نویسنده: مسیح کریمی
// شنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۹

نقد انیمه سایبرپانک: اج رانرز (Cyberpunk: Edgerunners)

انیمه Cyberpunk: Edgerunners با ارائه شخصیت‌های جذاب و داستانی درگیر کننده، به یک نامه عاشقانه برای طرفداران بازی سایبرپانک 2077 تبدیل می‌شود.

این روزها بازار ساخت اقتباس از روی بازی‌های ویدیویی بسیار داغ است که بسیاری از این آثار درنهایت اثری متوسط، یکبار مصرف و ضعیفی تبدیل می‌شوند. نتفلیکس در طول سال‌های گذشته تلاش کرده است تا اقتباس‌های انیمه‌ای و انیمیشنی از بازی‌های ویدیویی تولید و پخش کند که در آن شاهد پخش آثار موفقی مثل انیمه Castlevania، انیمیشن Arcane و تا حدودی انیمیشن Dota: Dragon's Blood بوده‌ایم.

حالا نوبت به بازی Cyberpunk 2077 رسیده است تا با همکاری سی‌دی پراجکت و نتفلیکس صاحب یک انیمه شود. انیمه Cyberpunk: Edgerunners که از شبکه نتفلیکس پخش شده است، داستان آن در شهر نایت‌سیتی جریان دارد و تمرکز آن روی دیوید مارتینز و لوسی است که هر یک به‌دنبال رسیدن به آرزو و اهداف خود هستند و به همین منظور وارد گروه خلافکاری سایبرپانکی می‌شوند.

تصویری از Cyberpunk: Edgerunners

انیمه Cyberpunk: Edgerunners از همان ابتدا مسیر خودش را مشخص می‌کند و آن هم ارائه یک داستان عاشقانه، انتقامی، اکشن و احساسی است. انیمه تلاش می‌کند تا نشان دهد هر شخصیت برای رسیدن به هدف خود تا کجا حاضر است فداکاری کند و درنهایت به سرنوشت شوم افرادی تبدیل شود که به بیماری سایبرپانکی مبتلا و محکوم به مرگ هستند.

انیمه Cyberpunk: Edgerunners با تمرکز روی داستانی عاشقانه در تلاش است تا عواقب عشق و فداکاری در این راه را به تصویر بکشد

با اینکه در طول انیمه شاهد حضور شخصیت‌های زیادی هستیم، اما تمرکز اصلی روی داستان دیوید و لوسی است. البته این بدان معنا نیست که انیمه سایر شخصیت‌ها را فراموش می‌کند و برعکس به هر اندازه که نیاز باشد انیمه به شخصیت‌های فرعی می‌پردازد و باعث می‌شود درکنار دیوید و لوسی شاهد شخصیت‌های دوست داشتنی مثل ربکا و مین باشیم. در مجموع انیمه توانسته است با خلق شخصیت‌های جذاب و متفاوت اثری عمیق‌تر از یک اثر صرفا اقتباسی از یک بازی ویدیویی باشد.

اما چرا شخصیت لوسی و دیوید به شخصیتی تأثیرگذار درکنار دیگر شخصیت‌های انیمه Cyberpunk: Edgerunners تبدیل می‌شوند؟ با اینکه تعداد قسمت‌های این انیمه تنها ۱۰ قسمت است، اما سازندگان به حاشیه نرفته و خیلی مستقیم و بدون پرداختن به مسائل اضافه داستان خود را روایت کرده‌اند. شخصیت دیوید در ابتدا شخصیتی سرکش است که تصمیم دارد به هر قیمتی انتقام مرگ مادرش و زندگی در لایه‌هایی پایینی نایت‌سیتی را بگیرد.

صحنه اکشن انیمه Cyberpunk: Edgerunners

در مقابل لوسی را داریم که در ابتدا شخصیتی نسبتا مستقل است که دلبستگی به شخصی ندارد تا بتواند بدون نگرانی به هدف خودش که سفر به ماه باشد، برسد. شخصیت پردازی و رشد هر شخصیت در طول قسمت‌های مختلف و جهش‌های زمانی کاملا قابل مشاهده است. اینکه چگونه دیوید و لوسی هر یک روی دیگری تاثیر گذاشته و عشق آن‌ها باعث تغییر آن‌ها شده است.

سریال تنها نمی‌خواهد یک داستان عاشقانه ساده را روایت کند و بخش مهمی از هدف آن نمایش این موضوع است که یک شخصیت حاضر است برای اثبات عشق خود تا کجا پیش برود. اینکه حاضر هستید برای عشق خود جه فداکاری‌هایی را انجام دهید و از چه چیزهایی بگذرید و مسائل این چنینی باعث می‌شود تا نگاهی عمیق‌تری به عواقب یک رابطه عاشقانه در طول ۱۰ قسمت انیمه Cyberpunk: Edgerunners داشته باشیم.

در بخش پایانی داستان به جایی می‌رسیم که اکنون هر شخصیت خط قرمزهای زیادی را رد کرده‌اند و به نحوی راه بازگشتی برای خود نگذاشته‌اند. ازطرفی لوسی در تلاش است تا دیوید را از خطراتی که او را تهدید می‌کند، حفظ کند و در مقابل دیوید تصمیم دارد تا جایی که می‌تواند مأموریت انجام دهد تا به هدفش که فرستادن لوسی به ماه است، برسد. درواقع ما شخصیت‌هایی را می‌بینیم که دیگر آن شخصیت‌های جوان اول انیمه نیستند.

ربکا در حال تیراندازی در قسمت چهارم انیمه Cyberpunk: Edgerunners

آن‌ها یک شبه بسیار بزرگ‌تر شده و حالا مسئولیت بیشتری را روی گردن خود می‌بینند و در تلاش هستند تا آخرین نفسی که دارند در این راه بی بازگشت قدم بگذارند. انیمه Cyberpunk: Edgerunners حتی بیننده خود را نیز امتحان می‌کند که شما حاضر هستید تا کجا برای اثبات عشق خود پیش بروید و حاضر هستند چه فداکاری‌هایی را انجام دهید. همین موضوع باعث می‌شود تا پایان انیمه به شکلی غیر منتظره تأثیرگذار و احساسی باشد.

موسیقی نقش مهمی در افزایش کیفیت و تاثیرگذاری صحنه‌های مختلف انیمه Cyberpunk: Edgerunners داشته است

در مجموع انیمه سایبرپانک: اج رانرز داستان جدیدی را روایت نمی‌کند و قصدی هم ندارد، اما انقدر همان داستان آشنا را تا جایی که نیاز است شاخ و برگ و گسترش می‌دهد که درنهایت با اثری بسیار خوش ساخت و غیر منتظره طرف هستیم. پایان‌بندی انیمه درواقع اتفاقی است که می‌تواند برای بیننده کمی غافلگیرکننده باشد. آیا با یک هپی اندینگ طرف هستیم؟ این موضوع را باید از نگاه هر شخصیت نگاه کرد و آن را مورد بررسی قرار داد.

اگر از نگاه دیوید به این موضوع نگاه کنیم، او درنهایت به آرزو خودش رسیده است و بدین ترتیب او به هدفی که دنبالش بوده دست پیدا کرده است. اگر از نگاه لوسی نگاه کنیم او به بخشی از آرزو و اهدافش رسیده است، اما او در نقطه پایانی به این فکر می‌کند که شاید این چیزی است که دیوید را خوشحال می‌کند و پس من هم باید خوشحال باشیم.

دیوید و لوسی در حال پرواز در نایت سیتی در انیمه Cyberpunk: Edgerunners

البته ترکیب صحنه پایانی با آهنگ I Really Want to Stay at Your House تبدیل به همان معجون فوق‌العاده شده و کیفیت صحنه پایانی را دوچندان کرده است. در مجموع موسیقی نقش مهمی در افزایش تاثیرگذاری پایان هر قسمت و اتفاقات مختلف انیمه Cyberpunk: Edgerunners داشته است و بدون شک سازندگان با حساسیت بالایی این آهنگ‌ها را انتخاب و استفاده کرده‌اند.

عجیب نیست که بگویم حتی هر آهنگی که در انیمه استفاده شده، باعث شده حتی برخی از صحنه‌ها بهتر از انتظار ما در بیاید و تاثیر آن چند برابر شود. مثل صحنه پایان سریال که شاید در مجموع به‌تنهایی صحنه بسیار خوب و تاثیر گذاری محسوب شود، اما بدون شک آهنگ آن کیفیت کار را چند برابر کرده است. انیمه Cyberpunk: Edgerunners شاید هرگز نیازی به یک فصل دوم نداشته باشد، اما می‌تواند داستانی دیگر در دنیای نایت‌سیتی را روایت کند.

بااین‌حال سؤال اصلی این است که سازندگان می‌توانند شخصیت‌های تأثیرگذار و خوبی مثل دیوید و لوسی را خلق کنند؟ البته اگر بخواهیم در مورد مشکلات این انیمه هم صحبت کنیم بدون شک بخش اول آن شخصیت منفی است. درواقع اینطور احساس می‌شود که سازندگان انقدر روی قهرمانان اصلی تمرکز کرده‌اند که یادشان رفته باید به شخصیت‌های شرور داستان هم پرداخته شود.

دیوید در حال قدم زدم در نایت سیتی در انیمه Cyberpunk: Edgerunners

البته یک نکته مهم دیگر وجود دارد و آن هم این است که شاید درنهایت انقدر هم شخصیت‌های شرور اهمیت بالایی در خط داستانی انیمه Cyberpunk: Edgerunners نداشتند و به همین منظور پرداخت کمی از آن‌ها را شاهد هستیم. اگر به خط داستانی توجه کنیم درنهایت مهم نیست دیوید و لوسی و گروهش با چه کسانی مواجه می‌شوند، بلکه این شخصیت و تهدید می‌توانند خودشان نیز باشند.

انیمه Cyberpunk: Edgerunners درنهایت به اثری تبدیل می‌شود که آن را به‌راحتی درکنار بهترین اقتباس‌ها از روی بازی‌های ویدیویی قرار می‌دهد. اگرچه ممکن است سازندگان چنین هدفی نداشته باشند، اما باعث می‌شوند تا بیننده به سمت تجربه بازی سایبرپانک 2077 کشیده شود و درواقع به یک تبلیغ ارزشمند برای این بازی نیز تبدیل شود که برخلاف انیمیشن Arcane، طرفداران احتمالا از تجربه ناامید نخواهند شد.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده