نویسنده: مسیح کریمی
// پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۵۹

نقد فیلم همدردی با شیطان (Sympathy for the Devil)

فیلم Sympathy for the Devil با بازی نیکلاس کیج با وجود پتانسیل بالایی که دارد، مسیر اشتباهی را در پیش گرفته است.

فیلم Sympathy for the Devil داستان راننده‌ای به‌نام دیوید چمبرلین را دنبال می‌کند که در تلاش است در سریع‌ترین زمان ممکن و پیش از زایمان همسرش به بیمارستان برسد. اما در پارکینگ بیمارستان یک مسافر مرموز با اسلحه او را مجبور می‌کند تا به سمت مکانی نامشخص رانندگی کند و در طول راه او کم کم از دلیل این کارش می‌گوید. این فیلم در سبک وحشت روان‌شناختی و با حضور بازیگرانی چون یوئل کینامان و نیکلاس کیج تولید شده است که ظاهر قضیه می‌تواند نظر تماشاگر را جلب کند، اما در باطن فیلم آیا همه‌چیز طبق برنامه پیش رفته است؟

داستان فیلم همدردی با شیطان را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش اول از جایی آغاز می‌شود که شخصیت راننده با بازی یوئل کینامان توسط شخصیت مسافر با بازی نیکلاس کیج به‌نحوی ربوده می‌شود و او حالا باید مسافر را به مقصدی نامشخص ببرد. به‌صورت کلی روند داستان به مکالمه بین دو شخصیت اصلی فیلم خلاصه می‌شود که در طول آن مسافر در حال گفتن دلیل کارهای خود است، اما در ابتدا به‌جای گفتن واقعیت بیشتر تلاش می‌کند راننده را به چالش بکشد و او را امتحان کند.

نیکلاس کیج در نقش مسافر در حال سیگار کشیدن در فیلم Sympathy for the Devil

در بخش اول فیلم شاهد روایت گنگی از داستان هستیم و مسافر هم قرار نیست داستانش را به شکلی روشن بیان کند. او در ابتدا داستان دروغینی سرهم می‌کند تا عکس العمل راننده را ببیند. او بارها راننده را گنهکار معرفی می‌کند و اعتقاد دارد او شخصی است که یک کار شیطانی را در گذشته در بوستون انجام داده است. نکته اول اینکه فیلم دست خود را از همان ابتدا رو نمی‌نکند، نکته مثبتی است و باعث می‌شود بیننده در ادامه بیشتر بابت شخصیت مسافر کنجکاو شود.

بخش ابتدایی و تا حدی بخش دوم فیلم Sympathy for the Devil روند بیش از حد گنگ و مبهمی دارد

این کنجکاوی در مورد شخصیت راننده در ادامه متوجه نام او می‌شویم هم صدق می‌کند. اما نکته منفی بخش اول فیلم گنگ بودن روند داستان است که تا حد زیادی باعث خسته کننده بودن فیلم شده است. درواقع سازندگان فیلم نتوانسته‌اند در بخش ابتدایی بالانسی بین روند داستان و داستانی که شخصیت مسافر سرهم می‌کند ایجاد کنند. اما با ورود به بخش دوم فیلم شاهد باز تر شدن داستان نسبت به ابتدا آن هستیم. حالا مسافر کم کم در مورد شخصی صحبت می‌کند که عملا باعث نابودی زندگی او شده است.

بخش زیادی از بخش اول در جاده جریان دارد و تمرکز بخش دوم در یک کافه سر راهی است که در آن شاهد تنش بین دو شخصیت اصلی فیلم هستیم. به‌طور کلی اگر بخش اول بیشتر تنش کلامی است، اما در بخش دوم این تنش‌ها حالت فیزیکی بیشتری پیدا می‌کند و عملا فیلم وارد مرحله‌ای می‌شود که در آن دیوید چمبرلین یا مسافر در تلاش برای خلاصی خود است. ازطرفی نه‌تنها داستان فیلم کمی از آن حالت اولیه خارج می‌شود، شاهد از کنترل خارج شدن شخصیت مسافر هستیم.

یوئل کینامان در فیلم Sympathy for the Devil

در بخش دوم فیلم شاهد بهبود روند داستانی فیلم هستیم، اما در مقابل با افزایش تنش بین شخصیت‌ها تا حد زیادی باز هم ظاهرا همه‌چیز از کنترل خارج شده است. اگر در بخش اول گنگ بودن داستان بسیار آزار دهنده به‌نظر می‌رسد، اینجا رفتارهای شخصیت مسافر بسیار آزار دهنده می‌شود. با اینکه درنهایت به جواب سوالات خود در پایان فیلم می‌رسیم، اما بیننده توضیح بهتری در اواسط فیلم از رفتارهای شخصیت‌های فیلم می‌خواهد و نیاز دارد تا بیشتر کارهای او را درک کند.

به‌صورت کلی دو بخش ابتدایی فیلم Sympathy for the Devil شامل موارد مثبت و منفی است که نکات منفی تا حد زیادی به نکات مثبت فیلم می‌چربد و این بخشی از مشکلات فیلمنامه و کارگردانی است. اما با ورود به بخش سوم و نهایی فیلم شاهد تغییر بزرگ روند فیلم هستیم. ظاهرا حالا که قرار است همه‌چیز فاش و مشخص شود، همه‌چیز تغییر خواهد کرد و حالا مسافر بالاخره راز بزرگ خودش را فاش می‌کند تا بالاخره ببینیم آیا او در مورد دیوید چمبرلین راست می‌گوید یا اینکه او واقعا راننده را با شخص دیگری اشتباه گرفته است.

این کشمکش در طول داستان جذابیت خاص خودش را دارد که بیننده خودش را درگیر این می‌کند که چه کسی راست می‌گوید و در همان زمان چه اتفاقی برای همسر و فرزند دیوید چمبرلین در حال رخ دادن است. اما در مقابل نداشتن یک روایت منجسم در طول فیلم و روند گنگ آن تقریبا تا اواسط فیلم باعث شده است تا پتانسیل‌های زیادی از بین برود. اما در بخش سوم فیلم برگ برنده خود را رو می‌کند و این برگ برنده چیزی جز بازی درخشان یوئل کینامان نیست.

بحث نیکلاس کیج و یوئل کینامان در صحنه غذاخوری فیلم Sympathy for the Devil

اگرچه یوئل کینامان در طول فیلم روند و بازی تقریبا یکنواختی را دارد و خیلی چالش خاصی در بازی او نمی‌توانیم مشاهده کنیم، اما در مقابل نیکلاس کیج بازی خیلی پر فراز و نشیبی دارد. او در برخی از صحنه‌ها می‌درخشد و در برخی از صحنه‌ها به‌طرز عجیبی ضعیف عمل می‌کند. ما نمی‌توانیم روند ثابتی از بازی کیج در طول فیلم مشاهده کنیم و حتی در برخی از صحنه‌ها احساس می‌کنیم او واقعا به اجبار در حال بازی در فیلم است و او واقعا قصدی برای بازی در آن ندارد.

بازی نیکلاس کیج در طول فیلم Sympathy for the Devil بسیار بالا و پایین دارد، اما یوئل کینامان به ستاره اصلی فیلم تبدیل می‌شود

مشخصا زمانی‌که در حال تماشا داستانی هستیم که مثل یک بازی موش و گربه می‌ماند و نیاز داریم تا شخصیت‌ها ما را متقاعد کنند، اما کیج در برخی از صحنه‌ها باعث می‌شود تا صرفا فکر کنیم او واقعا دیوانه است و به اشتباه به سراغ دیوید چمبرلین آمده است. عملکرد کیج در مجموع مثل بسیاری از آثار اخیرش است که در برخی درخشیده و در برخی نتوانسته انتظارات را برآورده کند و فیلم همدردی با شیطان را می‌توان ترکیبی از این دو قضیه دانست.

در مقابل یوئل کینامان باعث شده است تا بخش سوم فیلم تا حد زیادی ارزش صبر بیننده را بدهد. بازی او در بخش پایانی یکی از بهترین اجراهای او تا به امروز می‌تواند لقب بگیرد که عملا از آن پوسته و بازی همیشگی خود خارج می‌شود و بازی متفاوت و جذابی را از خود ارائه می‌کند و حتی می‌تواند باعث ترس بیننده شود که چقدر یک شخصیت توانایی تغییر و تبدیل به شخص دیگری را دارد. در هر حال اگر بازی کینامان وجود نداشت، بدون شک صحنه پایانی فیلم نمی‌توانست قدرتمند ظاهر شود و پایانی قابل قبول برای فیلم باشد.

نیکلاس کیج و یوئل کینامان سوار ماشین در فیلم Sympathy for the Devil

فیلم Sympathy for the Devil در مجموع پتانسیل بالایی برای ارائه یک فیلم جذاب را دارد، اما در دو بخش ابتدایی با روندی بیش از حد گنگ و سپس روندی پر حرف و حدیث باعث می‌شود بسیاری از این پتانسیل‌ها از بین برود و نتواند خودی نشان دهد. در مقابل بازی نیکلاس کیج در طول فیلم بالا و پایین زیادی دارد و نمی‌توانیم شاهد نمایش خوبی از او باشیم. اما در مقابل یوئل کینامان با اینکه در بیشتر فیلم روندی تقریبا یک شکل دارد، اما در صحنه پایانی بیننده را شگفت‌زده و غافلگیر می‌کند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده