نقد فیلم وانکا (Wonka) | تیموتی شالامی در نقش ویلی وانکا جوان
تیموتی شالامی در نقش ویلی وانکا جوان و پل کینگ بهعنوان کارگردان در فیلم Wonka قرار نیست طرفداران را ناامید کنند.
اتفاقات فیلم Wonka پیش از اتفاقات رمان Charlie and the Chocolate Factory اثر رولد دال و آشنایی ویلی وانکا با چارلی جریان دارد که تمرکز آن روی اولین ماجراجوییهای ویلی وانکا جوان است. در این فیلم شاهد اولین ملاقات ویلی وانکا جوان با اومپا لومپا در یکی از اولین ماجراجویهای او و پیش از اینکه او کارخانه شکلاتسازیاش را تأسیس کند، هستیم. اما ساخت اثر جدیدی از ویلی وانکا حتی با اینکه براساس نسخه جوانتر آن باشد، بدون شک بهخاطر وجود نسخه تیم برتون و جانی دپ ریسک بالایی دارد.
بااینحال حضور پل کینگ، کارگردان فیلم Paddington و فیلم Paddington 2 روی صندلی کارگردانی فیلم وانکا باعث میشود انتظارات ما از این فیلم بیشتر شود و ازطرفی تیموتی شالامی وظیفه سختی دارد تا بتواند ثابت کند که گزینه مناسبی برای بازی در نقش ویلی وانکا است. بدون شک فیلم کار سختی برای راضی کردن بیننده دارد، اما در عمل فیلم نیاز دارد تا بهجای اینکه صرفا دنبالهرو مسیر فیلم Charlie and the Chocolate Factory باشد، در مسیری حرکت کند که بتواند از زیر سایه آن خارج شود.
فیلم Wonka دقیقا قرار است این کار را انجام دهد و بهجای اینکه ببیند فیلم قبلی چه کاری کرده، بیشتر مسیر خود را در پیش گرفته است. درواقع فیلم از همان ابتدا تصمیم درست و شجاعانهای میگیرد تا بتواند نسخه ویلی وانکا خود را داشته باشد. این تصمیم هم باعث میشود تا بهجای اینکه دو نسخه شخصیت را هم مقایسه کنیم و درنهایت ناامید شویم، شاهد دو نسخه متفاوت این شخصیت باشیم و هر دو نسخه را قبول کنیم.
نکته دیگر هم این است که فیلم وانکا درواقع کاری را انجام داد تا شاید حتی بتوانیم منتظر ادامه داستان نسخه جوانتر این شکلاتساز محبوب باشیم. اما فیلم از همان ابتدا میخواهد اثری موزیکال، فانتزی و کمدی باشد و درواقع پل کینگ تصمیم گرفته است تا داستان ویلی وانکا را با سبک و استایل فیلمهای پدینگتون خود ترکیب کند. شاید در نگاه اول چنین ترکیبی جذاب بهنظر نرسد، اما در عمل واقعا هم جواب داده است و با فیلمی طرف هستیم که وانکا جوان باید با کارتلهای شکلاتساز مبارزه کند و خود و دوستانش را هم از یک زیرزمین نجات دهد.
فیلم تمامی ویژگیهای فیلمهای Paddington مثل بخشهایی که پدینگتون ناامید یا امیدی دوباره در او زنده میشود و فیلم درواقع همزمان هم میخواهد داستان ویلی وانکا را روایت کند هم یک فیلم حال خوب کن هم باشد. اما در بخش داستانی فیلم روایت سر راست و مشخصی دارد. فیلم به بخشهای مختلفی تقسیم میشود که در آن وانکا تلاش میکند تا هم تجارت خود را آغاز کند و هم به دوستان خود کمک کند و ازطرفی در تلاش است تا راز بزرگ کارتلهای شکلات را هم فاش کند.
اما بخش داستان فیلم یک چیزی کم دارد و آن هم داشتن یک عمق مناسب است. درست است که فیلم درکل اثری خوش ساخت و جذاب بهنظر میرسد و طراحی هنری جذابی هم دارد، اما فیلم درنهایت نمیتوان لحظه باشکوهی که از ویلی وانکا انتظارش را داریم، ارائه کند. شاید یک بخش این دلیل این باشد که بخشی از داستان درواقع روی شخصیت نودل تمرکز میکند و باعث میشود تمرکز داستان از روی خود وانکا کاهش پیدا کند.
البته این به معنای ضعیف بودن شخصیت نودل نیست، اما هدف فیلم درواقع شکلگیری داستان ویلی وانکا است و پل کینگ در دقایقی از فیلم ظاهرا از این هدف دور میشود و به سمت هدف دیگری میرود. همچنین نکته دیگر هم روند کلی فیلم است که تقریبا از ابتدا تا انتها ثابت میماند. در هر بخش فیلم وانکا در ابتدا موفق میشود اما در ادامه این تلاش به شکست ختم میشود و این روند تا پایان فیلم هم ادامه دارد و یک روند ثابت و کلی در فیلم است.
همچنین با اینکه تصمیم فیلم برای فاصله گرفتن از فیلم چارلی و کارخانه شکلاتسازی تصمیمی شجاعانه است، اما در ادامه فیلم روندی محتاطانه دارد و کینگ تا حد زیادی از کدهای خود در پدینگتون در اینجا بهره برده است تا نتیجه کار درنهایت رضایتبخش باشد. اما درنهایت این موارد هم باعث نشده است تا فیلم Wonka زمین بخورد و درنهایت با اثری خوش ساخت، سرگرم کننده و دلگرم کننده طرف هستیم که با وجود مشکلاتی که دارد میتواند بهراحتی مخاطب خودش را راضی نگه دارد.
پل کینگ برای پوشاندن مشکلات احتمالی فیلم خود با اینکه ریسک زیادی به جان نخریده است، اما همان ویژگیها را بهخوبی در فیلم خود بهره برده است. اولین بخش، صحنههای موزیکال فیلم است که از همان ابتدا شروع قدرتمندی دارد و این روند تا پایان هم ادامه دارد. صحنههای موزیکال برگ برنده فیلم محسوب میشود که در طول آن چه از نظر اجراها و چه از نظر طراحی شاهد کاری جذاب و قدرتمند هستیم. صد البته این چیزی است که از پل کینگ هم انتظار میرود، اما خود بازیگران هم نقش مثبتی در این موضوع دارند.
اینکه تیموتی شالامی خود شخصا اجراهای ویلی وانکا را انجام داده است، یک نکته مثبت در فیلم محسوب میشود و این موضوع کمک زیادی کرده است تا صحنههای موزیکال فیلم بسیار خوب پیادهسازی شوند. صحنههای موزیکال فیلم شاید در نگاه اول جذاب بهنظر برسند، اما همزمان ما را به سمت آثار کلاسیک دیزنی هم میبرد که بهتازگی انیمیشن Wish نتوانسته است چنین کاری را به درستی انجام دهد. حالا پل کینگ این کار را به درستی و بسیار بهتر در فیلم وانکا انجام داده است.
درکنار آن کمدی فیلم بخش قدرتمند دیگر فیلم است. بخشهای کمدی بیشتر روی شخصیتهایی مثل پلیس یا کارتلهای شکلات است و در طول روند فیلم شاهد خلق صحنههای کمدی جالبی هستیم. درکنار آن کینگ تا حدی هم تلاش کرده است تا طنزی تلخ از فساد رئیس پلیس به تصویر بکشد که درکنار بامزه بودن صحنههای این شخصیت، دارای نتیجه تلخی هم است. نکته جالب توجه ترکیب بخش کمدی و موزیکال است که بهخوبی در طول روند فیلم جواب داده است.
شاید در نگاه اول چنین موضوعی جواب ندهد، اما کینگ با توانایی که دارد این موضوع را اثبات کرده است که میتوان بهخوبی با ترکیب این دو سبک یک نتیجه رضایت بخش را ارائه کرد. همچنین این صحنهها اکثرا در خدمت داستان فیلم هم هستند و همین نکته باعث بهتر شدن این صحنهها هم شده است. اما درکنار آن رابطه ویلی وانکا و اومپا لومپا نقطه قوت و مثبت دیگر فیلم است. اگرچه اومپا لومپا حضور خیلی زیادی در روند فیلم Wonka ندارد، اما با هر بار حضورش توانسته است نگاهها را به خود جلب کند.
با اینکه در نگاه اول احتمال دارد فکر کنیم ایده یک شخصیت CGI ممکن است درنهایت جواب ندهد، اما پل کینگ با انتخاب هیو گرانت و موشن کپچر او توانسته است نتیجه رضایت بخشی را ارائه کند. صد البته حضور بیشتر اومپا لومپا در روند فیلم میتوانست به بهتر شدن آن کمک کند و درواقع اگر تمرکز بیشتری روی رابطه اومپا لومپا و ویلی وانکا قرار داده میشد، میتوانستیم مشکل تمرکز کمتر روی داستان وانکا جوان از نیمه دوم فیلم به بعد را شاهد نباشیم.
البته بهنظر میرسد که ایده کلی کینگ برای داستان اومپا لومپا و ویلی وانکا جوان برای دنباله فیلم باشد تا اینکه تمام کارتهای خود را در همین فیلم بسوزاند. اما به بخشی میرسیم که ببینیم آیا تیموتی شالامی توانسته است از پس نقش ویلی وانکا بر بیاید یا او انتخاب اشتباهی بوده است. با اینکه شاید گروهی از ابتدا با این تصور که او برای این نقش مناسب نیست به سراغ فیلم بروند یا از قبل قضاوت خود را کرده باشند، اما شالامی بهخوبی از پس نقش ویلی وانکا بر آمده است.
درواقع تیموتی شالامی با فاصله گرفتن از نقشهای قبلی خود و همچنین نسخههای قبلی ویلی وانکا تصمیم گرفته است تا نسخه خودش را ارائه کند و در این کار هم موفق است. او در بخش موزیکال فیلم نقش پر رنگ و مثبتی دارد و یکی از دلایلی است که این بخش بهخوبی در فیلم اجرا شده است. بخش کمدی هم با اینکه خیلی روی دوش او نیست، اما تاثیر خودش را درنهایت هم گذاشته است و شالامی توانسته است نسخه قابل احترامی از ویلی وانکا را ارائه کند.
مشخصا او قرار نیست جای جانی دپ را بگیرد و به همین دلیل سازندگان فیلم به درستی مسیر خود را در پیش گرفتهاند و همین موضوع هم کار شالامی را راحتتر کرده است. در مجموع فیلم وانکا اثری نسبتا پر ستاره است و از بازیگران بهخوبی در فیلم استفاده شده است، اما عملکرد هیو گرانت پس از تیموتی شالامی، درواقع بهترین عملکرد فیلم است. درکنار آن البته نباید از بازی خوب کیگان مایکل کی، پترسون جوزف و الیویا کلمن هم گذشت.
فیلم Wonka درنهایت با اینکه از فیلمهای قبلی ویلی وانکا خیلی پیروی نمیکند و تصمیم میگیرد راه خودش را دنبال کند، اما در پایان بیشتر به ترکیبی از فیلمهای پدینگتون با داستان ویلی وانکا تبدیل میشود که اثری سرگرم کننده، جذاب، دلگرم کننده و بازی درخشان تیموتی شالامی تا اجراهای موزیکال و صحنههای کمدی قدرتمند تبدیل میشود. بااینحال فیلم مشکلاتی هم کاهش تمرکز روی داستان وانکا جوان و همچنین ریسک پایین پل کینگ در روایت داستان این شخصیت هم مواجه میشود. بااینحال فیلم وانکا اثری است که باید باشد و مأموریت خود را با موفقیت به پایان میرساند.