بررسی بازی That Dragon, Cancer
سالانه میلیونها نفر در جهان، بر اثر سرطان جان خود را از دست میدهند. حالا شاید جالب که یک بازی به موضوع سرطان پرداخته و سعی کرده مخاطب را با گوشهای از درد و رنج و مشکلات ناشی از این بیماری آشنا کند. اشتباه نکنید! قرار نیست در این بازی با انواع و اقسام اصطلاحات پزشکی مواجه شوید و یا کنترل یک پزشک را در اتاق عمل به دست بگیرید و از این طریق به جنگ با سرطان بروید و لحظات پرهیجانی را سپری کنید! That Dragon, Cancer شما را وسط یک داستان کاملا احساسی قرار میدهد و اهداف دیگری دارد. داستان بازی برگرفته شده از زندگی کوتاه کودکی به نام جوئل گرین (Joel Green) است که در یک سالگی مبتلا به سرطان میشود و پزشکها از او قطع امید میکنند. به گفتهی آنها جوئل تنها چند ماه میتواند در برابر سرطان مقاومت کند، اما جوئل تا چهار سالگی با این بیماری مبارزه میکند و سرانجام از دنیا میرود. داستان بازی بخشهایی از زندگی جوئل را روایت میکند. رایان و امی گرین (Ryan - Amy Green) سعی کردهاند تا احساسات خود در طول این سه سال را به بازیکن منتقل کنند. این که آنها به چه شکل قصد انجام این کار را داشته و تا چه حدی در آن موفق بودهاند را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
جالب است بدانید که این بازی تنها دو ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. با بازی کوچکی طرف هستیم که توسط تیم چند نفرهی Numinous ساخته شده است. بازی در سبک ماجراجویی و بر مبنای اشاره و کلیک است و تا حدودی تجربهی منحصر به فردی برای شما خواهد بود. بازی شما را در موقعیتهای مختلفی قرار میدهد تا این دو ساعت تنوع بالایی داشته باشد. از یک اردک یا پرنده گرفته، تا رایان، امی و دوست خانوادگی و حتی پزشکهایی که خبرهای بدی را به خانوادهی گرین منتقل میکنند! That Dragon, Cancer در کنار یک برکه آغاز میشود و شما در نقش یک اردک بازی را آغاز میکنید. جوئل در کنار برکه نشسته و تکههای کوچک نان را برای اردک پرتاب میکند.
بازی شما را در موقعیتهای مختلفی قرار میدهد تا این دو ساعت تنوع بالایی داشته باشد
در ادامه در نقش رایان قرار میگیرید و به همراه جوئل مشغول بازی در یک پارک کوچک میشوید. داستان بازی بیشتر با دیالوگهایش روایت میشود و شما را در جریان جزییات قرار میدهد. بعضی اوقات در بیمارستان و اتاقی حضور دارید که جوئل در آن نگهداری میشود و گاهی هم در رویاها و فضاهای فانتزی قدم میگذارید و نظارهگر احساسات رایان و امی خواهید بود. با تفاوت جوئل با کودکان هم سن و سالش آشنا میشوید و گاهی گریزی به روزهای اول بیماری او میزنید و نظارهگر بیتابیها و مشکلاتش میشوید. حتی گاهی بازی از فضای همیشگی خود دور میشود و شما را در نقش جوئل قرار میدهد.
دوران کودکی خود را به یاد دارید؟ زمانی که یک اتفاق کوچک و یا حتی یک سواری کوچک بر روی یک چرخ، تا چه حد شما را ذوقزده میکرد؟ چنین هیجاناتی را در جوئل نیز خواهید دید و در کنار این موضوع، فضای بازی و همچنین موسیقی آن، رنگ و بویی شاد و هیجان انگیز به خود میگیرد. اما نباید فراموش کنیم که بازی روایتگرداستان یک پسر بچهی کوچک است که با سرطان میجنگد. داستان در مورد خانوادهای است که امی آرزو دارد تا بزرگ شدن فرزند خود را نظارهگر باشد. او آرزو دارد جوئل بزرگتر شده و جای دستهای کوچک خود روی دیوار را ببیند. از زمانی که پزشکان از جوئل قطع امید میکنند، والدین او در تمام لحظات به انتظار معجزه مینشینند و حس امید به زندگی را در بازی درک خواهید کرد. تکتک لحظات بازی، حتی لحظات به ظاهر شاد آن، با احساسات شما بازی میکند!
That Dragon, Cancer یک بازی ماجراجویی بر مبنای اشاره و کلیک است. کنترل بازی کمی سنگین به نظر میرسد. شما در بازی کار خاصی را انجام نمیدهید و با هیچ چالشی روبرو نمیشوید. حتی کنترل خاصی بر محیط اطراف خود ندارید. در واقع بازی گیمپلی خاصی را به مخاطب ارائه نمیدهد و شما در تمام مدت نظارهگر و شنوندهی داستان آن هستید. اگر بازی بیشتر از دو ساعت به طول میانجامید این موضوع یک نکتهی منفی به حساب میآمد اما زمان کوتاه بازی باعث شده تا این روند شما را خسته نکند. اما با وجود این چرا والدین جوئل، به جای ساخت یک انیمیشن یا یک فیلم، تصمیم گرفتهاند تا داستان فرزندشان را در قالب یک بازی روایت کنند؟ تنها پس از تجربهی کامل بازی میتوان به این سوال پاسخ داد. چرا که بازی احساسات شما را هدف قرار داده و حتی میتواند اشک شما را دربیاورد! شما به طرز هوشمندانهای در قالب کاراکترهای مختلف، درون این داستان قرار میگیرید و در محیط آن قدم میزنید و با جوئل همراه میشوید.
میتوان به بهترین شکل تاثیرگذاری قوی بازی را نسبت به انیمیشنها و یا حتی فیلمها درک کرد
بعد از مدت کوتاهی به صورت ناخواسته خود را جزوی از داستان بازی میبینید که و با والدین جوئل همزادپنداری میکنید. اینجاست که میتوان به بهترین شکل تاثیرگذاری قوی بازی را نسبت به انیمیشنها و یا حتی فیلمها درک کرد. البته در کنار این بازی فیلمی مستند به نام Thank You for Playing نیز در دست ساخت قرار دارد که به سالهای پایانی زندگی جوئل و همچنین روند ساخته شدن That Dragon, Cancer میپردازد و امسال منتشر خواهد شد.
ناامید نشوید، چرا که چند مینی گیم کوچک نیز در بازی وجود دارد که میتواند برای لحظاتی در بازی تنوع ایجاد کند. از طرفی میتوانید چند دست نوشته پیدا کنید و داستانهای کوتاه و البته مرتبطی را بخوانید که به اندازهی داستان جوئل تاثیرگذار هستند. همانطور که اشاره شد، جوئل ماهها با بیماری سرطان مبارزه کرد و چندین ماه بیشتر از پیشبینی پزشکان دوام آورد. روی این موضوع نیز مانور خوبی داده شده است و روایت بسیار جالبی در مورد آن دیدیم. جوئل از سوی والدینش به یک شوالیهی شجاع تشبیه میشود که برای نجات دهکدی از شر یک اژدها به میدان مبارزه میرود. در واقع سرطان نیز به اژدها تشبیه شده است و جوئل در تلاش است تا به کمک خدا با این اژدها مبارزه کند. این داستان کوچک در قالب یک مینی گیم بسیار جالب روایت میشود و در حین انجام دادن آن، داستان شجاعت جوئل را از زبان والدینش میشنویم. این مینی گیم حال و هوای متفاوتی دارد و یک side-scrolling platformer محسوب میشود. به غیر از این بخش شاهد چند مینی گیم بسیار سادهی دیگر نیز بودیم که باعث تنوع در بازی شده بود. مینیگیمهایی که شاید درک مفهوم آن کمی سخت باشد و بیانگر احساسات شخصی والدین جوئل در آن روزها باشد.
بازی با موتور بازی سازی Unity ساخته شده بنابراین با اثری نسبتا زیبا طرف هستیم. رنگبندیها و طراحی برخی از لوکیشنهای بازی واقعا چشم نواز هستند و از دیدن آنها لذت خواهید برد. فضای بیمارستان با وجود اینکه با یک بیمارستان واقعی متفاوت است و حتی یک پرستار را در آن نمیبینید، حس و حال عجیبی دارد که تا درون آن قرار نگیرید، فضای سنگین آن را درک نخواهید کرد. البته به هیچ وجه نباید انتظار شاهکاری هنری را از این بازی داشته باشید. بازی به اندازهی خودش بسیار خوب و تاثیرگذار کار شده و نیازهای خود را برآورده کرده است. شخصیتها به شکلی فانتزی و استفاده از چندضلعیها خلق شدهاند. از طرفی طراحی چهرهها فاقد هرگونه اجزای یک صورت است. هرچقدر بازی از نظر هنری خوب و خاص کار شده، حرف خاصی در بخش فنی ندارد. همانطور که گفته شده، داستان بازی بیشتر بر پایهی دیالوگهایی است که در بازی میشنوید. نکتهی جالب اینجاست که اکثر جملات اصلی در محیط بازی به نمایش گذاشته میشوند و از زیرنویس استفاده نشده است. صداپیشگان به بهترین شکل کار خود را انجام دادهاند و با شنیدن دیالوگها، حس میکنید که به داستان صوتی گوش میدهید که بازیگرانش به زیبایی احساسات خود را در میان کلمات بیان میکنند. در کنار آن ما صدای خندهها و گریههای جوئل را نیز در بخشهای مختلف بازی میشنویم که هر دو تاثیرگذار هستند. موسیقی بازی را نیز باید یکی از نقاط قوت آن دانست، چرا که به تشدید احساسات مخاطب در لحظات مهم بازی کمک بسیار زیادی میکند.
That Dragon, Cancer یک بازی کوتاه و تاثیرگذار بود. اثری که دید جدیدی نسبت به زندگی خانوادههای درگیر با این مسئله به شما می دهد. هدف از این بازی برخلاف بسیاری از بازیهای دیگر، پاسخ به معماها و گذشتن از چالشهای مختلف نبود، بلکه سعی در این بوده که بازیکن را وارد یک فضای احساسی کند تا از نزدیک اتفاقات داستان را لمس کند. این بازی در روز ۱۲ ژانویه و مصادف با تولد جوئل منتشر شد و تا به امروز بخشی از درآمد فروش آن به سازمانهای خیریه اهدا شده است. بعد از دو ساعت و اتمام That Dragon, Cancer، از آن راضی خواهید بود، چرا که اشکها دروغ نمیگویند!
زومجی چگونه یک بازی را بررسی میکند؟
تهیه شده در زومجی
That Dragon, Cancer
نقاط قوت
- روایتی احساسی و تاثیرگذار
- فضاسازی جذاب و منحصر به فرد
- موسیقی زیبا
نقاط ضعف
- کنترل خشک و سنگین