راهنمای دنیای Fallout برای مبتدیان
سری Fallout پیشینه طویلی دارد که به همین چند سال اخیر ختم نمیشود. فرقی نمیکند که فرصت تجربه نسخه سوم بازی که توسط بتسدا ساخته شد را داشتید یا موفق به تجربه بازی New Vegas، ساخته استودیو Obsidian شدید یا نه. یا حتی اگر نسخههای اول و دوم سری که توسط استودیو منحل شده Interplay عرضه شد را بازی نکردهاید، نیازی نیست تا دست از انتظار برای Fallout 4 بردارید. اگر با دنیای Fallout غریبه هستید یا اگر وقتی اسم برهوت آخرالزمانی را میشنوید؛ به دنیایی بمبزده فکر نمیکنید، قدم در خواندن مقاله درستی گذاشتهاید. به راهنمای دنیای Fallout برای مبتدیان خوش آمدید!
اولین نگاه ویدیوی زومجی به Fallout 4
دانلود با رزولوشن 480p | دانلود با رزولوشن HD 720p
برهوت (The Wasteland)
شاید برای آشنا شدن با Fallout، اولین نکته شنیدن صدای معروف ران پِرلمَن باشد. همان صدایی که در همه جای Fallout و فلسفه آن طنینانداز شده و به راستی هم تمام آشوب و انزوای دنیای آن را در یک جمله بیان میکند:
جنگ، جنگ هیچگاه تغییر نمیکند ...
دنیای Fallout همان دنیای خودمان است، اما انگار یکجایی یککسی تصمیمی دیگر گرفته و خط زمانی دنیای واقعی ما از خط زمانی دنیای Fallout جدا شده است. دنیای بعد از جنگ جهانی دوم را تصور کنید و حالا آن را با علمی-تخیلیهای دهه ۱۹۵۰ میلادی با آن فرهنگ متفاوتش تلفیق کنید. حاصل دنیایی میشود که Fallout نام دارد. دنیایی که پر از تکنولوژی و سلاح و روبات است. روباتهایی که همان حس و حالی را دارند که شاید بتوان به نوشتههای ایزاک آسیموف تشبیه کرد. سپس به اکتبر سال ۲۰۷۷ می رویم. جنگ بزرگ در حالی شروع شده که باز هم دنیا به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده و چین و آمریکا به جدال با یکدیگر برخواستهاند. منابع رو به اتمام میرود و بمبها دل آسمان را میشکافد. ما نمیدانیم کدامیک اولین بمب را شلیک کردند. دامن دیگر کشورها هم به جنگ آلوده میشود تا دنیای پر زرقوبرق، رو به زوال و نابودی برود. انسانها بدون هیچامیدی به پناهگاههای زیرزمینی ضدرادیواکتیو که Vaults نامیده میشوند، پناه برده و سعی در زنده ماندن دارند. اگر تریلرهای Fallout 4 را دیده باشید حتما این موضوع را میدانید که شخصیت اصلی بازی به همراه خانوادهاش به پناهگاه شماره ۱۱۱ که در تپههای Sanctuary ماساچوست واقع شده، پناه میبرند. صدها سال بعد، بازی آغاز میشود و شخصیت اصلی بازی پس از بیرون آمدن از پناهگاه، روبهروی برهوت بازی قرار میگیرد و ماموریت چیست؟
زنده ماندن ...
اینجا است که با برهوت بزرگ و بایر بازی روبهرو میشوید و شاید اولین سوالهایی که در ذهن خود مرور میکنید این است که به کجا باید رفت یا چه کاری باید انجام داد. جواب هم همیشه یک چیز است:
انتخاب با شما است ...
سری Fallout ما را به نقاط مختلفی از آمریکا برده است. کالیفرنیا و خرابههای واشنگتن که حتما اتمسفر سنگین آن را در Fallout 3 به یاد دارید. جایی که وقتی قدم در خرابههای کاخ سفید میگذاشتید، هیچ نشانی از بشریت و امید در آن نمیدیدید. پس از آن لاسوگاس در بازی New Vegas، میزبان بقای ما بود. شهری که هیچ نشانی از تفریح و نور در آن دیده نمیشد. پس از این سفرهای دور و دراز در آمریکای جنگ زده، در Fallout 4 به خرابههای بوستون در ایالت ماساچوست میرسیم. هر کدام از این شهرها با درجههای متفاوتی، درگیر زوال اتمی شدهاند و همین موضوع است که جو و محیط نسخههای مختلف را از هم متمایز میکند. به طور مثال، خرابههای واشنگتن در Fallout 3 کمی ویرانتر از محیطهای دیگر بود یا اگرچه به نظر میرسد که بوستونِ Fallout 4 کمی از ویرانی کامل جان سالم به در برده است، اما باز هم زندهماندن در این محیط کار آسانی نیست. برهوتهای همه نسخههای Fallout، هر کدام ویژگیها و خطرات خود را دارند که با سوسکهای عطیم رادیواکتیویته، غولهای بزرگ تشنهِ خون و غولهای وحشی پر شده است که هر کدام میتوانند به راحتی روزتان را ویران کنند! البته از من میشنوید نگران نباشید زیرا شما دوستشان خواهید داشت! اگرچه بازیهای مجموعه Fallout در یک دنیا اتفاق میافتند و از نظر پیشزمینه، دشمنان و مکانیکها به هم شباهت دارند اما هر کدام، داستان مخصوص به خود را دارند. برای مثال Fallout 3 تقریبا ۴۰ سال بعد از Fallout 2 و ۸۰ سال پس از Fallout 1 روایت میشد. Fallout 4 هم در سال ۲۲۷۷ و ۲۰۰ سال پس از افتادن بمب اتمی روایت میشود. این زنجیره زمانی باعث میشود تا بازیکنان قدیمی این مجموعه بتوانند در بازی نشانههای از اتصال به شخصیتهای بازیهای پیشین سری را پیدا کنند. اگرچه این موضوع جای نگرانی برای تازهواردهای Fallout ندارد و نیازی هم نیست تا بازیهای قبلی این سری را بازی کنند. برای برخی، Fallout در پناهگاهها خلاصه میشود. پناهگاههایی که زیر آوار بمبها و کلاهکهای اتمی دوام آوردند و به مکان امنی برای نجات یافتن از آخرالزمان تبدیل شدند. نکته جالب درباره این پناهگاهها ایمن است که شرکت Vault-Tec Corporation که مسئولیت طراحی و ساخت این پناهگاه را بر عهده دارد، از آنها برای آزمایشهای فاسد اجتماعی استفاده میکردند. بعضی از خاطرهانگیزترین خاطرات من از لحظههای غوطهور شدن در Fallout، به پیدا کردن و اکتشاف همین پناهگاه مربوط میشود. باز کردن درهای غولپیکر و سنگین این پناهگاهها که حس کنجکاوی عجیبی داشت. برای مثال، پناهگاه شماره ۱۱۲ با آن جایگاه واقعیت مجازشاش یا پناهگاه شماره ۱۱ که از در و دیوارش معلوم بود که داستان فداکاری و خودکشی دستهجمعی کسانی است که امیدشان را از دست دادهاند.
ابزار پوشیدنی و کنترل همهچیز در بازی
کلید بقا برای هر بازماندهای در برهوت بازی دستگاهی به نام پردازنده اطلاعات شخصی یا به اختصار Pip-Boy است. دستگاهی که مانند ابزارهای پوشیدنی امروز، کوچک و شیک نیست ولی همه اطلاعات راجع به شخصیت، نقشهها و آمار را در خود جای داده است. Pip-Boy شما ابزاری جالب است که میتواند منابع، اطلاعات مربوط به سیستم S.P.E.C.I.A.L بازی و همچنین Perk ها را به نمایش بگذارد. مشخصا، این ابزاری که به مچ دست شما بسته شده است به عنوان یک رادیو قابل حمل هم عمل میکند. به طور معمول، چندین ایستگاه رادیویی در بازی وجود دارد که میتواند به آنها گوش کنید، حتی گاهی اوقات که زندهماندن برای بقا خسته شدید، میتوانید جای دنجی پیدا کنید و به موسیقیهای در حال پخش از این ایستگاههای رادیویی گوش کنید. باور کنید با گوش دادن به این موسیقیها، عاشق موسیقیهای قدیمی دهه ۴۰ میلادی خواهید شد! حتما ممکن است در تصاویر بازی، شخصیتی با موهای طلایی که لباسی آبی رنگ پوشیده دیده باشید. شخصیتی که انگشت شصت خود را نشان داده و در بازی با رنگ سبز نمایش داده میشود. او Vault Boy نام دارد و ویژگیهایی که برای شخصیت خود انتخاب کردید را با انیمیشنهایی جالبی نشان میدهد. سری Fallout به عنوان یک بازی کلیکی با درگیریهای نوبتی به دنیا معرفی شد. استودیو بتسدا از همین موضوع برای خلق سیستم کمکی هدفگیری Vault یا به اختصار V.A.T.S کمک گرفت. V.A.T.S سیستم درگیری Real-time بازی را متوقف و به شما اجازه میدهد تا هر بخشی از بدن دشمن را که قصدش را دارید، هدف بگیرید. هر بخشی از بدن دشمنتان با عددی مشخصی میشود که این عدد، درصد شانس برخورد تیر شما با هدف است. شما میتوانید با وارد شدن به سیستم V.A.T.S، سر دشمن را هدف بگیرید و اگر شانستان خوب باشد، میتواند او را از بین ببرید؛ البته درصد شانس برخورد تیر با سر کم است و همین جا است که اهمیت المان شانس در بازی نمایان میشود. با استفاده از این سیستم، میتوانید اعمالی که قصد انجامشان دارید را زمانبندی و صفبندی کنید. تعداد کارهایی که در سیستم V.A.T.S میتوانید زمانبندی کنید هم به میزان امتیازهای شما بستگی دارد. در Fallout 4، این سیستم زمان را متوقف نمیکند اما آن را به طرز محسوسی کند میکند و این فرصت را در اختیارتان میگذارد تا روی پای خود بایستید و درباره حرکت بعدیتان تصمیم بگیرید.
دشمنان همه جا هستند
یکی از خصوصیات دنیای Fallout، دشمنان آن است. دشمنانی که همه جا حضور دارند و به راحتی میتوانند سد راهتان برای رسیدن به مقصد شوند. نکته جالب درباره دشمنان این است که میتوانید در برخی ا زماموریتهای حساس بازی، حتی به نوعی با آنها همکاری کنید یا در مسیر انتخابهایتان، تصمیم بگیرید که با کدام حزب و فرقه وارد جنگ شوید یا صلح کنید. Super Mutant ها انسانهای جهشیافتهای هستند که به سبب ابتلا به ویروس FEV؛ قوی، بزرگ و بسیار بسیار وحشی شدهاند. آنها در برابر بیماری یا رادیواکتیو مصون هستند. این موجودات بسیار سریع رشد کرده و برای سالها عمر میکنند که همین خصوصیات آنها سبب میشود تا در برهوت بازی به وفور در سر راهتان قرار بگیرند. یکی دیگر از دشمنانی که به کرات در بازی میبینید Ghoulها هستند که آنها هم مانند Super Mutantها، زمانی انسان بودند اما حالا پوسیده شدند. این اتفاق زمانی میافتد که برای مدتزمان طولانی، زیر آفتاب برهوت رادیواکتیویته بازی قرار بگیرید تا کمکم روح و جسم انسانگونهتان را از دست بدهید. به همین خاطر است که توجه به محیطهای رادیواکتیویته و جلوگیری از ابتلا به بیماری، یکی از اصلیترین مشخصههای بازی است.
برعکس Super Mutantها -خُب به عبارتی صحیحتر، اکثر Super Mutantها- غولها موجوداتی هستند که صحبت کردن را دوست دارند. (البته انواع غیر وحشی آنها این قابلیت را دارند). آنها موجوداتی هستند که در پهنه زیرین برهوت بازی پراکنده شده و به موجوداتی منزوی تبدیل شدند. آنها درک درستی از آنچه در حال اتفاق است ندارند و برخی از آنها رفتار دوستانهای نیز دارند. به همین خاطر اگر با آنها روبهرو شدید، قبل از اینکه تیری به سمت آنها شلیک کنید این سوال را از خودتان بپرسید که آیا این کار درستی است؟
بله، احتمالا هست ...
در دنیای Fallout، مهاجمین یا همان Raiderها همه جا هستند. مهاجمین ذاتی تهاجمی دارند و فقط قصد کشتن شما را دارند. شاید بتوان آنها را به دیوانگان Mad Max تشبیه کرد. کمپهای این دیوانگان آخرالزمانی در همهجای برهوت بازی پراکنده شده است. این کمپها، همان جاهایی هستند که خطر زیادی دارند و شاید بهترین راه، دور ماندن از آنها است. البته اگر احساس شجاعت میکنید و البته وسائل و ادوات کافی هم دارید؛ کمپ این دشمنان یکی از بهترین مکانها برای غارت انواع مختلفی از آیتمهای درون بازی است. بسیاری از کوئستها یا همان مراحل دنیای Fallout به نحوی شامل Raiderها هم میشود. به طور مثال کسی را پیدا میکنید که از شما برای حل مشکلش با مهاجمین کمک میخواهد یا کسی را پیدا میکنید یا حاضر است برای اینکار به شما پول پرداخت کند. پول را بگیرید، کار را انجام دهید و اینجا است که Fallout زیر زبانتان مزه میکند.
مشکلات را حل کنید
غرق شدن در دنیای Fallout بسیار لذتبخش است و یکی از همین لذتها، پیدا کردن راه حل برای مشکلات کوچک و بزرگ و هموار کردن راه بقا است. مانند بیشتر نقشآفرینیهای مطرح، در Fallout هم در بیشتر اوقات باید با صحبت کردن مشکل را حل کرده و از جدال و دعوا جلوگیری کنید. همین موضوع باعث میشود تا مشکلات زودتر حل شده و به قول معروف، کار به جاهای باریک نکشد. اگر انتخاب بر عهده من باشد، سعی میکنیم تا بیشتر امتیازهای S.P.E.C.I.A.L را خرج مقوله جذبه یا همان کاریزما کنم، چون اینجا همان جایی است که باعث میشود زبان به جای گلوله حرف بزند و حتی اگر کار خطایی کردید یا پدر شخصی را به اشتباه از پا در آوردید، باز هم بتوانید با صحبت کردن این مشکل را حل کنید! یکی از شاخصههای مجموعه Fallout، سیستم SPECIAL یا شخصیتسازی آن است. در بازی ۷ نوع شخصیتی مختلف وجود دارد که این موارد با امتیاز قابل افزایش هستند. هر زمان که سطح شما در بازی افزایش پیدا کند، یک امتیاز به شما اعطا میشود که با آن امتیاز میتوانید یکی از ۷ مشخصه اصلی شخصیت خود را زیاد کنید. برای مثال، ویژگی کاریزما یا جذبه، قدرت صحبت کردن شما را افزایش میدهد و در دیالوگهای حساس به کمکتان میآید. اگر Fallout 3 را بازی کرده باشید، حتما دیالوگهای مهم که با رنگی دیگر و یک عدد مشخص شده بودند را به یاد دارید. هر چقدر ویژگی جذبه شما بیشتر باشد، شانس اینکه این مکالمه به نفع شما تمام شود بیشتر است. در Fallout 4 هم باید امتیازهایتان را با دقت خرج کنید. اینکه شما به چه نحوی سعی در زندهماندن دارید، خیلی مهم است. اینکه میخواهید مشکلات را با صحبتکردن حل کنید یا زور بازو را ترجیح میدهید. گاهی اوقات هم شانس میتواند مهمترین مولفه باشد.
S.P.E.C.I.A.L
قدرت، درک، استقامت، جذبه، هوش، اطلاعات، زیرکی و شانس
جدا از ۷ شاخصه اصلی که جهت حرکت شما در بازی را تعیین میکند، سری Fallout پر از پِرکها یا همان قابلیتهای مختلف است. برای مثال، یکی از پرکهای محبوب و معروف بازی که در Fallout 3 و New Vegas وجود داشت و در Fallout 3 هم حاضر خواهد بود، پرک Bloody Mess است. با این قابلیت قدرت شما به طرز شگفتانگیزی افزایش مییابد و با کمی صبر، دشمنانتان منفجر میشوند. این همه چیز درباره Fallout و دنیای پرآشوب آن است. اینکه گاهی اوقات به مسخرهترین چیزها میخندید یا وقتی زیر تابش مواد رادیواکتیو قرار گرفتید، لبخند میزنید یا با پوزخند به این فکر میکنید که گوشهای از دنیای ویران شده Fallout را به هوا بفرستید یا نه. اما گاهی اوقات همه چیز افسردهکننده میشود و به جای اینکارها گوشهای مینشینید و به رادیوی آخرالزمانی گوش میدهید! گروهی از بازیکنان این مجموعه اعتقاد دارند که استودیو بتسدا در ساخت بازی Fallout 3، برخی از حس و حالهای طنز بازی که در نسخههای اول و دوم بود را نادیده گرفت. این در حالی است که اگرچه Fallout 3 یکی از بهترین بازیهای نسل قبل بود اما New Vegas داستانسرایی و نویسندگی بسیار قویتری داشت. حالا باید تا روز عرضه Fallout 4 صبر کنیم و ببینیم حال و هوای داستانش چگونه پیش خواهد رفت.
مینی-گیمها، نوکا کولا و تشتک نوشابه
وقتی در گشتوگذارهای خود به کامیپوترها یا همان ترمینالها میرسید یا برای دیدن اینکه پشت یک در قفل چه آیتمها و چه چیزهایی میتواند باشد، توان ایستادن ندارید، به مینی-گیمهای بازی میرسید. در Fallout 3 و New Vegas، برای هک کردن ترمینالها باید رمز عبور صحیح را از بین چندین کلمه پیدا میکردید. طرز کار هم این بود که با انتخاب کلمات میتوانستید بفهمید که چند حرف از کلمه مورد نظر با رمز عبور مطابقت دارد. شما ۴ بار شانس این را داشتید که رمز عبور را حدس بزنید. دیگر مینی-گیم بازی باز کردن درهای قفل با استفاده از پیچگوشتی و پینهای فلزی بود. شاید یکی از هیجانانگیزترین قسمتهای بازی همین باشد. این که پشت یک در یا گاوصندوقی قفل قرار بگیرید و لحظهلحظه به این فکر میکنید که پشت این در یا درون این گاوصندوق چه چیزی است. اینجا است که وارد مینی-گیم باز کردن در میشوید. هر قفلی درجه سختی خود را دارد که باز کردن آن را سخت میکند. تعداد پینهای فلزی شما هم محدود است به همین دلیل هم باید در محیطها برای پیدا کردن این پینها خوب بچرخید و هم سعی کنید تلفات کمتری در حین باز کردن قفل در داشته باشید. اما یکی از جالبترین و اصلیترین المانهای سری، نوشیدنیهای گازدار Nuca Cola است. در Fallout 3، نوشیدن هر بطری از این نوشابهها باعث دریافت ۱۰ واحد سلامتی و ۳ درجه رادیواکتیو میشد. شاید در نگاه اول نوشیدن این نوشابهها مسخره باشد زیرا هم به سلامتی شما کمک میکند و هم شما را مریض میکند اما واقعیت این است که وقتی درون محیط بازی قرار میگیرید باید ریسک کنید و نوشیدن این نوشابهها هم پذیرفتن همین ریسک است. نوشیدن این نوشابهها برای زمانی مفید است که در درجه اول، همیشه نگران میزان رادیواکتیو بوده باشید و همواره سعی در کنترل کردن آن داشته باشید. اگر از ابتدای بازی همواره به این مقوله توجه داشته باشید، خیلی دچار مشکل نخواهید شد. به علاوه اینکه در بعضی از مقاطع حساس درون بازی، افزایش ۱۰ واحد سلامتی به ابتلا به ۳ واحد رادیواکتیو میارزد! در بازیهای مجموعه Fallout که استودیو بتسدا وظیفه ساخت آنها را بر عهده داشته، نوعی نوشابه دیگر نیز با نام نوکا کولا کوانتوم وجود دارد که دو برابر نوشابههای معمولی خوشمزه است و دو برابر آنها نیز کالری دارد. نکته جالب درباره این نوع نوشابه این است که شرکت سازنده با اضافه کردن میزان خفیفی از ایزوتوپ استرانسیوم، آن را منحصر به فرد کرده است! صحبت از نوکا کولا و ضررها و فوایدش شد؛ با نوشیدن هر بطری نوشابه در بازی، یک تشتک یا همان درب نوشابه دریافت میکنید. واقعیت این است که با منفجر شدن بمبهای اتمی، یورو و دلار و واحدهای پولی مرسوم به کاغذ پارههایی تبدیل شدهاند که هیچ استفادهای در دنیای Fallout ندارند. همه چیز در دنیای عجیبوغریب این بازی با درهای نوشابه معامله میشود. اسلحه میخواهید؟ با درب نوشابه پرداخت کنید. پاداش میگیرید؟ درب نوشابه دریافت میکنید! با استفاده از این تشتکها میتوانید اسلحه، مهمات، وسایل بهبود سلامتی و هر چیزی که در دنیای بازی وجود دارد را بخرید. پس همیشه به دنبال تشتک نوشابه باشید! شاید ذکر این موضوع خیلی به کار مبتدیان دنیای Fallout به کار نیاید اما در Fallout 3 با استفاده میزان زیادی از این درهای نوشابه میتوانستید مینهای انفجاری گران قیمت و هولناکی بسازید. شاید این قابلیت در Fallout 4 هم باشد.
همراه همیشگی؛ یک کمک کوچک در شادیها و ناراحتیها!
در بازیهای مجموعه Fallout، همواره بودند همراههایی که شما را کمک میکردند تا از مهلکهها نجات پیدا کنید. شخصیتهای غیرقابل بازی که شما را کمک میکردند تا در شرایط مختلف، از پیدا کردن اشیا تا کشتن موجودات تنها نباشید. مثال آوردن برای این موجودات همراه هم چندان سخت نیست. در New Vegas میتوان به Craig Boone و در Fallout 3 میتوان به آن انسان جهش یافته هوشمند غولپیکر! اشاره کرد. حالا Fallout 4 همراهی جدید برای شخصیت اصلی آورده است. سگی که در بیشتر نمایشهای بازی حضور داشت و میتواند در همه لحظهها به شما کمک کند. نمیتوان تصور کرد که در Fallout 4 با چه مشکلاتی روبهرو خواهیم شد و همین موضوع، میتواند اهمیت این سگ و همراهیاش را بیش از پیش، بیشتر کند. اگرچه صحبت درباره Fallout و دنیایش بسیار است، اما هدف از نگارش این مقاله، آشنا کردن مخاطبانی بود که سابقه بازی کردن یکی از نسخههای این مجموعه را نداشتند و البته دوست داشتند تا Fallout 4 را تجربه کنند.
[alert variation="alert-info"]اگر از علاقهمندان به بازی Fallout 4 هستید، میتوانید تمام مطالب و ویدیوهای مربوط به این بازی را در
صفحه Fallout 4
مشاهده کنید.[/alert]
منبع: Eurogamer