نقد فیلم انتقامجو سمی (The Toxic Avenger) | پیتر دینکلیج در نقش سمیترین قهرمان
فیلم The Toxic Avenger که بازسازی از فیلمی به همین نام است، داستان سرایداری بهنام وینستون را دنبال میکند که پس از یک تصادف عجیب، به یک پارتیزان جهش یافته به نام تاکسیک تبدیل می شود. این قهرمان عجیب و غریب با افراد عجیب و غریب، گنگسترها و مدیرعاملهای فاسد مبارزه میکند و در عین حال سعی دارد رابطهاش با پسرش را نیز حفظ کند. این فیلم ابرقهرمانی و کمدی سیاه اولینبار در سال ۲۰۲۳ در Fantastic Fest پخش شد، اما ۲ سال طول کشید تا در سالنهای سینما و سپس شبکه خانگی نمایش داده شود.
فیلم با اینکه نقدهای مثبتی از آن زمان دریافت کرد، اما مسیر طولانی را دنبال کرده است و همین موضوع باعث ایجاد سولاتی میشود که آیا واقعا فیلم انتقامجو سمی ارزش ۲ سال صبر کردن را داشته یا گذر زمان باعث فروکش کردن علاقه طرفداران برای تماشا آن شده است. فیلم از همان ابتدا شروعی قدرتمند دارد که به خوبی لحن فیلم، داستان و کلیت آن را معرفی میکند و نوید یک اثر خاص و متفاوت را میدهد. اما این شروع با یک ادامه پر افت و خیز همراه است که کاملا خلاف چیزی را که فیلم شروع میکند در ادامه شاهد خواهیم بود.
تمرکز فیلم انتقامجو سمی روی یک مستخدم در حال مرگ است که تمام تلاش او برای یافتن راهی است تا از آینده پسر خوانده خود مطمئن شود. اما مسیر تبدیل شدن او به شخصیتی که درواقع فیلم براساس آن است تا حد زیادی طولانی و حتی کمی خسته کننده است. مشکلات فیلم از همین نقطه قابل مشاهده است. مورد اول پرداخت نه چندان عمیق به شخصیتها است. با اینکه فیلم زمان زیادی را تا تبدیل وینستون به موجودی ترسناک را دارد، اما از این زمان نمیتواند برای پرداختی عمیقتر به این شخصیتها و شخصیتهای دیگر استفاده کند.
فیلم The Toxic Avenger اولینبار در سال ۲۰۲۳ پخش شد، اما ۲ سال طول کشید تا در سالنهای سینما و سپس شبکه خانگی نمایش داده شود
درواقع مشکل سازنده فیلم است که موضوعی جالب در اختیار دارد اما مطمئن نیست چقدر دوست دارد بیننده داستان و دنیای فیلم را جدی بگیرند. فیلم بهطور کلی فضایی انتقادی به شرکتها و غولهای صنعتی دارد که در حال بلعیدن دنیا هستند و در این میان افراد ضعیفتر همیشه از بین میروند. حالا در دنیای فاسد فیلم همین شرکت خود مجری قانون نیز است. اما فیلم با اینکه لحن کمدی سیاه دارد، درنهایت خلاف لحن و موضوع خود در حرکت است. فیلم میخواهد سرگرم کننده باشد، اما همین دوگانگی ظاهری باعث میشود روند و پیسینگ فیلم ضربه بخورد.
فیلم از طرفی میخواهد سرگرم کننده و حتی بامزه باشد و حتی سعی میکند تغییر شخصیت اصلی را بیشتر در بخش کمدی فیلم استفاده میکند، اما در بخش مقابل در تلاش است تا از موضوع ضد شرکتهای بزرگ و انحصارگرایی آنها هم بهره ببرد. بااینحال فیلم در رسیدن به هر دو هدف مشکل دارد و درواقع در پرده سوم تکلیف خودش را روشن میکند و متوجه میشود نمیتواند پیامی را که مدنظرش بگوید پس به سمت یک اثر سرگرم کننده و بیکله میرود که البته کمی دیر شده است. از نظر داستانی فیلم حرف خاصی برای گفتن ندارد و با اینکه پتانسیلش را دارد، اما درنهایت قابل پذیرش است.
همه فیلمها قرار نیست پیامی برای بیننده داشته باشند، اما همانطور که جلوتر گفتم فیلم کمی دیر تصمیم خودش را میگیرد؛ اگرچه میتوان همیشه ترکیبی از این دو قضیه داشته باشیم، اما مشخصا به توانایی سازندگان فیلم هم بستگی دارد و همه قرار نیست دنی ویلنوو باشند. در هر حال فیلم میتوانست بیشتر روی شخصیتهای خود سرمایهگذاری کند تا اینکه صرفا ظاهری جالبی داشته باشند. نکته این است که فیلم The Toxic Avenger شخصیتهای جالبی معرفی میکند، اما هیچ یک بهخاطر نوع روایت فیلم عمقی پیدا نمیکنند و همه این موارد باعث میشود فیلم در بخش داستانی و حتی شخصیت پردازی عملکرد قابل قبولی نداشته باشد.
بدون شک دیدن پیتر دینکلیج در نقش اصلی فیلم جذاب است، اما او بیشتر نسخه متفاوتی از نقش تیریون لنیستر را در اینجا بازی میکند
فیلم حتی از تیم بازیگری خوبی برخودار است و واقعیت این است که فیلم باعث میشود آنها صرفا کاری فراتر از نقش خود انجام دهند و شاهد اجرای خیلی خاصی نباشیم که بعد تماشای فیلم از آن صحبت کنیم. بدون شک دیدن پیتر دینکلیج در نقش اصلی فیلم جذاب است، اما او بیشتر نسخه متفاوتی از نقش تیریون لنیستر را در اینجا بازی میکند. درواقع ما شاهد همان شوخیها و حتی نوع گفتار هستیم و شاید دینکلیج مجبور باشد بخش زیادی از بازیگری خود را در این نقش بماند و آن را تکرار کند، اما خود فیلم هم از او کار متفاوتی نمیخواهد.
بهطور مثال شخصیت الایجا وود جز ظاهری تقریبا مشابه پنگوئن فیلم Batman Returns تیم برتون دارای ویژگی خاصی نیست و دیگر شخصیتهای فیلم هم چنین مشکلاتی را در طول فیلم دارند. آنها در ظاهر جذاب هستند، اما فراتر از آن حرف خاصی برای گفتن ندارند و شخصیتهای تک بعدی و کاملا فراموش شدنی هستند. چنین موضوعی آزار دهنده است، بهخصوص زمانیکه بهطور مثال از ابتدا تا انتها فیلم منتظر راز شخصیتی با کله خروس هستیم، اما درنهایت یک شوخی بیمزه تحویل خواهیم گرفت و باعث ناامیدی ما میشود.
در مقابل فیلم تمرکز بیشتری روی صحنههای اکشن و کمدی دارد. در بخش اکشن نباید انتظار یک فیلم به استایل جان ویک باشیم، اما با اینکه فیلم خشونت بالایی دارد، درنهایت کمک زیادی به صحنههای اکشن فیلم نکرده است. این موضوع تا حدی بهخاطر گریم سنگین شخصیتها هم است که با اینکه نکته مثبت فیلم محسوب میشود، اما در مقابل روی صحنههای بدلکاری و اکشن تاثیر منفی گذاشته است. همچنین جلوههای ویژه فیلم چنگی به دل نمیزند و تا حد زیادی آماتوری بهنظر میرسد و درنهایت کمکی به صحنههای اکشن فیلم نمیکند.
اما در مقابل بخش کمدی نقطه قوت فیلم محسوب میشود. سبک کمدی سیاه با دنیا و موضوع فیلم همخوانی دارد و در بیشتر لحظات فیلم شاهد خلق صحنههای با کیفیتی هستیم، اما همانطور که جلوتر گفتم فیلم نتوانسته است کاملا در این زمینه کم نقص عمل کند و شاهد شوخیهای بی کیفیت و بیمزه زیادی هستیم. فیلم میخواهد با شوخی با چیزهای مختلف بیننده را وادار به خنده کند، اما فیلم میتوانست بهجای آن شوخیهای ظریفتری براساس محتوا و داستان خود ارائه کند تا اینکه تا حدی سطحی عمل کند.
فیلم The Toxic Avenger درنهایت با اینکه موضوع خوب و جالبی دارد، اما در پایان نمیتواند از همه پتانسیلهای خود استفاده کند. فیلم پس از اینکه در ارائه یک داستان خوب و همچنین شخصیتپردازی مناسب و عمیق ناکام میماند، تلاش میکند تا فیلمی سرگرم کننده باشد که تا حد زیادی موفق است. فیلم در بخش کمدی تقریبا موفق عمل کرده است، اما بخش اکشن چندان دندانگیر نیست. درنهایت با اثری طرف هستیم که میتواند یکبار ما را سرگرم کند، اما به سرعت آن را فراموش خواهیم کرد.