نقد فیلم با هم (Together) | وحشتی جسمانی و فرقه ای
مدت زمان زیادی است که سینمای ترسناک میزبان فیلمهای هنری ژانر وحشت نیز شده است. حالا دو جریان از سینمای ترسناک دوشادوش هم حرکت میکنند: فیلمهایی که بواسطهی کلیشههای ژانری ترس میسازند و بهعنوان فیلمهای تجاری در باکس این گونهی سینمایی حضور دارند و دستهی دوم آنهایی که از قالب ژانر برای روایت ایدههای منحصربفرد فلسفی، روانشناختی، سیاسی و... بهره میگیرند. وقتی که این دستهی دوم به مارکتهای سینمایی آمدند خیلیها نظرشان نسبت به سینمای ترسناک تغییر کرد و درامبینها نیز وارد دستهی ترسناکبینها هم شدند.
فیلم Together چیزی میان این دو دسته است، از آن فیلمهایی که قصدش صرفا ترساندن نیست یا اینکه تنها از کلیشههای ژانر برای ارائهی قصهاش استفاده نمیکند. این فیلم در زیرلایههای درونی خود ابعادی از ایدههای روانشناسانهای را رو میکند و از قالب ژانر بهعنوان استعارهای برای جهان هولناک خود بهره میگیرد. فیلم باهم یک وحشت جسمانی است که ایدههایی از زیرژانر سینمای وحشت فرقهای را هم، همراه خود دارد. اثری که در میان مخاطبان نقدهای نسبتا خوبی را در این مدت دریافت کرده است.
در ادامه داستان فیلم لو میرود
از همین ابتدای مطلب باید بگویم که این فیلم یک اثر متوسط در ژانر ترسناک است. آنهایی که از ترس لذت میبرند، شاید این فیلم برایشان کافی نباشد و آنهایی هم که به دنبال درام هستند، ممکن است فیلم با هم، راضیشان نکند. با اینحال Together، ایدهای فوقالعاده دارد، از آن ایدههایی که میتوانست در ژانر ترسناک غوغا کند اما شتابزدگی صاحباش این پتانسل را از آن گرفت. اگر در سینمای وحشت تنها به المانهای ژانری اکتفا کنیم یک کلیشهی محض خواهیم داشت که ترسناکبینهای حرفهای از همان ابتدای کار پایاناش را بدون کموکاستی حدس میزنند. اما اگر درام را هم به این کلیشهها اضافه کنیم، اثر ترسناکی خواهیم داشت که برای خیلیها روایت فیلم منطقی و استعاری جلوه میکند.
در فیلم Together در درجهی اول این است که درام شکل میگیرد و بعد از آن فیلمساز وارد المانهای ژانری میشود
در فیلم Together در درجهی اول این است که درام شکل میگیرد و بعد از آن فیلمساز وارد المانهای ژانری میشود. یک زوج که هنوز نمیدانند یکدیگر را دوست دارند و یا ندارند با اصرار یکیشان وارد مرحلهی بعدی زندگی خود میشوند و تصمیم به ازدواج میگیرند. آنها مثل بیشتر کلیشههای فیلمهای ترسناک به خانهای جدید در یک منطقهی جنگلی نقل مکان میکنند، جائی که اختلافاتشان به دلایل هولناکی شدت میگیرد. فیلم در پردهی ابتدایی خود بیشتر روی درام متمرکز است و از پردهی دوم به بعد وارد بحث ژانری میشود.
اما در همین پرده که فیلم تمرکزش را روی روابط میان شخصیتهای اصلیاش قرار داده، مسائل زیادی وجود دارند که از دید ما خیلی ناپخته به چشم میآیند. ما در فیلم Together یک درام داریم و دیگری المانهای سینمای ترسناک که قرار است بهعنوان یک استعاره عمل کند. شخصیتهای اصلی این قصه مشکلات زیادی با یکدیگر دارند، به درک درستی از همدیگر نرسیده و برای ازدواجشان خیلی زود است. همین اختلافات کاشتهایی است برای بُعد وحشت فیلم در پردههای بعدی. ورود درام، فیلم را از یک اثر ترسناک تکبعدی نجات میدهد اما کمرنگ بودن همین درام گاها آزاردهنده میشود.
آزاردهنده بودن درام از آن جهت است که روابط میان تیم و میلی آن شیمی لازم را از نظر پرداخت ش ندارد. این دو نفر با اینکه در روابطشان دچار مشکل هستند اما بحرانهای تکاندهندهای را از سر رد نمیکنند. درواقع این درام عاشقانهای که حادثه محرک اتفاقات ترسناک بعدی است، ضعیف عمل میکند. مخاطب نیاز دارد که فیلمساز او را در جریان اتفاقات و احساسات بیشتری از زندگی این دو نفر قرار دهد. وضعیت زمانی بدتر میشود که پای افلاطون و تفسیری سمپوزیسیومی به فیلم باز میشود. بعد از مدتی میفهمیم که این فیلم طبق روایتی از افلاطون شکل گرفته است: «انسانها در ابتدا با چهار دست، چهار پا، یک سر و دو صورت آفریده شدند. زئوس از ترس قدرتشان، آنها را به دو قسمت جداگانه تقسیم کرد. از آن پس انسانها مجبوراند که زندگیشان را در جستجوی نیمهی گمشدهی خود باشند.»
فیلمساز در صدد است تا تعریف دوبارهای از عشق ارائه دهد اما چیزی در این میان جور در نمیآید و آن پرداخت مسیری است که باید شخصیتهای اصلی قصه طی کنند
حالا قرار بر این است که درام طبق این جملات آستری از ژانر وحشت را به خود بپوشد. تیم و میلی پس یک پیادهروی در غاری سقوط میکنند، آنها شب را در آنجا میمانند و بعد از آن زندگیشان تبدیل به یک وحشت تمام عیار میشود. آنها دچار چسبندگی شده و با یک مغناطیس عجیبوغریب به یکدیگر وصل میشوند. فیلمساز در صدد است تا تعریف دوبارهای از عشق ارائه دهد اما چیزی در این میان جور در نمیآید و آن پرداخت مسیری است که باید شخصیتهای اصلی قصه طی کنند. تا اواسط پردهی سوم فیلمساز یک دیدگاه دارد و آن این است که در روابط عاشقانه وابستگی اضطرابی خوب نیست و آن را به چسبندگی تشبیه میکند، یک تفکر مسموم که تنها راهحلاش «اره شدن و خونریزی» است.
اما زمانی که متوجه این فرقهی افلاطونی میشود، همه چیز تغییر میکند و به یکباره شخصیتها مسیر دیگری را طی میکنند. درواقع فیلمساز علیه زئوس میشود و تحت تاثیر حرفهای افلاطون قرار میگیرد. او به جای اینکه ادامهی مسیر آمدهاش را طی کند و توسط یک نقطه عطف فرضی «اصلا در فیلم وجود ندارد» به مجرای دیگری وارد میشود و کارکترهایش را وادار به پیروی از آن فرقهی هولناک میکند.
ژانر ترسناک در این فیلم تنها قالبی است که فیلمساز بتواند دربارهی عشق و دوستی، روایتی بسازد
اصلا مشخص نیست که این دو نفر چگونه به یکباره عاشق یکدیگر میشوند و تصمیم میگیرند که در وجود هم ادغام شوند. فیلمی که در دو پرده قبلی علیه چسبندگی عاطفی حرف میزد، حالا یکی شدن و نزدیک شدن بیش از حد را لازمهی پایان مشکلات عاطفی میداند. فیلم با هم همانطور که در ابتدای این مطلب هم گفتم ایدهای بسیار قوی دارد اما فیلمساز توان پرداختاش را پیدا نمیکند.
ژانر ترسناک در این فیلم تنها قالبی است که فیلمساز بتواند دربارهی عشق و دوستی، روایتی بسازد. مخاطب این فیلم را با یک سوال به پایان میرساند و آن این است که فیلم دربارهی چه موضوعی از عشق حرف میزند؟ نزدیک شدن و چسبندگی عاطفی خوب است و یا بد؟ علت پیش آمدن این سوال هم این است که فیلمساز خودش نمیداند که به دنبال چه چیزی است. تغییر مسیر جهانبینی فیلمساز به فیلم ضربه میزند و اثر را در سطح نگه میدارد. با این حال Together در میان فیلمهای ترسناک اثری لایهمند است، چراکه از جدای از المانهای سینمای وحشت دست به استفاده از درام و مسائل روانشناختی نیز میزند.