نقد فیلم بچه کاراتهکار: اسطورهها (Karate Kid: Legends) | نوستالژی با طعم جکی چان
مجموعه بچه کاراتهکار با موفقیت سریال Cobra Kai جان تازهای گرفته است و به همین منظور یک دنباله معنوی از این مجموعه اکشن رزمی تولید و منتشر شده است. فیلم Karate Kid: Legends داستان لی فونگ را دنبال میکند که پس از یک فاجعه خانوادگی، پکن را ترک کرده و مجبور میشود بههمراه مادرش به شهر نیویورک نقل مکان کند. در این میان وقتی یک دوست جدید به کمک او نیاز دارد، لی وارد یک مسابقه کاراته میشود، اما مهارتهای او به تنهایی کافی نیست. حال آقای هان با بازی جکی چان، استاد لی فونگ از دنیل لاروسو، شاگرد آقای میاگی برای کمک دعوت میکند.
فیلم بچه کاراتهکار: اسطورهها نهتنها تصمیم دارد تا ادامهای برای فیلمهای اصلی باشد و به نحوی میراث آن را ادامه دهد، بلکه تلاش میکند تا فیلم The Karate Kid سال ۲۰۱۰ که قسمت ریبوت مجموعه است، به فیلمهای اصلی متصل کند تا جکی چان بهجای اینکه بهعنوان جایگزین آقای میاگی معرفی شود، اکنون بهدنبال حفظ و گسترش میراث او باشد. چنین کاری میتواند کمی ریسک داشته باشد؛ به هرحال طرفداران چندان دل خوشی از فیلم ۲۰۱۰ ندارند، اما نام جکی چان بدون شک وسوسه کننده بوده است.
فیلم شروع سریعی دارد و شخصیت لی فونگ با یک گذشته مرموز با مادرش وارد نیویورک میشود تا داستان خیلی سریع جلو برود، اما آشنایی او با میا مسیر داستان را تغییر میدهد. درواقع شالوده داستان از این نقطه آغاز میشود که از یک طرف لی بهدنبال بازگشت به میدان مسابقات هنرهای رزمی است و در مقابل پدر میا به افراد خلافکاری بدهکار است که اتفاقا یکی از اعضای آن زمانی با میا بوده است و حالا کلیت داستان این است که لی درکنار حرف شنوی از مادرش میخواهد به میا و پدرش کمک کند. اگرچه روند ابتدایی فیلم کمی متفاوتتر از انتظار ما است، اما روایت دلنشینی دارد.
فیلم Karate Kid: Legends تلاش میکند تمامی فیلمها و سریال مجموعه را به هم متصل کند
مشخصا این موضوع میتواند کمی برای طرفداران این فیلمها آزار دهنده باشد، اما شکل گرفتن رابطه میا و لی اهمیت زیادی دارد که در پرده اول به آرامی شخصیتها با هم آشنا میشوند و در پرده دوم تا میانههای آن این روند ادامه دارد. فیلم درواقع ابتدا میخواهد چالش لی با زندگی جدید و قدیم خود را به تصویر بکشد، اما جلوتر به یاد میآورد که هدفش چیز دیگری است. او بهعنوان یک نوجوان چینی بدون شک باید با چالشهای زیادی مواجه شود و آشنایی با میا و زندگی او تنها بخشی از این چالش است، اما او یکدفعه تصمیم میگیرد تا جای پدر میا در مسابقات کاراته شرکت کند و قرض او را بدهد.
واقعیت این است که روند ابتدایی فیلم دلنشین است و فیلم با بازگشت جکی چان عملا تا حد زیادی افت میکند. درواقع فیلم در تلاش است تا جای ممکن داستان مدنظر خود را با سرعت تمام روایت کند و همین موضوع باعث ورود شتابزده دنیل لاروسو به فیلم میشود و فیلم عملا روند نسبتا آهسته خود را فراموش میکند و تا حد زیادی به شکل گرفتن یک داستان خوب و مناسب ضربه میزند. فیلم خیلی سریع میخواهد یک نوستالژی باشد تا اینکه بخواهد کار متفاوتی انجام دهد و حتی شروع مسابقات شتابزده بهنظر میرسند.
مشخصا بخشی از هدف لی برای شرکت در مسابقات کاراته پذیرفته شدن در جامعه جدید است که کل مسیر ابتدایی فیلم نیز همین موضوع است. اما مشکل دقیقا جایی است که فیلم عملا خانواده میا را کنار میگذارد و هر از گاهی به آنها سر میزنیم و لی دیگر مثل یک غریبه در شهر نیست و اینجا جایی است که بهنظر میرسد فیلم میخواهد هر طوری که شده از جکی چان و ارتباط دادن بین فیلمها و سریال کبرا کای استفاده کند. همچنین تیر نهایی در پایان فیلم زده میشود که مادر لی بدون پیش زمینه خاصی با مسیر لی موافقت میکند و دیگر خبری از چالشهای اولیه فیلم نیست.
واقعیت این است که روند ابتدایی فیلم Karate Kid: Legends دلنشین است و فیلم با بازگشت جکی چان عملا تا حد زیادی افت میکند
واقعیت این است که مسیر اولیه فیلم را بیشتر دوست داشتم؛ چرا که مسیر انسانیتری بوده است و با اینکه فیلم پر از کلیشه مثل مرگ برادر لی است، اما فیلم از بخشی فقط میخواهد طرفداران را خوشحال و راضی کند و این تا حدی خوب است. بااینحال فیلم میتوانست بهجای چنگ زدن بیش از حد به نوستالژی و تلاش بیش از حد برای استفاده از جکی چان، مسیر جدیدش را تا پایان ادامه میداد. از نظر داستانی فیلم میتواند کار جدید و متفاوتی انجام دهد، اما نمیخواهد و درنهایت پایانی قابل انتظار را تقدیم بیننده میکند و شاید البته به چنین پایان حال خوب کنی نیاز داشته باشیم.
فیلم Karate Kid: Legends در مجموع از نظر داستانی پتانسیل خوبی ارائه میکند و اشتباه بزرگ فیلم از جایی آغاز میشود که نقش میا و پدرش کمرنگ میشود و فیلم از آن حالت انسانی خود کمی فاصله میگیرد. در هر حال تغییر مسیر فیلم باعث میشود از پتانسیل شخصیتهای تازه به درستی استفاده نشود و حتی تا حدی به حاشیه رانده شوند و حتی نتوانیم دلیل خوبی برای متنفر بودن از شخصیت منفی فیلم داشته باشیم؛ چرا که پرداختی از او شاهد نیستیم و صرفا میدانیم او آدم خشنی است و آدم خوبی نیست. در مجموع فیلم دارای شخصیتهای کاملا فراموش شدنی است.
تیم بازیگران فیلم در مجموع قابل قبول است. البته شاهد عملکرد خیلی سطح بالایی نیستیم و در مجموع باید گفت که عملکرد بازیگران طبق انتظار است و آنها نه فراتر از انتظار کاری انجام میدهند و نه پایینتر از انتظار ظاهر خواهند شد. صد البته دادن فضا و زمان بیشتر به رابطه میا و لی میتوانست این موضوع را کمی تغییر دهد، اما همانطور که جلوتر گفتم هدف فیلم از بخشی کاملا تغییر میکند. البته فیلم کمدی کم و لذت بخشی دارد و باعث میشود فیلم برای لحظاتی که افت داستانی میکند، به کمک آن بیاید و خوشبختانه شاهد زیادهروی نیستیم.
اما مهمترین بخش فیلم بچه کاراتهکار: اسطورهها بدون شک مبارزات آن است که کیفیت قابل قبول و خوبی دارند. البته مبارزات فیلم زمان زیادی از فیلم را شامل نمیشود و بیشتر در بخش پایانی فیلم شاهد آن هستیم. درواقع فیلم در ابتدا روندی آهسته دارد که کم کم میخواهد داستان خود را شکل دهد، اما در ادامه تصمیم میگیرد تا به بیننده چیزی را ارائه کند که بیننده برای آن به تماشا فیلم نشسته است. در مجموع فیلم ارزش صبر کردن را برای رسیدن به این بخش دارد، اما میتوانست در داستان این مسیر جلو برود و نه اینکه شتابزده وارد بخش پایانی داستان و مبارزات شویم.
فیلم Karate Kid: Legends در مجموع پتانسیل خوبی دارد، اما درنهایت میخواهد یک نوستالژی خوب و دلنشین به طرفداران خود تقدیم کند. هدف اصلی فیلم ارتباط دادن بین تمامی فیلمها و سریال کبرا کای است و این هدف موفق عمل میکند. بدون شک فیلم بهتر از نسخه ۲۰۱۰ است، اما درنهایت نمیتواند به فیلمی تفاوت در مجموعه تبدیل شود و درنهایت میتوان گفت که با فیلمی سرگرمکننده و یکبار مصرف طرف هستیم که صرفا سایهای از میراث مجموعه را با خود دارد.