نقد فیلم بازی کثیف (Play Dirty) | اکشن جذاب شین بلک

سه‌شنبه 22 مهر 1404 - 18:07
مطالعه 6 دقیقه
مارک والبرگ در فیلم play dirty
شین بلک با «بازی کثیف» یک اکشن تماشایی و محترم ساخته است. اما آیا فرمول کمدی همیشگی او این بار هم موفق بوده است؟ با نقد این فیلم همراه زومجی باشید.
تبلیغات

شین بلک نام پرزرق‌وبرقی در میان کارگردانان آثار کمدی و اکشن است. اگر از خود می‌پرسید مگر می‌شود کسی هم فیلم کمدی بسازد و هم جنایی و اکشن پاسخ‌اش بله است. جالب‌ترش اینجاست که شین بلک جداجدا به سراغ این ژانرهای سینمایی نمی‌رود، او دست به ترکیب ژانری می‌زند! فکر کنید یک فیلم کمدی اکشن یا یک کمدی نوآر تا چه اندازه می‌تواند جذاب و تودل‌برو باشد. شین بلک با ساخت دو فیلم کمدی بوس بوس بنگ بنگ (Kiss Kiss, Bang Bang) و مردان خوب (The Nice Guys) ثابت کرد که هم کمدی را می‌شناسد و هم جنایی را.

این دو فیلم عنصر دیگری همراه خود داشتند و آن زوج خلافکاری بود که شین بلک بوسیله‌شان مخاطب را تا سر حد یک کمدی خالص می‌خنداند. شین بلک استاد تلفیق ایده‌‌های متفاوت سینمایی است. آدم باهوشی که می‌داند چگونه چفت‌وبست‌های ژانری را شل کند و بجایشان ایده‌های خودش را جا بزند. حالا او بازی کثیف را ساخته است با همان ذهنیت عجیب خودش.

در ادامه داستان فیلم لو می‌رود

مارکت سینمایی در چند سال اخیر پر شده است از یکسری اکشن‌ها و کمدی‌های بی‌سروته که حتی یک بار دیدن‌شان هم به درد چیزی نمی‌خورد. حالا آمدن بازی کثیف در میان انبوه فیلم‌های نامحترم اکشن می‌تواند برای مخاطب شبیه یک غنیمت جذاب باشد. آنهم از کارگردانی که قبلا غوغا به پا کرده بود. شین بلک این فیلم را براساس مجموعه رمان‌های جنایی پارکر نوشته‌ی دانلد ادوین وستلِیک ساخته است. داستان‌هایی که در آن پارکر، شخصیت اصلی قصه یک ضدقهرمان خلافکار است و ماجرا را پیش می‌برد. حال قرار است این فیلم برای آمازون تبدیل به یک فرانچایز سینمایی شود، چراکه هم مخاطب فیلم را دوست داشته و هم اینکه آن‌ها چند جلد رمان دیگر دارند تا ادامه‌ی داستان‌های پارکر را بسازند.

آمدن بازی کثیف در میان انبوه فیلم‌های نامحترم اکشن می‌تواند برای مخاطب شبیه یک غنیمت جذاب باشد. آنهم از کارگردانی که قبلا غوغا به پا کرده بود

وقتی اسم فرانچایز برای این مجموعه داستان‌ها بیرون آمد، آمازون لیست بلندبالایی از بازیگرانی تهیه‌ کرد که بیایند و نقش پارکر را بازی کنند، درنهایت نیز نقش به مارک والبرگ رسید. کسی که شین بلک برای این کار تاییدش نکرد! بازی کثیف با یک مقدمه‌ی پرهیجان شروع می‌شود، جائی که هنوز وارد مرحله‌ی درام نشده‌ایم. آنجاست که پارکر را می‌بینیم. او به‌همراه تیم‌اش در حال دزدی از یک مسابقه‌ی اسب‌دوانی است. پارکر موفق به دزدیدن مقدار قابل توجهی پول نقد می‌شود، اما درست جائی که مخاطب فکر می‌کند، همه چیز در این نقشه‌ی ابتدایی دزدی نهفته است، شین بلک از آن به‌عنوان حادثه محرک استفاده می‌کند و پایه‌های درام اصلی‌اش را می‌چیند.

زِن به پارکر و گروه او خیانت می‌کند و پول‌ها را برای خودش برمی‌دارد. پارکر زخمی می‌شود، فرار می‌کند و بعدش برای پیدا کردن زِن به نیویورک می‌رود، جائی که طبق یک معامله‌ی قدیمی نباید به آن شهر نزدیک شود. پارکر دوباره در نیویورک گروه خودش را جمع می‌کند و شین بلک دست به خلق زوج محبوب‌ خود در آثار کمدی اکشن‌اش می‌برد اما موفق نمی‌شود. فیلم مردان خوب را به یاد بیاورید که چگونه رایان گسلینگ به‌همراه راسل کرو آن شیمی جذاب را خلق کردند و مخاطب را سراسر با خود به خیابان‌های لس‌آنجلس کشاندند. اما شین بلک در این فیلم موفق نمی‌شود که آن فرمول جذاب‌اش را میان کیت استنفیلد و مارک والبرگ به اجرا درآورد.

شین بلک آنقدر در به حرکت درآوردن شیمی روابط میان این دو نفر ضعیف عمل می‌کند که ما اصلا یادمان می‌رود پارادایم روابط میان کیت استنفیلد و مارک والبرگ همان همیشگی مورد علاقه‌ی شین بلک است. این دو نفر قدرت لازم برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب را ندارند. چیزی میان این دو نفر اتفاق نمی‌افتد که ما را سر کیف بیاورد. اصلا مخاطب دنبالشان نمی‌کند و هر کدام را یک کارکتر مستقل از دیگری می‌داند. در فیلم مردان خوب رایان گسلینگ و راسل کرو آنقدر در سروکله‌ی هم می‌کوفتند و با هم چالش‌هایی عجیب ایجاد می‌کردند که برای مخاطب بیش از آنکه داستان جلب توجه کند، دیوانه‌بازی‌های این دو نفر جالب شده بود.

شین بلک با انتخاب یک پارتنر بدون چالش برای شخصیت اصلی‌اش ترجیح می‌دهد که فیلم‌اش در درجه‌ی اول یک اکشن باشد و المان‌های ژانری این سینما را به المان‌های ژانری کمدی بچرباند

درواقع اصلا کیت استنفیلد در این فیلم و در میان این رابطه‌ی دو نفره گم است. بعد از تمام شدن فیلم ما او را به یاد نمی‌آوریم. اصلا نمی‌دانیم رابطه‌اش با پارکر چطور بوده و این دو نفر چه کمکی به یکدیگر می‌کردند. اما در عوض چای هانسن را به‌خوبی به یاد خواهیم آورد. ای کاش شین بلک با او زوج‌سازی مورد علاقه‌اش را انجام می‌داد. مخاطب بیش از هر شخصیت دیگری با هانسن می‌خندد و در پایان هم «استن» را به یاد می‌آورد. او همیشه روی قرص و نوشیدنی است، رفتارهای غیرمعقول انجام می‌دهد، روش خودش را دارد، پس می‌توانست تبدیل به زوج پرچالشی برای پارکر باهوش و منضبط شود.

تصور کنید که همزیستی این دو نفر تا چه اندازه می‌توانست مخاطب را بخنداند و برایش چالش ایجاد کنید. زوج‌سازی با دو آدمی که یکی‌شان جدی است و دیگری بخاطر نوشیدنی در مواقع لزوم خواب است. اما شین بلک با انتخاب یک پارتنر بدون چالش برای شخصیت اصلی‌اش ترجیح می‌دهد که فیلم‌اش در درجه‌ی اول یک اکشن باشد و المان‌های ژانری این سینما را به المان‌های ژانری کمدی بچرباند. فیلمساز با یک جابجایی می‌توانست ترکیب برنده‌ای از دو شخصیت اصلی‌اش بسازد، شبیه آنچه که جورج کلونی و برد پیت در فیلم گرگ‌ها بهش رسیده بودند.

از «فرمول زوج کمدی» شین بلک هم که بگذریم، شخصیت‌ها هم پرداخت خوبی ندارند. اگر رمان استارک را خوانده باشد، متوجه خواهید شد که پارکر شین بلک ربط آنچنانی به منبع اصلی‌اش ندارد. احتمالا مارک والبرگ هم مقصر است. نه شین و نه والبرگ نمی‌توانند خالق یک گنگستر فوق‌العاده باهوش و کاریزمایی باشند که جنات و دزدی در خون‌اش است. همین تبدیل به دلیلی کافی می‌شود تا مخاطب نتواند با ضدقهرمانی که نقش قهرمان را دارد به‌خوبی کنار بیاید و باهاش همراه شود. اصلا ضعف اصلی این فیلم در رابطه با شخصیت‌ها و روابط‌شان است. بازی کثیف از المان‌های ژانری اکشن بهره می‌گیرد، پیچش داستانی دارد، پیرنگ‌اش درست‌درمان عمل می‌کنند اما این شخصیت‌ها هستند که هم برایمان ناآشنا جلوه می‌کنند و هم اینکه مخاطب به‌عنوان اثری شخصیت‌محور نمی‌تواند با ضدقهرمان اصلی‌اش ارتباط برقرار کند.

نیویورک کریسمسی بازی کثیف با لحن گرم‌اش تبدیل به قالب خوبی برای اجرای یک نقشه‌ی سرقت پرزرق‌وبرق می‌شود

برخلاف شخصیت‌های ضعیف بازی کثیف، اکشن‌ فیلم به‌شدت تماشایی است. شین بلک هر چقدر که در بخش فیلمنامه و کمدی کم‌کاری کرده اما اکشن‌هایش عنوان برترین اکشن‌های چند ساله‌‍‌ی اخیر را به دوش می‌کشند. فضاسازی‌های شهر نیویورک به‌شدت عالی هستند. نورپردازی‌های نوآری بازی کثیف در دل شب‌های نیویورک از یاد مخاطب نخواهند رفت. نیویورک کریسمسی بازی کثیف با لحن گرم‌اش تبدیل به قالب خوبی برای اجرای یک نقشه‌ی سرقت پرزرق‌وبرق می‌شود. در این شهر تنها ضدقهرمان‌ها هستند که جولان می‌دهند. خبری از پلیس نیست و اگر هم باشد قدرت چندانی در برابر افراد شبکه‌ی مافیایی ندارد.

بازی کثیف، اکشن به‌شدت محترمی است. به پای مردان خوب نمی‌رسد اما در برابر اکشن‌های سرکاری و بی‌سروته چند ساله‌ی اخیر سینما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. محال است با شروع فیلم خیال اینکه از سرجایتان بلند شوید، به سرتان بزند. شین بلک بازی کثیف‌اش را برای سرگرم کردن مخاطب ساخته که بدون شک نیز به هدف‌اش رسیده است. اما ای کاش کمدی فیلم شبیه آنچه که در دیگر کارهای بلک جریان دارد در این فیلم هم حضور خودنمایی می‌کرد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات