی از ریشههای خود شروع میکند. از همان نخستین نبرد در خیابانهای ناامن، حس وزنی که مشتها و لگدها دارند و صدای برخورد فلز با گوشت و حضور موسیقی که ریشه در دهه هشتاد دارد اما با میکس و اجراهای زنده و مدرن بازآفرینی شده، نشان میدهد که توسعهدهندگان میخواستند با گذشته مصالحه کنند و قصد فرار رو به جلو نداشتند. دابل دراگن Revive در واقع تلاشی است برای ترجمه زبان قدیمیِ Beat ’em Up به گویشی که بازیکن نسل زدی هم آن را بفهمد.
گرافیک سهبعدی بازی در خدمت گیمپلی دوبعدی طراحی شده است؛ مدلی که امروز در میان عناوین نئورترو رایج شده، اما Arc System Works و Secret Base در اجرای آن وسواس ویژهای نشان دادهاند. کاراکترها با مدلهای پرجزئیات و انیمیشنهایی روان بهحرکت درمیآیند، اما میدان مبارزه خیابانی همچنان روح همان گرافیکهای پیکسلی قدیم را دارد و شبیه نقاشی های دستی است: همان رنگهای غلیظ، همان نورهای نئون، همان قابهای سینمایی که یاد Streets of Rage 2 یا Final Fight (رقبای این فرنچایز) را زنده میکند. اجرای فنی روی کنسولهای نسل جدید چشمگیر است: نرخ فریم ثابت، تاخیر ورودی ناچیز و جلوههای بصری که بدون اغراق، هر ضربه را لذتبخش میکنند. تجربه من روی کنسول PS5 از نرم بودن و روان بودن بازی در صحنههای شلوغ حکایت داشت و همین موضوع یعنی یک هیچ از سایر رقبا جلو بودن.
گیم پلی بازی دابل دراگن Revive عمیقتر از آن چیزی است که ظاهر کلاسیکش نشان میدهد. سیستم مبارزه ترکیبی از واکنش و استراتژی است؛ هر کاراکتر (از Billy و Jimmy گرفته تا Marian که حالا به عنوان یک مبارز برگشته و حتی شخصیتهای جدید) سبک رزمی مخصوص بهخود دارد و ریتم مبارزهاشان با دیگران متفاوت است. حرکات دفاعی و parryها بهسبک بازیهای مبارزهای Arc System وارد شدهاند و باعث میشوند هر درگیری کوچک، فرصتی برای ابراز مهارت باشد. حالا میتوانید دفاع کنید یا سریع به عقب و جلو جاخالی بدهید و از همه مهمتر امکان استفاده از بسیاری از اشیای محیط هم وجود دارد؛ چه بخواهید از در و دیوار بالا بروید یا پرشهای پارکوری بزنید چه بخواهید از این اجسام برای دمار از روزگا در آوردن دشمنان استفاده کنید! بهعنوان مثال میتوانید دشمنان را داخل صندوق عقب یک ماشین بیندازید و یا آنها را مهمان یک سیم برق در رفته از لامپ شهری بکنید تا کمی برق خالص و لبدوز و لبسوز نوش جان کنند.
دابل دراگن خالق بالا و پایین رفتن در یک محیط دو بعدی بود و حالا در بازی جدید هم با خلق یک محیط دو و نیم بعدی به همین روند خود پس از دهها سال تجربه ادامه داده است. شما میتوانید آزادانه در محیط اطراف بچرخید و حتی به عقب برگردید و نگران این نباشید که آیتم یا سوراخ سنبهای را از دست دادید. استفاده از سلاحهای سرد از دیگر ویژگیهای بازی است که خوشبختانه در طی مراحل به صورت سخاوتمندانه وجود دارد و میتواند راهگشای شما در مبارزات باشد. ضربات شما با دو باتوم به دست به مراتب مهلکتر از مشتهای خالی است و زمانی که رو به چاقوکشی و قمه کشی میآورید هم تقریبا هیچ کس توان دفاع از اسلحه تیز شما را ندارد!
«Double Dragon Revive» هرگز از ریشه اصلی خود، یعنی پیمان همکاری دونفره، غافل نمیشود. در حقیقت، تمام این سیستمهای پیچیده، در حالت Co-op است که به اوج شکوه و کارایی خود میرسند. بازی به گونهای طراحی شده که همکاری، نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. هماهنگی برای به دام انداختن دشمنان در میان کمبوهای دو بازیکن، استفاده از حرکات ویژه تیمی، نجات دادن همتیمی از یک موقعیت خطرناک و طراحی استراتژیهای دونفره برای مقابله با الگوهای حملات پیچیده باسفایتها، تجربهای را خلق میکند که به معنای واقعی کلمه، روح آرکید را در کالبدی مدرن زنده میکند. این همان رویایی بود که در کودکی، هنگام انداختن سکه در دستگاه آرکید، در سر میپروراندیم.
در کل سیستم مبارزات «Double Dragon Revive»، یک جهش کوانتومی نسبت به تمام آن چیزی است که از این سری به یاد داریم. هر دشمن، از یک جوجه پانک خیابانی ساده گرفته تا باسهای غولپیکر و رو اعصاب، نیازمند رویکردی متفاوت در نبرد تن به تن هستند و هوش مصنوعی پیشرفته آنها، بازیکن را مجبور میکند تا از تمام ابزارهای خود به شکلی هوشمندانه استفاده کند. باس فایتها فقط با زدن مشتها به اتمام نمیرسند و گاه پای استراتژی خاصی برای نیست کردن آنها از هستی باید در میان باشد!
نکته عجیب حضور ژانر پلتفرمر در بخشهایی از بازی است که شما را از وسط یک نبرد بزن بهادری به دنیای بازیهایی مثل کرش بندیکوت میبرد! این بخشها شبیه به دوش آب سردی پس از مبارزات نفسگیر هستند و آنطور که در فروم هواداران دیدم به مذاق خیلیها خوش نیامده اما واقعیت اینجاست که من دوستشان داشتم؛ شاید پیاده سازی این بخشهای سکوبازی به واسطه کنترل خشک یک بازی اکشن-رزمی چندان نرم و روان به بار ننشسته باشد اما وجودش با همین نقص فعلی هم خلاقانه و بامزه از آب در آمده؛ بخصوص در تجربه بازی دو نفره که قطعا لحظات مفرحی را برای شما و یارتان رقم خواهد زد.
برخلاف بسیاری از بازیهای سبک بیتمآپ یا همان «شورشی خودمان» در اینجا با داستان طرف هستیم و داستان بازی دست برقضا چندان آبکی هم نیست. درواقع میتوان گفت آنچه بازی در فضاسازی و پایبندی به هویت فرنچایز انجام میدهد تحسینبرانگیز است. کاتسینهای اغلب کمیک بوکی (مانگایی؟) بین مراحل با دوبله کامل و کارگردانی سینمایی اجرا میشوند و به پیشبرد قصه کمک میکند. شخصیتها بلوغ یافتهاند و برای نخستینبار در تاریخ مجموعه، شخصیت Marian نه بهعنوان «دختری که باید نجات داد»، بلکه بهعنوان جنگجویی مستقل با فنون رزمی منحصربهفرد خودش حضور دارد و نمادی از رشد در رویکرد روایی سازندگان که میخواهند اسطورهٔ مردانهٔ کلاسیک را بازتعریف کنند. موسیقی که ترکیبی از ریتمهای سینثپاپ دهه هشتاد و ساختار دراماتیک مدرن است بهخوبی با این نگاه تازه همصداست هرچند آنطور که باید شنیدنی نیست.
بخش همکاری آنلاین، نقطهٔ قوت دیگری است. جایی که ژانر Beat ’em Up همیشه بر پایهٔ تعامل فیزیکی کنار همدیگر بنا شده بود، حالا Revive آن روح همکاری را به فضای دیجیتال میبرد. اتصال پایدار، همزمانی دقیق انیمیشنها و امکان استفاده از کمبوهای گروهی باعث میشود همان حس همدلی و رقابت سالمی که در سالنهای آرکید جریان داشت، در خانههای دور از هم دوباره زنده شود. این ویژگی بهویژه برای کسانی که با دوستان خود بازی میکنند، یادآور روزهای طلایی است با این تفاوت که حالا میتوانند از طریق اینترنت آن را تجربه کنند. من با قوم و خویشانم در ینگه دنیا این تجربه را داشتم و آن را ستودم.
اما معتقدم هیچ بازآفرینیای بینقص نیست. بخش کمپین تقریبا کوتاه است و روایت بازی بیش از حد فشرده است و پایانبندی کمی شتابزده بهنظر میرسد؛ نبردی باشکوه که ناگهان در تیتراژی کوتاه فرو مینشیند، بیآنکه مجال وداعی عاطفی با قهرمانانش فراهم شود. پس از چند ساعت، برخی از مبارزات تکراری میشود. کمبود باسهای بهیادماندنی، مانع از آن میشود که Revive به اوج تنوع Streets of Rage 4 برسد. همچنین با اینکه نمیدانم دقیقا چطور باید منظور خود را بازگو کنم اما به این جمله بسنده میکنم که فیزیک نبرد دشمنان بیش از حد «نرم» است و حس خشونت و وزن نسخههای قدیمی را منتقل نمیکند؛ البته این مسیری است که اخیرا سازندگان در پیش گرفتهاند و بازی را از آن خشونت اصیل خود خارج کردند. سیستم دوربین در نبردهای شلوغ گاه فاصلهای بیش از حد میگیرد که از حس ضربه و حضور میکاهد و احتمالا خودتان را در بین هجوم شخصیتها گم میکنید.
چالش دیگر در منحنی سختی بازی است؛ جایی که سطح «نرمال» بیش از آنچه باید، بیرحمانه عمل میکند. بازی در این سطح بیشتر به آزمونی برای کهنهسربازان آرکید میماند تا راهی برای ورود بازیکنان تازهنفس و آموزش ابتدایی کوتاهش (که مفت خدا نمیارزد و خودتان باید طریقه بازی کردن را کشف کنید) نمیتواند پیچیدگی سیستم دفاع و جاخالی را بهخوبی منتقل کند. تعادل باسها همیشه دقیق نیست؛ برخی از آنها بهجای ور رفتن با حس مهارت شما تنها به صبر و مقاومت بازیکن متکیاند. نبود حالتهای مکمل مانند Boss Rush یا Survival و کمبود سیستم پیشرفت بلندمدت نیز باعث میشود تجربه تکنفره زودتر از آنچه شایسته چنین اثری است به پایان برسد. با اینهمه، این کمبودها از ارزش بازی نمیکاهند، بلکه یادآور ذات صادقانه آن هستند: اثری پرشور که در مسیر بازگرداندن یک اسطوره، گاهی میلغزد، اما هرگز از حرکت بازنمیایستد.
آنچه در Double Dragon Revive بیش از هر چیز به چشم میآید، میزان «احترام هوشمندانه»ایست که به ریشههایش دارد. سازندگان در دام دو افراط نیفتادهاند: نه مثل بسیاری از بازسازیهای صرف، آن را به نوستالژی خشک و پیکسلهای بیروح تقلیل دادهاند، و نه مثل شماری از بازتعریفهای بیهویت، با فلسفهی اثر اصلی وداع کردهاند. آنها کوشیدهاند بفهمند چرا در سال ۱۹۸۷ مردم از زدن یک مشت ساده در خیابان لذت میبردند، و سپس همان حس را با زبان طراحی مدرن بازآفرینی کنند. هنوز تاحدی همان خشونت ابتدایی وجود دارد، اما حالا با شعوری همراه شده که به بازیکن میگوید این مشت فقط برای انتقام نیست، برای زنده نگه داشتن چیزیست که از آن دوران باقی مانده: حس برادری، همپایگی و ایمان به توان شخصی. این همان میراثیست که بازی به نسل جدید میرساند؛ میراثی از دوران سادهتری که عدالت در یک ضربه خلاصه میشد.
بازی Double Dragon Revive موفق شده است نهتنها خاطرهای قدیمی را بازسازی کند، بلکه معنا و کارکرد آن را برای امروز بازتعریف کند. اگر دههٔ هشتاد زمان تولد ژانر Beat ’em Up بود و دههٔ نود دوران شکوهش (و البته در انتهای همان دهه، سقوطش!)، حالا در دوران کنونی بازیهایی مثل شورش در شهر ۴ و همین عنوان جذاب دابل دراگن Revive اعلام میکند که هنوز میتوان از مشت و لگد ساده، روایتی درباره افتخار و ایستادگی ساخت. دابل دراگن Revive همان چیزی است که باید از احیای یک نام افسانهای انتظار داشت: اثری که به جای تقلید کورکورانه از گذشته، به آن گوش میدهد و سعی میکند پاسخش را در زمانهای جدید بدهد. شاید کمپین کوتاه باشد و شاید بعضی جزئیات هنوز نیاز به پرداخت داشته باشد، اما روح ماجرا، همان است که باید باشد — ضربآهنگ مشتها با موسیقی هماهنگ است و هر برخورد یادآور دلیلی است که چرا ما هنوز بعد از چهل سال، از تماشای نبرد دو برادر و رفقایشان (نترسید، بازی به اندازه کافی شخصیت قابل بازی جدید و قدیم دارد) در خیابانهای پرنور شب لذت میبریم. سگا با Streets of Rage 4 ثابت کرد که Beat ’em Up میتواند دوباره زنده شود و حالا Double Dragon Revive نشان داد که این ژانر میتواند آیندهای داشته باشد.
Double Dragon Revive
نقاط مثبت
- بازگشت باشکوه با تکیه بر عناصر قدیمی فرنچایز
- بازتعریف درست و مدرن و احیای ژانر بیتم آپ
- گیمپلی جذاب و درگیرکننده و نوآورانه
- تعدد شخصیتهای مبارز
- داستان قوی نسبت به ژانر
- گرافیک مقبول
- ارزش تکرار بالا
نقاط منفی
- کوتاه بودن کمپین
- شلوغ شدن بیش از حد برخی مبارزهها
- عدم بالانس درجه سختی بازی
- موسیقی میتوانست بهتر باشد