بررسی بازی Silent Hill f؛ بهای متفاوت بودن
مجموعه سایلنت هیل پس از سالها فرو رفتن در سکوتی آزاردهنده، سال گذشته به شکلی باشکوه برگشت؛ بازسازی بلوبر تیم از نسخه دوم مجموعه تجربهای فراموشنشدنی هم برای طرفداران قدیمی و هم گیمرهای جدیدی بود که اولین بار با این نسخه سراغ سایلنت هیل میرفتند. به همین دلیل، وقتی Silent Hill f معرفی شد، خیلیهایمان انتظار داشتیم که کونامی روند برگرداندن این مجموعه به روزهای اوجش را با قدرت پیش بگیرد. اما پس از تمام کردن جدیدترین نسخه مجموعه، میتوانم بهجرات بگویم که تصمیمهایی اشتباه، باعث شدهاند تا این بازی قدمی رو بهعقب برای مجموعه باشد. لطفا ابتدا بررسی ویدیویی بازی را تماشا کنید تا بعد دقیقتر توضیح دهم که چرا چنین حسی نسبت به بازی دارم:
پخش از رسانه
وقتی اولین بار با لولهای فلزی در دست سراغ یکی از موجودات ترسناک Silent Hill f میروید، متوجه خواهید شد که سیستم مبارزههای این بازی شبیه هیچکدام از نسخههای قبلی مجموعه نیست. جاخالی دادنهای بهموقع، کانتر اتک یا همان ضدحملههایی که برای درست اجرا شدن آنها باید به اندازه سکیرو سرعتعمل داشته باشید و نبردهایی که بر پایه مدیریت درست استامینا هستند، مکانیکهایی ارائه میدهند که اگر برای توصیف سیستم نبرد یک بازی آنها را شرح دهید، احتمالا سایلنت هیل آخرین گزینهای است که به ذهن مخاطبتان میرسد. اما اینها، دقیقا سیستمی هستند که استودیو نئوباردز برای نبردهای بازی Silent Hill f طراحی کرده است و بهخودی خود هم این موضوع هیچ ایرادی ندارد.
از قضا اینکه سازندههای Silent Hill f شخصیت اصلی بازی را در نبردها در موضع ضعف قرار دادهاند، ویژگی مثبتی است که میتواند باعث اثرگذاری بیشتر حس ترس بازی ترسناکی مثل این نسخه از سایلنت هیل باشد. به هر حال هیناکو، شخصیت اصلی بازی، دختری کم سن و سال است که در جهانی وحشتناک گرفتار میشود و کسی هم انتظار ندارد او بتواند مثل دانته و ورجیل شمشیر بزند یا حتی سلاح گرم در دست بگیرد. اما مشکل اینجاست که Silent Hill f، در ارائه سیستمی که برای مبارزههای بازی در نظر گرفته است، با مشکلاتی ساختاری و ضعفهایی آشکار از حیث طراحی گیمپلی دست و پنجه نرم میکند.
برای مثال، در بازی میتوانید دوربین را روی دشمنان قفل کنید و اگر بخواهید در این حین جاخالی بدهید، به دلیل مسافت نسبتا زیادی که در جاخالیها طی میشود، خیلی وقتها دوربین دچار مشکل خواهد شد و هم خود هیناکو هم دشمن را کاملا گم خواهید کرد. این موضوع وقتی با بیش از یک دشمن روبهرو باشید، حسابی هم شدیدتر است و واقعا اعصابخوردکن میشود. از طرف دیگر، هیناکو به دلیل همان ضعفهای جسمانی، کلا سخت با سلاحهای سرد و مخصوصا نمونههای سنگینتر آنها مثل تبر مبارزه میکند؛ در نتیجه باید حسابی در زمانبندی ضربهها دقیق باشید. اما گاهی حتی با وجود محاسبه هر احتمال موجودی، اگر در فضایی تنگ یا در نزدیکی اجسام مختلف محیطی مبارزه کنید، ضربههای شما به در و دیوار و این اجسام گیر میکنند و همین فرصتی عالی است تا دشمنان ضربهای اساسی به شما وارد کنند.
مشکلاتی اینچنینی، Silent Hill f را تبدیل به اثری میکنند که در آن، زیاد خواهید مُرد یا باید مدام در حال استفاده از آیتمهای احیای سلامت باشید. اما نه به این دلیل که بازی درجهسختی بالایی دارد و تکلیف شما را هم مشخص کرده است یا اینکه شما ضعف مهارت دارید؛ بلکه به این دلیل که مکانیکهای نبرد آن بدقلق، خشک و مشکلدار هستند و در نتیجه محدودیتی غیرمنطقی و آزاردهنده برای مخاطب ایجاد میکنند که حداقل برای من، ضربهای جدی به تجربه کلی بازی وارد کرد و چه در نبرد با باسها و چه دشمنان معمولی، مدام از اینکه نمیتوانستم آنچه را که در ذهن دارم درست در بازی پیاده کنم، زجر کشیدم! البته در کنار این ضعفها، سیستم فوکوس در نبردها طراحی خوبی دارد و جزو معدود مکانیکهای این بخش از بازی است که طراحی منطقی و درستی دارد. همچنین هیناکو میتواند به مرور Omamoriهای مختلفی بهدست بیاورد که هرکدام قابلیتهای جدیدی برای شما بهارمغان میآورند و کمی عمق بیشتری به نبردها میبخشند.
شاید بپرسید که چرا بدون هیچ مقدمهچینی در مورد داستان و کلیات Silent Hill f، از همان ابتدا سراغ ضعف اصلی بازی رفتم؟ راستش را بخواهید، حسم نسبت به سایلنت هیل جدید، حس فردی نسبت به یکی از بازیهای ژانر محبوبش است که بهوضوح پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به اثری واقعا بهتر را دارد اما برخی تصمیمهای اشتباه و عجیب، مانع از شکوفایی این پتانسیل شدهاند. مجموعه سایلنت هیل برای من در تجربههایی خلاصه میشود که برای فهمیدن پایانهای مختلف آنها قطعا بیش از یک بار تجربهشان میکنم اما Silent Hill f در وضعیت فعلی، یکی از نسخههای این مجموعه است که حتی برای تجربه پایانهای دیگرش هم اشتیاق چندانی ندارم و حداقل فعلا دوباره به سراغش نخواهم رفت.
پس واضح است که این توضیحات، به این معنی نیست که Silent Hill f بازی بیارزشی است؛ بلکه برعکس بازی ویژگیهای مثبتی هم دارد که داستان یکی از آنها است. هرچند در این بخش هم شاهد ایرادهایی هستیم. روایت بازی ما را به روستایی کوچک در دهه ۶۰ میلادی ژاپن میرود و شخصیتی به نام هیناکو نقش اصلی آن را ایفا میکند. هیناکو نماد دختری است که علاقهای به زندگی روتین و نرمال دختران هم سن و سالش ندارد و سعادت خودش را در ازدواج زودهنگام، مثل خواهرش، نمیبیند. به همین دلیل هم او نه تنها از طرف خانوادهاش بلکه از طرف هم سن و سالهای خودش هم مورد آزار قرار میگیرد. شاید وقایع بازی در سالهای دور جریان داشته باشند، اما مفهومی اینچنینی موضوعی است که خیلی از جوامع حال حاضر هم با آن درگیر هستند و همین موضوع داستان Silent Hill f را ارزشمندتر میکند.
ولی باوجود ماهیت ارزشمند داستانی Silent Hill f، گلهای که از آن دارم مربوط به شکل روایت کُند بازی میشود. در چند ساعت اولیه، تقریبا خبری از اتفاقی ویژه نیست و صرفا شاهد هستیم که هیناکو پس از مشاجرهای با والدینش، پیش دوستانش میرود و پس از آن با ظاهر شدن موجودی به نام هیولای مِه، روستای محل زندگی او تبدیل به کابوسی زنده با هیولاهای مختلف میشود. بازی مدام بین دو جهان مختلف سوییچ میکند و شخصیتهای مرموزی مثل مردی با نقاب روباه که در معبد هیناکو را همراهی میکند، تنها جذابیتهای داستان بازی در نیمه اول آن هستند. پس از رسیدن به نقطهای خاص در داستان و همین معبد، کم کم متوجه میشویم که چه اتفاقی در حال وقوع است؛ اما با این مشکل که از اینجا به بعد هم تقریبا میتوان راحت حدس زد که پایان داستان بازی چه خواهد شد.
حتی با در نظر گرفتن این مساله در روایت داستان و اینکه در Silent Hill f خبر زیادی از آن پیچشهای عجیب و غریب و شوکهکننده سایلنت هیلی نیست، باز هم کلیت داستان بازی تجربهای ارزشمند بهحساب میآید. استفاده درست از شخصیتها و حتی اتفاقاتی نمادین و پرمعنی و پرداخت بیپروا به مفاهیمی مهم و ارزشمند، از ویژگیهای مثبت داستان هستند. در نوبت اولی که بازی را تجربه میکنید، فقط به یک پایان مشخص خواهید رسید که حتی باوجود قابل پیشبینی بودن، اجرای خوبی دارد و برای پایانهای دیگر، که از قضا مفهوم بهتر و معنادارتری هم دارند، باید حتما سراغ تجربه نیو گیم پلاس بروید.
جدا از سیستم مبارزات، در لحظاتی که درگیر نبرد با دشمنان نیستید، یا باید به کاوش در محیطهای بازی بپردازید یا مشغول حل پازلها شوید. جالب است که Silent Hill f در این بخشها کیفیت قابلتوجهی دارد؛ طراحی معماها هوشمندانه صورت گرفته و بهویژه در درجات سختی بالاتر، چالشی شیرین و درگیرکننده را پیش روی مخاطب قرار میدهد. گشتوگذار در محیط نیز با فضاسازی بسیار خوب همراه شده و همان حس ترس روانی که امضای همیشگی مجموعه Silent Hill است، در اینجا نیز بهخوبی منتقل میشود. بااینحال، این ترس در مقایسه با Silent Hill 2 Remake اندکی ملایمتر است؛ چراکه از یک سو مفاهیم کلی بازی به اندازه آن نسخه بر ذهن و روان مخاطب فشار وارد نمیکنند و از سوی دیگر صداگذاریها به همان اندازه هنرمندانه و تاثیرگذار نیستند که مخاطب را وادار به برداشتن هدفون برای استراحت ذهنی کنند.
Silent Hill f با استفاده از موتور Unreal ساخته شده و هرچند دستکم روی نسخه پیسی چندان سنگین به نظر نمیرسد، اما از نظر بصری بهشدت چشمنواز است. محیطهای مهآلود روستای محل زندگی هیناکو با ظرافت و زیبایی طراحی شدهاند و همین ویژگی در فضاهای داخلی معابد، طراحی چهره شخصیتها و حتی انیمیشنهای آنان نیز به چشم میخورد. از منظر موسیقی نیز بازی کیفیت مطلوبی دارد، اما توصیه میشود آن را با زبان ژاپنی تجربه کنید؛ زیرا دوبله انگلیسی نهتنها کیفیت پایینتری دارد، بلکه ناهماهنگی حرکت لبها با دیالوگهای انگلیسی گاه بهوضوح توی ذوق میزند.
همانطور که در ابتدای بررسی اشاره شد، Silent Hill f در مقایسه با آخرین تصویر ماندگار این مجموعه در ذهنمان، گامی رو به عقب محسوب میشود. اما باید توجه داشت که در این مقایسه، رقیب، یکی از برترین آثار ترسناک تاریخ است. بنابراین منظور این نیست که سایلنت هیل f اثری ضعیف یا بیارزش است؛ بلکه داستان قابلقبول، القای ترس روانی ارزشمند، طراحی معماها و جهان بازی، همگی تجربهای ترسناک و درخور توجه خلق کردهاند که ارزش حداقل یک بار تجربه کردن را دارد. بااینحال، ضعفهایی در گیمپلی و بهویژه سیستم مبارزات، مانع از آن میشوند که Silent Hill f به تمام پتانسیل خود دست یابد و فراتر از یک تجربه صرفا خوب ظاهر شود.
Silent Hill f
نقاط قوت
- پرداخت به مفاهیم مهم و ارزشمند در داستان به شکلی مستقیم و نمادین
- طراحی هوشمندانه پازلها
- فضاسازیهای خوب و تاثیرگذار
- حس ترس روانی قابلقبول
- جلوههای بصری بسیار چشمنواز
نقاط ضعف
- مشکلات سیستم مبارزات بازی که گاه تجربه آن را واقعا اعصابخوردکن میکنند
- دوبله انگلیسی ضعیف
- روایت کند داستان و قابل پیشبینی شدن پایانبندی اول آن از اواسط بازی