آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از سلول ۲۱۱ تا شوم
در این شماره از مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا سری به سینمای اسپانیا خواهیم زد و فیلمی را دربارهی شورش در یک زندان خواهیم دید. بعد از آن یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما را میبینیم.
فیلم سلول ۲۱۱
فیلم Celda ۲۱۱
- کارگردان: دانیل مونزون
- بازیگران: لوئیس توزار، آلبرتو امان
- سال انتشار: ۲۰۰۹
شورشی در زندان به راه میافتد. ماموری برای نجات جاناش مجبور میشود که خودش را یک زندانی جا بزند.
سلول ۲۱۱ فیلمی از سینمای اسپانیاست. فیلمی اقتباسی که همهی لوکیشنهایش واقعی هستند. سلول ۲۱۱ فیلم خوبی است زیرا میتواند روایتی پیچیده ببافد، شخصیتهای تنشآفرین داشته باشد و باقدرت تمام تنش و هیجان زندان را تحت کنترل بگیرد. زندان کانون تنش است و تنش بهترین محرک برای خلق داستان و فیلم. فیلمهای با محوریت زندان، داستان زیادی برای گفتن دارند زیرا احساسات و رویدادهای مختلف و مخالف در زندان زیاد است. این فیلم به خاطر فیلمنامهی موقعیتمحورش نقدهای بسیار مثبتی را از سمت منتقدان بهدست آورد و فروش خوبی را هم تجربه کرد. هم مخاطب عام سلول ۲۱۱ را پسندیده بود و هم کسانی که به جریانهای هنری تعلق خاطر داشتند.
این فیلم درنهایت تبدیل به یک اثر انسانی میشود، اینکه چگونه فساد بر آزادی انسانها سایه میافکند. این تریلر اسپانیایی که عمدتا در زندان اتفاق میافتد در دو معنای دور و نزدیک خود کار میکند. داستان این شورش به شدت واقعگرا و جذاب است و میتوان فیلم را در زمرهی بهترین روایتهای زندان قرار داد.
فیلم شوم
فیلم Sinister
- کارگردان: اسکات دریکسون
- بازیگران: ایتن هاک، جیمز رانسون
- سال انتشار: ۲۰۱۲
نویسندهای فیلمهایی جنایی از قتل پیدا میکند.
فیلم شوم و یا شیطانی اثری ترسناک است که چندین برابر بودجهی خود را بازگرداند. این فیلم بهعنوان یکی از ترسناکترین فیلمهای ژانر وحشت شناخته میشود. جالب اینجاست که برای اثبات این ادعا تعداد ضربان قلب تماشاگران را هنگام تماشای فیلم اندازه گرفته بودند. داستان این فیلم دربارهی نویسندهای است که برای نوشتن داستان جدیداش به یک خانهی نفرینی نقل مکان میکند، جائی که بعد از پیدا کردن تعدادی فیلم نگاتیو، زندگیاش بهم میریزد. او محتوای فیلمها را تماشا میکند و بعد از آن است که متوجه مسائل شومی میشود.
همهی داستان فیلم در این نوارها نهفته است، تصاویری آزاردهنده که خبر از قتلهایی هولناک میدهند. شوم با استفاده از تعلیق مخاطب را میترساند. شوم درست است که همهی جوانب ژانر را رعایت میکند اما سعیاش بر این است که ترس را از دل درام بیرون بکشد و نه اینکه تنها از جامپ اسکرها استفاده کند. عناصر ماورالطبیعه، جهانهای موازی، داستانی فولک چیزهایی هستند که در روایت حضور دارند و با کمک یک موسیقی متن دلهرهآور و جلوههای بصری جذاب اثری دلهرهآور خلق میکنند. ایتن هاوک هم در شوم بازی بهشدت فوقالعادهای را از خود ارائه میدهد، از آن بازیهایی که با داستان همراه میشود و جهان کارگردان را به مخاطب انتقال میدهد. این فیلم به هدف خودش رسیده و واقعا مخاطب را میترساند. شوم در بسیاری از لیستهای منتقدان بهعنوان فیلمی شناخته میشود که برای بار دوم نباید به تنهایی نگاهاش کرد.