نقد فیلم The Fantastic Four: First Steps | رستگاری چهار شگفت انگیز در دنیای سینمایی مارول
فیلم The Fantastic Four: First Steps دومین ریبوت و سومین سری سینمایی از گروه چهار شگفت انگیز، اولین خانواده ابرقهرمانی دنیای کمیک است. اما ساخت اقتباس از این کمیکها با وجود محبوبیتی که دارند، همیشه کاری سخت و مشکل بهنظر میرسید و حالا مارول حقوق آن را دوباره بهدست آورده است تا شخصا شانس خود را امتحان کند. گروه چهار شگفتانگیز باید از دنیایی که با الهام از رتروفیوچریسم دهه ۱۹۶۰ طراحی شده است محافظت کنند؛ دنیایی که توسط موجودی کیهانی و سیارهخوار به نام گالاکتوس تهدید میشود و همچنین بهعنوان خانواده باید از کوچکترین عضو خانواده دفاع کنند.
مشخصا این فیلم هم ریسک و حساسیت بالایی بهخاطر اقتباسهای قبلی و اینکه اولینبار است که داخل MCU روایت میشود وجود دارد و هم اینکه میتواند بالاخره یک سر و شکل مناسب برای شروع فاز نهایی داستان مولتیورس باشد. مارول از همان ابتدا با بردن داستان فیلم به یک دنیای متفاوت از دنیای اصلی خودش ریسک اولیه را کاهش داد تا هم باعث شود دست سازندگان بازتر باشد و هم اینکه شاهد پیش کشیدن سوالاتی مثل این سوالات که آنها تاکنون کجا بودهاند نباشیم. اقدام بعدی آنها رد کردن داستان منشا گروه است.
به هرحال دو بار آن را تماشا کردهایم و واقعیتش صرفا مانع این میشود که سازندگان بتوانند داستان جدیدتری را روایت کنند. اما در هر حال از همان ابتدا شاهد سرنوشت گروه از روزی هستیم که قدرتهای خود را بهدست آوردهاند تا هم اطلاعات جامعی از آنها کسب کنیم و هم اینکه با آنها و دنیایی که در آن زندگی میکنند و اکنون قهرمانان آنها هستند بیشتر آشنا شویم. حالا سوال اصلی این است که فیلم میخواهد چگونه داستان خود را روایت کند؟ فیلم The Fantastic Four: First Steps با یک تغییر مهم کار خودش را آغاز میکند که خلاف جریان فیلمهای ابرقهرمانی امروزی است.
فیلم The Fantastic Four: First Steps سرانجام طلسم ساخت یک اقتباس خوب از چهار شگفتانگیز را میشکند
داستان اصلی از جایی آغاز میشود که سو استورم اکنون باردار شده است و رید ریچاردز که شخصا خود را مقصر اتفاقی که برای خود و دیگران بهوجود آمده میداند، حالا هم میخواهد با علم و دانش خود باعث شود زندگی نرمالی را به فرزند خود ببخشد و هم اینکه میخواهد مطمئن شود او مثل اعضای خانوادهاش قدرتی ندارد و یک فرد کاملا عادی است. اما با شروع داستان اصلی فیلم میتوانیم متوجه یک تغییر مهم و چشمگیر در فیلم شویم و آن هم درک درست فیلمسازان از گروه و اعضای آن است. درواقع آنها در ابتدا قرار نیست بهعنوان قهرمانان یک دنیا معرفی شوند؛ بلکه در ابتدا باید آنها را بهعنوان یک خانواده بپذیریم.
فیلم ریسک بزرگی میکند و بهجای اینکه صرفا تلاش قهرمانانه آنها را به تصویر بکشد، خیلی ساده به مسائل شخصی آنها میپردازد و همین تفاوت بزرگ باعث میشود تا ارتباط بین آنها واقعیتر باشد. از این نقطه احتمال دارد طرفدار فیلم دیگر نباشید، چرا که فیلم قرار نیست یک اثر ابرقهرمانی صرف که دنیا را نجات میدهند باشد. فیلم تصمیم دارد اول از همه نشان دهد آنها یک خانواده هستند که از هیچ تلاشی برای محافظت از یکدیگر دریغ نمیکنند. درواقع سازندگان درک درستی دارند که اول از همه باید ماهیت خانواده بودن گروه در طول فیلم روایت شود تا اینکه صرفا در حد نام و لیبل باشند.
با ورود سیلور سرفر روند و داستان اصلی فیلم چهار شگفتانگیز: گامهای نخست آغاز میشود که ورود باشکوه او ما را وارد بهترین بخش فیلم میکند. شاید با اینکه او نسخه اصلی شخصیت نباشد، مشکل داشته باشید و خود را از لذت بردن از نسخه شالا بل شخصیت و اجرای درخشان جولیا گارنر محروم کنید، اما از نظر داستانی فیلم دلیل این موضوع را توضیح میدهد و خبری از توطئههای ساختگی نیست. اما با ورود سیلور سرفر زمینه برای ورود گالاکتوس فراهم میشود که ورود او کاملا تاثیر گذار و ترسناک است؛ شخصیتی که فراتر از توانایی و دانش رید ریچاردز است و او حتی از قدرت فرانکلین پیش از متولد شدن با خبر است.
داستان فیلم نهتنها روی محور فرانکلین ریچاردز میچرخد، بلکه زمینهسازی بزرگی برای فیلم Avengers: Doomsday نیز است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، اما پیش از آن به بهترین صحنه یک فیلم ابرقهرمانی در سال ۲۰۲۵ بپردازیم. پس از اینکه گروه از دادن فرانکلین به گالاکتوس سر باز میزنند، شاهد اولین صحنه اکشن بزرگ فیلم هستیم که بیشتر یک صحنه تعقیب و گریز جذاب است که تمامی اعضای گروه نیاز دارند تا برای فرار از دست گالاکتوس و سیلور سرفر با یکدیگر همکاری یا حتی فداکاری کنند.
درواقع فیلم کم کم نشان میدهد هر یک از اعضای گروه ابایی از فداکاری ندارند؛ چون حاضر هستند برای اینکه آسیبی به عضو دیگر خانواده یا فرانکلین وارد نشود، دست به هرکاری بزنند حتی اگر باعث مرگ آنها شود. درواقع این روایت نهتنها باعث میشود که بهطور مثال صحنه تلاش جانی استورم برای باز کردن راه فرار دیگر اعضا را باز کند؛ حتی اگر خودش نتواند زنده خارج شود، بلکه باعث میشود با شخصیتهایی که صرفا قرار است دنیا را نجات دهند مواجه نباشیم و ما واقعا شاهد یک خانواده و سپس یک گروه ابرقهرمانی باشیم.
صحنه ملاقات با گالاکتوس و سپس فرار و در ادامه تعقیب و گریز با سیلور سرفر نهتنها اجرای قدرتمندی دارد، بلکه یک پکیج فوقالعاده از یک صحنه اکشن و مهیج با فداکاری شخصیتها است که بهخوبی همکاری شخصیتها را به تصویر میکشد و این چیزی است که باعث میشود این صحنه به محبوبترین سکانس سینمایی ابرقهرمانی سال برای من تبدیل شود. درواقع بهجز اجرای بینقص صحنه، نوع تعامل و همکاری شخصیتها بیشتر حس و حال شخصی دارد و این چیزی است که فیلم و گروه را متمایز با اونجرز یا تاندربولتز میکند.
فیلم The Fantastic Four: First Steps با اینکه یک اثر ابرقهرمانی است، اما در ابتدا بهدنبال نمایش دلیل تفاوت چهار شگفتانگیز با دیگر گروهها است
اما سوال این است آیا واقعا فداکاری آنها برای دادن حق زندگی نرمال به فرانکلین بهجای تقدیم کردن آن به گالاکتوس تصمیم درستی است یا خودخواهی آنها است؟ جواب درواقع میتواند از نگاه هر کسی متفاوت باشد، اما از نگاه اعضای یک خانواده شما قرار نیست تسلیم شوید و عضو جدید را دو دستی تقدیم کنید. فیلم اگرچه روندی نسبتا سریعی دارد، اما بهخوبی این موضوع را در دو پرده اول فیلم بهعنوان هسته اصلی گروه و داستان معرفی و تعریف میکند و اینجا جایی است که باعث میشود دوباره شاهد یک اقتباس ضعیف و متوسط از چهار شگفتانگیز نباشیم.
در هر حال فیلم The Fantastic Four: First Steps یک اثر ابرقهرمانی است و سازندگان هم این موضوع را فراموش نکردهاند، اما این تلاش قهرمانانه در قالب تلاش اعضای گروه برای نجات اعضای خانواده بههمراه دیگر انسانها شکل میگیرد. آنها تنها ابرقهرمانان زمین هستند، اما باید مطمئن شوند که قرار است فرانکلین را نیز نجات دهند تا بتواند حق زندگی و تصمیم داشته باشد؛ حتی اگر در این تلاش جان خود را از دست بدهند. واقعیت این است که هر شخصیت اهمیت خود را در تیم و بهعنوان یک عضو خانواده نشان میدهد که بهطور مثال جانی سعی میکند تا منشا شالا بل را برای شکستش متوجه شود.
همین تلاشهای شاید کوچک نشان میدهد آنها صرفا روی صندلی خود تکیه ندادهاند تا رید ریچاردز نقشه بکشد یا صرفا منتظر گالاکتوس برای شکستش باشند. اما یک نکته منفی در بخش پایانی شاهد هستیم که درواقع باعث میشود تاثیر پایانبندی فیلم با وجود کیفیت بالایی که دارد کاسته شود. البته این مشکل اکثر فیلمهای ابرقهرمانی امروزی است که همین امسال در سوپرمن و تاندربولتز هم شاهد بودیم و چیزی بهجز مدت زمان فیلم نیست. درواقع فیلم The Fantastic Four: First Steps میتوانست حداقل ۱۰ تا ۲۰ دقیقه طولانیتر باشد تا بهطور مثال نبردهای پایانی گستردهتر و مخربتر به تصویر کشیده شوند.
مثلا بخش گذشته شالا بل با اینکه کیفیت بسیار بالایی دارد و باعث میشود با شخصیت ارتباط بهتر و عمیقتری بهخاطر تصمیمش برقرار کنیم، اما همین صحنه میتوانست طولانیتر و دراماتیکتر باشد. اما مشکل اصلی حضور بسیار کم گالاکتوس است و این شخصیت واقعا میتوانست لحظات بیشتری در فیلم باشد و حتی شاهد تخریب بیشتری توسط او باشیم. بااینحال مدت زمان فیلم اجازه این موضوع را نمیدهد و او زمان کمی برای درخشش در صحنه دارد؛ اگرچه از آن استفاده میکند. در مجموع فیلم مولفههای ابتدایی خود را با شدت بیشتری تکرار میکند، اما زمان کم آن باعث میشود تاثیر آن کمتر باشد.
بهطور کلی گالاکتوس نیاز به صحنههای بیشتری دارد؛ حتی با اینکه شخصیتی کم هوش به تصویر کشیده نمیشود و با وجود غروری که دارد، میتوانست با صحنههای بیشتر تاثیر گذاری بیشتری در روند داستان و اتفاقات داشته باشد یا در مورد حرکت پایانی سیلور سرفر، این کاهش زمان بیشتر هم دیده میشود. بااینحال این موضوع باعث نمیشود که فیلم پایانبندی ضعیفی ارائه کند، اما میتوانست با کمی زمان بیشتر یک سکانس پایانی قدرتمندتر و درخشانتر ارائه کند. در صحنه پس از پایان هم باز شاهد تکرار این موضوع هستیم.
صحنه پس از پایان فیلم یک زمینهسازی بسیار خوب برای فیلم Avengers: Doomsday میکند که به نحوی مکمل فیلم تاندربولتز است که درواقع جواب آن صحنه را اینجا دریافت میکنیم. اما حضور شخصیت موردانتظار طرفداران بدون نشان دادن چهره یا حتی گفتن دیالوگی کمی ناامیدم کرد؛ اگرچه در طول فیلم ارجاع کوتاهی هم به او و ملتش میشود. در هر حال فیلم زمینهسازی مناسب را انجام میدهد و همین نکته مثبتی است. اگرچه فیلم چهار شگفتانگیز: گامهای نخست میتوانست صحنههای اکشن بیشتری داشته باشد، اما در عوض صحنههای کمدی و شوخی کمی دارد.
فیلم The Fantastic Four: First Steps میتوانست ۱۰ تا ۲۰ دقیقه طولانیتر باشد
درواقع با وجود شخصیت جانی استورم سازندگان درک خوبی از داستان و روایت فیلم دارند و تا جای ممکن از ارائه شوخیهای اضافه یا بیمزه فاصله گرفتهاند و حتی اکثر شوخیهای جانی استورم براساس اضطراب و ترس او نشات میگیرد. اما تیم بازیگران از نقاط قوت فیلم هستند. اگرچه از انتخاب پدرو پاسکال راضی نبودم، اما او تمام تلاشش را کرده است تا نشان دهد برای این نقش تلاش خودش را کرده است. بازی هر شخصیت بدون شک کیفیت بالایی دارد و میتوان گفت مارول یکی از بهترین تیمهای بازیگری خود را در این فیلم داشته است.
در بخش فنی میتوان گفت که فیلم از بهترین آثار مارول است. جلوههای ویژه فیلم واقعا خیره کننده و کم نقص است. این موضوع شاید مهمترین غافلگیری فیلم باتوجهبه فاصله زمانی پایان فیلمبرداری تا اکران آن باشد. البته استفاده از ستهای واقعی و ساخته شده تا تم فانتزیتری فیلم هم کمک زیادی کرده است. بااینحال جلوههای ویژه سیلور سرفر تا گالاکتوس تا صحنه سیاه چاله از بهترینهای مارول در این سالها بوده است. موسیقی فیلم بخش مثبت دیگر فیلم است؛ اگرچه فکر میکنم میتوانست کمی بهتر و حماسیتر باشد.
فیلم The Fantastic Four: First Steps با وجود مشکلاتی مثل زمان کم و دادن صحنههای کمتر به گالاکتوس و سیلور سرفر در بخش پایانی فیلم و حتی نداشتن صحنههای اکشن بیشتر، سرانجام طلسم ساخت یک اقتباس از روی چهار شگفتانگیز را میشکند و تبدیل به اثری میشود که فیلمهای گذشته در انجام آن ناتوان بودهاند. فیلم پیش از نمایش یک فیلم ابرقهرمانی دلیل وجود گروه و روابط خانوادگی آنها را بولد میکند و همین نکته کوتاه باعث میشود سنگ بنایی مناسب برای ادامه داستان گروه در دنیای سینمایی مارول باشد.