suikoden-hd-remaster

نقد و بررسی بازی Suikoden I&II HD Remaster : وقتی ستاره‌ها دوباره می‌درخشند

دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۹
مطالعه 8 دقیقه
بازگشت حماسه‌ای فراموش‌شده با صدای رودخانه‌ای دوردست؛ جایی که ۱۰۸ سرنوشت در دستان شماست و Suikoden دوباره می‌درخشد.
تبلیغات

بیایید تخیل کنیم چون بازی کردن یعنی قدم زدن در تخیل: در قلعه‌ای سنگی ایستاده‌اید، صدای غرش رودخانه از دور به گوش می‌رسد و لیستی از ۱۰۸ نام در دست دارید؛ نام‌هایی که برخی دوست، برخی دشمن، و برخی رهگذرانی بی‌تفاوت بودند که حالا سرنوشتشان به شما گره خورده است. این جوهره سری Suikoden است: جهانی که در آن هر انتخاب، هر شخصیت، و هر نبرد، یک وزن واقعی دارد و شما را نه‌تنها به‌عنوان یک قهرمان، بلکه به‌عنوان یک رهبر در مرکز روایت شدن یک حماسه عظیم قرار می‌دهد. بازسازی قسمت اول و دوم Suikoden فرصتی جذاب برای ورود به فرنچایزی است که سالهاست فراموش شده و نیاز به یک بازبینی مجدد داشت..

در سال‌های اخیر، صنعت بازی‌های ویدیویی شاهد موجی از بازسازی‌ها و ریمسترها بوده که گنجینه‌های فراموش‌شده گذشته را دوباره به نور می‌آورند و ژانر JRPG یا همان نقش‌آفرینی ژاپنی نیز از این قاعده مستنثی نبوده است: از Dragon Quest III HD-2D Remake که با تلفیق گرافیک مدرن و حس کلاسیک خود طرفداران را مسحور کرد، تا بازسازی‌های جاه‌طلبانه‌ای چون Final Fantasy VII Remake که ژانر JRPG را کاملاً ازنو بازتعریف کردند. در این میان، Suikoden I&II HD Remaster مانند ستاره‌ای از دل دهه ۹۰ میلادی سر برآورده تا هم یادآور روزهای طلایی پلی‌استیشن و بازی‌های کلاسیک آن دوران باشد و هم خود را به نسلی جدید معرفی کند، اما آیا کونامی توانسته تعادل درستی میان نوستالژی و مدرنیزاسیون برقرار کند؟ آیا این ریمستر صرفاً ادای دینی به گذشته است یا گامی به سوی احیای واقعی این فرنچایز؟

پیش از ورود به جزئیات این بازسازی، شایسته است لحظه‌ای در برابر عظمت تاریخی Suikoden توقف کنیم. این سری که در سال ۱۹۹۵ با نسخه اول خود متولد شد، از همان ابتدا با الهام از رمان کلاسیک چینی Water Margin و ترکیب آن با المان‌های فانتزی، راهی متفاوت در ژانر JRPG گشود. برخلاف غول‌هایی چون Final Fantasy و Dragon Quest که بر روایت‌های خطی و قهرمان‌محور تمرکز داشتند، Suikoden با معرفی سیستم منحصربه‌فرد ۱۰۸ ستاره سرنوشت و تلفیق نبردهای نوبتی با استراتژی‌های نظامی، هویتی متمایز برای خود ساخت. نسخه دوم، که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، این فرمول را به اوج رساند و با داستانی پیچیده‌تر، شخصیت‌پردازی عمیق‌تر و نبردهایی حماسی‌تر، به یکی از برترین JRPGهای تاریخ تبدیل شد، اثری که هنوز هم در میان طرفداران ژانر به‌عنوان شاهکاری دست‌نیافتنی ستایش می‌شود.

داستان Suikoden I ما را به امپراتوری اسکارلت مون می‌برد؛ جایی که قهرمانی جوان، پسر یک ژنرال بلندپایه، پس از مواجهه با فساد حاکم بر امپراتوری، به سوی رهبری یک ارتش آزادی‌بخش گام برمی‌دارد و با چالش‌هایی چون خیانت و اتحاد روبه‌رو می‌شود.از آنسو بازی Suikoden II نیز سه سال پس از وقایع نسخه اول رخ می‌دهد و روایتگر ماجراهای دو دوست صمیمی، قهرمان بی‌نام و جوی آتریدس، است که درگیر جنگی میان پادشاهی هایلند وایالت جاوستون می‌شوند؛ داستانی که با پیچش‌های دراماتیک، از جمله خیانت‌های غیرقابل حدس و رویارویی با یک شخصیت منفی جذاب به اسم لوکا بلایت، به اوج احساسی خود می‌رسد. هر دو بازی با تکیه بر مضامین خیانت، دوستی، فداکاری و مبارزه برای عدالت، روایتی عمیق و چندلایه ارائه می‌دهند که حتی پس از گذشت دهه‌ها، تازگی و تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است.

کونامی در این ریمستر دست به تغییرات اساسی در روایت نزده و این تصمیم هوشمندانه به نظر می‌رسد؛ دیالوگ‌ها همان حس و حال کلاسیک را دارند و ترجمه انگلیسی نسبت به نسخه‌های PSP که تنها راه دسترسی به این عناوین برای بازیکنان غیرژاپنی بود، بهبودیافته است. با این حال، فقدان دوبله صوتی، که می‌توانست به‌عنوان یک گزینه اختیاری برای نسل جدید جذاب باشد، به چشم می‌آید؛ مخصوصاً در Suikoden II، جایی که لحظات دراماتیک مانند فریادهای لوکا بلایت یا سایر لحظات دراماتیک که در بازی کم نیستند، می‌توانستند با صداگذاری، تأثیری دوچندان داشته باشند و به دل نسل جدید گیمرها بیشتر بنشینند. هرچند باید پذیرفت که محدودیت‌های بودجه‌ای این پروژه احتمالاً دست کونامی را برای چنین جاه‌طلبی‌هایی بسته است.

گیم‌پلی در هسته خود وفادار به ریشه‌های کلاسیک باقی مانده است: نبردهای نوبتی با تیمی حداکثر شش‌نفره، سیستم Rune که جادو و توانایی‌های ویژه را مدیریت می‌کند و البته نبردهای استراتژیک ارتش‌ها که در هر دو بازی، به‌ویژه Suikoden II با مقیاس بزرگ‌ترش، نقطه قوت محسوب می‌شوند. این ریمستر با افزودن ویژگی‌هایی چون ذخیره خودکار، قابلیت تسریع نبردها و گزینه‌ای برای کاهش تصادفی بودن برخی مکانیک‌ها (مانند شانس موفقیت در فرار از نبرد)، تجربه‌ای روان‌تر و امروزی‌تر ارائه می‌دهد. این تغییرات برای جذب نسل جدید ضروری به نظر می‌رسند، اما آیا به هویت اصلی بازی لطمه زده‌اند؟ سیستم Rune، که در نسخه اصلی نیاز به مدیریت دقیق و برنامه‌ریزی استراتژیک داشت، با تسریع نبردها گاهی بیش از حد ساده شده و بخشی از عمق تاکتیکی خود را از دست داده است؛ مشکلی که در Suikoden II، با پیچیدگی بیشتر سیستم مبارزاتش، بیشتر به چشم می‌آید. حذف تصادفی بودن برخی مکانیک‌ها در نبرد نیز هرچند برای راحتی بازیکنان مدرن طراحی شده، از چالش ذاتی و کلاسیک بازی کاسته و آن را به تجربه‌ای خطی‌تر تبدیل کرده است. در مقایسه با ریمسترهایی مثل Final Fantasy Pixel Remaster، که با حفظ هسته اصلی و افزودن بهبودهای ظریف، تعادل بهتری میان نوستالژی و مدرنیته برقرار کردند، Suikoden در این زمینه کمی محافظه‌کارانه عمل کرده است. با این حال، سیستم جمع‌آوری ۱۰۸ ستاره سرنوشت همچنان لذت‌بخش و اعتیادآور است و با رابط کاربری بهبودیافته و راهنمایی‌های ظریف، حس تکمیل یک پازل عظیم و رضایت‌بخش را به بازیکن القا می‌کند.

شاید مقایسه کردن در نقد یک بازی کار چندان جالبی نباشد اما ناگزیر هستم بازهم نگاهی به رقبا داشته باشم: در حالی که Square Enix در Final Fantasy Pixel Remaster موسیقی را کاملاً بازسازی کرد و Trials of Mana را از پایه به یک تجربه سه‌بعدی مدرن تبدیل کرد، کونامی رویکردی محافظه‌کارانه‌تر در پیش گرفته است. این وفاداری به ریشه‌ها می‌تواند ستودنی باشد، چرا که حس اصالت Suikoden را حفظ کرده، اما همزمان نشانه‌ای از عدم جسارت برای نوآوری به نظر می‌رسد. جایی که رقبا با بازآفرینی‌های جسورانه، مخاطبان جدیدی را به سوی آثار کلاسیک خود کشانده‌اند، کونامی ترجیح داده با احتیاط قدم بردارد و بیشتر به طرفداران قدیمی تکیه کند تا ریسک‌های بزرگ‌تر را بپذیرد. من شخصاً ترجیح می‌دادم کمی جسارت در این ریمستر به خرج می‌آمد، هرچند به‌نظر می‌رسد توقع من از ریمسترها کمی بیشتر از حد و اندازه واژه «ریمستر» است و باید روی این موضوع کار کنم!

جلوه‌های بصری این ریمستر رویکردی محافظه‌کارانه اما هوشمندانه را دنبال کرده‌اند. پس‌زمینه‌های دوبعدی که زمانی با دست طراحی شده بودند، اکنون با وضوح بالا بازسازی شده‌اند و جزئیات خیره‌کننده‌ای به نمایش می‌گذارند؛ از انعکاس نور روی آب رودخانه‌ها در Suikoden I تا ویرانه‌های جنگی شهرهای Suikoden II، همه و همه حس زنده بودن این دنیا را تقویت می‌کنند. شخصیت‌ها و دشمنان نیز از اسپرایت‌های بهبودیافته بهره می‌برند که حس نوستالژی را حفظ کرده و در عین حال با استانداردهای امروزی همخوانی دارند. با این حال، انیمیشن‌ها گاهی ناهماهنگ به نظر می‌رسند و فقدان یک بازآفرینی کامل سه‌بعدی، مانند آنچه در Trials of Mana شاهدش بودیم، ممکن است برخی بازیکنان را ناامید کند؛ مخصوصاً در Suikoden II، جایی که صحنه‌های عظیم مانند نبرد نهایی با لوکا بلایت می‌توانستند با جلوه‌های مدرن، شکوه بیشتری پیدا کنند. در بخش صوتی، موسیقی بی‌نظیر میکی هیگاشینو و تیمش با کیفیت بالاتری بازسازی شده و همچنان یکی از بهترین ساندترک‌های تاریخ JRPG را ارائه می‌دهد؛ از ملودی حماسی Gregminster در نسخه اول تا قطعه احساسی و دل‌انگیز Reminiscence در نسخه دوم، هر نت به‌خوبی حس و حال دنیای بازی را منتقل می‌کند. افکت‌های صوتی جدید، مانند صدای قدم‌ها و جریان رودخانه‌ها، به غنای تجربه افزوده‌اند، هرچند برخی صداهای قدیمی‌تر، مثل ضربات شمشیر، کمی کهنه و ناسازگار با استانداردهای امروزی به نظر می‌رسند.

این ریمستر نقاط قوت و ضعف خود را به وضوح به نمایش می‌گذارد. داستان‌سرایی عمیق، شخصیت‌های به‌یادماندنی (از تیرث جوان و مصمم در Suikoden I گرفته تا لوکا بلایت در Suikoden II، که هنوز هم یکی از بهترین آنتاگونیست‌های تاریخ JRPG است)، و جهانی که هر گوشه‌اش داستانی برای گفتن دارد، همچنان بی‌رقیب هستند. لوکا بلایت فقط یک شرور معمولی نیست؛ او تجسم تراژدی قدرت مطلق است، شخصیتی که نفرتش از قهرمان نه از حسادت، بلکه از ترس تکرار تاریخ سرچشمه می‌گیرد—ترسی که او را از یک دوست بالقوه به دیوانه‌ای بی‌رحم تبدیل می‌کند. در این ریمستر، گرافیک بهبودیافته تا حدی این پیچیدگی را پررنگ‌تر کرده، به‌ویژه در صحنه‌های کلیدی Suikoden II مانند سوزاندن روستا، اما همچنان به متن و تخیل بازیکن تکیه دارد، نه به جلوه‌های بصری یا صدایی که می‌توانست عمق روان‌شناختی او را بیشتر نمایان کند. بهبودهای بصری و گیم‌پلی تجربه را برای مخاطبان جدید قابل‌قبول‌تر کرده‌اند، اما عدم به‌روزرسانی برخی مکانیک‌های قدیمی، مانند هوش مصنوعی ضعیف هم‌تیمی‌ها یا سیستم موجودی محدود، و رویکرد محافظه‌کارانه در بازسازی بصری، نشان می‌دهد که (بگذارید بازهم تأکید کنم) کونامی می‌توانست جاه‌طلبانه‌تر عمل کند. اضافه کردن محتواهای حذف‌شده، مثل داستان‌های جانبی یا شخصیت‌های کنسل‌شده‌ای که در نسخه‌های اولیه برنامه‌ریزی شده بودند، می‌توانست طرفداران قدیمی را به وجد بیاورد و لایه‌های تازه‌ای به این جهان غنی اضافه کند—مثلاً گسترش داستان نانامی در Suikoden II یا جزئیات بیشتر از گذشته تیرث در Suikoden I. 

کونامی با این پروژه نشان داد که ستارگان سرنوشت هنوز در آسمان JRPGها می‌درخشند، اما با وجود تمام نقاط قوت این ریمستر، یک سوال بزرگ و انقلابی باقی می‌ماند: آیا Suikoden III نیز شانس بازگشت خواهد داشت و این فرنچایز بار دیگر به اوج شکوه خود بازمی‌گردد، یا کونامی ترجیح می‌دهد ستاره‌های سرنوشت را برای همیشه در آسمان دهه ۹۰ نگه دارد؟ یک ریمستر ارزشمند که به میراث Suikoden وفادار مانده، اما می‌توانست با جسارت بیشتر، این جهان را برای نسل‌های آینده بازتعریف کند.

کاراکترهای سری بازی کلاسیک Suikoden

بررسی بازی Suikoden I&II HD Remaster

10/9
امتیاز زومجی
در بهترین لحظات خود، Suikoden I&II HD Remaster مانند دیداری دوباره با دوستی قدیمی است که هنوز همان جذابیت، عمق و اصالت را در خود دارد؛ اثری که برای طرفداران قدیمی، نوستالژی خالص است و برای بازیکنان جدید، فرصتی برای کشف یکی از تأثیرگذارترین JRPGهای تاریخ. Suikoden I با سادگی حماسی‌اش و Suikoden II با پیچیدگی دراماتیکش، هر دو در این ریمستر جان تازه‌ای گرفته‌اند، اما این بازسازی در نهایت گویی در میانه راه متوقف شده است؛ نه یک بازسازی انقلابی که بتواند این فرنچایز را به عصر مدرن پرتاب کند، و نه یک کپی ساده از گذشته که صرفاً به نوستالژی بسنده کند.
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات