// دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۰۰

نقد فیلم Midnight in the Switchgrass | عدالت برای همه

فیلم Midnight in The Switchgrass «نیمه شب در چمن‌زار» فیلمی جنایی به کارگردانی رندال امت، با بازی بروس ویلیس و مگان فاکس به‌تازگی منتشر شده است. با نقد این فیلم همراه زومجی باشید.

رندال امت تهیه‌کننده باسابقه سینما است که از سال ۱۹۹۵ کار خود را به‌عنوان دستیار شخصی مارک والبرگ آغاز کرد. او تهیه‌کننده فیلم‌های زیادی بوده است. سرشناس‌ترین آثاری که او تهیه کرده فیلم‌های Silence و The Irishman به کارگردانی مارتین اسکورسیزی است. فیلم نیمه شب در چمن‌زار اولین تجربه او در مقام کارگردان است. این فیلم که در ژانر جنایی ساخته شده است تا این لحظه نتوانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند.

بطوری‌که در سایت IMDB از ۱۴۰۰ رای میانگین نمره ۴/۳ را به‌دست آورده است که نمره قابل قبولی نیست. رندال مانند خیلی از کارگردانان فیلم اولی در این اثر از بازیگران سرشناس استفاده کرده است. سرشناس‌ترین بازیگر این فیلم که مخاطبان زیادی با شنیدن نامش برای دیدن فیلم لحظه شماری می‌کنند بروس ویلیس است. اما استفاده از این بازیگران هم باعث نشده تا فیلم رندال امت مورد استقبال قرار بگیرد. در این مقاله به بررسی این فیلم و دلیل اینکه چرا فیلم موفقی نیست می‌پردازیم. خلاصه داستان فیلم اینگونه است که: قاتلی زنجیره‌ای مدت‌ها است که زنان تن‌فروش را به قتل می‌رساند.

در ادامه به بررسی این فیلم می‌پردازیم که ممکن است داستان آن را لو دهد.

لوکاس هث در نقش پیتر در حال صحبت کردن با زنش در فیلم نیمه شب در چمن زار

فیلم‌های زیادی در سینما به موضوع قتل‌های زنجیره‌ای و قاتلان مخوف پرداخته‌اند اما دراین‌میان تعداد کمی از آن‌ها به اثری جاودانه تبدیل شده‌اند

فیلم نیمه شب در چمن‌ زار ماحصل حرفش این است که به ما بگوید همه باید از عدالت بهره ببرند. اگر کسی تن فروشی می‌کند شاید به خاطر این باشد که نیاز مالی دارد و نباید عدالت را از او دریغ کرد. در این فیلم قاتلی سریالی دخترانی که تن فروشی می‌کنند را به قتل می‌رساند. پلیس و مردم زیاد به این ماجرا حساسیت نشان نمی‌دهند چون این مقتولان کار ناپسندی انجام می‌دادند. اما چند پلیس سعی می‌کنند عدالت را به این قربانیان نیز هدیه کنند. در جریان اینکه این ماموران در حال یافتن قاتلند در می‌یابیم که بعضی از این تن فروشان به‌خاطر نیاز مالی این‌کار را می‌کنند و خودشان نیز در عذابند.

عدالت برای همه است. هدف اصلی فیلم همین بوده است. حتی نویسنده یکی از مامورا پلیس درگیر این پرونده را زن قرار داده است تا به واسطه او حساسیت موضوع این قتل‌ها برای مخاطب هم بیشتر شود و به مواردی در این زمینه پی ببرد. اما اشکال کار اینجا است که تا اثری نیافرینی که نظر مخاطب را جلب کند مخاطب به خود اثر و پیامش زیاد بها نمی‌دهد. این فیلم، ضعفش در ضعیف بودن فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی است. همین امر هم باعث شده است با اثری متوسط رو به ضعیف سر‌و‌کار  داشته باشیم که در جلب نظر مخاطب موفق نبوده است.

فیلم‌های زیادی در سینما به موضوع قتل‌های زنجیره‌ای و قاتلان مخوف پرداخته‌اند اما در این‌ میان تعداد کمی از آن‌ها به اثری جاودانه تبدیل شده‌اند. برای اینکه بهتر ببینیم که چرا این فیلم ضعف دارد و فیلمی در حد آثار جاودانه این ژانر نیست، بهتر است یکی از فیلم‌های سینمایی که در همین ژانر است و  تبدیل به اثری جاودانه شده را نام ببریم. فیلم Seven اثر جاودان دیوید فینچر قاتلی مخوف را به تصویر می‌کشد که حتی پلیس را هم به قاتل تبدیل می‌کند. در آن فیلم که در مورد قاتلی بود که طعمه‌هایش یکی از گناهان کبیره را انجام داده بودند. تمام شخصیت‌ها به خوبی در فیلم‌نامه پرداخت شده بودند. ماموران رسیدگی به این پرونده باهوش بودند و قاتل هم باهوش بود و همین تقابل باهوش‌ها اثر را زیبا کرده بود. اما در این فیلم قاتل رسما یک کودن است. برای نمونه آخر کدام فرد باهوشی که می‌خواهد کسی را زندانی کند محل زندان را از قبل چک نمی‌کند که مبادا راه فراری نداشته باشد؟

امیل هرش در نقش یک پلیس در حال صحبت با مادر مقتول در فیلم نیمه شب در چمن زار

اشتباه کارگردان استفاده از بروس ویلیس در نقشی بوده که در فیلم نقشی زائد است

هم نویسنده فیلم‌نامه و هم کارگردان فیلم نیمه شب در چمن‌زار تازه‌کارند و هردو اشتباهاتی را مرتکب شده‌اند. نویسنده خیلی مهیج‌تر می‌توانست داستان را پیش ببرد و شخصیت قاتل را هم می توانست باهوش‌تر و مرموزتر خلق کند. کارگردان هم اشتباه بزرگی انجام داده است و بروس ویلیس را در نقشی زائد که بود و نبودش در داستان زیاد تفاوتی ایجاد نمی‌کند بکار گرفته است. با اینکار، کارگردان مخاطبانی را هم که تنها به خاطر این بازیگر فیلم را می‌بینند دلسرد کرده است. 

در رابطه با بازیگران فیلم، همان‌طور که گفتیم بروس ویلیس نقش کوتاه و کم اثری در فیلم دارد. بار اصلی بازی بر دوش لوکاس هاس است. زیرا نقش یک قاتل زنجیره‌ای با مقتولانی خاص به او داده شده است و باید نقش را خاص از آب در بیاورد. هرچند شخصیت این قاتل جای کار زیادی داشت اما هاس نقش این قاتل را خوب از آب درآورده و حتی در لحظاتی مخاطب را می ترساند. مگان فاکس و امیل هرش در نقش دو پلیس با وجدان که دست به خطر می‌زنند خوب از پس نقش‌های خود برآمده‌اند و مخاطب را به‌‍‌خوبی با خود همراه می‌کنند. اما در کل باید گفت فیلم نیمه شب در چمن‌زار فیلم زیاد دلچسبی نیست، حتی برای مخطبانی که به عشق بروس ویلیس می‌خواهند آن را ببینند. پیشنهاد می‌کنیم به‌جای این فیلم، فیلم هفت اثر دیوید فینچر را ببینید که یکی از فیلم‌های جنایی فراموش‌نشدنی و برتر تاریخ سینما است با بازی‌هایی درخشان


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده